خبرگزاری الجزیره
کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی برای خبرگزاری الجزیره، مدعی شد که توافق با ایران بر هفت جبهه منطقهای تأثیر میگذارد که خود این کشور کلید حل مشکلات آتی در این منطقه خواهد بود.

پس از سه دوره مذاکره در کمتر از دو ماه، ایران و شش قدرت جهان به توافق اولیهای در ژنو رسیدهاند که برنامه هستهای تهران را در عوض لغو برخی از تحریمها تحت کنترل در میآورد. این موفقیت در میان تاریخچهای از مذاکرات شکست خورده حاصل شد و میتواند پس از 35 سال خصومت، گام اولی باشد به سمت تشنج زدایی میان قدرتهای غربی و ایران. شایان ذکر است که این توافق در کمتر از سه ماه پس از تعهد رئیس جمهور جدید ایران در خصوص اصلاح رابطه ایران با جهان ایجاد شد.
این معامله پیامدهای آنی منطقهای و بینالمللی خواهد داشت و زمانی که معامله بلند مدت حاصل گردد، که این امر احتمالاً ظرف مدت چند ماه صورت گیرد، ایجاد روابط حسنه میان واشنگتن و تهران احتمالاً مسیر را به سمت سازماندهی مجدد در منطقه خاورمیانه بزرگتر هموار میکند.
همچنین انتظار میرود که مسیری به سمت به رسمیت شناختن نقش منطقهای ایران باز شود، که این مسیر ابتدا با سوریه آغاز میشود و سپس عراق، منطقه خلیج فارس و در نهایت نیز افغانستان را در بر میگیرد.
همچنانکه آمریکا حضور نظامی سرتاسری خود را کاهش میدهد، انتظار دارد که رهبری ایران کمتر مزاحمت ایجاد کرده و بیشتر به منظور مدیریت بحران در خاورمیانه بزرگتر همکاری خود را نشان دهد.
به نظر میرسد مورد رضایت بسیاری در تهران و در میان حامیان آن است که ببینند ایران جایگزین عربستان سعودی یا اسرائیل به عنوان واسطه قابل اطمینان برای آمریکا در منطقه شود.
برخی استدلال میکنند که این یک خیال کاملاً باطل است و خصومت چندین ساله و اختلافات ایدئولوژیک آن را ثابت خواهد کرد. برخی دیگر اینگونه استدلال میکنند که در بلند مدت، ایران (و ترکیه) با توجه به وزنه منطقهای و اهمیت تاریخیشان، میتوانند به عنوان شریک یا مراجعه کنندهای بسیار مفیدتر از عربستان سعودی و اسرائیل برای آمریکا ظاهر شوند.
این معامله جدید پیامدهایی جدی بر حداقل هفت جبهه منطقهای خواهد داشت:
ایران
جمهوری اسلامی در مرکز هرگونه تغییر قدرت منطقهای در آینده قرار دارد. ناکامیهای آمریکا در افغانستان و مهمتر از آن در سوریه و عراق، تاکنون نفوذ ایران را تقویت کرده است. اطمینان تازه به دست آمده در تهران، توسط لغو تحریمهای اقتصادی بهبود خواهد یافت و توسط نقش پررنگتر در منطقه تضعیف شده تقویت خواهد شد.
سؤال: نوسازی ایران و ایجاد رابطه با غرب چگونه بر توازن قدرت در کشور و نقش روحانیون در آینده تأثیر خواهد گذاشت؟
سوریه
شرکت مورد انتظار ایران در مذاکرات ژنو2 بر سر آینده سوریه، پاداش اولیه او برای «رفتار مناسب» است. تهران، حامی وفادار بشار اسد با نیروهای ویژهاش که در کنار حکومت اسد میجنگند، ممکن است بقای اسد را تضمین کرده و به همراه روسیه به توانبخشی او به عنوان رهبر قابل قبول منطقهای کمک نمایند. تهران و مسکو علاقمند هستند که به جنگ خاتمه داده و تأکید را از برکناری اسد به «مبارزه با تروریسم» در سوریه تغییر دهند.
سؤال: نقش پررنگتر ایران در سوریه چه تأثیری بر نزاع سوریها به منظور رهایی از دیکتاتوری و نتیجه جنگ داخلی وحشتناک در آنجا دارد؟
عراق
این کشور با گذشت 10 سال از تجاوز نظامی، گرفتار مشکلات فراوانی است. عراق به شدت به دو قطب شیعه و سنی تبدیل شده و صدها یا شاید هم هزاران نفر در هر ماه بر اثر بمب گذاری انتحاری جان خود را از دست می دهند. تهران نفوذ زیادی در این کشور و بر دولت نوری مالکی و در میان اکثریت شیعه اعمال میکند. اخیراً نیز مالکی سلطه طلب، که جنگ علیه «گروههای افراطی سنی» را گسترش داده است، به عنوان پل ارتباطی ضروری میان تهران و واشنگتن ظاهرا شده است.
سؤال: با توجه به قدرت جدید مالکی، آیا حمایت ایران، او را به قدرت انحصاری تبدیل کرده و تفرقه را در کشور عمیقتر خواهد کرد؟
عربستان سعودی
جنگ در عراق، سوریه و درگیری در لبنان، علاوه بر شورش اکثریت شیعه در بحرین، اختلاف میان ریاض و تهران را عمیق کرده است. با نتیجه گیری از انتقاد اخیر که توسط بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان و متحد واشنگتن در این پادشاهی، صورت گرفته است، رهبری سعودی از تشنج زدایی میان آمریکا و ایران و ظهور ایران بدون قید و بند در عرصه خاورمیانه بیشترین احساس خطر را میکند. از آن گذشته، خصومت ایران و سعودیها به تشدید تنش فرقهای با هزینه نا معلوم برای منطقه منجر خواهد شد.
سؤال: آیا همچنانکه خطر درگیری فرقهای در این منطقه، جدی و پررنگ به نظر میرسد، مثلث سخت اعتقادی، یعنی عربستان سعودی، ایران و اسرائیل، منطقه را به پستیهای تاریخی جدید خواهد کشاند؟
افغانستان
همانطور که آمریکا پس از 13 سال جنگ از افغانستان خارج شده و در سال 2014 در خارج از کشور از نو صف آرایی میکند، و تنها ته مانده نیروها را تا سال 2024 در آنجا باقی میگذارد، واشنگتن میتواند از کلیه کمکهای قابل دسترسی برای حفظ تسلط بر این منطقه استفاده کند. تهران با نفوذ قطعی بر مناطق شمالی افغانستان، اگر کمک به ایجاد ثبات در افغانستان و جلوگیری از بازگشت طالبان را انتخاب کند، میتواند کمک مؤثری در این زمینه باشد.
سؤال: تهران که به طور مختصر نیروهای آمریکایی را پس از سال 2001 در جنگ علیه طالبان همیاری کرد، آیا یک بار دیگر با آمریکا همکاری خواهد کرد؟
فلسطین/ لبنان
فلسطین یک خط قرمز داخلی برای واشنگتن و تهران است و در نتیجه، انتظار هیچ تغییری را در اشغال فلسطین ندارند یا انتظار آنها اندک است؛ جایی که آنها بر ناسازگاری به توافق رسیدهاند. تهران بیشتر نفوذ خود را، به دلیل حمایتش از حکومت اسد، در میان احزاب اسلامی فلسطین از دست داده است و تنها نفوذ آن بر حزب الله باقی مانده است.
سؤال: آیا متحد لبنانی ایران از جنگ داخلی سوریه، قویتر یا ضعیفتر بیرون خواهد آمد و آیا به مایه دردسر لبنان، و نه تهدیدی برای اسرائیل، تبدیل خواهد شد؟
اسرائیل
اسرائیل برای آیندهای قابل پیش بینی، همچنان تنها قدرت هستهای در منطقه باقی خواهد ماند. البته، اسرائیل از ایران شورشی نسبت به توسعه هستهای آن کمتر خشمگین نشده است، به ویژه با این واقعیت که تهران به دانش هستهای دست یافته است. برخی اعتقاد دارند که این مسئله می تواند منجر به اتحاد ضمنی اسرائیل با حکومتهای به ظاهر میانهرو سنی، مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن و مصر علیه دشمن مشترک آنها، یعنی ایران، شود.
سؤال: از آنجا که اسرائیل به طور مخصوص علاقمند به چنین ترتیبی است، آیا اینگونه اتحادها بالاخره به موفقیت خواهند رسید و چه عکس العملی در منطقه به دنبال خواهند داشت؟
منبع: تسنیم
در همین زمینه بخوانید
ارسال نظر