کد خبر: ۳۸۴۵۳۲
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - ۱۹:۱۹
با افتخار باید گفت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این آوردگاه جنگ نرم نیز مانند عرصه‌های دیگر جنگ سخت، با موفقیتی چشمگیر و درخور تحسین ظاهر شد و در حالی که هیچ نکته‌ای از نگاهش پنهان نیست، به هیچ‌یک از شایعات پاسخ نداد و دشمن را در حالتی از گیجی و منگی تنها گذاشت.

حسین شریعتمداری با طرخ این سوال که «سردار قاآنی کجاست؟!» نوشت: با افتخار باید گفت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این آوردگاه جنگ نرم نیز مانند عرصه‌های دیگر جنگ سخت، با موفقیتی چشمگیر و درخور تحسین ظاهر شد و در حالی که هیچ نکته‌ای از نگاهش پنهان نیست، به هیچ‌یک از شایعات پاسخ نداد و دشمن را در حالتی از گیجی و منگی تنها گذاشت.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید؛ حسین شریعتمداری در یادداشتی با عنوان «سردار قاآنی کجاست؟!» در کیهان نوشت:  


۱- سردار قاآنی کجاست؟! جواب این سؤال را از زبان دشمنان تابلودار انقلاب و رسانه‌های آنها بخوانید!
* خبرگزاری رویترز در گزارشی آورده است
«تماس با سردار قاآنی از زمان حملات اسرائیل به بیروت قطع شده و دو مقام ایرانی به ما (رویترز) گفتند که هنوز نتوانسته‌اند با او تماس بگیرند »!
* خبرگزاری «‌میدل ایست آی/ Middle East Eye‌» داستان مفصل‌تری دارد و می‌نویسد: «‌اسماعیل قاآنی در بازداشت خانگی به سر می‌برد و از سوی نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی تحت بازجویی قرار دارد»! میدل ایست‌ آی به علت بازداشت! و بازجویی از سردار قاآنی اشاره‌ای نکرده است!
* «‌ایران اینترنشنال‌»، رسانه فارسی‌زبان وابسته به رژیم صهیونیستی که «‌منوشه امیر» مدیر سابق رادیو اسرائیل مدیریت پنهان آن را برعهده ‌دارد به نقل از یک «منبع مطلع»! می‌گوید؛ خانواده سردار قاآنی هم از وضعیت او خبری ندارند و نمی‌دانند کجاست و چه می‌کند!
* خبرگزاری «اسکای‌نیوز» با انتشار یک گزارش مفصل ادعا می‌کند که سردار قاآنی هنگام بازجویی دچار حمله قلبی شده (زبانش لال‌) و تحت درمان قرار دارد! و مدعی است که منابع نزدیک به اسکای‌نیوز از وضعیت کنونی سردار قاآنی بعد از این حادثه، ابراز بی‌خبری کرده‌اند!
* شبکه سعودی العربیه می‌گوید؛ چرا خبری از سردار قاآنی
نیست؟ او نه در اتاق فرماندهی عملیات وعده صادق ۲ حضور داشت، نه در نماز جمعه تهران به امامت رهبر انقلاب و نه در مراسم اهدای نشان فتح به سردار حاجی‌زاده. سردار قاآنی کجاست؟! اگر کشته نشده بود و یا زخمی نبود، صدایی از او برمی‌خاست و یا تصویر و مصاحبه‌ای از او منتشر می‌شد!
۲- در مسابقه معروف «‌۲۰ سؤالی‌» برای شرکت‌کننده نام یک شخص، شهر، پرنده، خوراکی، میوه، کتاب و... هرچیز دیگری را تعیین می‌کنند و از او می‌خواهند با طرح حداکثر ۲۰ سؤال از مجری برنامه، پاسخ مورد نظر را کشف کند. پاسخ مجری به پرسش‌ها فقط «بله» یا «نه» خواهد بود. در این حالت، شرکت‌کننده با هر سؤالی که می‌پرسد، یک گام به پاسخ نزدیک‌تر می‌شود. مثلاً فرض کنید، سؤال مورد نظر «‌درخت سرو» ‌است. شرکت‌کننده می‌پرسد؛ جاندار است؟ پاسخ می‌شنود: بله‌... انسان است؟ نه... پرنده است؟ نه‌...
گیاه است؟ بله‌... میوه خوراکی دارد؟ نه‌... بوته دارد؟ نه‌... درخت است؟ بله‌... با هر پرسشی که مطرح می‌کند و پاسخی که دریافت می‌کند، دایره‌ای که نقطه مورد نظر در آن قرار دارد تنگ‌تر شده و به مقصود، یعنی پاسخ سؤالی که برایش تعیین کرده‌اند نزدیک‌تر می‌شود و...
حالا اگر مجری برنامه به هیچ‌یک از پرسش‌های شرکت‌کننده پاسخ ندهد! و از بله یا نه خودداری کند، چه اتفاقی می‌افتد؟! شرکت‌کننده در مسابقه یعنی همان پرسش‌کننده گیج می‌شود و هرگز به نقطه مورد نظر نمی‌رسد!
۳- شایعه‌پراکنی دشمن درباره موضوعی که از آن بی‌خبر است، یک ترفند عملیات روانی است و با هدف پی بردن به مسئله‌ای است که برایش مجهول مانده است. هر یک از شایعه‌ها نقش همان پرسش‌های شرکت‌کننده در مسابقه ۲۰سؤالی را دارد و در صورتی که به آن پاسخ داده شود (حتی با جواب‌های بله یا نه) حریف را یک گام به نقطه مجهول نزدیک‌تر می‌کند
. باید به این نکته توجه داشت که شایعه‌های متفاوت را نمی‌توان با عنوان گمانه‌های متفاوت ارزیابی کرد، بلکه باید آنها را شبیه پرسش‌های متفاوت در یک مسابقه ۲۰سؤالی تلقی کرد که حریف هرکدام از آنها را با هدف جدا کردن بخشی از حدسیات خود و تنگ‌تر شدن میدان بررسی مطرح می‌کند.
با افتخار باید گفت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این آوردگاه جنگ نرم نیز مانند عرصه‌های دیگر جنگ سخت، با موفقیتی چشمگیر و درخور تحسین ظاهر شد و در حالی که هیچ نکته‌ای از نگاهش پنهان نیست، به هیچ‌یک از شایعات پاسخ نداد و دشمن را در حالتی از گیجی و منگی تنها گذاشت.
 سردار قاآنی، فرمانده سلحشور نیروی قدس و عزیز دل ملت‌های مسلمان و نیروهای مقاومت کجاست؟! ...
شایعات چه می‌گویند؟!
۴- دو پزشک که خیلی ادعای برخورداری از تخصص‌های ویژه را داشتند نزد شخصی که در حال استراحت بود رفته و با این تصور که بیمار است، دست‌های خود را زیر پتو بردند تا نبض او را بگیرند! بعد از چند دقیقه هر دو پزشک اعلام کردند که وضع بیمار بسیار وخیم است و اگر هرچه زودتر به حال و روز او رسیدگی نشود، عواقب سختی در انتظارش خواهد بود!‌... در این هنگام، مردی که در حال استراحت بود از قیل و قال پزشکان بیدار شده و پرسید این‌جا چه می‌کنید؟ یکی از پزشکان با تعجب گفت؛ نبض شما نشان می‌داد که حال بسیار وخیمی دارید! و... احمق‌ها زیر پتو نبض همدیگر را گرفته بودند!

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین