کد خبر: ۸۹۵۲
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۲
شهلا زرلکی معتقد است، تعداد منتقدان جدی ما به 15 - 20 نفر بیش‌تر نمی‌رسد، چون نقد جدی نیازمند دانش و مطالعه است و تنها نویسنده بودن برای نقد نوشتن کافی نیست
این نویسنده و منتقد ادبی درباره وضعیت نقد ادبی در رسانه‌ها گفت: اکنون رسانه‌های جدی در حوزه ادبیات نداریم. مثلا در دهه 70 مجلاتی چون گردون، آدینه و سخن بودند، اما اکنون اگر مجلاتی در حوزه ادبیات هستند، با سینما و دیگر موضوعات همراه‌اند، برای همین در این مجله‌ها تحلیل‌های جدی دیده نمی‌شود. روزنامه‌ها هم محل نقد جدی نیستند و بیش‌تر یادداشت و نظر و همان ریویو را شامل می‌شوند؛ برای همین نمی‌توانیم از نقد جدی در رسانه‌ها حرف بزنیم. این اوضاع متعلق به این 10 سال اخیر است و ما در دهه 80 مجله ادبی جدی نداشتیم؛ بنابراین نقدهای جدی بیش‌تر به صورت پژوهش و کتاب منتشر می‌شوند.

او در پاسخ به این‌که چرا می‌گویند ما منتقد ادبی نداریم، گفت: راستش این‌طور است که ما منتقدانی که دانش نقد ادبی داشته باشند، کم داریم، چون داشتن صلاحیت نقد ادبی دشوار است و موضوع دم دستی نیست. این نیاز به مطالعه، تعمق و تأمل در این حیطه دارد و سال‌ها کار جدی را می‌طلبد؛ از این جهت منتقدان ما کم هستند. اما نویسندگان خودشان نقد می‌نویسند و شاید به همین دلیل است که برخی معتقدند نقدهای جدی ما کم است.

زرلکی تأکید کرد: برخی منتقدان جدی ما چهره‌های دانشگاهی هستند و برخی تحصیلات آکادمیک دارند. ما مجله‌ای به نام نگره منتشر می‌کردیم که من برای گرفتن مقاله، فهرستی از منتقدان را تهیه کرده بودم و همان موقع متوجه شدم که ما 15 - 20 نفر منتقد بیش‌تر نداریم.

او در پاسخ به این‌که آیا نویسندگان هم می‌توانند به عنوان منتقدان ادبی مطرح باشند، گفت: نویسنده می‌تواند منتقد باشد و نویسندگی و نقد نوشتن با هم مغایرتی ندارد. اما نویسنده بودن برای منتقد شدن کافی نیست؛ چون باید نقد آن‌ها نقدی علمی باشد؛ برای همین برخی نویسندگان منتقدان خوبی هستند و برخی هم نه.

این منتقد درباره وضعیت نقد شعر هم گفت: اما در شعر چون شهود بیش‌تر مطرح است، کار کمی راحت‌تر است و یک شاعر می‌تواند نقد کند، اما آن‌جا هم دانش نقد و احاطه منتقد ضرورت دارد.

زرلکی در پاسخ به این‌که نقد چقدر می‌تواند سبب توجه نادرست به یک نویسنده و شاعر و به حاشیه کشیده شدن سایران باشد، گفت: نقد در جامعه ما آن‌چنان مطرح نیست و چون منتقد چندان اعتباری در جامعه ندارد، مثل خارج از کشور این موضوع آن‌قدر اثرگذار نیست؛ اما به هر حال توجه رسانه‌ها بی‌تأثیر نیست، ولی این تأثیر موقت است، یعنی وقتی کتاب چندان پتانسیلی ندارد، مدت کوتاهی مطرح است، اما چون اثر ذاتا مورد توجه نیست، مخاطب خودش را از دست می‌دهد و حتا به چاپ چندم هم نمی‌رسد.

او تأکید کرد: همچنین این شرایط بوده که اثری ارزش ادبی بسیاری داشته، ویل دیده نشده است، چون در روزنامه‌ها مطلبی درباره آن نیامده و نویسنده شهرستانی بوده و دوست و رفیقی نداشته و دیده نشده است.

این نویسنده درباره این‌که آیا این روش که شاعر و نویسنده، شاعران و نویسندگان دیگر را مطرح می‌کنند، پسندیده و مناسب است یا نه، گفت: این اتفاق‌ها طبیعی است و نمی‌توان با آن‌ها جنگید. این‌ها روال زندگی‌اند. می‌توان در این موضوع از امتیاز شانس حرف زد. زندگی همیشه چارچوب دقیق و منطقی ندارد. گاهی نویسنده‌ای شانس می‌آورد که نویسنده مطرح دیگری اثر او را می‌بیند و معرفی می‌کند.

او درباره این‌که روزنامه‌ها و مجله‌های ادبی چقدر حق دارند به آثار نویسندگان مورد علاقه خودشان بپردازند، گفت: این طبیعی است که کسی که صفحه یک روزنامه را در اختیار دارد، اول به دوستانش بپردازد، اما اگر همه کارش این بشود، می‌توان در کلامی بدبینانه از آن به عنوان رفیق‌بازی و باندبازی حرف زد و این خوب نیست به یک رویه تبدیل شود که آن‌ها فقط خودشان را ببینند و به دیگران توجه نکنند. خوب است کسانی که در رسانه‌ها هستند، خودشان اهل مطالعه باشند و فقط دنبال آثاری نباشند که به رسانه‌شان می‌رسد، بلکه خودشان از آثار خوبی که منتشر می‌شود، باخبر شوند. از سوی دیگر، این به وجدان و انصاف کاری افراد هم بستگی دارد. اما می‌دانم این‌طور نیست که همه روزنامه‌نگاران و خبرنگاران به همه آثاری که منتشر می‌شوند، توجه داشته باشند و همه این آثار را ببینند.
منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین