|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
کد خبر: ۳۰۲۳۵
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۷
تا سه سال پیش هشتم آذر ماه تنها یادآور سالروز جشن عمومی ایرانیان پس از تساوی (در حکم بُرد) در مسابقه فوتبال در مقابل استرالیا بود.
سایت عصر ایران در مطلبی نوشت :می توان حدس زد که آمران و عاملان واقعه 8 آذر 1390 علاقه مند بودند واقعه 13 آبان 1358 را تکرار کنند حال آن که هیچ گاه آن مرتبت را پیدا نکرد. چون نه در سطح رسمی و نه مردمی حمایت نشد.

تا سه سال پیش هشتم آذر ماه تنها یادآور سالروز جشن عمومی ایرانیان پس از تساوی (در حکم بُرد) در مسابقه فوتبال در مقابل استرالیا بود.

هشتم آذر 1376 و در فضای تازه سیاسی و اجتماعی ایران که با روی کار آمدن سید محمد خاتمی در دوم خرداد همان سال ایجاد شده بود تیم ملی ایران توانست پس از 20 سال بار دیگر به جام جهانی فوتبال راه یابد و از بعد از ظهر 8 آذر که این اتفاق افتاد تا نیمه شب تمام ایران شاهد شادی و پای کوبی همگانی بود.

از آن سال به بعد این رخداد به یک مناسبت تقویمی بدل شد و رسانه ها خاطره آن دیدار را تازه می کردند. تا این که هشتم آذر 1390 از راه رسید. روزی که جوانانی خشمگین، سفارت بریتانیا در تهران و باغ قلهک را سه ساعت، به اشغال خود درآوردند و حاصل آن اشغال سه ساعته تعطیلی سه ساله سفارتخانه و چالش شدید تر ایران در صحنه بین المللی بوده است.

چرا 8 آذر، 13 آبان نشد؟

تنها دو روز قبل از آن و درششم آذر 1390 مجلس شورای اسلامی (دوره نهم) به طرح دو فوریتی «کاهش روابط دیپلماتیک با دولت انگلیس» رای داده بود. طرحی که دولت را موظف می کرد «ظرف دو هفته روابط خود را بالندن کاهش دهد، سفیر را اخراج کند و با یک کاردار روابط دو کشور را تنظیم کند»؛ مصوبه ای در واکنش به تحریم بانک مرکزی در اول آذرماه.

قبل از آن که وزارت امور خارجه یا شخص رییس جمهور در این باره نظر رسمی خود را ابراز کند جمعی به سفارت انگلستان در تهران حمله ور شدند و این بار توانستند وارد ساختمان شوند و پس از خسارات و آسیب هایی که به بار آوردند چند ساعت سفارتخانه را در اشغال داشتند. با این که تا غروب آنان از محوطه به بیرون رانده شدند اما همزمانی آن با طرح مجلس و سخنان شدید اللحن مقامات ایرانی این تصور را در مقامات انگلیسی به وجود آورد که کاری از پیش هماهنگ شده بوده است.

مجلس ایران با اکثریت اصول گرا طرح خود را در واکنش به تحریم بانک ملی ایران و سپس تحریم بانک مرکزی تصویب کرده بود. انگلیسی ها سخنان رییس مجلس ایران پس از تصویب طرح را که گفته بود «این گام اول است» و اظهارات شهردار تهران در دو هفته قبل تر درباره قطع درختان در باغ قلهک را موضوعات مرتبطی قلمداد کردند هر چند که این اقدام از جانب هیچ مقام رسمی تایید نشد.

کمتر از 48 ساعت بعد یک مرجع تقلید- آیت الله مکارم شیرازی- زبان به انتقاد گشود و محمود احمدی نژاد موضع سکوت کامل اتخاذ کرد هر چند که بعدتر در برخی محافل مدعی شد توطئه ای علیه دولت او بوده است.

اشغال سه ساعته و تخریب اموال و اثاثیه موجود در سفارت بریتانیا کافی بود تا انگلستان نیز سفارت جمهوری اسلامی ایران در لندن را تعطیل کند و دستور دهد دیپلمات های ایرانی طی دو روز خاک این کشور را ترک کنند.

رویترز هم اعلام کرد: سفارت انگلستان در ایران تعطیل شد و از این پس ایرانیان باید برای دریافت ویزا به باکو بروند. بعدتر دوبی و آنکارا نیز اضافه شدند.

نخست وزیر بریتانیا بی درنگ بیانیه ای صادر کرد که در آن آمده بود:

« این یک اتفاق عصبانی کننده و غیر قابل دفاع است و دولت ایران باید مسببین را تحت پیگرد قرار دهد.»

سه سال پس از آن واقعه سفارت انگلستان در تهران همچنان تعطیل است هر چند انتظار می رود تا پایان امسال بازگشایی شود. مقامات ایران موافقت خود را ابراز داشته اند اما گویا سفارتخانه خواستار وارد کردن تجهیزاتی به ایران بوده بدون آن که هماهنگی های گمرکی لازم را انجام داده باشد و اختلاف بر سر این موضوع کار را به تاخیر انداخته است. موضوع دیگر پرداخت خسارت است و چون شماری از تابلوهای نفیس نقاشی نیز توسط اشغال کنندگان از بین رفتند بر سرتعیین قیمت آنها اختلاف وجود دارد و البته آثار هنری را نمی توان به سادگی قیمت گذاری کرد.

حمله به سفارت انگلیس و اشغال سه ساعته آن واکنش منفی دیگر کشورهای اروپایی را نیز به دنبال داشت و کار به جایی رسید که وزیر وقت خارجه – علی اکبر صالحی – نتوانست به مجارستان سفر کند چون دولت هلند اجازه عبور هواپیما از آسمان این کشور را نداد!

محمود احمدی نژاد با اشغال سفارت در استیصال کامل قرار گرفت. اگراین اتفاق را تایید می کرد تتمه روابط دولت او با اروپا نیز آسیب می دید و اگرهم تقبیح می کرد دیگر در بین اصول گرایان رادیکال جایی نداشت. پس در علن سکوت و در خفا انتقاد می کرد و عملا دیگر هیچ تحرکی نتوانست انجام دهد و به یک تماشاگر بدل شد.

می توان حدس زد که آمران و عاملان واقعه 8 آذر 1390 علاقه مند بودند واقعه 13 آبان 1358 را تکرار کنند حال آن که هیچ گاه آن مرتبت را پیدا نکرد. اما چرا 8 آذر90 هرگز تکرار 13 آبان 58 نشد؟

1- در سال 1358 دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در اعتراض به پذیرش شاه در ایالات متحد و از بیم تدارک کودتایی برای بازگشت او به سان 28 مرداد 1332سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند که با گفتمان سیاسی غالب در جهان نیز هم سو بود. این جمع اما انگیزه خود را واکنش و پاسخ به تحریم بانک ملی ایران و بعد تحریم بانک مرکزی اعلام داشتند. حال آن که دو روز قبل تر مجلس واکنش رسمی نشان داده و دولت را مکلف و موظف به کاهش روابط کرده بود.

در سال 58 گروه های مختلف سیاسی از اشغال سفارت آمریکا حمایت کردند و حتی نهضت آزادی ایران که دولت را از دست داده بود بیانیه صادر کرد و دبیر کل جبهه ملی -که متهم یا مشهور به روابط نزدیک با ایالات متحد بود - نیز در گفت و گوی مفصل خود با روزنامه اطلاعات حمایت کرد. کانون نویسندگان ایران نیز.

از همه سو جانب داری شد و ماه ها گروه های مختلف مردمی تا پاسی از شب در مقابل سفارت امریکا تجمع می کردند و شعار می دادند و مهم تر از همه شخص امام خمینی این اقدام را «انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول» توصیف کرد. این بار اما هیچ شخصیت سیاسی و مذهبی بر این اقدام صحه نگذاشت و پس از سه ساعت به بیرون رانده شدند و در جامعه به جز اقلیتی خاص یا با بی اعتنایی یا با خشم رو به رو شد. مردمی که احساس می کردند حال برای دریافت یک روادید ساده از سفارت انگلیس هم باید رنج سفر به کشوری دیگر را تحمل کنند و تحریم ها تشدید می شود و ارزش پول ملی بیشتر کاهش می یابد.

2- اشغال کنندگان سفارت آمریکا نمایندگان شناخته شده و برگزیده انجمن های اسلامی دانشجویی بودند و هر چند برای جامعه شناخته شده نبودند اما در خود دانشگاه ها وزن و وقر و اعتباری داشتند.

در اسفند 83 آقای علی لاریجانی در گفت و گو با همشهری ماه می گوید: «ما در دانشگاه با تیپ بچه مسلمان مانوس بودیم. خود بچه مسلمان ها دو تیپ بودند. یکی تیپ مبارز مثل آقای عطریان فر و آقای اصغر زاده و ما هم تیپ درس خوان بودیم.»

هویت هسته مرکزی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام روشن بود و بعدتر هم با افتخار از اقدام خود یاد می کردند و به وزارت و وکالت و ریاست صدا و سیما و فرماندهی نیروی انتظامی و نیابت ریاست مجلس هم رسیدند. حال آن که هویت هسته اصلی این جمع - اگر چه برای برخی روشن است- اما نتوانسته اند آن را به یک هویت سیاسی علنی بدل کنند و معمولا دخالت شان را انکار می کنند به جای این که سر خود را بالا بگیرند و بگویند: بله! ما بودیم که اشغال کردیم زیرا در این صورت چه بسا صورت حساب خسارات کلان به اموال سفارت و باغ را نیز باید بپردازند!

3- در آبان سال 58 جمهوری اسلامی ایران یک نوزاد 9 ماهه بود و جهان چه بسا این گونه رفتارها را گاه طبیعی می دانست. در سال 90 اما 33 سال از عمر نظام می گذشت و به بهانه دفاع از آن هرگز این اقدام مشروعیت و مقبولیت نیافت. در آبان 58 نه رییس جمهوری داشتیم، نه مجلس شورای اسلامی. آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز در سفر حج به سر می بردند. در آذر 90 اما اتفاقا دولت و مجلسِ مقبولِ همین معترضان بر سر کار بود و از این حیث نیز جای هیچ توجیهی نداشتند.

4- یک سال قبل تر همین جماعت در آذر 1389 و به بهانه تقبیح مقاله سفیر – سایمون گَس- درباره وضعیت حقوق بشر در سایت خود، مقابل سفارت انگلیس تجمع کرده بودند و همین سابقه موجب شد که این انگاره در رسانه های غربی شکل گیرد که اعتراض ها همچنان در این باره است و نه به خاطر تحریم بانک مرکزی. به لحاظ تبلیغاتی نیز اگر چه هیچ دستاوردی نداشت اما سه سال پیش هیچ روزنامه ای تیتر نزد: هیچ! شاید به این خاطر که منفی بود و نه هیچ.

5- مقایسه تصاویر دو اشغال نیز خالی از لطف نیست. چهره های دانشجویان در سال 58 آرام و با طمانینه است و گروگان ها وحشت زده به نظر نمی رسند. چهره های اینان همه پر خشم و غیظ و غضب و نه حتی چنان که انگار برنامه طراحی شده ای را پی می گیرند. آن اسناد که به خیابان ریختند نیز بیشتر مدارک متقاضیان ویزا بود و اگر پلیس دیپلماتیک از سرِ وظیفه شناسی آنها را جمع آوری نمی کرد و بعد تر سفارت آلمان تحویل متقاضیان نمی داد چه بسا سرنوشت آن افراد دستخوش تغییر می شد. در سفارت آمریکا اما انبوهی از اسناد رشته رشته شده به دست آمد که بعد ها مجموعه ای از محرمانه ترین مکاتبات داخلی دیپلماسی آمریکا را پیش چشم جهانیان قرار داد و انتشار آنان بر ویکی لیکس مقدم است.

6- لندن پایتخت مالی دنیاست. به همین سبب قطع رابطه با انگلستان هم قطع رابطه با یک کشور به حساب می آید و هم قطع رابطه با یک شهر – کشور. در شرایط تحریم اقتصادی قطع رابطه با پایتخت مالی دنیا و حداقل اروپا شگفت آور بود. خاصه این که با مرکز مالی دیگر – نیویورک – هم رابطه نداشتیم. اهمیت بریتانیا را در نقش خود لندن به عنوان یک مرکز مالی هم باید دانست نه این که آنها بانک ملی و بانک مرکزی ما را تحریم کنند و ما هم خودمان دست مان را از بازارهای مالی کوتاه کنیم.

بعد تر هم بیان صریح رهبری که اشغال چند ساعته سفارت انگلستان را نادرست دانستند و سکوت یا تقبیح دیگران جای هیچ توجیهی باقی نگذاشت و تنها خسارات آن را سه سال است که مردم و دستگاه دیپلماسی می پردازند.

اگر هم اشغال کنندگان قصد داشتند 13 آبان 58 را تکرار کنند این سخن هگل فرا یاد می آید که تاریخ دو بار تکرار می شود: یک بار به صورت تراژدی و نوبت دوم کمدی.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین