محض اطلاع، تحریمهای جدید آنهایی بودند -یا هنوز هستند- که کنگره میخواست -یا همچنان میخواهد- اجرا کند و اوباما نهتنها با آنها مخالفت کرد بلکه به یاد میآوریم که گفت اگر کنگره با وجود مخالفت شدید قوهمجریه، آن را به تصویب برساند رییسجمهور از اختیارات قانونی استفاده کرده و آن را «وتو» خواهد کرد.
دیپلماسی ما بهویژه پیرامون
مذاکرات «ژنو» و اینکه دقیقا چه چیزی تعهد آمریکاییها و غربیهاست و چه
مواردی را ما متعهد شدهایم، آنقدر پیچیده شده که به نظر میرسد باید برویم
برای «احضار ارواح». مسوولان وزارت خارجه از یکسو و دیگران بهعلاوه
رسانههای رسمی و غیررسمی، جملگی عطف به «روح توافق ژنو» کرده و به آمریکا
حمله میکنند که این «روح» را پایمال کرده است. ظاهرا در دستگاه دیپلماسی
ما، قرارداد و عهد و میثاقهای بینالمللی همچون موجودات زنده، یک جسم
دارند و یک «روح».
از آنجا که برای فهم اینکه آیا بالاخره توافق ژنو توسط آمریکاییها نقض شده یا خیر، ما با مفاد توافق ژنو کاری نداریم و باید روح توافق ژنو را در نظر بگیریم و از آنجا که دیپلماتها نمیتوانند با ارواح ارتباط برقرار کنند، بنابراین باید وزارت خارجه برای پیشبرد مذاکرات هستهای، آگهی استخدام برای تعدادی کارمند که تخصصشان احضار ارواح است بدهند و آنها بعد از این، روح توافقات و مذاکرات و قولوقرارهای بینالمللی را با ترتیباتی خاص احضار کرده و از آنان سوال کنند آیا اقدام اخیر ایالاتمتحده، نقض توافق ژنو بوده یا خیر؟
ایکاش بهجای همنوایی با تندروها و مخالفان مذاکرات هستهای، جناب رییسجمهور و آقایان ظریف، عراقچی، تختروانچی و سایرین اعلام میکردند اگرچه اقدام واشنگتن را نمیپذیرند اما این اقدام ربطی به توافق ژنو نداشته و حاصل مصوبات قبلی کنگره ایالاتمتحده است. مدتها قبل از توافق ژنو، کنگره ایالاتمتحده قانونی را تصویب کرده بود که دولت آمریکا را موظف میکرد هر شخص حقیقی و حقوقی که کمک به دورزدن تحریمها کند را مجازات نماید. این عمل بارها اتفاق افتاد و نهفقط ایرانیها بلکه بانکها، موسسات و اشخاص حقیقی و حقوقی غیرایرانی هم مشمول این قانون شدند. تصمیم هفته پیش نیز در ادامه اجرای همان قانون است و هیچ ربطی به توافق ژنو ندارد. البته میتوان این سوال را مطرح کرد که دست رییسجمهور در عدماجرای این مصوبه تا چه میزان باز است؟ و آیا اوباما میتوانسته دورزدن تحریمها را نادیده بگیرد مبادا خللی به مذاکرات وارد کند؟
محض اطلاع، تحریمهای جدید آنهایی بودند -یا هنوز هستند- که کنگره میخواست -یا همچنان میخواهد- اجرا کند و اوباما نهتنها با آنها مخالفت کرد بلکه به یاد میآوریم که گفت اگر کنگره با وجود مخالفت شدید قوهمجریه، آن را به تصویب برساند رییسجمهور از اختیارات قانونی استفاده کرده و آن را «وتو» خواهد کرد. اگر آمریکاییها یا شخص آقای اوباما میخواستند عهدشکنی کنند، تسلیم اراده کنگره شده و راه هموارتری را میپیمودند.نیازی به احضار ارواح نیست! آنچه نیاز داریم آن است که متولیان دستگاه دیپلماسی مقداری با جسارت بیشتری پای تصمیمات خود و آنجا که منافع ملی کشور اقتضا میکند بایستند و با اولین تندباد تندروها، صحنه را ترک نکنند.
در این میان پرسش سومی وجود دارد و آن این است که آیا رییسجمهور میتوانست همانند دوره ششماهه «اقداممشترک» پس از توافق ژنو، چشمان خود را روی اجرای این قانون بسته و به روی خود نیاورد که ایرانیان برای تامین نیازهای خود، ناچار به عبور از برخی تحریمها هستند؟ این پرسش بازمیگردد به دو نکته اساسی: نخست میزان اعتقاد اوباما به اینکه آیا توافق نهایی با ایران انجام خواهد شد یا نه؟ و مورد دوم اینکه اوباما چقدر نگران موردسوالقرارگرفتن توسط اعضای تندرو کنگره آمریکا بهخاطر عدم مجازات ایران دراینباره است.
از آنجا که برای فهم اینکه آیا بالاخره توافق ژنو توسط آمریکاییها نقض شده یا خیر، ما با مفاد توافق ژنو کاری نداریم و باید روح توافق ژنو را در نظر بگیریم و از آنجا که دیپلماتها نمیتوانند با ارواح ارتباط برقرار کنند، بنابراین باید وزارت خارجه برای پیشبرد مذاکرات هستهای، آگهی استخدام برای تعدادی کارمند که تخصصشان احضار ارواح است بدهند و آنها بعد از این، روح توافقات و مذاکرات و قولوقرارهای بینالمللی را با ترتیباتی خاص احضار کرده و از آنان سوال کنند آیا اقدام اخیر ایالاتمتحده، نقض توافق ژنو بوده یا خیر؟
ایکاش بهجای همنوایی با تندروها و مخالفان مذاکرات هستهای، جناب رییسجمهور و آقایان ظریف، عراقچی، تختروانچی و سایرین اعلام میکردند اگرچه اقدام واشنگتن را نمیپذیرند اما این اقدام ربطی به توافق ژنو نداشته و حاصل مصوبات قبلی کنگره ایالاتمتحده است. مدتها قبل از توافق ژنو، کنگره ایالاتمتحده قانونی را تصویب کرده بود که دولت آمریکا را موظف میکرد هر شخص حقیقی و حقوقی که کمک به دورزدن تحریمها کند را مجازات نماید. این عمل بارها اتفاق افتاد و نهفقط ایرانیها بلکه بانکها، موسسات و اشخاص حقیقی و حقوقی غیرایرانی هم مشمول این قانون شدند. تصمیم هفته پیش نیز در ادامه اجرای همان قانون است و هیچ ربطی به توافق ژنو ندارد. البته میتوان این سوال را مطرح کرد که دست رییسجمهور در عدماجرای این مصوبه تا چه میزان باز است؟ و آیا اوباما میتوانسته دورزدن تحریمها را نادیده بگیرد مبادا خللی به مذاکرات وارد کند؟
محض اطلاع، تحریمهای جدید آنهایی بودند -یا هنوز هستند- که کنگره میخواست -یا همچنان میخواهد- اجرا کند و اوباما نهتنها با آنها مخالفت کرد بلکه به یاد میآوریم که گفت اگر کنگره با وجود مخالفت شدید قوهمجریه، آن را به تصویب برساند رییسجمهور از اختیارات قانونی استفاده کرده و آن را «وتو» خواهد کرد. اگر آمریکاییها یا شخص آقای اوباما میخواستند عهدشکنی کنند، تسلیم اراده کنگره شده و راه هموارتری را میپیمودند.نیازی به احضار ارواح نیست! آنچه نیاز داریم آن است که متولیان دستگاه دیپلماسی مقداری با جسارت بیشتری پای تصمیمات خود و آنجا که منافع ملی کشور اقتضا میکند بایستند و با اولین تندباد تندروها، صحنه را ترک نکنند.
در این میان پرسش سومی وجود دارد و آن این است که آیا رییسجمهور میتوانست همانند دوره ششماهه «اقداممشترک» پس از توافق ژنو، چشمان خود را روی اجرای این قانون بسته و به روی خود نیاورد که ایرانیان برای تامین نیازهای خود، ناچار به عبور از برخی تحریمها هستند؟ این پرسش بازمیگردد به دو نکته اساسی: نخست میزان اعتقاد اوباما به اینکه آیا توافق نهایی با ایران انجام خواهد شد یا نه؟ و مورد دوم اینکه اوباما چقدر نگران موردسوالقرارگرفتن توسط اعضای تندرو کنگره آمریکا بهخاطر عدم مجازات ایران دراینباره است.
منبع: شرق
ارسال نظر