تا وقتی این سیستم زندگی و فرهنگ تو ایرانه هیچی درست نمیشه . ازدواج هم یکیش .
بی ناموس با ازدواج به حال و حولش میرسه . تازه دنبال مهریه و کوفت و زهره ماره .
از نظر من مشکل اصلی اینکه حریم وجود نداره بخ خصوص برای دهه 60 و همه قبول کردند مثلا خانواده قبول کرده که با یکی دوست شو و مشکلی هم نداره شاید تقریبا دهه 60قبول کردند که دختر پسر میتونن باهم هر رابطه ای داشته باشن و جالب هم دختر هم پسرا دیگه تعصبی ندارن مثلا دختر پسر از گذشته هم خبر ندارن و اصلا اهمیتی نداره که گذشته چی بوده.رابطه های یک روزه یا ماهانه.مشکل سر ضعف ایمانه البته دیگه تعصبی برای ایمان ندارن .
در جامعه ما هیچ چز هماهنگ نیست چون مسئولین فقط به فکر منافع خودشونند مثلا به 33 سال پیش بر می گردیم اون موقعی که می گفتند اگر هر کسی بچه بیاره بهش خونه می دیم در صورتی امکانات جامعه بر اساس جمعیتی که می خواستند درست کنند نبود و سند اینکه هر جایی که می خواستیم بریم با صفای طولانی مواجه می شدیم این مسائل برای دهه 60 بود در آن مو قع که دولت می خواست افزایش جمعیت درست کنه ولی با امکانات محدود مثلا امکانات برای 30 میلیون نفر رو بین 70 میلیون تقسیم کردن می شه همان چیزی که با صفای طولانی نان وایی یا می خواستیم بریم بانک صفای طولانی بانک و همیشه اتوبوس شلوغ و امکان نداشت روزی کسی لای در اتوبوس نمونه مدارس شلوغ که ما اون موقعه 3 نفری می شستیم و بعضی از مدارس هم که سه شیفت بودند بعد که بزرگ شدیم دانشگاهها پر بود جانبود یعنی دولت اصلا برنامه ریزی نداشته فقط هدفش افزایش جمعیت به هر قیمتی بوده و اصلا آدمها هیچ اهمیتی نداشتند حالا همه به سن ازدواج و کار رسیدند نه کار هست نه امکانات برای ازدواج وقتی هم که جوان سرخورده بشه به سمت اعتیاد رو می یاره این کمبودهها علاوه بر مشکلات جسمی که به فرد وارد می یاره بدتر مشکلات جسمی مشکلات روحی الان ببینید چقدر جوانهای ما سرخورده و افسرده هستند چون هیچ چیز به وقتش انجام نشده مثلا حال که جوان دانشگاهش تمام شده می خواد وارد بازار کارشه می گرده کار پیدا نمی کنه این در دراز مدت روی روحیه آدم تاثیر می زاره بعد می خوای ازدواج کنی کاری نداری که بخوای ازدواج کنی سن می ره بالا چون به وقتش انجام نشده یک مشکل روحی دیگه ایجاد می شه ودیگه سن بره بالا و زمانی که شور جوانی داشتی و می خواستی ازدواج کنی نکردی نتیجش افسردگی اعتیاد واز همه بدتر بی ایمانی که مسئله شروع بسیاری از اتفاقاتی می شه که دیگه قابل جبران نیست و همه اینها به دلیل بی کفایتی و عدم مدیریت صحیح مسئولین بوده و باعث بچه های دههه60 اینجوری سرخورده افسرده و با ایمانه هایی بسیار ضعیف و شکننده هستند به همین دلیل الان تو جامعه فساد تجاوز دزدی از همه مهمتر بعضی وقتها احساس می کنم به جای اینکه خدا در قلبها حکومت کنه شیطان حکومت می کنه و متاسفانه دیگه بویی از خدا و انسانیت تقوا گذشت شنیده نمی شه و همه چیز نمایشی و الان همه به فکر منافع شخصی خودشون هستند در صورتی دولت خواسته همچین شرایطی بوجود بیاد وگرنه این مردم همان مردم هستند وقتی حکومتی کمونیستی باشه می شه مثل آلمان شرقی واین سیستمهای غیر انسانی فقط در حکومتهای خاص می شه دید
بی ناموس با ازدواج به حال و حولش میرسه . تازه دنبال مهریه و کوفت و زهره ماره .
یک شوخی یا یک بهانه کوچک کفایت می کند.
بد هم نیست اگر افراد با این طریق ادامه زندگی بدهند