|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۰
کد خبر: ۹۹۰۰۰
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۷
در کل هم فکر مي‌کنم بحث اسپانسر خیلی مهم است. در فوتسال، اسپانسرها با 20،10 ميليون تومان مي آيند، وسط فصل هم از تیم داری خسته مي شوند و مي‌روند. ما فقط اسما لیگ حرفه ای هستیم اما در واقع خیلی لیگ ضعیف و بی‌کیفیتی داریم.
 از زمان آغاز فوتبالش از بهترين‌هاي کشور است و در اغلب تيم‌هايي که بوده قهرمان ايران شده است. از شرايط ليگ گلايه دارد  اما از تيمش راضي است. با نسترن مقيمي، ملي پوش تيم فوتسال بانوان ايران، از اوضاع اين روزهاي فوتسال بانوان گفتيم که شرح آن را در زير مي خوانيد.

کمي از خودت بگو و اينکه از کی فوتبال را شروع کردی و به اينجا رسيدي؟

من از 9 سالگی شروع کردم، ابتدا با برادرهايم در کوچه و خیابان بازی مي‌کردم، بعد در کلاس‌های تابستانه ثبت نام کردم. به‌طور حرفه‌ای فوتبال را از سال 84-83 با باشگاه نساجی شروع کردم و این تیم را از دسته سوم به لیگ برتر آورديم. بعد از آن برای تیم صدراي زيرآب بازی کردم که قهرمان جام حذفی شدیم، مدتی هم برای ساری بازی کردم. سال 91-90 به حفاری اهواز رفتم که با این تیم 3 سال قهرمان شدیم، امسال هم برای دانشگاه آزاد بازی کردم که باز قهرمان شدیم.

حدود 3 سال پیش حواشي انتقالت از حفاري به متين ورامین سر و صداي زيادي داشت. شايد اين يکي از اولين جنجال‌ها برسر قرارداد و پول در فوتسال ما بود. کمي از آن ماجرا بگو.

راستش ماجرا اصلا آنقدرها جدی و بزرگ نبود. من یک مذاکره اولیه با متین ورامین کردم و به یک توافق اولیه هم با هم رسیدیم. هم مسائل مالی برايم مهم بود و پول بیشتری مي‌دادند، هم اینکه نزدیک‌تر به تهران بود. در مدت یک سالی که اهواز بودم دوری از خانواده یک مقدار اذیتم کرده بود. به هرحال بنا بر مسائلی، دقیقه 90 پشیمان شدم و در حفاری ماندم. از خوش‌شانسی من تصمیم بجایی هم بود چون متین اصلا آن سال تیم نداد. ولی به هرحال قضیه خیلی در سايت‌ها بزرگنمایی شد وگرنه مسئله این قدرها هم جدی نبود.

وقتی فوتبال را شروع کردی، برخورد خانواده و اطرفیان چطور بود؟

خانواده ام همیشه حمایت کردند و مشوق من بودند. اصلا مسبب این که من حرفه ای فوتبال را دنبال کنم خانواده ام بودند. حتی وقتی خودم از شرايط خسته مي‌شدم، حمایت‌ها و تشویق‌های آنها باعث مي‌شد ادامه بدهم. در مورد برخورد اطرافيان هم که در چند سال اخیر بعد از اينکه ما 3 سری مقام‌های آسیایی کسب کردیم، خيلي‌ها بیشتر با من آشنا شدند و البته حتي اگر مرا نشناسند، فوتسال را مي شناسند.

از سختی‌ها گفتي؛ در طی این سال‌ها چه مشکلات عمده اي داشتي؟

در درجه اول تمرینات زیاد و فشرده ای که داریم خيلي سخت است. گاهی واقعا فشار تمرینات آنقدر زیاد است که از اینکه ورزشکار یا فوتسالیستم پشيمان مي شوم اما مشکل بزرگ بعدی این است که با این همه فشار تمرینات، حمایت‌ها هم کافی نيست. نه فقط از سوي باشگاه‌ها  بلكه کلا حمايتي نيست.

 منظورت استقبال از بازي‌هاست؟ چقدر تماشاچی برای دیدن بازی‌هاي شما مي‌آيد؟

استقبال زیادی نیست، چون اصلا تبلیغاتی برای بازی‌ها نمي‌شود. من یک بار بازي والیبال را بین تیم‌های گاز و دانشگاه آزاد دیدم، کل سالن پر از تماشاگر بود  ولی در بازی‌هاي فوتسال نهایتا 30-20 نفر از دوستان و آشنایان خود بازیکنان مي‌آيند.

در کل هم فکر مي‌کنم بحث اسپانسر خیلی مهم است. در فوتسال، اسپانسرها با 20،10 ميليون تومان مي آيند، وسط فصل هم از تیم داری خسته مي شوند و مي‌روند. ما فقط اسما لیگ حرفه ای هستیم اما در واقع خیلی لیگ ضعیف و بی‌کیفیتی داریم.

 فکر مي‌کنی دلیل این بي کيفيتي چیست؟ مثلا خيلي از بازی‌هايتان یکطرفه بود و 30 بر صفر تمام مي‌شد. هیچ وقت صحبتی کردید برای حل مشکلات؟

یک مشکل مهم تعداد زیاد تیم‌هاست که همه ما خيلي از اين موضوع شاکي هستيم. اول فصل مي‌خواهيم ليگ حرفه اي 12 تيمه داشته باشيم  اما دو تیم وسط فصل انصراف مي‌دهند، دو تیم یکسری از بازی‌ها را نمي‌روند که به‌طور کلی باعث بی نظمي‌و بی‌کیفیتی لیگ مي‌شوند. وقتی اين موضوع را مطرح کردیم گفتند از نظر ای اف سی باید حداقل 12 تا تیم در لیگ باشند تا لیگ معتبر و حرفه ای شناخته شود. نتيجه اش اين مي شود که در حال حاضر ما مثلا از 11 بازی نتیجه 9 تا را از قبل مي‌دانیم.  امسال هم که به‌دلیل بازی‌های ملی و یکسری اتفاقات و بی نظمی‌های دیگر، خیلی لیگ طولانی شد و  واقعا همه را خسته کرد.

خب برویم سراغ تیم ملی و تورنمنت روسيه. خانم سلیمانی، سرمربي تيم پيش از اعزام اعلام کرده بودند که تیم خیلی خسته است. نظرت در اين مورد چیست؟

خانم سلیمانی دقیقا درست گفتند؛ما خیلی خسته بودیم. تا روز دوم اردیبهشت درگیر لیگ بودیم، دو روز استراحت کرديم و بعد اعزام شدیم. ایشان البته خیلی برای این رفع خستگی تلاش کردند، از استخر و تئاتر بگیر تا هرکاری که مي‌توانستند انجام دادند. اما ما ساعت 10 شب از تهران حرکت کردیم، 5 صبح به روسيه رسیدیم و ساعت 5 عصر با اسپانیا بازی داشتیم، روز بعد هم با روسیه. شايد بشود گذاشت پاي نامردي روسيه که همیشه بدترین برنامه‌ریزی را برای تیم ایران مي‌کند.همان روزهای اول بازی‌های سخت را داریم و روزهای آخر بازی‌هاي ساده‌تر، در حالی که برای خود روسیه دقیقا برعکس است.

من البته اصلا بازی با اسپانیا را توجیه نمي‌کنم. تیم قوی تري بودند و زور ما نمي‌رسید اما در بازی روسیه ما واقعا بد بازی کردیم. ما با روسیه زیاد بازی کرده ایم همیشه یا مساوی مي‌شده یا با اختلاف کم مي‌باختیم. دفعه آخر هم که در تهران 4-0 بردیم. این باخت سنگین ما واقعا بد بود.

فکر مي کنيد چه تفاوت عمده اي با تیم‌های بزرگ جهان داريد؟

تفاوت بزرگ ما این است که این تیم‌ها از دوران کودکی و پایه، تمرینات اصولی و حرفه ای داشته‌اند ولي ما ديرتر شروع كرديم. نکته دیگر اینکه یک مربی مرد هم باید کنار تیم باشد. من زمان آقای صانعی نبودم ولی حضور آقای صانعی که خودشان هم بازیکن بزرگی بودند خیلی نقش مهمي‌در قهرمانی تیم در آسيا داشت و بچه‌ها خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتند.

 بحث تنخواه هم سروصداي زيادي به‌وجود آورد. براي اين دوره از مسابقات چقدر تنخواه داشتيد؟
براي ما اين سري کلا  نفري 100 دلار دادند.

   يعني روزي 20 دلار؟

بله، حالا بهشان گفتيم اگر پول لازم داشتند بيايند از ما بگيرند. (مي خندد)

ما فکر نمي‌کرديم زير 200 دلار باشد. هميشه در اردوها بين 300 تا 500 دلار مي دادند، به همين خاطر ما اين بار از ايران دلار کمتري با خودمان برديم.

يك موضوع جنجالي كه كمتر در مورد آن صحبت مي شود، حضور ترنس ها در ورزش بانوان است. نظرتان در اين مورد چيست؟

اين موضوع وجود دارد ولي نه در تيم ملي، برخي چهره ها غلط انداز است اما آن هايي كه قصد جراحي دارند از تيم ملي و باشگاه بيرون مي آيند. هورمون زدن هم كه كلا ممنوع است و چون فدراسيون سخت گيري مي كند ديگر كمتر از اين موارد مي بينيم.

تاثیرگذارترین شخصیت روی زندگی فوتبالی‌ات چه کسي بود؟

جدا از خانواده ام که خیلی همیشه پشتیبان و حامي‌من بودند، تمرینات و حرف‌های مشاورم، آقای رحمان نسب، تاثیر زیادی روي من داشت و خیلی به من کمک کرد.

بهترین خاطره فوتبالی‌ات چیست؟

مقام دومي‌که در آسیا کسب کردیم، چون بار اولی بود که در مسابقات آسیایی شرکت مي‌کردیم و خیلی این مقام برايم مهم بود.

و بدترین خاطره؟

اینکه در اوج آمادگی آسیب دیدم و مسابقات آسیایی را از دست دادم.

آینده خودت را چطور مي‌بینی و دوست داری به کجا برسی؟

دوست دارم در یک تیم خوب اروپایی بازی کنم و جزو بهترین‌های دنیا باشم. البته در شرايط فعلي آنقدر خسته ام که فقط به خداحافظي فکر مي کنم. فعلا بايد کمي خستگي در کنم.

منبع: قانون
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین