»
حاشیه های آخرین دیدار آیت الله
کد خبر: ۹۸۱۶
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۹
آقای هاشمی از زحمات آقای ظریف هم تجلیل می کند. از هنر دیپلماسی و مذاکره ایشان. از فهم درست انقلابی گری ایشان. از زحماتی که می شد بجایش دوتا شعار دهان پرکن داد و رفت، مثل قبلی ها!. ولی راه اعتدال درست از همین جاست که از افراط جدا می شود. راه اعتدال سخت است و پرچالش ولی در راستای مصلحت نظام و مردم . راه افراط ساده است و بی چالش. خرجش هم نهایتاً مقداری شعار است و چند تا بیلبورد. حالا سودش به جیب چه کسی می رود خدا عالم است...
حاشیه‌های دیدار روسای واحدهای علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی با رئیس مجمع تشخیص مصلحت به روایت زیر می‌باشد:

امروز دانشگاه آزادی ها به دیدار آقای هاشمی آمده اند. دانشگاهی که از روز آغاز، امام کلیدش را به هاشمی سپرده بود، دوباره کلیدش نزد او آمده تا هم امانت به امانت دارش برگردد و هم دوباره دانشگاه آزاد اسلامی راه اعتدال و پویایی در پیش بگیرد. تلخی افراط سالهای اخیر، آرام آرام از کام ایرانی ها می رود. چه در دیپلماسی، چه در دانشگاه و چه در اقتصاد!

در صندلی خودم تازه نشستم که دیدم یک استاد با تجربه با دوستش حرف می زند. تحلیل جالبی دارد. می گوید: «برخی آدمها هیچ وقت کهنه نمی شوند چون افکارشان تازه است. انقلابی واقعی یعنی همین. یعنی همیشه در حال تحّول. در حال پویایی. بدور از دگم اندیشی و تحجر. "آقای هاشمی انقلابی همیشه تازه است". مثل امام که هیچ وقت برای مردم کهنه نشدند. روحانی انقلابی، روحانی کله شق نیست. روحانی انقلابی، آزاداندیش و حق پذیر است. حتی اگر حرف حق خلاف نظرش باشد. مصلحت مردمش را بفهمد به آن عمل کند و بس!.»

اینقدرغرق شنیدن حرف این استاد دانشگاه بودم که متوجه آمدن آقای هاشمی نشدم. صدای صلوات که بلند شد، مثل خواب زده ها از جا پریدم. یاد آخرین سخن آیت الله درباره آینده اعتدال افتادم. «مردم آگاه شده اند و راهی جز اعتدال را برنمی تابند. چراغ عمر افراطی ها روبه افول است.امروز برای همراهی مردم باید قانعشان کرد. نه با زور که با گفتگو».

میهمانان که آغاز سخن می کنند. جملگی به هاشمی خدا قوتی 30 ساله می گویند. خدا قوت به مردی که از چپ و راست حرف شنید تا دانشگاه آزاد را راه انداخت. آن هم در بحبوحه جنگ که کمتر کسی به فکر فردای کشور بود. ولی امام به دوراندیشی شاگردش ایمان داشت و در معدود دفعاتی که شخصاً پولی پرداخت کردند، یک میلیون تومان به او دادند تا توشۀ راه پر مخاطره اش باشد. راهی که هاشمی خوب می دانست ثمره اش آگاهی مردم است و آینده نظام هم در گرو همین آگاهی. هاشمی باغبانی بود که ثمره زحمات سی ساله اش را در لبخند آگاهی مردم در انتخابات 92 چید.

از آمارها و اطلاعات میهمانان که بگذرم از شوخی جالب آقای هاشمی با یکی از آنان نمی توان گذشت. یکی از آقایان که القضاء از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در دهه 60 بوده وقتی از آقای هاشمی بخاطر تحمل موانع تشکر کرد. پاسخ جالبی شنید. آقای هاشمی گفتند: "البته شما هم در آن سالها کمکی به ما نکردید!". حضار از حاضر جوابی آقای هاشمی خندیدند و دست زدند. منم به قدرت حافظه آقای هاشمی فکر کردم که گویی خیال پیر شدن ندارد.

آغاز سخن آیت الله غافلگیر کننده است. صاف و پوست کنده می روند سراغ اصل مطلب. از شهامت دیپلماسی دولت منتخب مردم و از مانع تراشی افراطی ها. از دریچه امیدی که مردم در انتخابات باز کردند و از تلاش مستمر عده ای برای بستن آن!. آقای هاشمی امّا مثل همیشه امیدوارند. مثل سالهای 88 تا 92 که خیلی ها ناامید بودند و ایشان امیدوار. امید هاشمی هرگز به قدرت خودش نبوده که امروز باشد و فردا نباشد. امید هاشمی به آگاهی مردم است که روز به روز بیشتر می شود. قدرت نرم یعنی همین. تمام امکانات افراطی ها که جمع شود، یک لشگر رسانه هم که بیاورند. آگاهی مردم که باشد، اعتدال پیروز است. نتیجه انتخابات از نتایج سحرش بود.

آقای هاشمی کنایه ای تلخ هم به اقدامات افراطی ها علیه دیپلماسی دولت می زنند. از هنر خاص افراطی ها برای کشیدن ترمز انقلاب!. مثل کاری که در 8 سال گذشته کردند. آقای هاشمی از زحمات آقای ظریف هم تجلیل می کند. از هنر دیپلماسی و مذاکره ایشان. از فهم درست انقلابی گری ایشان. از زحماتی که می شد بجایش دوتا شعار دهان پرکن داد و رفت، مثل قبلی ها!. ولی راه اعتدال درست از همین جاست که از افراط جدا می شود. راه اعتدال سخت است و پرچالش ولی در راستای مصلحت نظام . راه افراط ساده است و بی چالش. خرجش نهایتاً مقداری شعار است و چند تا بیلبورد. حالا سودش به جیب چه کسی می رود خدا عالم است. چه درد بزرگی است که برخی قربتاً الی الله به اسلام و انقلاب ضربه می زنند. تاریخ تکرار می شود.

آقای هاشمی در ادامه خاطره ای هم از امام تعریف می کند. از چمدان پول نشمرده ای که امام برای کار حزب جمهوری اسلامی به ایشان دادند و از یک میلیون تومان دانشگاه آزاد که اجازه پخش خبرش را هم دادند. جالب است که امام فقط دوبار پول شخصی دادند آن هم فقط به دست یک نفر. نام امام و خامنه ای و هاشمی به شکل جداناپذیری بهم پیوند خورده. حرف آخر را هم رهبری در سال 69 زدند که فرمودند: "هاشمی از امام نگوید که بگوید؟. مگر کسی نزدیکتر و معتمدتر از هاشمی به امام هم بوده؟. برخی دوستان نادان به عقل ناقص خود حرف می زنند و فقط ذهن مردم را خراب می کنند!."

در سالهای اخیر اهمیت همّت بی بدیل آقای هاشمی در ثبت خاطرات خود خیلی بیشتر از گذشته به چشم می آید. آیت الله به ذکاوت و دوراندیشی خود از ثبت خاطرات خود درختی تناور ساخت تا تاریخ انقلاب را نااهلان طور دیگری ننویسند. شاید خشم آنها که در جرگه یاران امام نبودند، از هاشمی و خاطراتش خیلی هم بیراه نباشد!.

جلسه که تمام می شود، من هم آرام آرام آماده رفتن می شوم. بحث استاد مجاورم با همراهش دوباره از سر گرفته شده. دنبالشان می روم. دارد از خاطره ی آقای هاشمی می گوید که سپر دیپلماسی دولت اعتدال شد. قول همراهی هاشمی با مردم و دولت منتخب پابرجاست. به قول معروف «باید که سپر باشد پیش همه پیکانها» .

روایت مصلحت همچنان باقی است...

منبع:پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین