روزنامه خاص طی سالیان اخیر نشان داده که مخالفت به اصطلاح نقد در امور مختلف را جزئی از وظیفه خود میداند. برخی معتقدند مهمترین شاخصه حسین شریعتمداری پیوند با محمود احمدینژاد است. به نظر میرسد حمایتهای بیدریغ شریعتمداری از احمدینژاد که طی سالها در دستور کار این روزنامه و رسانههای اقماریاش قرار داشت، باعث شده تا سالهای سال وقتی نام احمدینژاد به میان آید، اسم شریعتمداری هم بلافاصله به ذهن متبادر شود.
روزنامه خاص طی سالیان اخیر نشان داده که مخالفت به اصطلاح نقد در امور مختلف را جزئی از وظیفه خود میداند. برخی معتقدند مهمترین شاخصه حسین شریعتمداری پیوند با محمود احمدینژاد است. به نظر میرسد حمایتهای بیدریغ شریعتمداری از احمدینژاد که طی سالها در دستور کار این روزنامه و رسانههای اقماریاش قرار داشت، باعث شده تا سالهای سال وقتی نام احمدینژاد به میان آید، اسم شریعتمداری هم بلافاصله به ذهن متبادر شود.
مواضع افراطیون درباره مذاکره
پس از آنکه مردم ایران در 24خرداد، در همان دور اول حسن روحانی را به ریاستجمهوری انتخاب کردند، به نوعی در رفراندومی درخصوص سیاست خارجه کشورمان نیز شرکت کردند و آنچه روحانی در مناظرات انتخاباتی مطرح کرده بود را به آنچه کاندیداهای دیگر چون سعید جلیلی که به ظاهر ادامه روندهای پیشین را نمایندگی میکرد، ترجیح دادند. اما شاید همین انتخاب مردم بهانهای شد برای تندروها. به تصدیق کارشناسان، عملکرد دستگاه دیپلماسی در مدت کوتاه اخیر به نحوی بوده که توانسته چهره جدیدی از ایران را در عرصه بینالمللی به نمایش بگذارد و مسیر کاهش اختلافات ایران و غرب را به شکلی عزتمندانه ترسیم کرده است. اما عملکرد دولت مورد حمایت روزنامه خاص در حوزه خارجی طی چند سال گذشته به نحوی بود که آثار مثبتی که مورد توقع ایان باشد حاصل نشده است.
با روی کار آمدن حسن روحانی و کابینه تدبیر و امید و سپردن امور اجرایی سیاست خارجی به محمدجواد ظریف افزایش عقلانیت و حرکت صحیح در راستای سیاستهای کلان کشور پررنگتر از گذشته شد و در ظاهر آنها تاکنون توانستهاند در این حوزه موفق عمل کنند اما به عقیده کارشناسان، بهبود روابط ایران با برخی کشورهای دنیا و روند فعلی در سیاست خارجی کشورمان مخالفان و منتقدانی جدی نیز دارد. مهمترین آنها نومحافظهکاران آمریکایی، لابیهای صهیونیستی در آمریکا و مقامات اسرائیل هستند که البته سه جریان تندروهای داخل ایران، کشورهای بلوک شرق مانند چین و روسیه و همچنین برخی کشورهای عربی منطقه نیز سازشان در این مخالفت، کمصداتر از آنها نیست. اولین سوژه منتقدان داخلی موضوع مکالمه تلفنی روحانی و اوباما بود و اینکه چه کسی ابتدا تماس گرفته است. پس از آن روزنامه خاص نقل قولی مسالهدار از وزیر امور خارجه کشورمان در این مورد را تیتر صفحه یک خود کرد که بلافاصله توسط رئیس کمیسیون مربوطه در مجلس -منبع نقلقول- تکذیب شد. در حال حاضر هم به نظر میرسد افراطیون که اصولگرایان ریشهدار هم اعتراضات فراوانی به رویکرد آنان دارند، روی مساله محرمانه بودن مشروح مذاکرات ژنو متمرکز شدهاند و شروع به نقدهای بی موقع در مسیر مذاکراتی کردهاند که با سیاست گذاری و نظارت و اطلاع مقامهای عالی نظام در حال پیش رفتن است.
این رفتارهاچه توجیهی دارد؟
حسین شریعتمداری در سرمقاله روز گذشته کیهان، با استدلالی به سبک خود نوشت: «طرفهای غربی بواسطه حضورشان در مذاکرات، نسبت به موضوعات آگاهی دارند و موارد مورد مذاکره برایشان محرمانه نیست که در عین حال این مساله برای داخل کشور ما نیز نباید محرمانه باشد.» این در حالی است که علی القاعده وقتی جزئیات این مذاکرات به پیشنهاد طرف ایرانی محرمانه شد، همانطور که شرح مربوطه در داخل ایران منتشر نشد در کشورهای دیگر نیز منتشر نشد و حتی مطبوعات رژیمصهیونیستی هم برخلاف ادعای آقای شریعتمداری نتوانستند به گزارشی از این مذاکرات دست پیدا کنند و هر آنچه توسط هر رسانهای مطرح شد نیز توسط طرفین مذاکره تکذیب و فقط در حد حدس و گمان دانسته شد.
نکته عجیب این است که چرا زمانی که اقتصاد کشور بهواسطه سیاستها و رویکردهای فنی دولت مورد حمایتشان در سیاست خارجی، با مسائل و مشکلات گوناگونی مواجه شد و رئیسدولت محترم ادعا میکردند که تحریمها کاغذ پاره هستند، تا این حد حساسیت به خرج نمیدادند. ما معتقدیم تحریمها آزاردهنده هستند اما نمیتواند اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی ببرد ولی اکنون که دولت جدید با راهبردهای صحیح دیپلماتیک در حال حل تدریجی این مشکلات است، گویا یادشان رفته چه موضعگیریهایی در گذشته درمورد پرونده هستهای کشورمان داشتند. همچنین درباره ارتباط با آمریکا که برای نخستین بار توسط آقای احمدینژاد مطرح شد و رئیس دولت برآمده از اصولگرایان حتی چند بار اقدام به نامهنگاری مستقیم به رئیسجمهور آمریکا کرد.
البته سرمقالهنویس روزنامه خاص در جای دیگری از این یادداشت خطاب به آقایان روحانی و ظریف نوشت: «اگر جای شما بودیم ... از کیهان میخواستیم برای مردم توضیح بدهد که کدام بخش از ماجرا باید محرمانه باشد و کدام بخش آن نباید و نمیتواند محرمانه بماند»(!) تاکنون آقای شریعتمداری مشخص کردهاند که تخصصها و دانششان باعث شده که ایشان توسط همقطارانشان علاوه بر یک روزنامهنگار(!) به عنوان یک فعال سیاسی، تحلیلگر سیاسی، اقتصاددان، عالم دینی، آسیبشناس اجتماعی، پژوهشگر فرهنگی، روانشناس، تاریخدان و البته تاریخنویس(!) نیز شناخته شوند. اما اکنون که مدیرمسئول روزنامه خاص مدعی است بهتر از دستگاه دیپلماسی و دولت منتخب میتواند مسائل را برای مردم توضیح دهد و به نحوی خود را دیپلمات وکارشناس ارشد سیاست خارجی نشان دهد بهتر است دولت یازدهم ایشان را در کمیتههایی که قرار است از افراد جدید و متخصص در حوزه تحریمها و دیگر مسائل مربوط به پرونده هستهای به کار گیرد تا تکلیف پرونده هستهای در یک مذاکره مشخص شود اما اکنون ظاهرا دولت جدید جایگاه ایشان را به خوبی رصد نکرده است!
با توجه به موارد مذکور و هم اینکه طبق ادعای ایشان در مواردی متعدد، اکثریت ملت ایران نیز نظراتشان همسو با روزنامه خاص است، شاید بد نباشد که ایشان در انتخابات ریاستجمهوری آتی کاندیدا شوند تا به واسطه حمایتهای مردمی که مدعیاند، خود دولت را به دست گیرند و بتوانند کشور را آنطور که خود میدانند به سمت پیشرفت سوق دهند! شریعتمداری در ادامه سرمقالهاش آورده است: «لطفا در نوشتهها و تحلیلهای جماعت مورد اشاره و روزنامهها و سایتهای آنان دقت بفرمایید، آیا در میان انبوه نوشتهها و اظهارنظرهای آنان میتوانید تفاوت چندانی با آنچه رسانههای آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی مینویسند، پیدا کنید؟ با جرأت میتوان گفت که پاسخ این سوال منفی است.»(!) البته ما مانند روزنامه خاص اطلاعات فراذهنی نداریم اما آنچه هر خواننده خبرهای سیاسی در روزهای اخیر مشاهده کرده، چندان همخوانی با ادعای ایشان ندارد با این اوضاع و احوال باید منتظر ماند و دید منتقدان در مورد مذاکرات بینالمللی کشورمان در آینده چگونه عمل خواهند کرد و تا چه حد حاضرند عینک جناحی را هنگام تحلیل مسائل بینالمللی کنار بگذارد.
مواضع افراطیون درباره مذاکره
پس از آنکه مردم ایران در 24خرداد، در همان دور اول حسن روحانی را به ریاستجمهوری انتخاب کردند، به نوعی در رفراندومی درخصوص سیاست خارجه کشورمان نیز شرکت کردند و آنچه روحانی در مناظرات انتخاباتی مطرح کرده بود را به آنچه کاندیداهای دیگر چون سعید جلیلی که به ظاهر ادامه روندهای پیشین را نمایندگی میکرد، ترجیح دادند. اما شاید همین انتخاب مردم بهانهای شد برای تندروها. به تصدیق کارشناسان، عملکرد دستگاه دیپلماسی در مدت کوتاه اخیر به نحوی بوده که توانسته چهره جدیدی از ایران را در عرصه بینالمللی به نمایش بگذارد و مسیر کاهش اختلافات ایران و غرب را به شکلی عزتمندانه ترسیم کرده است. اما عملکرد دولت مورد حمایت روزنامه خاص در حوزه خارجی طی چند سال گذشته به نحوی بود که آثار مثبتی که مورد توقع ایان باشد حاصل نشده است.
با روی کار آمدن حسن روحانی و کابینه تدبیر و امید و سپردن امور اجرایی سیاست خارجی به محمدجواد ظریف افزایش عقلانیت و حرکت صحیح در راستای سیاستهای کلان کشور پررنگتر از گذشته شد و در ظاهر آنها تاکنون توانستهاند در این حوزه موفق عمل کنند اما به عقیده کارشناسان، بهبود روابط ایران با برخی کشورهای دنیا و روند فعلی در سیاست خارجی کشورمان مخالفان و منتقدانی جدی نیز دارد. مهمترین آنها نومحافظهکاران آمریکایی، لابیهای صهیونیستی در آمریکا و مقامات اسرائیل هستند که البته سه جریان تندروهای داخل ایران، کشورهای بلوک شرق مانند چین و روسیه و همچنین برخی کشورهای عربی منطقه نیز سازشان در این مخالفت، کمصداتر از آنها نیست. اولین سوژه منتقدان داخلی موضوع مکالمه تلفنی روحانی و اوباما بود و اینکه چه کسی ابتدا تماس گرفته است. پس از آن روزنامه خاص نقل قولی مسالهدار از وزیر امور خارجه کشورمان در این مورد را تیتر صفحه یک خود کرد که بلافاصله توسط رئیس کمیسیون مربوطه در مجلس -منبع نقلقول- تکذیب شد. در حال حاضر هم به نظر میرسد افراطیون که اصولگرایان ریشهدار هم اعتراضات فراوانی به رویکرد آنان دارند، روی مساله محرمانه بودن مشروح مذاکرات ژنو متمرکز شدهاند و شروع به نقدهای بی موقع در مسیر مذاکراتی کردهاند که با سیاست گذاری و نظارت و اطلاع مقامهای عالی نظام در حال پیش رفتن است.
این رفتارهاچه توجیهی دارد؟
حسین شریعتمداری در سرمقاله روز گذشته کیهان، با استدلالی به سبک خود نوشت: «طرفهای غربی بواسطه حضورشان در مذاکرات، نسبت به موضوعات آگاهی دارند و موارد مورد مذاکره برایشان محرمانه نیست که در عین حال این مساله برای داخل کشور ما نیز نباید محرمانه باشد.» این در حالی است که علی القاعده وقتی جزئیات این مذاکرات به پیشنهاد طرف ایرانی محرمانه شد، همانطور که شرح مربوطه در داخل ایران منتشر نشد در کشورهای دیگر نیز منتشر نشد و حتی مطبوعات رژیمصهیونیستی هم برخلاف ادعای آقای شریعتمداری نتوانستند به گزارشی از این مذاکرات دست پیدا کنند و هر آنچه توسط هر رسانهای مطرح شد نیز توسط طرفین مذاکره تکذیب و فقط در حد حدس و گمان دانسته شد.
نکته عجیب این است که چرا زمانی که اقتصاد کشور بهواسطه سیاستها و رویکردهای فنی دولت مورد حمایتشان در سیاست خارجی، با مسائل و مشکلات گوناگونی مواجه شد و رئیسدولت محترم ادعا میکردند که تحریمها کاغذ پاره هستند، تا این حد حساسیت به خرج نمیدادند. ما معتقدیم تحریمها آزاردهنده هستند اما نمیتواند اقتصاد ایران را به سمت فروپاشی ببرد ولی اکنون که دولت جدید با راهبردهای صحیح دیپلماتیک در حال حل تدریجی این مشکلات است، گویا یادشان رفته چه موضعگیریهایی در گذشته درمورد پرونده هستهای کشورمان داشتند. همچنین درباره ارتباط با آمریکا که برای نخستین بار توسط آقای احمدینژاد مطرح شد و رئیس دولت برآمده از اصولگرایان حتی چند بار اقدام به نامهنگاری مستقیم به رئیسجمهور آمریکا کرد.
البته سرمقالهنویس روزنامه خاص در جای دیگری از این یادداشت خطاب به آقایان روحانی و ظریف نوشت: «اگر جای شما بودیم ... از کیهان میخواستیم برای مردم توضیح بدهد که کدام بخش از ماجرا باید محرمانه باشد و کدام بخش آن نباید و نمیتواند محرمانه بماند»(!) تاکنون آقای شریعتمداری مشخص کردهاند که تخصصها و دانششان باعث شده که ایشان توسط همقطارانشان علاوه بر یک روزنامهنگار(!) به عنوان یک فعال سیاسی، تحلیلگر سیاسی، اقتصاددان، عالم دینی، آسیبشناس اجتماعی، پژوهشگر فرهنگی، روانشناس، تاریخدان و البته تاریخنویس(!) نیز شناخته شوند. اما اکنون که مدیرمسئول روزنامه خاص مدعی است بهتر از دستگاه دیپلماسی و دولت منتخب میتواند مسائل را برای مردم توضیح دهد و به نحوی خود را دیپلمات وکارشناس ارشد سیاست خارجی نشان دهد بهتر است دولت یازدهم ایشان را در کمیتههایی که قرار است از افراد جدید و متخصص در حوزه تحریمها و دیگر مسائل مربوط به پرونده هستهای به کار گیرد تا تکلیف پرونده هستهای در یک مذاکره مشخص شود اما اکنون ظاهرا دولت جدید جایگاه ایشان را به خوبی رصد نکرده است!
با توجه به موارد مذکور و هم اینکه طبق ادعای ایشان در مواردی متعدد، اکثریت ملت ایران نیز نظراتشان همسو با روزنامه خاص است، شاید بد نباشد که ایشان در انتخابات ریاستجمهوری آتی کاندیدا شوند تا به واسطه حمایتهای مردمی که مدعیاند، خود دولت را به دست گیرند و بتوانند کشور را آنطور که خود میدانند به سمت پیشرفت سوق دهند! شریعتمداری در ادامه سرمقالهاش آورده است: «لطفا در نوشتهها و تحلیلهای جماعت مورد اشاره و روزنامهها و سایتهای آنان دقت بفرمایید، آیا در میان انبوه نوشتهها و اظهارنظرهای آنان میتوانید تفاوت چندانی با آنچه رسانههای آمریکایی و انگلیسی و اسرائیلی مینویسند، پیدا کنید؟ با جرأت میتوان گفت که پاسخ این سوال منفی است.»(!) البته ما مانند روزنامه خاص اطلاعات فراذهنی نداریم اما آنچه هر خواننده خبرهای سیاسی در روزهای اخیر مشاهده کرده، چندان همخوانی با ادعای ایشان ندارد با این اوضاع و احوال باید منتظر ماند و دید منتقدان در مورد مذاکرات بینالمللی کشورمان در آینده چگونه عمل خواهند کرد و تا چه حد حاضرند عینک جناحی را هنگام تحلیل مسائل بینالمللی کنار بگذارد.
منبع: آرمان
در همین زمینه بخوانید
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
| در حال بررسی: ۰
| انتشار یافته: ۵
ارسال نظر
خوبید؟می بینم که همه ی خبرهای این سایت را مثل ما دنبال می کنید.نه؟