شاید بتوان گفت این بسته هر اندازه که میتواند دستاوردها و اثرات مثبت داشته و نقش موثری در کارآمدی سیاستهای اقتصادی دولت داشته باشد میتواند در صورت اجرای ناقص به صورت عکس عمل کرده و به دستاویزی برای انتقاد از عملکرد دولت تبدیل شود.
نکته دوم این که کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه همان اندازه که با رشد شاخص تورم مخالفند با رشد منفی آن نیز مخالفند زیرا رشد منفی تورم سبب کاهش رونق تولید و ساخت و ساز و فعالیتهای اقتصادی میشود و به نوعی در اقتصاد رکود ایجاد میکند. حال که دولت یازدهم با شعار کاهش نرخ تورم وارد میدان شده و هنوز یک سال از عمر آن گذشته و طی این مدت نرخ تورم را از 40 به 25 درصد رسانده مطرح شدن بحث رکود و پر سر و صدا شدن آن میتواند این شائبه را در ذهن مخاطب ایجاد کند که تیم اقتصادی دولت توان کاهش بیش از این نرخ تورم را ندارد. به طور حتم القای این مطلب نمیتواند پیامد ذهنی چندان مثبتی برای مردم داشته باشد و بر عکس می تواند به عاملی درجهت ضعیف قلمداد شدن سیاستهای اقتصادی دولت تبدیل شود. با این اوصاف و در شرایطی که بسیاری از کارشناسان معتقدند بسته خروج غیر تورمی از رکود از کارآیی لازم برای اجرا برخوردار نیست و بیشتر جنبه کلی گویی دارد، دولت باید بسیار مراقب باشد تا بسته و سیاستهای آن به درستی اجرا شده و نظارت کافی روی اجرای آن داشته باشد. هر چند وقت یک بار نیز گزارشی از نتایج آن به مردم ارائه دهد زیرا در غیر این صورت این بسته میتواند نقش تخریبی به خود گرفته و دولت را با چالش مواجه کند.