در حوادث انتخابات ۸۸ سختگیری و خشونتی به کار رفت که به نظر من ضرورتی نداشت. پس از انتخابات ریاستجمهوری اخیر اکثر معترضان با نظام آشتی کرده و دیگر ضرورتی برای ادامه این نوع برخوردها وجود ندارد. ترس بیجا از انتقاد و اعتراض و هر منتقدی را ضدنظام تلقی کردن، پدیدآورنده این روش بوده است. وقتی گفتمان و نگاه امنیتی و اطلاعاتی تغییر کند، این نوع برخوردها هم تغییر خواهد کرد و به مرور این تغییر نگاه ایجاد خواهد شد.
روزنامه بهار گفتگویی با علی مطهری داشته که در ادامه می آید:
آیا صحبتهای اخیر محمود علوی وزیر اطلاعات و برخوردهای صورت گرفته در این مدت از سوی ایشان را نشانه تغییر میدانید؟
همه صحبتهای ایشان در این مدت را ندیدهام، اما همان قدر که شنیدهام احساس میکنم که صحبتهای ایشان میتواند منشاء تغییر در حوزه امنیت و اطلاعات کشور باشد. هم تغییر در نوع گفتمان و نوع نگاه به مقوله امنیت و هم تغییر در رفتار و نوع عملکرد وزارت اطلاعات و بهطور کلی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی. به دلیل افراطی که در چند سال اخیر در این حوزه شاهد بودهایم گفتمان امروز آقای علوی ضرورت جامعه ماست.
تفاوت رویکرد و نگاه وزیر اطلاعات چه تاثیری بر نگاه مردم به نهادهای امنیتی خواهد داشت؟
امروز مردم احساس میکنند که دیگر وزارت اطلاعات صرفا برای دفاع از نظام فعالیت نمیکند و حقوق مردم را فدای حقوق نظام نمیکند. یعنی این احساس بهوجودآمده که وزارت اطلاعات برای حفظ نظام از روشهای غیرمشروع و از بینبرنده حقوق مردم استفاده نکرده و برای هدف مقدس از وسیله نامقدس بهره نمیگیرد.
یکی از مشکلات چند سال اخیر ما این بوده که بسیاری از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و بهطور کلی بسیاری از اصولگرایان فکر میکنند که برای حفظ نظام میتوان از هر وسیلهای استفاده کرد. آنان این جمله معروف امام (ره) را که فرمودند «حفظ نظام اوجب واجبات است» به شکل غلطی تفسیر میکنند و بر این گمان هستند که حفظ نظام دست ما را برای هرکاری باز گذاشته و در نتیجه هرگونه برخوردی با منتقدان و مخالفان را جایز میدانند و به دفاع از حقوق منتقدان و مخالفان نمیپردازند.
بهطور مثال در قضیه مرگ ستار بهشتی هنگامی که مساله را در مجلس مطرح کردم، شنیدن و مطرح شدن آن برای بعضی از افراد سنگین بود و میگفتند مخالفان نظام باید مجازات شوند، در حالیکه این تفسیرها از حفظ نظام اشتباه است. گفتمان امروز وزارت اطلاعات این نوع نگاهها را اصلاح کرده و مردم احساس میکنند تغییری در این حوزه رخ داده است.
به دلیل رویکرد امنیتی این چند سال یک نوع ترس و احساس ناامنی در بین مردم خصوصا فعالین سیاسی و روزنامهنگاران بهوجودآمده. آیا میتوان امیدوار بود که در این احساس و نگاه تغییر ایجاد شود؟
در حوادث انتخابات ۸۸ سختگیری و خشونتی به کار رفت که به نظر من ضرورتی نداشت. پس از انتخابات ریاستجمهوری اخیر اکثر معترضان با نظام آشتی کرده و دیگر ضرورتی برای ادامه این نوع برخوردها وجود ندارد. ترس بیجا از انتقاد و اعتراض و هر منتقدی را ضدنظام تلقی کردن، پدیدآورنده این روش بوده است. وقتی گفتمان و نگاه امنیتی و اطلاعاتی تغییر کند، این نوع برخوردها هم تغییر خواهد کرد و به مرور این تغییر نگاه ایجاد خواهد شد.
البته گروههای سیاسی هم باید در این مقوله همکاری داشته باشند. تندروی صورت نگیرد و این فضای باز سبب نشود که باز یک عده دست به تندروی بزنند و حساسیتهایی ایجاد شود و عدهای از باز شدن فضا پشیمان شوند و موانعی ایجاد کنند. باید با تدبیر رفتار شود و به تدریج و مرور زمان تغییرات ایجاد شود و دنبال تغییرات ناگهانی و دفعی نباشیم.
آیا وزیر اطلاعات جدید میتواند در کوتاه کردن این دیوار بیاعتمادی موثر باشد؟
معتقد هستم که ایشان قادر به این کار هستند و البته این کار نیاز به کار فکری و ایدئولوژیک در داخل خود وزارتخانه دارد. کارکنان خدوم و زحمتکش وزارت اطلاعات باید تحت تعلیمات فکری، تقویت اعتقادات اسلامی و هدایت از نوع رفتاری که با مقولات امنیتی دارند، قرار بگیرند.
گامهای بعدی وزیر اطلاعات باید چه باشد؟
معتقد هستم که این تغییر گفتمان که طبیعتا به دنبال خود تغییر رفتار را خواهد داشت باید آثار عملی داشته باشد. یعنی مردم باز شدن فضای سیاسی و اهمیت پیداکردن حقوق خود را احساس کنند. به هرحال بسیاری از سختگیریهایی که از سال ۸۸ به بعد صورت گرفته باید جبران شود و افرادی که به صرف انتقاد و اعتراض محکومیتهای چندین ساله دارند، لازم است پروندههایشان بازبینی شده و احیانا آزاد شوند. آزادی آنها خطری برای نظام ندارد، آنها صرفا انتقاداتی داشتهاند و نمیتوانیم به صرف انتقاد افرادی را زندانی کنیم. آیا تجربه آزادی آقای نوریزاد لطمهای به نظام زد؟ ایشان چندین نامه انتقادی سرگشاده و گاهی هم تند و توهینآمیز نوشت اما دیدیم که هیچ آثار منفی و امنیتی نداشت. بقیه منتقدان هم همینطور هستند، نیازی به سختگیری نیست. در عمل باید ببینیم فضای سیاسی کشور باز شده است.
ظرف چند روز گذشته، چند نفر از زندانیان سیاسی که به دنبال اتفاقات سال ۸۸ بازداشت شده بودند، آزاد شدند، نظر شما در اینباره چیست؟
اینها نشان میدهد که این تغییر گفتمان آثار عملی داشته است. تمامی اینها نشانههای خوبی از تغییر رفتار است و باید از این اقدامات استقبال کنیم. امیدوارم این روند آزادیها ادامه داشته باشد تا هم مردم احساس کنند که تغییری ایجاد شده و هم دنیا احساس کند که هیچ شکاف سیاسی در کشور وجود ندارد و انسجام و وحدت ملی حاکم است. این اقدامات حتی در رفع مشکلات پرونده هستهای، سیاست خارجی و حتی مساله سوریه موثر است.
آیا نهادهای موازی اجازه میدهند که وزیر اطلاعات بتواند در تغییر رویکردها موفق عمل کند؟
ممکن است کارشکنیهایی وجود داشته باشد. افرادی که منافعشان در حفظ وضع موجود است نمیخواهند تغییر ایجاد شود. اما نهاد رسمی اطلاعاتی کشور، وزارت اطلاعات است و سایر نهادهای امنیتی در حاشیه قرار دارند و نباید در کار وزارت اطلاعات دخالت کنند.
آیا صحبتهای اخیر محمود علوی وزیر اطلاعات و برخوردهای صورت گرفته در این مدت از سوی ایشان را نشانه تغییر میدانید؟
همه صحبتهای ایشان در این مدت را ندیدهام، اما همان قدر که شنیدهام احساس میکنم که صحبتهای ایشان میتواند منشاء تغییر در حوزه امنیت و اطلاعات کشور باشد. هم تغییر در نوع گفتمان و نوع نگاه به مقوله امنیت و هم تغییر در رفتار و نوع عملکرد وزارت اطلاعات و بهطور کلی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی. به دلیل افراطی که در چند سال اخیر در این حوزه شاهد بودهایم گفتمان امروز آقای علوی ضرورت جامعه ماست.
تفاوت رویکرد و نگاه وزیر اطلاعات چه تاثیری بر نگاه مردم به نهادهای امنیتی خواهد داشت؟
امروز مردم احساس میکنند که دیگر وزارت اطلاعات صرفا برای دفاع از نظام فعالیت نمیکند و حقوق مردم را فدای حقوق نظام نمیکند. یعنی این احساس بهوجودآمده که وزارت اطلاعات برای حفظ نظام از روشهای غیرمشروع و از بینبرنده حقوق مردم استفاده نکرده و برای هدف مقدس از وسیله نامقدس بهره نمیگیرد.
یکی از مشکلات چند سال اخیر ما این بوده که بسیاری از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و بهطور کلی بسیاری از اصولگرایان فکر میکنند که برای حفظ نظام میتوان از هر وسیلهای استفاده کرد. آنان این جمله معروف امام (ره) را که فرمودند «حفظ نظام اوجب واجبات است» به شکل غلطی تفسیر میکنند و بر این گمان هستند که حفظ نظام دست ما را برای هرکاری باز گذاشته و در نتیجه هرگونه برخوردی با منتقدان و مخالفان را جایز میدانند و به دفاع از حقوق منتقدان و مخالفان نمیپردازند.
بهطور مثال در قضیه مرگ ستار بهشتی هنگامی که مساله را در مجلس مطرح کردم، شنیدن و مطرح شدن آن برای بعضی از افراد سنگین بود و میگفتند مخالفان نظام باید مجازات شوند، در حالیکه این تفسیرها از حفظ نظام اشتباه است. گفتمان امروز وزارت اطلاعات این نوع نگاهها را اصلاح کرده و مردم احساس میکنند تغییری در این حوزه رخ داده است.
به دلیل رویکرد امنیتی این چند سال یک نوع ترس و احساس ناامنی در بین مردم خصوصا فعالین سیاسی و روزنامهنگاران بهوجودآمده. آیا میتوان امیدوار بود که در این احساس و نگاه تغییر ایجاد شود؟
در حوادث انتخابات ۸۸ سختگیری و خشونتی به کار رفت که به نظر من ضرورتی نداشت. پس از انتخابات ریاستجمهوری اخیر اکثر معترضان با نظام آشتی کرده و دیگر ضرورتی برای ادامه این نوع برخوردها وجود ندارد. ترس بیجا از انتقاد و اعتراض و هر منتقدی را ضدنظام تلقی کردن، پدیدآورنده این روش بوده است. وقتی گفتمان و نگاه امنیتی و اطلاعاتی تغییر کند، این نوع برخوردها هم تغییر خواهد کرد و به مرور این تغییر نگاه ایجاد خواهد شد.
البته گروههای سیاسی هم باید در این مقوله همکاری داشته باشند. تندروی صورت نگیرد و این فضای باز سبب نشود که باز یک عده دست به تندروی بزنند و حساسیتهایی ایجاد شود و عدهای از باز شدن فضا پشیمان شوند و موانعی ایجاد کنند. باید با تدبیر رفتار شود و به تدریج و مرور زمان تغییرات ایجاد شود و دنبال تغییرات ناگهانی و دفعی نباشیم.
آیا وزیر اطلاعات جدید میتواند در کوتاه کردن این دیوار بیاعتمادی موثر باشد؟
معتقد هستم که ایشان قادر به این کار هستند و البته این کار نیاز به کار فکری و ایدئولوژیک در داخل خود وزارتخانه دارد. کارکنان خدوم و زحمتکش وزارت اطلاعات باید تحت تعلیمات فکری، تقویت اعتقادات اسلامی و هدایت از نوع رفتاری که با مقولات امنیتی دارند، قرار بگیرند.
گامهای بعدی وزیر اطلاعات باید چه باشد؟
معتقد هستم که این تغییر گفتمان که طبیعتا به دنبال خود تغییر رفتار را خواهد داشت باید آثار عملی داشته باشد. یعنی مردم باز شدن فضای سیاسی و اهمیت پیداکردن حقوق خود را احساس کنند. به هرحال بسیاری از سختگیریهایی که از سال ۸۸ به بعد صورت گرفته باید جبران شود و افرادی که به صرف انتقاد و اعتراض محکومیتهای چندین ساله دارند، لازم است پروندههایشان بازبینی شده و احیانا آزاد شوند. آزادی آنها خطری برای نظام ندارد، آنها صرفا انتقاداتی داشتهاند و نمیتوانیم به صرف انتقاد افرادی را زندانی کنیم. آیا تجربه آزادی آقای نوریزاد لطمهای به نظام زد؟ ایشان چندین نامه انتقادی سرگشاده و گاهی هم تند و توهینآمیز نوشت اما دیدیم که هیچ آثار منفی و امنیتی نداشت. بقیه منتقدان هم همینطور هستند، نیازی به سختگیری نیست. در عمل باید ببینیم فضای سیاسی کشور باز شده است.
ظرف چند روز گذشته، چند نفر از زندانیان سیاسی که به دنبال اتفاقات سال ۸۸ بازداشت شده بودند، آزاد شدند، نظر شما در اینباره چیست؟
اینها نشان میدهد که این تغییر گفتمان آثار عملی داشته است. تمامی اینها نشانههای خوبی از تغییر رفتار است و باید از این اقدامات استقبال کنیم. امیدوارم این روند آزادیها ادامه داشته باشد تا هم مردم احساس کنند که تغییری ایجاد شده و هم دنیا احساس کند که هیچ شکاف سیاسی در کشور وجود ندارد و انسجام و وحدت ملی حاکم است. این اقدامات حتی در رفع مشکلات پرونده هستهای، سیاست خارجی و حتی مساله سوریه موثر است.
آیا نهادهای موازی اجازه میدهند که وزیر اطلاعات بتواند در تغییر رویکردها موفق عمل کند؟
ممکن است کارشکنیهایی وجود داشته باشد. افرادی که منافعشان در حفظ وضع موجود است نمیخواهند تغییر ایجاد شود. اما نهاد رسمی اطلاعاتی کشور، وزارت اطلاعات است و سایر نهادهای امنیتی در حاشیه قرار دارند و نباید در کار وزارت اطلاعات دخالت کنند.
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر