درخبرها آمده بود که بعد از گذشت بیش از یکسال دیه ی دختران حادثه ی شین آباد البته به نرخ سال 92 و با احتساب دیه ی مونث ( نصف دیه ی مذکر ) محاسبه شده است !
قانون برای ما محترم است اما این موارد را برای آشنایی بیشتر خوانندگان با برخی موارد اجتماعی کودکان ذکر می کنیم که یک کودک ( با هر تعریف عرفی - قانونی و فقهی که متصور باشیم ) باید از حمایت های قانونی بیشتری نسبت به افراد بزرگسال بهره مند باشد چرا که قرآن مجید و پیامبر اکرم ( ص ) نیز به این مهم توجه ویژه داشته اند ، علی الخصوص در مورد کودکان دختر .
1- یک کودک به طور خلاصه نیاز به خلاقیت و احساس شخصیت دارد .
2- همچنین نیازمند رقابت با سایر هم سن و سالان خود است .
3- کودک شما نیاز به دوستی و رفاقت دارد .
4- او مستعد آموختن نیازهای اخلاقی ، معنوی و فلسفه ی زندگی است .
و البته نیازهای دیگری که در این مقال مجال طرح آنها نیست ، حال با همین اندک مواردی که مطرح شد ، دخترانی از این مرز و بوم بخاطر اهمال و قصور و تقصیر افرادی که حداقل حرمت های قانونی و الهی اینان را نا محترم شمرده است ، از داشتن حداقل های طبیعی برای ادامه ی زندگی خود محرومند ، که البته باید محرومیت های منطقه ی زندگی آنها را هم به این مورد اضافه کرد ، که عملا نمکی بر زخم های آنان خواهد بود . پس چگونه می تواند این حقوق طبیعی را بدون صورت ، انگشت ، گوش و چشم و ... برای خود محقق کند ؟
هم کودک باشی ، هم مقصر نباشی ، هم محروم باشی ، هم پیامبری داشته باشی که کرامت کودکان را از هر کنوانسیون بین المللی زیبا تر و جامع تر ، آن هم 14 قرن پیش مطرح کرده باشد ، و آن وقت مستحق دریافت نصف دیه ی جنس مذکر باشی !!! چون ، حجم صدمات وارده به تو ، بیش از ثلث می باشد ، این دردی است که واقعا تحملش از دوش اینان و خانواده های فعلی و بعدی آنها به حق خارج است .
از تمام مسئولانی که می توانند تحمل این گرفتاری را که برای این نازدانه ها کمتر کنند ملتمسانه خواستار مساعدت هستیم . در ادامه نمونه های از رفتار پیامبر رحمت ( ص ) را در مقابل کودکان ذکر می کنیم :
رسول مکرم اسلام و حقوق کودک **
الف ) رفتار رسول خدا با کودکان
رسول اکرم(ص) به کودکان احترام می گذاشت، از کنار بازی آن ها به آرامی می گذشت تا مزاحم لحظه های شاد آنان نگردد، هیچ وقت آنان را موجود کوچک و حقیر به حساب نمی آورد، و با همة بچه ها در خور شأن و منزلت آنان رفتار می نمود. أنس بن مالک می گوید: رسول خد(ص) وقتی از کنار بچه ها می گذشت به آن ها سلام می کرد.-1
سسیا نقل می کند پیامبر(ص) بر جوانان در حال بازی کردن وارد شده به آنان سلام می نمود. همچنین می گوید: ما بچه های نوجوانی بودیم رسول خد(ص) بر ماوارید شد و به ما سلام نمود. -2
در سنن کبرای بیهقی آمده است که ابن عباس می گوید: پیامبر(ص) از کشتن کودکان مشرکین خودداری می کرد و هیچ یکی از آنان را به قتل نمی رساند. بعد می گوید: کشتن اطفال جایز نیست مگر این که به اندازه ی حضرت خضر، راجع به کسی که می کشی آگاهی داشته باشی. «واما صبیان المشرکین فان رسول الله(ص) لم یقتل منهم احدا فلا تقتل الا ان تعلم ما علم الخضر من الغلام الذی قتله»-3
نقل شده که در زمان پیامبر(ص) مردم اطفال کوچک خود را خدمت حضرت می آوردند تا پیامبر(ص) برای آنان دعا کند و اسمی برای آنان انتخاب نماید. حضرت اطفال را با نهایت احترام در بغل گرفته و نسبت به والدین آن ها اظهار محبت می نمود. گاهی پیش می آمد که بچه ها در بغل حضرت ادرار می کردند، والدین شان از این کار بچه ناراحت شده سر آنان داد می کشیدند، اما پیامبر(ص) به شدت از این کار منع می کرد و می گذاشت تا نوزادان قضای حاجت نمایند. آنگاه اسمی برای آن برگزیده و در حق شان دعا می فرمود و طفل را به والدین می سپرد. بعد از رفتن آنان لباس خود را آب می کشید، و با این کار خود موجب سرور و خوش حالی مردم می گردید.-4
همچنین محمد بن علی بن الحسین می گوید: رسول خد(ص) توصیه می فرمود: «مَنْ کَانَ عِنْدَهُ صَبِیٌّ فَلْیَتَصَابَ لَهُ»-5 کسی که در نزد وی کودکی است، باید کودکانه رفتار نماید. بدین سان روشن می گردد که حضرت عملاً و با رفتار مناسب خود خط بطلان بر تمام سنت های گذشته کشید و رفتار انسانی او موجب حیات بشریت گردید و حقوق از دست رفته ای کودکان در سیرة آن حضرت تجلی یافته و رونق پیداکرد، همان طور که در برخورد با عثمان بن مظعون آمده که پیامبر(ص) وی را دید که پسر بچه ای با خود دارد و او را می بوسد. رسول خد(ص) پرسید: این بچة خودت است؟ گفت: بلی. فرمود: دوستش داری عثمان؟ گفت: بلی ای رسول خدا، بخدا قسم دوستش دارم! فرمود: آیا محبت تو را نسبت به او بیشتر نکنم؟ عرض کرد: چرا پدر و مادرم فدایت. فرمود: <إنه من یرضی صبیا له صغیرا من نسله حتی یرضی ترضاه الله یوم القیامة حتی یرضی-6 هرکس کودک خردسالی از نسل خود را خوش حال کند، خداوند در روز قیامت او را خوش حال گرداند.
ب ) حقوق کودک از نظر پیامبر( ص )
کودکان شکوفه های زندگی، جوانه های تداوم نسل آدمی و شاخسار تبار خاندان آدمیت هستند؛ گرمی خانواده با شرین کاری ها و شرین زبانی های آنان حرارت بیشتر یافته و دلچسپ می گردد. تکثیر نسل بشر و پیدایش جوامع بزرگ بر اثر رشد سالم و به ثمر رسیدن اطفال امکان پیدا کرده و عینیت می یابد.
البته (همان طور که گذشت) کودکان در طول تاریخ از احترام و شخصیت قابل توجه بهرهمند نبودند، در قرون اولیه و وسطی بیشترین لطمات را دیده و سخت ترین شرایط را سپری کردند، تاریخ تمدن بشر نشان می دهد که در حق کودکان چه جفاهای صورت گرفته و چه آسیب های به آنان رسیده است؟!
وقتی تحولات اجتماعی را ملاحظه می کنیم می بینیم بچه کشی، فرزند فروشی، بردگی، در سراسر عالم غوغا کرده است، دختر کشی در میان چینی ها، اعراب و دختر فروشی میان ژاپنی ها رواج داشته است. بشر پس از قرن ها ارتکاب جرم و جنایت، سرانجام به این نتیجه رسیدند که از فرزندان خود حمایت کنند. حقوق آنان را برسمیت بشناسند، به تعلیم و تربیت آنان اهتمام ورزند، با ملاطفت و محبت با آنان برخورد کرده و بسوی آموزش و فراگیری دانش رهسپار شان سازند.
در حالی که ادیان الهی تمام رفتار فاجعه آمیز و دهشتبار را در حق کودکان محکوم کردند. پیامبران بسی فراوان آمدند تا رسم زندگی را به فرزندان آدم آموزش دهند، پیام های وحیانی آمد تا زمینه ساز تکامل اندیشه بشری شده و تحولی در زندگی اجتماعی آنان ایجاد نماید. اما وصول به این اهداف قرن ها به طول انجامید و هنوز هم میسر نگردیده است.
مهمترین این ادیان که با مترقی ترین قانون از طرف ذات بی همتا بر بشریت ارزانی شد اسلام است، دینی که سال ها قبل از قرون وسطی (در عصر تاریکی و جهالت محض) ندایی آسمانی قرآن را آورد و پیامبر بسی دلسوز را میان مردم بر انگیخت که شعارش در غرور آمیز ترین صحنه های پیروزی و شکست دشمن این بود که: امروز، روز رحمت و عزت قریش است. «اَلْیَومُ یَومُ الْمَرْحَمَةٌ، اَلْیَومُ أَعَزَّ الله قُرَیْشاً»-7 و با چتر رحمت خود همه بشریت را تحت پوشش گرفت و برای همگان پیام صلح و بندگی خدای بی همتا را ارزانی داشت.
اکنون باید دید که این پیامبر رحمت نسبت به کودکان چه نظری داشته و با چه عنایتی نسبت به آن ها نگریسته است؟ در ذیل نمونه های از حقوق کودکان را که در سیره رسول خد(ص) به آن تصریح شده است باهم مرور می کنیم.
) رعایت تساوی بین کودکان
یکی دیگر از حقوق کودکان از نظر رسول خد(ص) رعایت تساوی، توازن و عدالت بین فرزندان است. تساوی بین کودکان در خانواده های پر جمعیت به عنوان یک مشکل در آمده است. انسان ها دارای توانایی و استعداد متفاوت می باشند. ممکن است این تفاوت ها در خانواده ها خودش را نشان دهد. بعض از فرزندان در جلب نظر والدین مهارت های خاص دارند، و شگردهای ویژه به کار می برند تا امتیازات بیشتری تحصیل نمایند.
اما والدین نباید جوگیر شوند و تحت تأثیر جو قرار گیرند و از حالت اعتدال خارج گردند، بلکه آن ها وظیفه دارند که مهر، عاطفه و بخشش خود را بین آنان به تساوی تقسیم نماند تا موجب عقده حقارت و انتقام جویی بین آنان ایجاد نگردد. البته بعض امتیازات به تناسب اوضاع و شرایط طبیعی است و نمی شود راجع به آن توصیه هم نمود. مثل بالغ شدن یکی از فرزندان یا رسیدن به سن رشد و کمال یا کسب تجارب و کسب مقامات علمی یا تفاوت بین فرزندان ذکور و اناث. والدین لازم است که به کوشش و پشت کار آنان احترام بگذارند. اما در تقسیم فرصت ها و پشتیبانی ها امتیاز قایل شدن بی عدالتی خواهد بود. و آنچه که مورد نکوهش قرار گرفته و به عنوان برخورد تبعیض آمیز تلقی شده این است که در تقسیم امتیازات مادی، والدین دچار ظلم ناروا گردند.
بنابراین پیامبر(ص) در این راستا فرمایشات بسیار گرانسنگی نموده است که توجه به آن می تواند بحران های داخلی خانواده ها را حل نماید و راه گشای مناسب برای ایجاد تساوی بین اعضاء خانواده باشد. همان طور که می فرماید: «ساووا بین أولادکم فی العطیة، فلو کنت مفضلا أحدا لفضلت النساء» در دادن هدیه بین فرزندان خود مساوات را رعایت کنید و اگر بنا است کسی را ترجیح دهید باید دختران را نسبت به پسران مقدم کنید. یا فرمود: «اعدلوا بین أولادکم فی النحل کما تحبون أن یعدلوا بینکم فی البر واللطف» میان فرزندان خود در عطا و بخشش به عدالت رفتار کنید، همان طور که دوست دارید آنان نیز، در احترام و محبت میان شما عادلانه عمل کنند. یا فرمود: «اتقوا الله واعدلوا بین أولادکم کما تحبون أن یبروکم» از خدا بترسید و میان فرزندان خود به عدالت رفتار کنید، همان طور که شما نیز دوست دارید آن ها اطاعت و احترامتان کنند. یا فرمود: «إن الله تعالی یحب أن تعدلوا بین أولادکم حتی فی القُبَل» -8 خداوند متعال دوست دارد که میان فرزندان خود یکسان عمل کنید، حتی در بوسیدن آنان. یا فرمود: « اعدلوا بین أولادکم فی السر کما تحبون أن یعدلوا بینکم فی البر و اللطف»-9 میان فرزندان خود در نهان به عدالت رفتار کنید، همان گونه که شما خود نیز دوست دارید آنان در احترام و محبت (نسبت به شما) به عدالت رفتار کنند.
د ) احترام خاص به دختران
بخشی از کودکان ما جنس مؤنث هستند، إناث به خاطری که پس از دورة کودکی باید منزل پدری خود را ترک کرده زندگی جدیدی را در محیط غریب آغاز نمایند، می شود گفت: بهترین دورة عمر آن ها زندگی در سایه پر مهر والدین می باشد. به تجربه ثابت شده که همه دختران شانس بالا و اقبال موفقیت آمیز در خانه شوهر ندارند. ما هر روز متأسفانه شاهد از هم گسیختگی کانون های خانواده ها هستیم و میزان ناکامی دختران در خانه بخت قابل توجه می باشد.
از آنجا که ما باور داریم که رسول خد(ص) برای تربیت، تبلیغ و تکامل بشر از سوی خداوند مبعوث گردیده است و هیچ حکمی و کلامی را بدون علت بزبان جاری نمی کند. همان طور که قرآن می فرماید: و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید، آنچه می گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست! ]وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی [ النجم 53 / (3 و 4) پس سنت رسول خد(ص) نیز در امتداد وحی الهی و الهام گرفته از انفاس قدسی می باشد.
قرآن در مورد فرهنگ جاهلی می فرماید: در حالی که هر گاه به یکی از آن ها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه می شود و به شدّت خشمگین می گردد، به خاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری می گردد (و نمی داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم می کنند!. ]وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالاُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ یَتَواری مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلی هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ[ النحل 16/ (58 و59) حمزه بن حمران در حدیثی مرفوع می گوید: مردی در خدمت پیامبر(ص) بود که خبر به دنیا آمدن فرزندش را به او دادند، رنگش برگشت. پیامبر فرمود: چه شده است؟ عرض کرد: خیر است. پیامبر فرمود: بگو. عرض کرد: وقتی از خانه بیرون آمدم همسرم درد زایمان داشت و حالا برایم خبر آوردند که دختر زاییده است. پیامبر(ص) فرمود: سنگینی او روی زمین است و بر سرش آسمان سایه می افکند و خدا روزیش می دهد و او یک دستة گل است که می بویی. «فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ(ص) الأَرْضُ تُقِلُّهَا وَ السَّمَاءُ تُظِلُّهَا وَ اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَ هِیَ رَیْحَانَةٌ تَشَمُّهَا».
باز فرمود: خداوند تبارک و تعالی به زنان مهربانتر از مردان است. هیچ مردی نیست که زنی از محارم خود را خوشحال سازد، مگر این که خدای متعال در روز قیامت او را شادمان گرداند. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَی الذُّکُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ یُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَی امْرَأَةٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا حُرْمَةٌ إِلا فَرَّحَهُ اللَّهُ تَعَالَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ»-10 ابن مسعود می گوید: از رسول خد(ص) شنیدم که فرمود: هرکه دختری داشته باشد و او را نیکو تربیت کند و به خوبی آموزش دهد و از نعمت های که خداوند ارزانیش کرده او را به وفور بهرهمند سازد، آن دختر برای وی مانع و پرده أی در برابر آتش دوزخ خواهد بود. (عن ابن مسعود قال سمعت النبی(ص) یقول: من کانت له ابنة فأدبها وأحسن أدبها وعلمها وأحسن تعلیمها وأوسع علیها من نعم الله التی أوسع علیه کانت له منعة وسترا من النار)-11
بنابراین پیامبر(ص) در امتداد مبارزه با فرهنگ جاهلیت و اصلاح ساختار جامعه تلاش کرد تا جایگاه کودک دختر را در خانواده ها استوار سازد و حفظ حرمت و احترام او را برای والدین شفاف نماید تا در هیچ برهة از تاریخ کسی به خود اجازه ندهد نسبت به دختران دهنکجی نماید.
** پایگاه اطلاع رسانی حوزه - محمد علی ابراهیمی
1- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق،ص 16، چاپ 1412 هـ.ق، انتشارات شریف رضی، قم
2- أبی داود سلیمان بن الاشعث السجستانی الازدی، سنن ابی داود، ج 4، ص 147، چاپ اول دارإبن حزم، بیروت لبنان
3- ابی بکر أحمد بن الحسین بن علی البیهقی،،وفات 458هـق، السنن الکبیر، ج 9، ص 53، المطبعه دارالفکر النشر: دارالفکر، بیروت لبنان، بی تا.
4- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، پیشین، ص 25.
5- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 483، ح 4707، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1413 هـق. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 21، ص 486، ح 27695، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1409 هـق.
6- المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج 16، ص 586،
7- ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، ج 17، ص 272، انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشی قم، چاپ 1404 هـق.
8- المتقی الهندی، کنز العمال، پیشین، ج 16، ص 444،
9- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی، مکارم الأخلاق، پیشین، ص 220
10- ثقة الاسلام کلینی، الکافی، پیشین، ج 6، ص 5، ح 6، 7.
11- الحافظ نور الدین علی بن ابی بکر الهیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، پیشین، ج 8، ص 158.
منبع:وبلاگ مهدی حاج محمود عطار