پیش از این که به ماتادور بپردازیم، از شروع بازیگری تان بگویید. چطور وارد این حوزه شدید؟
در دانشگاه نرمافزار میخواندم که بچههای تئاتر پیشنهاد بازی در یک نقش را دادند. از سر کنجکاوی رفتم تست دادم و از همان اول که روی سن رفتم به بازیگری علاقهمند شدم. بعد از آن چند فیلم کوتاه بازی کردم و کم کم با آدمهای سینما آشنا شدم. موقع ساخت خط قرمز هم با قاسم جعفری آشنا شدم.اولین کار حرفهایام هم شب آفتابی قاسم جعفری بود.
کلاس بازیگری هم رفتید؟
نه. در همان دوران دانشجویی از بچههای تئاتر دانشگاه کلی چیز یاد گرفتم.
قرار است همین رویه را ادامه دهید؟
فعلا که دغدغهام بازیگری است . نیم نگاهی به کارگردانی هم دارم.
نقشهای مهم کارنامه تان اکشن است. انگار این ژانر را زیاد دوست دارید.
شدید.
حتی برای کارگردانی هم نیم نگاه تان به اکشن است؟
امیدوارم.
چطور شد ماتادور شدید؟
پارسال برای بازی در این سریال با من تماس گرفتهشد. رفتم دفتر پروژه و با علیرضا امینی (كارگردان اولیه سریال) صحبت كردیم. نقشی كه برای من در نظر گرفتهبودند نقش یكی از پلیسها بود كه خیلی هم پررنگ نبود. البته فیلمنامه به این شكل و شمایلی كه اكنون هست نبود؛بارها بازنویسی شد.
من از علاقهمندی ام به نقش ماتادور گفتم و ایشان به خاطر شناخت از سابقه من و رشته ورزشی ام (پاركور) به این نتیجه رسیدند كه من ماتادور شوم. بعد از این كه قرارداد بستم كار تعطیل شد. بعد هم كه جواد نوروزبیگی تهیه كننده و فرهاد نجفی كارگردان پروژه شدند. نظر ایشان هم برای حضور من در این نقش مثبت بود.
چه چیزی باعث شد كه هم علیرضا امینی و هم فرهاد نجفی برای بازی شما در نقش ماتادور قانع شوند؟
به هر حال كار اكشن بود. هر دو کارگردان میدانستند كه این نقش نیاز به بازیگری دارد كه آمادگی بدنی اش بالا باشد. بعد درباره نقش توضیح دادند و فیلمنامه هم كه خودش گویا بود. مشكل خاصی هم نبود چون میدانستند من در كنار بازیگری ورزش پاركور هم انجام میدهم. قلادههای طلا را هم كه در نقش اكشن كار كرده بودم.
تفاوت ماتادور با قلادههای طلا از نظر خودتان چه بود؟
نوع بزهكاری شان متفاوت است و یكی نبود.
برای این که این تفاوت برای مخاطب ملموس باشد، چه کار ویژهای کردید؟
چون شباهتهایی وجود داشت این ترس را داشتم كه ماتادور تكرار قلادههای طلا بشود. ناخودآگاه این ترس وادارم میكرد كه شبیه آن نقش نباشد. سعی خودم این بود كه تا حد امكان ماتادور شبیه آن نقش نشود. امیدوارم این گونه شده باشد.
كلا این جور نقشها را انگار دوست دارید. نگران کلیشه شدن نیستید؟
نقشهای منفی جای كار بیشتری دارد برای بازیگر. خیلی استثناست نقش مثبتی كه خوب نوشته شود و بشود دقیق شخصیتپردازی و اجرایش كرد. البته من نقش مثبت هم بازی کرده ام. همین الان کاری آماده پخش دارم که در آن نقش یک پلیس سایبری را بازی کردهام.
بازی شما در قلادههای طلا علیرغم برخی موضع گیری ها، در حد خودش از دید بعضیها مورد قبول بود. مثلا مسعود فراستی و فریدون جیرانی در برنامه هفت از بازی تان تعریف كردند. اما اتفاقات فرامتنی بعد از اکران فیلم بیشتر از متن شد.
من با افتخار میگویم اگر یك بار دیگر پیشنهاد شود، این شاه نقش را با كمال افتخار میپذیرم. قلادههای طلا به من این امكان را داد كه از یك سری پتانسیل كه در وجودم بود و فرصت و اجازهای برای بروز و ظهور در سینما به آن داده نشده بود پرده برداری كنم. ولی متاسفانه این مشكلاتی كه برای من ایجاد كردند غیرحرفهای بود. خدا را شکر میکنم مردم آن فیلم را پسندیدند فیدبكی هم كه من از مردم جامعه گرفتم خوب بود.
به ماتادور برگردیم. این سریال قرار بود یک سریال پلیسی خط شکن باشد. متاسفانه اینگونه نشده. قبول دارید؟
نه فقط این سریال که هیچ کاری بی ایراد نیست. منتهی فکر کنم ماتادور حرفش را زده باشد. در واقع اتفاقاتی در كلان شهر تهران میافتد كه شاید ما در طول روز از آنها بی خبریم ولی این عزیزان با جانفشانی آرامش زندگی ما را تامین میكنند. زحمات زیادی برای حاکم شدن امنیت كشیده میشود؛ مخصوصا در سالهای اخیر كه سنگاندازیها زیاد بوده و این سریال گوشه کوچکی از زحمات بزرگ پلیس است.
نقش ماتادور چرا این قدر كمرنگ است؟مگر این شخصیت پایه سریال نیست؟
ماتادور تحت تاثیر كاراكترهای دیگر سریال است. در تیتراژ هم اسم من اول نمیخورد كه برایم خیلی مهم نیست . این را باید كارگردان توضیح دهد.
بعضی اتفاقهای سریال خیلی ملموس نیستند.مثل قضیه تئاتر شهر.
نه اینگونه که میگویید نیست. ببین جلوی همین تئاتر شهر پارسال آن اتفاق برای من افتاد. حالا خارج از شوخی شهری بزرگ مثل تهران به اندازه بزرگی اش مشكل و معضل دارد و كار پلیس هم كاری بزرگ است كه خیلی وقتها دیده نمیشود.
نقشتان ممیزی هم شد؟
نه زیاد. فیلمنامه برای بهتر شدن بارها تغییر کرد ولی علیرغم همه محدودیتها خدا را شکر نتیجه راضی کننده بود.
اما خیلی بهتر میتوانست باشد. فیلمنامه و کارگردانی مشکل دارد. یک جاهایی واقعا به لحاظ بصری مخاطب اذیت میشود.
درباره مشکلات فنی کارگردان باید جواب بدهد. اما کلیت کار خوب و قابل دفاع است ضمن این که ماتادور برای تلویزیون بابی را باز کرد که به جوانها اعتماد بیشتری شود. امیدوارم امکانات بیشتری در اختیار جوانها قرار دهند.
جوانهای ما استعداد ساخت کار خوب را دارند فقط مسئولان باید امکانات در اختیار آنها بگذارند و حمایت کنند.ان شاء ا... روزی برسد که این سریالهای ماهوارهای دکانشان جمع شود. برای من دردناک است که مردم این سریالها را ببینند. مسئولان باید در کارشان بازنگری کنند تا مخاطبان از دست رفته را پس بگیرند. هنرمندان ما صدها برابر هنرمندان ترک قابلیت دارند. باید از آنها حمایت شود.
منبع:روزنامه آرمان