در ادامه این مطلب آمده است: با نظری به برنامه های سیاسی روسیه در خاورمیانه، در می یابیم که پوتین بیش از هر چیز به محور ایرانی-سوری متمایل بوده است و به طور خاص، در انتشار نیرو برای حمایت از نظام اسد، در چارچوب یک همکاری مستحکم بین روسیه و ایران، نقش داشت. تنها چند ماه پس از دیدار سردار سلیمانی با رئیس جمهور روسیه، پوتین دستور ترسیم اولین گامها برای دخالت روسیه در سوریه را صادر کرد و همچنان پس از گذشت 4 سال، روسیه از حضور نظامی ایران در سوریه دفاع می کند. از این رو، عجیب نیست که رسانه های روسی حامی دولت، بر شهرت سردار سلیمانی بعنوان یک قهرمان ایرانی در مبارزه با داعش و القاعده، تاکید کنند.
محکومیت اقدام آمریکا از سوی مسکو، قابل پیش بینی بود؛ در واقع پوتین از حمله ای که به رهبری آمریکا برای تغییر نظام های جهان شروع شده، نگران است و بیم آن دارد که نوبت به خود روسیه نیز برسد. برای کرملین بسیار مهم است که بتواند اقدامات دولتهای رقیب خود را پیش بینی کند؛ به همین دلیل، ترور ناگهانی و دور از انتظار سلیمانی، برای روسها نگران کننده بود؛ چرا که آن را اشاره محتملی به تغییر نظام ایران و همزمان، نا ممکن بودن اقدامات آمریکا دانستند.
اما سوال مهمی که همچنان بدون پاسخ مانده، آن است که مسکو به جز هشدار در مورد عواقب خطرناک و وخیم ترور سلیمانی، چه خواهد کرد؟ برخی معتقدند که رقابت بین روسیه و ایران، در سوریه، در حال افزایش است. در سطح نظامی، نیروهای دفاعی ملی، شامل شبه نظامیان شیعه در سوریه، ارادت بیشتری به تهران دارند، در حالی که نیروهای نظامی وابسته به نظام اسد، همچنان هماهنگی فشرده تری با مسکو دارند. در سطح اقتصادی، طبق برخی گزارشها، روسیه بخش فسفات سوریه را در انحصار خود درآورده و ایران را از این بازار طرد کرده است.
با وجود این رقابت، پیش از ترور سلیمانی، هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه مسکو قصد بیرون راندن نیروهای ایرانی از سوریه را دارد، مشاهده نشد. صرفنظر از پیچیدگی های روابط دو جانبه میان ایران و روسیه، هدف مشترک جغرافیایی سیاسی بین روسیه و ایران، کاهش نفوذ آمریکاست و همین هدف، این دو را متحد نگاه می دارد و به احتمال زیاد، با وجود اختلافات تاکتیکی و برخی برخوردهایی که احیانا اتفاق می افتد، این همکاری روسیه و ایران، در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
با این حال، ترور سلیمانی، چالش های تازه ای را در برابر پوتینی مطرح کرد که روی کمک ایران برای حمایت از بشار اسد، حساب کرده است. در صورت تضعیف ایران، مسکو مجبور به صرف هزینه های بیشتری در سوریه خواهد بود.
اما ترس بزرگ پوتین، آن است که قربانی بعدی ایالات متحده چه کسی خواهد بود؟ با وجود حمایت واضح روسیه از دولت مشروع اسد، پوتین خود را داوری بی طرف در خاورمیانه می داند و در طول مرحله بعدی، احتمالا پوتین به نقش میانجی گری خود ادامه می دهد، تا اندکی از تنش های ایجاد شده توسط ایالات متحده بکاهد و موفقیت وی، در گرو چگونگی اداره مرحله پس از ترور سلیمانی، توسط واشنگتن است.