|
|
امروز: پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۸
»
کد خبر: ۶۵۹۹
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۷
درک موقعیت منطقه‌ای هر تحلیلگر منصفی را نسبت به خطر افراط‌گرایی در خاورمیانه به این باور می‌رساند که موج روبه افزایش خشونت‌های ناشی از غلبه افراطیون در درگیری‌ها ممکن است روزی دامن کشور ما را هم بگیرد به ویژه این‌که در بعضی کشورهای همسایه که موقعیتی مشابه ما دارند روزی نیست که خبر بمب‌گذاری و ترور در صدر اخبار این کشورها نباشد و چه بخواهیم و چه نخواهیم نفع دشمنان استراتژیک ایران نیز تحقق همین وضعیت برای ایران است.

اولین حضور رییس دولت یازدهم در سازمان ملل به یکی از خبر سازترین اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی تبدیل شده است. همه ناظران داخلی و خارجی در انتظار این حضور بودند. این انتظار نیز ناشی از تغییر رویکردهایی بود که پس از روی کار آمدن دولت روحانی به‌وجود آمده بود. مطالبه‌ای که انتخاب‌کنندگان در انتخابات دور یازدهم ریاست‌جمهوری ایران در پی آن بودند. از همان ابتدا نیز روشن بود که افراطیون داخلی و خارجی در مقابل این تغییر رویکرد در عرصه داخلی و بین‌المللی مقاومت جدی از خود نشان می‌دهند. دلیل نیز روشن است؛ افراطیون در پی ترویج خشونت و رادیکالیسم بوده و همه تلاش خود را برای تحقق این امر به‌کار می‌گیرند. اولین صحنه بروز تلاش افراطیون داخلی موسوم به گروه‌های خودسر نیز همزمان با ورود رییس دولت یازدهم و تیم دیپلماسی او رقم خورد. پرتاب لنگه کفش و سردادن شعارهای تند علیه او اولین اقدام آنان پس از روی کار آمدن دولت یازدهم بود. این واکنش‌ها در کنار موضع‌گیری توأم با عصبانیت نتانیاهو نمود بارزی از افراط‌گرایی است که سیاست‌های صلح‌جویانه دولت ایران و جامعه جهانی را تهدید می‌کند.

اما آنچه در روزهای اخیر موجب عصبانیت بخشی از افراطیون داخلی شده موضع‌گیری سیدمحمد خاتمی رییس دولت اصلاحات در مواجهه با خطر افراط‌گرایی و گروه‌های خودسر است. او بیش از هر شخصیت حقیقی و حقوقی می‌داند چنانچه واکنش متناسب با خطرات احتمالی این گروه‌ها در داخل صورت نگیرد چه آینده‌ای در انتظار کشور است. اما این نگرانی در سخنان او به‌حدی بود که گفت در صورت تداوم این رفتار‌ها خطر ترور نیز کشور را تهدید می‌کند. سخنی که منجر به واکنش‌های بسیار شدید علیه او در بخشی از اصولگرایان تندرو و رسانه‌های منتسب به آنان شد تا حدی که در بعضی اظهارنظر‌ها خاتمی را در جایگاه متهم نشاندند. این نوشتار در پی پاسخگویی به این واکنش‌ها نیست بلکه سعی نگارنده در تشریح دلیل یا دلایل نگرانی و هشدار خاتمی نسبت به گروه‌های خودسر است.

1- درک موقعیت منطقه‌ای هر تحلیلگر منصفی را نسبت به خطر افراط‌گرایی در خاورمیانه به این باور می‌ساند که موج روبه افزایش خشونت‌های ناشی از غلبه افراطیون در درگیری‌ها ممکن است روزی دامن کشور ما را هم بگیرد به ویژه این‌که در بعضی کشورهای همسایه که موقعیتی مشابه ما دارند روزی نیست که خبر بمب‌گذاری و ترور در صدر اخبار این کشورها نباشد و چه بخواهیم و چه نخواهیم نفع دشمنان استراتژیک ایران نیز تحقق همین وضعیت برای ایران است. نگرانی محمد خاتمی از سرایت این موج به کشور ما ناشی می‌شود بنابراین هر اتفاق داخلی که به قوام گروه‌های خودسر در کشور بینجامد را باید جدی گرفت.

2- انتخابات دور یازدهم ریاست‌جمهوری حاوی پیام‌های روشن در مخالفت با افراط‌گرایی بود. امروز در ایران به خواست و اراده مردم دولتی روی کار آمده که اولین مشخصه‌اش پرهیز از افراط‌گرایی و بازگشت اعتدال در مدیریت کشور است. به بیان دیگر پیام اصلی این انتخابات نفی افراط‌گرایی در سیاست داخلی و خارجی بود. با این تغییر رویکرد وجود آرامش و امید در کشور اولین لازمه اجرای این اعتدال در سیاست‌های دولت روحانی است. هر نوع تنش در صحنه داخلی مخل این آرامش، امید و اعتدال است. از همین روی بزرگ‌ترین خطر تداوم گروه‌های موسوم به خودسر نه‌تنها در تقابل با این خواست اکثریت قاطع ملت ایران است بلکه امید به آینده را که لازمه پویایی جامعه رو به پیشرفت ایران است به یأس و ناامیدی تبدیل می‌کند.

3- رییس دولت اصلاحات خود باتوجه به تجربه‌ای که در زمان مسئولیتش داشته بیش از هر شخصیت حقیقی و حقوقی به ماهیت این گروه‌ها اشراف دارد و بالطبع به‌خوبی پیامدهای رفتار آن‌ها را می‌شناسد. حمله به کوی دانشگاه و پرونده قتل‌های زنجیره‌ای نمونه‌های روشنی از این پیامد‌هاست. خطر این گروه به همان میزان که موجب گسترش یأس و ناامیدی در جامعه می‌شود به همان میزان نیز به خشونت‌ها دامن می‌زند. به‌طور طبیعی نیز این تجربه، خاتمی را ناگزیر به اعلام این هشدار کرده است، چرا که همه به این واقعیت اذعان دارند که علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. امروز کشور بیش از هر زمان به تدبیر و امید برای بازگرداندن اعتدال در سیاست خارجی و داخلی نیاز دارد؛ نیازی که در رای قاطبه ملت ایران با زبانی رسا بیان شده است. بنا بر این ضرورت باید تمامی جریان‌های سیاسی از رقبای انتخاباتی گرفته تا مخالفان و منتقدان دولت یازدهم سعی کنند با واقع‌بینی نسبت به مشکلات فراروی کشور به تحقق این امر کمک کنند. پاسخ به دغدغه و نگرانی خاتمی نه تنها پاک کردن صورت مساله نیست بلکه هر نوع اتهام زنی به او تعبیری جز فرافکنی و فرار از مسئولیت ندارد.

منبع:روزنامه بهار
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین