|
|
امروز: سه‌شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۲۹
کد خبر: ۵۷۰۴
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۱
روزبه حسینی در هفتمین روز درگذشت، فرخ صوفی هنرمند تئاتر متن یادداشتی را با عنوان «آیا فرخ صوفی باید در سکوت به خاک سپرده می‌شد؟» منتشر کرد.
در متن این کارگردان تئاتر آمده است: « خبر این است: بازیگر پیشکسوت تئاتر درگذشت. فرخ صوفی، بازیگر پیشکسوت تئاتر، صبح روز 30 شهریورماه، در منزل شخصی اش دار فانی را وداع گفت.

وقتی روزهای نخست مردادماه خبر درگذشتِ محمود استادمحمد آمد، تصمیم داشتم درباره‌ی بسیاری از چیزها سکوت کنم؛ و البته به این سکوت درباره‌ی زندگی و مرگ‌اش عجالتا ادامه خواهم داد و فریاد بر سرِ برخی نزدیک‌نمایان و مصلحت‌طلبان و کیسه‌دوزانِ نام و آثارش را به آینده‌ای نزدیک موکول می‌کنم. این را بگویم اما، که این سکوت البته، نه از سر مصلحت است، که استاد رفته است و «غلغله‌ی آن‌سوی در زاده‌ی توهّمِ توست، نه انبوهیِ مهمانان». هر چند ایشان می‌توانند از پسِ خواندنِ این نوشته، قدری پای خود را به گلیم‌شان بازگردانند؛ چه از مسئولین، چه از به اصطلاح "هنرمندان"! وَ اگر این را هشداری تلقی کنند، چه نیک!

اما علتِ اینکه مصمم شدم چند سطری برای نازنین فرخ صوفی سیاهه کنم، ادامه‌ی خبری ست که در بالا نقل کردم:

فرخ صوفی، که از پیشکسوتان تئاتر کشورمان بود، پس از دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری طولانی، روز شنبه 30 شهریورماه، در منزل شخصی‌اش درگذشت و 31 شهریورماه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

همین؟! یعنی برای مردی که چند دهه، به ناچار از تئاتر به زندگی ساده و کار و صنعت و غیره پناه برده بود و سکوتی به جبر را تحمل می‌کرد، باید مرگ‌اش هم در چنین سکوت و بدرقه‌اش به آن قطعه‌ی شهیر، بس باشد!؟ مردی که در این دوازده سالی که می‌شناختم‌اش، دل‌اش برای حتا تماشای یک تئاتر، پر می‌کشید.

اما، اما من می‌گویم: فرخِ عزیز! گوارای تو باد این غربت و "رسمیت نیافتن"، به قول عزیز تو و عزیز همه‌ی ما محمود، که این غربت برای خاکسترنشیانِ عشقِ تئاتر، برازنده‌تر! سفری دور از دروغ و ریا و فریب. به دور از منیت‌های مرسوم و مکرر در این وادی خاکسترنشین.

بدرود فرخِ عزیز، که اکنون بی‌صبرانه کنار محمود و بیژن ایستادی و ما را با طرحِ تبسمی با آن صدای خش افتاده‌ات، نظاره می‌کنی. حالا انگار، یارانِ این شهر برای روایت قصه‌شان جمع‌تر و خاطر آسوده-تر! سلامِ مرا به محمود برسان و بگو تمامِ این زندگی غربت است؛ تمامِ این زندگی. و نبودن‌ات در این روزگارِ کج‌تابِ ناجور، بدجور، کارد به استخوان رسانده و خواهد رساند. بگو فرخ جان. به محمود هم بگو.»

 فرخ صوفی متولد 1320 و جز بازیگران قدیمی تئاتر و از اعضای کارگاه نمایش به حساب می‌آمد. یکی از معروف‌ترین نقش‌های این هنرمند بازی در نمایش «شهر قصه» اثر زنده‌یاد بیژن مفید بود، همچنین در سال 88 در مراسم جشن تولد 44 سالگی تماشاخانه «سنگلج» از او تقدیر شد.
منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین