|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۸
کد خبر: ۴۲۳۸۶
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۳
او در سخنانش اگرچه هیچ اشاره ای به موضوعات سیاسی نکرد اما این تحرکات بعید است هیجانی برای هیچ باشد. آن همه هیاهو صرفا برای رونمایی از یک سایت نبوده است. شروع متناوب سخنرانی در سال منتهی به فعالیت های انتخاباتی بی دلیل نیست.
روزنامه «شرق» امروز -پنجشنبه- در یادداشتی به این سووال که «پروژه خروج احمدی نژاد با چه هدفی کلید خورد؟» پاسخ داده و با عنوان «خطر بازگشت «احمدی نژادیسم» نوشته است: پرده برافتاد؛ خط قرمز محمود احمدی نژاد در محاکم رسمی و قضایی به جرم ارتشا محکوم شد. دوسال از دولت حسن روحانی گذشت تا پس از کلی اما و اگرها و «م.ر» کردن ها بالاخره مشخص شود که منظور همان محمدرضا رحیمی معاون اول دولت دهم احمدی نژاد بوده است.

«مرجان توحیدی» نویسنده یادداشت افزوده است: با رونمایی از سرحلقه پرونده بیمه ایران و روشدن نام محمدرضا رحیمی، یک باره ولوله ای در صفحات مجازی مربوط به محمود احمدی نژاد به راه افتاد. محمود احمدی نژاد در تمام سال گذشته سعی کرده بود نوعی پرستیژ سکوت بردارد. البته قبل از آن که وارد این پوزیشن جدید بشود، یک بار آن هم در پنجمین سالگرد مناظره متشکل سال٨٨ یعنی در سیزدهم خرداد، به مشهد رفت و اولین سخنرانی رسمی خود بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری اش را انجام داد. او در این سخنرانی اعلام کرد که نه قصد دارد سکوتش را بشکند و نه قصد ورود به عرصه سیاسی کشور را دارد. بعد از آن برای تداوم آن پرستیژ، دیگر سخنرانی نکرد. حتی مراسم تولد او هم به بهانه تلاقی با ایام ماه محرم برگزار نشد تا حضور رسانه ای او تا حد ممکن کم رنگ شود. در این فاصله نام احمدی نژاد زمانی دیده می شد که مقامی از مسوولان کشور فوت کند یا ورزشکاری به موفقیتی نایل شود. در این صورت تنها پیام های تسلیت و تبریک بود که از او بر خروجی رسانه ها قرار می گرفت. علاوه بر آن احمدی نژاد را می شد در بیشتر مراسم های ترحیم اقوام و بستگان و نزدیکانش پیدا کرد. هرچند که با خود تمرین کرده بود تا از هرگونه پاسخ گویی به سوالات خبرنگاران خودداری کرده و تنها با لبخندی یا دستی بر سر و روی خبرنگار کشیدن، از جواب دادن طفره رود. احمدی نژاد تا چندین ماه تلاش کرد تا همین رویه را پیش بگیرد. او در این فاصله زمانی، از هرگونه واکنش به اخباری مثل پرونده بابک زنجانی، سعید مرتضوی و اخبار مربوط به (م.ر) خودداری کرده بود. حتی حامیان رسانه ای او هم بیشتر تلاش می کردند به دعواهای حیدری - نعمتی خود درباره مشایی بپردازند و از پاسخگویی در آن باره خودداری کنند. این خط مشی همچنان دنبال می شد تا اینکه بالاخره حکم ارتشای محمدرضا رحیمی در پرونده بیمه ایران به صورت علنی اعلام شد. چندروز بعد از اعلام این حکم بود که محمود احمدی نژاد طی نامه ای سرگشاده سعی کرد تا از آنچه توسط معاون اول دولت او روی داده، اعلام برائت کند. او در این نامه متذکر شد که آنچه از سوی رحیمی رخ داده، مربوط به دولت او نبوده؛ بلکه به دوره حضور او در دیوان محاسبات و ریاست بر این دیوان بازمی گردد که البته مربوط به سال٨٦ بوده است. رحیمی اما بیکار ننشست. او در نامه ای خطاب به احمدی نژاد دست به افشاگری زد. رحیمی آنچه برای او اتفاق افتاده را محصول آبروبری های احمدی نژاد دانسته و گفته بود که بین١٧٠نامزد مجلس پول توزیع کرده است که مسوول این اقدام شخص او نبوده است. احمدی نژاد بعد از آن، بدون آنکه بخواهد وارد این ماجرا شده و واکنشی نشان دهد، یک باره درفضای مجازی شخصی خود شورا ایجاد کرد. او در صفحات مربوط به اینستاگرام خود شروع کرد به انتشار اخباری رازآلود با این مضمون «آب زنید راه را هین که نگار می رسد» یا اینکه «دوازدهم بهمن، خبری در راه است»، برداشت از انتشار چنین اخباری این بود که احمدی نژاد با توجه به آنچه درباره رحیمی رخ داده قرار است تا روشنگری کند. روز دوازدهم بهمن فرا رسید. اما هیچ اتفاقی نیفتاد. محمود احمدی نژاد در ساختمانی در محمودیه در انظار برخی خبرنگاران حاضر شد. سخنرانی هم کرد اما هیچ اشاره ای به ماجرای پرونده رحیمی نکرد. تنها در آن روز از سایت شخصی خود رونمایی کرد. یک روز بعد از آن سخنانی از احمدی نژاد در جمع فعالان رسانه ای همسو منتشر شد. این دومین حضور رسمی و رسانه ای احمدی نژاد بود. باز هم هیچ اشاره ای به ماجرای فساد رحیمی نکرد. به جای آن ترجیح داد تا درباره هوگو چاوز سخن بگوید؛ همان سخنان همیشگی. همان سخن گفتن از ابراز علاقه مردمان در سراسر کره زمین به گفتمان عدالت خواهی احمدی نژاد. احمدی نژاد هیچ فرقی نکرده بود. همان شخصیت بود با همان ادبیات و همان رفتار. او هیچ اشاره ای به محکومیت سعید مرتضوی در جریان پرونده کهریزک و تامین اجتماعی نکرد. احمدی نژاد اصلا نخواست درباره بابک زنجانی بگوید. از دومیلیارد و٧٠٠میلیون دلاری که بابک زنجانی از پول نفت به خزانه کشور بازنگردانده است. درباره رحیمی هم صرفا به همان نامه بسنده کرده بود. به جای همه این سوال ها و ابهام ها تا توانست از چاوز و آمریکای لاتین و انسان کامل سخن گفت. سخنانی که رنگی از تازگی نداشت؛ آنها را قبلا با ادبیات دیگری هم بیان کرده بود. او در آن سخنان گفته بود: «ما گفتیم چاوز هم منتظر ظهور بوده است، عده ای آنقدر کوته فکرند که تحمل شنیدن این حرف ها را نداشتند و فکر می کردند که فقط خودشان انسان هستند که باید منتظر ظهور باشند. یکی از دوستان ما اخیرا به ونزوئلا سفر کرده است، به وی گفته بودند به فلانی سلام برسان و بگو ما هم منتظر امام مهدی(عج) هستیم؛ وقتی آقای چاوز درگذشت همه انسان های انقلابی در ونزوئلا مات ومبهوت مانده بودند، چون چاوز ستونی محکم و انقلابی بود. بعدها چاوز قبل از فوتش به آنان گفته بود که اگر من رفتم نگران نباشید امام مهدی(عج) خواهد آمد.»

احمدی نژاد یک هفته بعد از رونمایی از سایت شخصی خود خبر داد که قرار است در مسجدی در شهر ری سخنرانی کند. امام جماعت مسجد المهدی در دولت آباد شهرری این پیغام را ارسال کرده بود. احمدی نژاد بعد از یک سخنرانی در محمودیه بلافاصله به جنوب شهر بازگشت. یک سخنرانی که ادوات مربوط به خود را داشت؛ اعم از فیلمبردار و میز مخصوص برای نامه نگاری. این یکی البته مورد جدیدی نیست. چنین امکانی هم قبلا در نزدیکی محل سکونت احمدی نژاد یعنی نارمک تعبیه شده بود. مردمی که همچنان گمان می کردند اگر به احمدی نژاد نامه بدهند، نامه های آنها موردتوجه قرار خواهد گرفت. حالا در مسجدی در جنوب شهر بازهم همان سنت هشت سال گذشته را احیا کرد. احمدی نژاد باز هم درباره امام زمان(عج) گفت و از بهار. شعارها هم تاکید بر برگشت احمدی نژاد بود و بوی بهار می داد.

او در سخنانش اگرچه هیچ اشاره ای به موضوعات سیاسی نکرد اما این تحرکات بعید است هیجانی برای هیچ باشد. آن همه هیاهو صرفا برای رونمایی از یک سایت نبوده است. شروع متناوب سخنرانی در سال منتهی به فعالیت های انتخاباتی بی دلیل نیست؛ وگرنه چه ضرورتی داشت تا احمدی نژاد بخواهد از پوزیشن سکوت خود خارج شود آن هم در شرایطی که پرونده رحیمی رو شده است و او اصلا چنین موضوعی را مرتبط با دولت های پاک دست خود نمی داند. او وارد عرصه سخنرانی شده است و بی دلیل هم این کار را نکرده است. تاریخ ورودش را هم به عمد تاریخ پیروزی انقلاب انتخاب کرده است تا خود را انقلابی معرفی کند. او وارد عرصه شده است تا به فعالیت های هواداران خود به صورت رسمی و رسانه ای شکل بدهد و آنها را دور خود جمع کند تا بتواند آنها را برای انتخابات مجلس آماده کند. دراین میان آنها که مخالف حضور مشایی هستند تلاش دارند تا بتوانند به هرروشی که شده مشایی را جدا کرده و احمدی نژاد پوست اندازی شده ای را برای انتخابات مجلس رونمایی کنند. اگرچه این تلاش ها تاکنون ناکام بوده است. احمدی نژاد از مشایی جدا نمی شود و چنانچه بخواهد در این راستا فهرستی ارایه بدهد احتمالا دستور خواهد داد تا مشایی چراغ خاموش عمل کرده و نامی از او به میان نیاید. یعنی هم خود او هیچ اشاره ای به آن نکند، هم نگذارد تا اطرافیانش نامی از مشایی ببرند. همه اینها تلاش احمدی نژاد است برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور. تلاشی که سرانجام آن معلوم نیست. پرونده احمدی نژاد روشن است. نزدیکان او مثل مسعود زریبافان از او، روی گردانده اند و بازگشت او را به صلاح کشور نمی دانند. بخش عمده ای از مردم هم بازگشت او را جدی نمی گیرند؛ اما آنها که هنوز امیدوارانه برایش نامه می نویسند باید محل توجه باشند، آنها که هنوز برای او شعار می دهند، باید محل توجه باشند. باید توجه کرد شعارهای پوپولیستی بار دیگر راهگشای گروهی نباشد که بالاترین فسادها در دوره حکمرانی آنها بر کشور رخ داده است. احمدی نژاد برای اقناع آنها که نامه نمی نویسند، راه سختی در پیش دارد.


نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۷
لطف الله بهرو
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۹
1
10
«ما گفتیم چاوز ... امام مهدی(عج) خواهد آمد»

هر "مسلمانی"
میتواند منتظرِ
"حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف"باشد.

غیر مسلمان ها (در صورت داشتن اعتقاد)،
منتظرِ منجیِ آخرالزّمان (مثلاً حضرت عیسی علیه السّلام و ...) هستند.

با توجّه به دین چاوز (کلیسای کاتولیک)،
ایشون نمیتونسته منتظر حضرت مهدی (عج) باشد.
و اگر واقعاً به ظهور حضرت مهدی (عج) معتقد بوده! پس چرا اسلام نیاورده؟؟!

بنابراین
بهتره که
خفه بشی،
کودن!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۵
جناب بهرو حالت خوبه چی میگی واسه خودت
خخخخخخخ
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
2
1
آقای بهرو شما این ادبیات فاخر را از کسانی که مردم کشور مونو به جهنم حواله میدن یاد نگیر ...
ادب مرد به ز دولت اوست
پاسخ ها
لطف الله بهرو
| Iran, Islamic Republic of |
۰۵:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۴
اگر جواب این جور آدم ها را محکم و خداپسندانه ندهیم، از اسلام چیزی جز اسم آن باقی نمی ماند.

ادبیّاتِ دین اسلام این است؛

أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار
رُحَماءُ بَینَهُم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۳
2
1
آقای بهرو شما این ادبیات فاخر را از کسانی که مردم کشور مونو به جهنم حواله میدن یاد نگیر ...
ادب مرد به ز دولت اوست
پاسخ ها
لطف الله بهرو
| Iran, Islamic Republic of |
۰۵:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۴
اگر جواب این جور آدم ها را محکم و خداپسندانه ندهیم، از اسلام چیزی جز اسم آن باقی نمی ماند.

ادبیّاتِ دین اسلام این است؛

أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار
رُحَماءُ بَینَهُم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۵
0
1
بهرو جان گفتند کفار نه مسلمانان
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین