|
|
امروز: شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ - ۰۴:۳۲
کد خبر: ۳۴۷۳۳
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۹
درحال حاضر درکشورمان تعداد نهادهایی که با اسم و رسم های مختلف در زمینه فرهنگی فعالیت می کنند، انقدر بسیار است که نمی توان به راحتی آنها را شناخت و فعالیتشان را تشریح کرد.
روزنامه آفرینش در سرمقاله خود به قلم «حمیدرضا عسگری» است که در آن می خوانیم: نحوه تدوین و اجرای رویکردهای فرهنگی در جوامع امروزی از جمله مسائل اصلی در شکل گیری روابط اجتماعی مورد نظر حکومت ها می باشد. به عبارتی تا زمانی که دستگاه های فرهنگی یک کشور در حیطه اهداف و چشم اندازهای اجتماعی بستر سازی نکنند، نمی توان انتظار داشت که جامعه به سمت و سوی مورد نظر آنها حرکت و عمل کنند.

اما این طرح ریزی و الگوسازی ها به ویژه در کشورهای جهان سوم و درحال توسعه، با چالش ها و تضادهای فراوانی مواجه می شوند. چرا که در زمینه الگو سازی یا دچار افراط می شوند و یا آنقدر بر تقلید از مدل های کشورهای دیگر تاکید می کنند که بسیاری از ارزش های فرهنگی بومی خود را تضعیف می کنند.

عده ای گمان می کنند که باید برای تمام وجوه زندگی روزمره از نوع خوراک و پوشاک تا نحوه تحصیل و آموزش مردم الگو طراحی شود.وقتی این قدر به جزئیات بپردازیم و همه چیز را ساختاری کنیم و برای همه چیز قانون درست کنیم ، آن وقت جامعه احساس عدم آزادی می کند و برای رهایی از این وضع درمقابل تمام برنامه ریزی های مختلف فرهنگی و رفتاری جبهه گیری خواهد کرد. علت این رفتارها بدین سبب است که سرعت تغییر و تحولات در جوامع بسیار بالاست و نمی توان یک الگوی ثابت را برای تمام اقشار جامعه تجویز کرد.

لذا برای سنجش ظرفیت مردم باید به سراغ مطالعات جامعه شناختی برویم و بینیم ذائقه و سلیقه مردم چیست و چطور می توان به زبان مردم حرف زد. زمانی در دهه 40 و 50 علمای جامعه با اشراف بر نحوه خواسته های مردم توانستند الگویی را برای آنها آماده کنند که موجب روشن سازی افکارشان گردید و به سمت و سوی مورد نظر حرکت کردند. بعد از آن انقلاب، بعد جنگ تحمیلی، بعد ازآن سازندگی، سپس اصلاحات و دوره های مختلف سپری شد و امروز در دوره تکنولوژی و رسانه های ارتباطی قرار گرفته ایم و باید متناسب با زمان حال برای مردم الگو سازی کرد و از آنها توقع بازخورد مثبت داشت.

جوانان امروز با جوانان اوایل انقلاب و جوانان قبل از انقلاب خیلی تفاوت دارند. اصلا نمی شود برای حفظ و صیانت از ارزش های ملی و اسلامی با سه نسل با یک زبان واحد سخن گفت!. باید آسیب ها، نقاط ضعف و قوت جامعه امروز را شناخت، و آنها را با شرایط محیطی انطباق داد و به روز رسانی کرد. لذا در این مقطع می توان از تجربیات دیگر جوامع استفاده کرد و با تلفیق آنها در نیازهای امروز مردم خودمان، مدلی بومی و کاربردی به جامعه ارائه دهیم.

ضرورت فهم زبان نسل امروز و آماده سازی بسترها برای آیندگان، این موضوع را تاکید می کند که ما بایستی به رغم اینکه بر سر اصول، آرمان ها، ارزش ها و هویت مان توافق داریم، باید برسر نحوه اجرا و دنبال کردن آن، مقتضیات زمان و نسل جدید را نیز در نظر بگیریم. مسلماً اگر خواسته ها و نیازهای نسل امروز را درک کنیم و با زبان خودشان سخن بگوییم، می توان انتظار داشت که آنها در راستای هدف گذاری نهاد های برنامه ریز حرکت کنند. ولی اگر نتوانیم ارتباط مناسبی با آنها برقرار کنیم، شکی نیست که محتوای پر زرق و برق فرهنگ های وارداتی و رسانه های خارجی، در نظرشان جذاب خواهد آمد و تغییر رفتارشان بسیار سخت خواهد بود.

درحال حاضر درکشورمان تعداد نهادهایی که با اسم و رسم های مختلف در زمینه فرهنگی فعالیت می کنند، انقدر بسیار است که نمی توان به راحتی آنها را شناخت و فعالیتشان را تشریح کرد.

اما تاسف آور اینجاست که به رغم وجود این تعداد نهاد و موسسه فرهنگی و صرف بودجه های کلان مالی، هنوز طرح و الگوی مناسبی که ملاک رفتار و الگوی جامعه باشد، ارائه نشده است. لذا می توان براین امر صحه گذاشت که هنوز ما به درک مناسبی از خواسته های جامعه دست نیافته ایم و زبان نسل ها را نیاموخته ایم.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین