|
|
امروز: پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۱
کد خبر: ۱۹۱۸۸۶
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۹
آنقدر كه حتي در بهار 76 رو به روي هم ايستادند و هر كدام ادله خود را براي مدح و ذم كانديداي‌ محبوب‌شان بيان كردند، گويي هرگز در يك محفل كنار هم ننشسته‌ و گعده‌اي روحاني تشكيل نداده‌ بودند.
چند ماه ديگر 30 سال است كه كنار هم ننشسته‌اند. جلسات مشترك نداشته‌اند. روش و منش‌شان هم‌خواني با يكديگر ندارد، همان‌طور كه انتخاب‌هاي‌شان در بزنگاه‌هاي انتخاباتي. وجه مشترك آنها تنها عبايي بر دوش و عمامه‌اي بر سر است و پسوند روحاني كه با خود همراه دارند. جامعه روحانيت مبارز و مجمع روحانيون مبارز از آخرين سال‌هاي دهه 60 به اين نتيجه رسيدند كه مطلوب‌شان با يكديگر متفاوت است. عده‌اي راست سياسي را برگزيدند و عده‌اي به سمت چپ نمودار سياست متمايل شدند. از آن پس بود كه كنش‌ها و واكنش‌هاي سياست‌ورزي‌ روحانيت با روحانيون كم كم از هم فاصله گرفت؛ آنقدر كه حتي در بهار 76 رو به روي هم ايستادند و هر كدام ادله خود را براي مدح و ذم كانديداي‌ محبوب‌شان بيان كردند، گويي هرگز در يك محفل كنار هم ننشسته‌ و گعده‌اي روحاني تشكيل نداده‌ بودند.

از آخرين انتخابات قريب به 7 ماه مي‌گذرد. تا انتخابات بعدي هم نزديك به دو سال باقي است. حرف و حديث بر سر رقابت براي رياست نيست چه آنكه هنوز تشكل‌هاي سياسي در اتمسفر انتخابات غوطه‌ور نشده‌اند. آنچه ديروز از زبان سخنگوي جامعه روحانيت شنيده‌شد رنگ و بوي انتخاباتي نداشت. صحبت از گفت‌وگو بود و تعامل. هم‌‌نشيني مجدد آن هم پس از قريب به 30 سال رويارويي.

«براي برگزاري نشست مشترك با مجمع روحانيون مبارز حرفي نداريم.» بخشي از واكنش غلامرضا مصباحي‌مقدم، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز در مورد برگزاري يك نشست مشترك با تشكيلاتي روحاني است كه نه در سوي ديگر طيف اصولگرايي بلكه در جريان و جناحي مقابل قرار دارد؛ چراغ سبزي براي گفت‌وگو. البته اين گزاره از سوي مجمع روحانيون بي‌پاسخ نماند. محمد مقدم عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون نخستين كسي بود كه نسبت به اين گفت‌وگو واكنش نشان داد، واكنشي با نشانه‌هايي از استقبال. مقدم به اعتمادآنلاين گفت اگر سخنگوي جامعه روحانيت مبارز اين موضوع را مطرح كرده، در جلسه بعدي مجمع روحانيون موضوع برگزاري جلسه مشترك با جامعه روحانيت را مطرح مي‌كنيم و در آن جلسه نظر اعضا پرسيده خواهد شد اما به طور كلي ما منعي براي اين كار نمي‌بينيم. مقدم بر اين باور است كه هر گونه نشست و گفت‌وگو براي جامعه ما مبارك است و هر چقدر كه گروه‌هاي سياسي به هم نزديك شوند و با هم صحبت كنند قطعا موجب گشايش در امور كشور خواهد شد. او البته تاكيد دارد كه هيچ‌وقت دشمني و تخاصمي ميان اين جريانات سياسي نبوده است. مجمع روحانيون و جامعه روحانيت هر دو از يك صنف ولي با دو راه هستند.  اين‌بار هر دو سوي ماجرا به پيشنهاد گپ و گفت روي خوش نشان دادند. به نشستن موسوي خوئيني‌ها در كنار موحدي كرماني. اتفاقي كه شايد يادآور ابتكار دبيركل جبهه مشاركت در دهه 70 باشد كه البته بي‌نتيجه ماند. همان زمان كه محمدرضا خاتمي در قامت دبيركل جبهه مشاركت براي حبيب‌الله عسگراولادي دبيركل موتلفه اسلامي نامه نوشت تا به مفاهمه برسند. گرچه اين نامه‌نگاري‌ها در نهايت به نتيجه‌اي مطلوب ختم نشد. اصلاح‌طلبان اما بار ديگر در سال 95 پيش‌قدم شدند و اين‌بار گفت‌وگوي ملي را پيشنهاد دادند تا نشان دهند هميشه براي گفت‌وگو آماده‌اند. گفت‌وگوي ملي كه از مجلس و نطق نماينده فراكسيون اميد تهران آغاز شد و البته ترش‌رويي اصولگرايان و طرح چندين باره حوادث پس از انتخابات 88 جلوي پيشبرد آن را گرفت.

مجيد انصاري: تعامل بر سر موضوعات روشن

مجيد انصاري از ديگر اعضاي جامعه روحانيون مبارز است كه از طرح گفت‌وگو استقبال كرد. او به «اعتماد» گفت نشست و گفت‌وگو ميان گروه‌هاي مختلف سياسي درون نظام اعم از روحاني و غير روحاني هميشه مفيد خواهد بود. به هر حال همه در يك كشور زندگي مي‌كنيم و فلسفه وجودي گروه‌هاي سياسي خدمت به مردم، مشورت دادن به مسوولان يا نقد آنها و ارايه راهكار است. طبعا گروه‌هاي سياسي سلايق مختلفي دارند و نشست آنها مي‌تواند در تبادل نظر و پيدا كردن نقاط مشترك و رسيدن به اهداف مشترك كمك كند. شور و مشورت، تعامل و گفت‌وگو در دستورات اسلامي نيز وجود دارد. اين عضو مجمع روحانيون مبارز بر اصل تضارب آرا تاكيد كرد و توضيح داد كه اصل تشكيل جلسات مشترك ميان احزاب و گروه‌هاي سياسي مختلف از اين جهت كه موجب تضارب آرا و افكار مي‌شود و به بالندگي و رشد سياسي كشور و تقويت توان ملي از طريق هم‌افزايي تمام گروه‌ها مي‌انجامد و قطعا موثر و مفيد خواهد بود. البته انصاري بر اين باور است كه اگر قرار به برگزاري نشست مشخصي باشد طبعا بايد حول موضوعات اين نشست به صورت روشن بيان شده تا افراد بتوانند در مورد آنها تبادل نظر كنند. موضوعات مورد اشاره مي‌تواند مسائل كلان ملي، مسائل فرهنگي و سياسي باشد. او گرچه از نشست مشترك و گفت و شنود بر سر مسائل و موضوعات مشخص استقبال كرد اما تاكيد داشت كه نبايد تنها به گفته شخص مصباحي مقدم به عنوان يك عضو اكتفا كرد و اگر زماني پيشنهاد رسمي تشكيل جلسه داده شود بايد ارزيابي لازم صورت گرفته و موضوعات مشخصي در ميان باشد تا در مورد آن صحبت شود.

سيد‌رضا اكرمي:   اختلاف‌نظر مبنايي نداريم

سيد‌رضا اكرمي، عضو جامعه روحانيت مبارز در گفت‌وگو با «اعتماد» مي‌گويد جامعه روحانيت و مجمع روحانيون اختلافات مبنايي و زيربنايي ندارند از همين روي شايد بتوان اختلاف‌نظرهاي موجود را مورد بحث قرار داد. اكرمي از معدود چهره‌هاي عضو اين تشكل اصولگرا كه با دولت روحاني ارتباط خوبي دارد، البته توصيف جالبي از اين هم‌نشيني و گپ و گفت مي‌كند. او مي‌گويد علما، روسا و مسوولان در مراسم‌هاي مختلف مانند عزا و عروسي با يكديگر ملاقات داشته و درباره مسائل مختلف صحبت مي‌كنند. حال چه ايرادي دارد جلسه‌اي رسمي ميان اين دو طيف برگزار شده و به صورت جدي‌تر درباره مسائل مختلف تبادل نظر صورت پذيرد. البته او تاكيد دارد كه ميان افراد اين دو جريان اختلاف مبنايي و  زير‌بنايي وجود ندارد، همه افراد اين دو تشكل به ولايت فقيه پايبند هستند، به نظام جمهوري اسلامي اعتقاد دارند و قانون اساسي را قبول دارند و تنها اختلاف در روش‌ها است كه باعث تشكيل دو تشكل متفاوت شده است.  اكرمي مجلس را مصداق مناسبي براي تمجيد از اين ايده مي‌داند. او معتقد است اختلاف در روش يعني اختلاف در روش‌هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي... به جلسات مجلس توجه كنيد. در تمامي موضوعات موافق و مخالف وجود دارد. اين مسائل امري طبيعي است. ما بايد بپذيريم و پذيرش اين اختلاف‌ها ايرادي ندارد. كشور ما هشتاد ميليون جمعيت دارد و همه اين افراد در يك موضوع اشتراك نداشته و اختلاف نظر وجود دارد. بايد سعي كنيم به اين اختلاف نظرها گوش دهيم. او البته پيشنهاد مي‌دهد كه موقعيت روحانيت در فضاي سياسي كشور يكي از موضوعاتي باشد كه در صورت تشكيل جلسه مشترك بايد به آن پرداخت.

از جامعه تا مجمع

همه‌چيز از انتخابات مجلس سوم آغاز شد. روحانيون چپ‌گرا فهرست انتخاباتي همراهان‌شان در جامعه روحانيت مبارز را مطلوب نمي‌دانستند. روحانيون چپ‌گراي طرفدار نخست‌وزير وقت با همراهي محمد موسوي‌خوئيني‌ها و مهدي كروبي دريافته بودند كه در فصل انتخابات راه شان از روحانيت جداست. از همين روي قرار نگرفتن نام دو تن از گزينه‌هاي مطلوب‌شان در فهرست انتخاباتي مجلس سوم بهانه‌اي براي انشعاب تاريخي در مهم‌ترين تشكل روحاني آن زمان شد. انشعابي كه البته شايد حمايت يا عدم حمايت از ميرحسين موسوي، نخست‌وزير وقت در آن، بيش از يك فهرست انتخاباتي تاثيرگذار بود؛ چه آنكه چندي پيش موسوي‌خوئيني‌ها در بخشي از بازخواني تلگرامي‌اش از ماجراي انشعاب روحانيون از روحانيت نوشت: «اعضاي مجمع روحانيون، پيش از تشكيل آن، همگي از حاميان بدون ترديد دولت آقاي مهندس موسوي- كه هر كجا هست، خدايا به سلامت دارش- بودند و هيچ‌يك از كساني كه پس از تشكيل مجمع، به عضويت آن درآمدند و نيز افرادي كه در فهرست‌هاي انتخاباتي مورد حمايت مجمع قرار گرفتند در فهرست معروف ۹۹ نفر نبودند.» در نهايت زماني كه در پيام امام خميني در فروردين ۱۳۶۷ انشعاب در اين تشكيلات براي اظهار عقيده مستقل و ايجاد تشكيلات جديد، به اختلاف تعبير نشد، كم‌كم انشعاب رسميت پيدا كرد، روحانيون هويت مستقل يافته و از روحانيت جدا شدند. در انتخابات رياست‌جمهوري پس از رحلت حضرت امام، مجمع روحانيون از آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني، كه در آن زمان عضو جامعه روحانيت بود، حمايت كرد. بنابراين نخستين تجربه انتخاباتي روحانيون با روحانيت به اشتراك ختم شد.

اما پس از 8 سال از وقوع انشعاب همه‌چيز شكل ديگري يافت. از دل مجمع روحانيون مبارز رييس‌جمهوري اصلاح‌طلب دوم خردادي بر مسند رياست قوه مجريه نشست. جامعه روحانيت مبارز از ناطق‌نوري حمايت كرد كه رو در روي گزينه مجمع روحانيون مبارز ايستاده ‌بود.

پس از اين انتخابات بود كه بيش از گذشته خط‌كشي‌ها مشخص شد و هر چه گذشت، اين دو تشكل روحاني روز به روز از يكديگر فاصله گرفتند. مدتي علي لاريجاني را گزينه مطلوب براي انتخاب مي‌دانستند. پس از آن يك به يك به عنوان حامي محمود احمدي‌نژاد قد علم كردند. در دوره دوم اعلام برائت‌ها آغاز شد. اواخر دهه 80 اما سال‌هاي كم رونق جامعه روحانيت مبارز بود. ناطق‌نوري و هاشمي‌رفسنجاني دو تن از تاثيرگذارترين چهره‌هاي اين تشكيلات دل‌چركين از ياران سابق ارتباط تشكيلاتي خود را با جامعه روحانيت مبارز قطع كردند.

روزهاي آغازين دهه 90 حسن روحاني به عنوان يكي ديگر از چهره‌هاي موثر اين تشكيلات اصلاح‌طلبان را براي ائتلاف ارجح دانست و تلاش كرد تا هويت خود را از اصولگرايي به اعتدالي تغيير دهد. همه حوادث بيش از يك دهه اخير در تضعيف اين تشكيلات اصولگرا تاثير شگرفي داشت. درگذشت آيت‌الله مهدوي كني به عنوان دبير تشكلات و اصولگرايي سنتي ميدان را براي ديگران بازتر كرد تا جامعه روحانيت مبارز در دهه 90 به رهبري موحدي كرماني هر روز بيشتر از خاستگاه سنتي خود فاصله گرفته و به آن سوي طيف نزديك‌تر شود.

مجلس دهم و انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم مصداقي شد براي عدم موفقيت اين تشكيلات روحاني كه تلاش مي‌كرد در جريان بازسازي بيش از نزديكي به جريان اعتدالي به تندروهاي تازه كار سياسي نزديك شود.

حالا پس از 30 سال هر دو تشكيلات تصميم دارند با يكديگر به گپ و گفت بپردازند آن هم بر سر موضوعاتي كلان و مرتبط با منافع ملي است. هر دو سوي ماجرا با تصميم به گفت‌وگو موافقند اما آنچه ممكن است پيش از رسيدن به گعده‌اي قديمي همه‌چيز را تغيير دهد، پيشقدم شدن است.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین