مقامات آمریکایی و سعودی هر کدام به نوعی می‌کوشند تا جمهوری اسلامی ایران را مسوول حمله به تاسیسات آرامکو معرفی کنند. این در حالی است که عملیات بی‌سابقه روز شنبه متهمان خاص خود را دارد.
مقامات آمریکایی و سعودی هر کدام به نوعی می‌کوشند تا جمهوری اسلامی ایران را مسوول حمله به تاسیسات آرامکو معرفی کنند. این در حالی است که عملیات بی‌سابقه روز شنبه متهمان خاص خود را دارد.به گزارش ایرنا، به دنبال حملات پهپادی روز شنبه بیست و سوم شهریورماه به تاسیسات پالایشگاهی و نفتی شرکت ملی نفت سعودی در مناطق بقیق و خریص، سخنگوی ائتلافِ سعودی حمله به یمن دیروز در نشستی خبری برای اطلاع رسانی در زمینه این حملات حاضر شد.
«ترکی مالکی» در نمایشی شبیه آنچه بارها نخست وزیر اسرائیل یا نماینده قبلی آمریکا در سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته اند، تصاویری را نشان داد که به گفته وی سندی برای «نقش غیرقابل انکارِ» ایران در حمله به آرامکو است.
وی تصریح کرد که سلاح های به کارگرفته شده در حمله به تاسیسات پالایشگاهی و نفتی، ساخت ایران و عملیات از حمایت تهران برخوردار بوده است.
ترکی مالکی
همزمان با این اظهارات، «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه دولت «دونالد ترامپ» به عنوان نخستین مقام آمریکایی که انگشت اتهام را در ارتباط با حملات مزبور به سوی ایران نشانه گرفت، در سفر به ریاض اظهار داشت که این رخدادها در حکم «اقدام جنگی» ایران بوده و امنیت انرژی جهان را به خطر انداخته است.
برخی منابع و رسانه ها از تلاش واشنگتن برای ایجاد پرونده ای علیه جمهوری اسلامی ایران در آستانه برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل در جهت اقناع شرکای غربی به همسویی با واشنگتن و اعمال فشار مضاعف بر تهران خبر داده اند. با این حال، اروپایی ها اعلام داشته اند که بدون دلایل قانع کننده و مستند این اتهامات را نمی پذیرند. روسیه و چین اتهام زنی بی پایه را زمینه ساز «تشدید تنش های منطقه ای» و «غیرمسوولانه» خوانده اند و وزیر دفاع ژاپن هم تصریح داشته مدرکی دال بر حمله ایران به تاسیسات آرامکو وجود ندارد.
در جریان فضاسازی های ضدایرانی پس از حملاتی که «انصارالله» مسوولیت آن را پذیرفته، باز هم شاهد شکل گیری مثلث سعودی، صهیونیستی و آمریکایی هستیم چنانکه «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل اعلام داشته رژیم صهیونیستی برای هر سناریوی منطقه ای علیه جمهوری اسلامی ایران آماده است. علاوه بر این مثلث، می توان سه گانه ای از دلایل شکل گیری حمله روز شنبه را مورد توجه قرار داد که به شرح زیر است؛
۱-همچنان که اشاره شد، انصارالله یمن پس از حملات مسوولیت آن را به عهده گرفت و اخیرا تصاویر و شواهدی را در زمینه چگونگی انجام عملیات پهپادی منتشر ساخته است.
اقدام یمنی ها برای حمله به آرامکو در ادامه یک رشته عملیات موشکی و پهپادی در خاک عربستان و به صورت گام به گام صورت گرفته است. به عبارتی، انصارالله پیش از هدف قرار دادن شریان حیاتی اقتصاد عربستان که بیش از نیمی از چرخه تولید نفتی سعودی را متوقف ساخت، بارها با حملات محدود و تاکتیکی خود در خصوص تبعات تداوم تجاوزگری سعودی ها هشدار داده بود.
در شرایطی که سعودی ها همچنان اصرار دارند با یورشی افسارگسیخته غیرنظامیان را به خاک و خون کشیده و با محاصره یمن بحران انسانی را به عمیق ترین نقاط فاجعه بار آن برسانند، نیروهای مقاومت تنها تاسیسات عربستان را هدف قرار داده و همچنان که «حسن روحانی» رئیس جمهوری بیان داشته از حق دفاع مشروع خود استفاده کرده اند.
اکنون که مقامات سعودی طی چهار سال و نیم یورش بی وقفه هیچ راهی را برای رهایی مردم یمن از جنگ، خونریزی، قحطی، گرسنگی و بیماری باقی نگذاشته اند این پرسش مطرح است که مسوولیت واقعی اقدامی چون حمله به آرامکو را به پای چه کسی جز متجاوزان سعودی می توان نوشت؟
۲-اصلی ترین حامی تداوم تجاوزگری در یمن، «محمد بن سلمان» ولیعهد است که در آغاز کار، در لوای فرماندهی شکست ناپذیر سودای فتح همسایه جنوبی و قدرتنمایی نزد رقبای داخلی و منطقه ای را در سرمی پروراند.
سرِ پرسودای ولیعهد نوپا که اقداماتی چون سلاخی منتقدان حتی در قلمرو کشورهای رقیب را در کارنامه دارد و آشکار ساخته از حصر و قتل و اخاذی از چهره های سرشناس آل سعود هم ابایی ندارد باعث شده تا بسیاری هدف قرار گرفتن آرامکو را نتیجه طبیعی سیاست های وی بدانند.
برخی رسانه های غربی نظیر «بی.بی.سی» حتی این احتمال را مطرح ساخته اند که رقابت های درونی در عربستان و مخالفت ها با فروش سهام آرامکو به عنوان یکی از اهداف بن سلمان می تواند سبب ارائه اطلاعاتی از درون عربستان به یمنی جهت حمله به غول انرژی سعودی شده باشد.
دیدار پمپئو و بن سلمان
در هر حال، نقش بن سلمان به عنوان فرمانده جنگ یمن و قلع و قمع مخالفان سعودی و غیرسعودی در حمله به تاسیسات نفتی و پالایشگاهی سعودی واقعیتی است انکارناپذیر.
۳- پس از حملات یمنی ها به آرامکو بسیاری این پرسش را مطرح ساختند که قراردادهای چندصدمیلیارد دلاری فروش تسلیحات نظامی آمریکا به سعودی، هزینه های سالانه چند ده میلیارد دلاری خرید جنگ افزار و سیستم های بازدارنده نظامی چرا از پسِ دفاع از شریان های حیاتی سعودی برنیامده است؟
رئیس جمهوری آمریکا پس از حملات روز شنبه از آمادگی برای اقدام نظامی سخن گفت اما در ادامه بیان داشت که قصد درگیری نظامی با ایران را ندارد. با این حال آمریکایی ها در اتهام زنی به ایران گوی سبقت را از سعودی ها ربوده اند.
موضع گیری های آمریکا نشان می دهد که دفاع از امنیت سعودی و منافع عربستان از هیچ درجه ای از اولویت نزد «دونالد ترامپ» برخوردار نیست و کاخ سفید تنها به منافع اقتصادی و تجاری روابط با ریاض، حفظ ثبات و تعادل مورد نظر واشنگتن در بازار انرژی و یافتن اهرم های فشار علیه تهران می اندیشد.
چنین شرایطی، فقدان ترتیبات امنیت منطقه ای را بیش از پیش می نمایاند و تبعات و عمق خطای واردات امنیت و در واقع تکدی آن از قدرت های فرامنطقه ای را آشکار می سازد. با این حال سعودی ها با تکرار خطاهای پیشین و اصرار بر آن تصمیم گرفتند تا به ائتلاف دریایی مورد نظر آمریکا برای مواجهه با ایران بپیوندند.
بی توجهی ضرورت شکل گیری نظام امنیت جمعی که در بسیاری از مناطق جهان شاهد شکل گیری آن بوده ایم و تداوم سیاست های تهاجمی و تنش زای کشوری چون عربستان سبب شده که ترتیبات امنیتی متشکل از کشورهای خاورمیانه به رویایی دوردست تبدیل شود. در این فضا است که نخست وزیر صهیونیست ها به میدان آمده و ضمن تاکید بر ضرورت عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل از آمادگی برای دفاع و محافظت از کشورهای عربی سخن گفته و حیثیت آنان را نشانه رفته است.
ارسال نظر
