|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۷
کد خبر: ۲۳۹۸۷
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۸
ستایش‌الزهرا ابراهیمی - کارشناس ارشد علوم ارتباطات چندیست حرکتی با عنوان "چالش آب یخ" در شبکه‌های ارتباطی مجازی مرسوم شده است. عملی که به سرعت در حال انتشار است و بازار شبکه‌های اجتماعی را داغ و داغ‌تر کرده است. چالش آب یخ یا( Ice Bucket Challenge ) فعالیتی که با ریختن یک سطل آب یخ روی سر، درصدد برجسته کردن موضوعی خاص است. این فعالیت در رابطه با کمک به جامعه سرطان در نیوزلند و مؤسسه خیریه کمک به بیماران "اسکلروز جانبی آمیوتروفیک" (ای‌ال‌اس) آمریکاست.

گفته می‌شود مبدع این حرکت "پیت فرتز" کاپیتان ۲۹ ساله تیم بیسبال دانشگاه بوستون است که از سال ۲۰۱۲ مبتلا به بیماری ALS شد و نخستین کسی است که چالش سطل یخ را برای حمایت از بیماران مبتلابه ALS مطرح و از دوستانش دعوت کرد تا این حرکت را برای حمایت از مبتلایان به این بیماری انجام دهند. بدین صورت که افراد یا باید یک سطل آب یخ روی سر خود خالی کنند یا به مؤسسه خیریه موردنظر کمک کنند. این چالش نیازمند نامزد کردن چند فرد دیگر برای انجام این فعالیت است که آنها ۲۴ ساعت فرصت دارند تا در این چالش شرکت کنند یا ۱۰۰ دلار به مؤسسه خیریه کمک کنند.

شاید خود "پیت‌فرتز" هیچ‌گاه فکر نمی‌کرد این حرکت به این سرعت منتشر شود و از سوی افراد مختلف مورد استقبال قرار گیرد.

چهره‌های سرشناس هنری و ورزشی یکی پس از دیگری به دعوت دوستان و همکاران‌شان به این شبکه می‌پیوندند و کلیپ کوتاه خالی کردن یک سطل آب یخ بر صفحه‌ی شبکه‌های اجتماعی نقش می‌بندد.

نکته‌ی قابل تأمل این است که آیا همه‌ی افراد به واقع با نیت کمک به بیماران وارد این چرخه می‌شوند و یا صرفا به این خاطر که از قافله عقب نمانند؟

به هرحال فرآیند چالش سطل آب یخ، هرم گونه در حال گسترش است و به نظر می‌رسد که سازوکار آن بی‌شباهت به هرم‌های گلدکوئیست نباشد، چرا که انجام یک مرحله منوط به معرفی چند تن دیگر است.

حمایت از بیماران به خودی خود قابل تحسین است اما گاهی این گونه حرکت‌ها بیشتر جنبه‌ی خودنمایشی و تقلید‌های تکراری است.

در این راستا از چند منظر می‌توان به این حرکت خرده گرفت، به عنوان مثال چرا فقط این نوع بیماری خاص مورد توجه قرار گرفته است؟ مگر نه این‌که تمام بیماران نیازمند توجه و رسیدگی هستند؟

آیا خالی کردن سطل آب یخ، آن هم در تابستان داغ، بیشتر از این که به همدردی شبیه باشد هیجان‌انگیز و مفرح نیست؟

چند درصد از کسانی که به این زنجیره وارد شده‌اند فلسفه‌ی این حرکت را می‌دانند؟

آنچه که دیده می‌شود مغایر با اهداف این حرکت است. گردانندگان شبکه‌های اجتماعی با قراردادن کلیپ افراد محبوب سعی در افزایش بازدیدهایشان دارند، علاوه بر این بازار پیامک‌ها و انواع "پی.‌ام" نیز داغ شده است و خود بیماری جدیدی در جامعه پدید آورده است.

در این میان می‌توان به عوض کردن شمایل این حرکت نیز اشاره کرد؛ آن جا که یکی از قربانیان حادثه‌ی آتش‌سوزی مدرسه‌ "شین آباد" نمایندگان مجلس را به چالش می‌کشد که چرا باید نصف دیه به او و همکلاسی‌های آسیب دیده‌اش تعلق گیرد.

در کلیپی دیگر جوانی فلسطینی قبل از اقدام به این کار از مظلومیت کودکان سرزمینش می‌گوید و در سوگ کشتارشان سطلی محتوی خاک بر سر و روی خود می‌ریزد!

نقطه‌ی مقابل آن هم دولت شیطان است! اعضای گروه داعش که سطل محتوی خون را روی خود خالی می‌کنند و منفورتر می‌شوند. مقصود آن است که تبعات و بازخوردهای این عمل بسیار بیشتر از هدف اصلی و نهایی آن بوده است و روز به روز با اشکال گوناگون به نمایش در می‌آید. گویی هرکس با هدف حل مشکل خود به این عمل نگریسته است و این چالش را تعمیم داده است.

امید آن که این‌گونه اقدامات گروهی، صرفاً نمادین نباشند و به تأسی از چهره‌های نام‌آور، آحاد جامعه را به شرکت در کارهای بشردوستانه ترغیب کنند.

منبع: ایسنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین