|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۳
کد خبر: ۱۵۲۲۸۲
تاریخ انتشار: ۰۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۴۰
یک فرصت نیم ساعته برای گفت و گو با وزیری که یا در سفر است یا میزبان مقامات خارجی، مغتنم است و باید پشت سر هم و سریع سوال کرد تا مطلبی از قلم نیفتد؛ از برجام و سرنوشت آن در آمریکای دوران ترامپ گرفته تا اوضاع و احوال منطقه.
یک فرصت نیم ساعته برای گفت و گو با وزیری که یا در سفر است یا میزبان مقامات خارجی، مغتنم است و باید پشت سر هم و سریع سوال کرد تا مطلبی از قلم نیفتد؛ از برجام و سرنوشت آن در آمریکای دوران ترامپ گرفته تا اوضاع و احوال منطقه.
 
به گزارش شبکه اطلاع رسانی «تدبیر و امید»؛ با حوصله و با دقت جواب می دهد؛ با دقتی دوچندان. روی واژه ها تاکید دارد. خودش دلیل این حساسیت و دقت را دنیای عجیب امروز که در آن نمی شود مخاطب را انتخاب کرد، می داند. معتقد است باید طوری صحبت و واژه ها را انتخاب کرد که هیچ گروهی از مخاطبان داخلی و خارجی نرنجند. با همین حساسیت تاکید داشت که هنوز برای صحبت از ائتلاف دنیا در مقابل ترامپ زود است. با همین حساسیت از تمایل ایران برای بهبود روابط با همه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس گفت و با همین حساسیت ضرورت انسجام داخلی در مباحث حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی را یادآور شد.

بار قبل با شما در شرایطی گفت و گو کردیم که اصلی ترین مسئله در سیاست خارجی به ثمر رسیدن یا نرسیدن برجام بود، اما الان چگونگی استفاده از دستاوردهای برجام مسئله اصلی است. صحنه کارزار دیپلماسی در زمان مذاکرات به نحوی بود که ایران در یک سوی میدان قرار گرفته و ائتلاف شش کشور را در مقابل داشت. با هوشمندی دیپلماتیک از شکاف یا تضاد میان منافع آنها استفاده کردید و نهایتا به یک توافق مرضی الطرفین رسیدید.
 
اکنون با روی کار آمدن ترامپ به نظر می رسد این صحنه دستخوش تغییر شده است. اظهارات و مواضع او گاه در خود آمریکا نیز موجب نارضایتی می شود. به نظر شما ممکن است با استفاده از عملکرد ترمپ ترکیب قبلی را تغییر دهیم. منظورم این است که ایران و پنج کشور دیگر به شکل نانوشته ای در مقابل آمریکای ترامپ قرار گیرد؟

فکر می کنم هنوز برای تصور این شرایط زود است. پیروزی آقای ترامپ برای خیلی از کنشگران و به اعتقاد برخی، برای خود آقای ترامپ یک تحول غیرمنتظره بود. رییس جمهوری ترامپ یک تحول عمده است؛ زیرا او نه سناتور بوده، نه فرماندار و نه سابقه خدمت دولتی داشته است. در 15 سال گذشته سه بار حزب عوض کرده است؛ اول جمهوری خواه و بعد مستقل شده. حتی چندین سال دموکرات بوده است؛ یعنی یک کنشگر خارج از قاب و محدوده کنشگری سیاسی آمریکا بوده است؛ بنابراین تعامل با او نیاز به برنامه ریزی دارد و کنشگران سیاسی در داخل و خارج از آمریکا انجام این برنامه ریزی را دیر هنگام آغاز کردند. حتی خیلی از کنشگران برای تعامل با خانم کلینتون برنامه ریزی قطعی داشتند.

دولت قبلی آمریکا نیز از جمله همین کنشگران بود. آنها تا روز قبل از انتخابات برنامه ریزی می کردند که چگونه به روند خود ادامه دهند. شاید ما از معدود کنشگرانی بودیم که خیلی به رییس جمهورشدن خانم کلینتون اعتماد نداشتیم. من از مدتی قبل گفته بودم که تحلیل ها در وزارت خارجه بر مبنای پیروزی خانم کلینتون نباشد؛ چون هنوز مشخص نیست. البته بعضی همکاران ما کماکان نظر خود را داشتند. اکنون رفتار عقلانی که می شود از کنشگران داخل و خارج آمریکا توقع داشت، این است که اولویت های خود را مشخص کنند. آنها تلاش می کنند اولویت های خود را از خطر نجات دهند.

این اولویت ها بر حسب اینکه از چه کشوری صحبت می کنیم، تغییر می کند؛ مثلا اروپا، ژاپن، چین، مکزیک یا کانادا را در نظر بگیرید. آنها اولویت هایی دارند که آقای ترامپ محکم ایستاده و می گوید که نقض شان خواهدکرد. برای مکزیک و کانادا پیمان تجاری نفتا، دیوار مکزیک و تولید در خارج آمریکا مهم است. برای اروپا ناتو، پیمان تغییرات آب و هوایی، ارتباطات آتلانتیکی و برجام اهمیت دارد. برای ژاپن پیمان فرااقیانوس آرام، فروش محصولات و برای چین بحث چین متحد، تایوان و دریای جنوبی چین و مسائل تجاری مهم است. همه اینها محل نگرانی است.

روسیه نیز یک مجموعه ای از بیم و امید دارد. روسیه در حوزه کریمه، اوکراین و در بحث تسلیحات هسته ای نگرانی و در مبارزه با داعش در سوریه و همکاری در این مورد امیدهایی دارد. برخی از کشورهای دیگر، مثل کشورهای منطقه و رژیم صهیونیستی امیدهایی دارند. البته آنها بیم هایی نیز باید داشته باشند. رژیم صهیونیستی امید دارد ایران هراسی را در اولویت برنامه های ترامپ قرار دهید.

کشورهای شکست خورده در منطقه که به خاطر محاسبات غلط و اشتباهات خود در منطقه- از انتخاب صدام در گذشته تا انتخاب طالبان و داعش- عقب مانده اند، امیدوارند با حضور ترامپ اشتباهات ناشی از انتخاب های غلط خود را جبران کنند. آنها که بیم دارند، تلاش می کنند خود را از صفحه رادار خارج کنند؛ یعنی تلاش می کنند موضوعات دارای اولویت برای آنها، اولویت آقای ترامپ نباشد. آنهایی که بیم و امید دارند نیز تلاش می کنند حوزه های مورد علاقه خود را در برنامه آقای ترامپ قرار دهند. ما (ایران)، هم موضوع بسیاری از برنامه ریزی های دیگران هستیم و هم منافع خود را داریم؛ البته با یک خط مشی مشخص. ما جز در حوزه هسته ای با آمریکا وارد تعامل نمی شویم.

این مسئله جدیدی نیست و قبلا و حتی در دولت آقای اوباما نیز همین طور بود. البته دولت آقای اوباما این شانس را داشت که حضرت آقا فرموده بودند اگر ما در اجرای برجام از آنها حسن نیت ببینیم، ورود به سایر موضوعات را بررسی می کنیم. آنها با این روش اجرای برجام، فرصت خود را از بین بردند. روش آنها غیراطمینان ساز بود. ما مجبور بودیم امتیازاتی را که در متن برجام گرفته بودیم، در عمل و در اجرای برجام با جنگیدن از آنها بگیریم.

این مجموعه دلایل شرایطی را ایجاد کرده که پیش بینی امکان شکل گیری یک ائتلاف واقعی ضدسیاست های آقای ترامپ و به نفع برجام، زودهنگام است. این ائتلاف به صورت شکلی اکنون وجود دارد و هر کشوری را که نگاه کنید، نمی خواهد برجام نقض شود؛ حتی بسیاری از کشورهای منطقه که به دنبال ایران هراسی هستند به جز رژیم صهیونیستی.
 
آنها نمی خواهند آمریکا برجام را نقض کند و می خواهند آمریکا را وارد سیاست هایی کنند که در نتیجه آن ما برجام را نقض کنیم. اما اروپا، چین، ژاپن، روسیه و دیگر کشورها دوست دارند که برجام حفظ شود. قضاوت درباره اینکه علاقه آنها به حفظ برجام بر سایر اولویت ها و نگرانی هایشان پیشی بگیرد و بتواند عاملی برای شکل گیری ائتلاف در مقابل آقای ترامپ باشد، نه خوش بینانه و نه بدبینانه، بلکه زودهنگام است.

اما برای تقویت این احتمال، چه فرصت هایی داریم؟ دست کم برای اینکه مانع شویم ائتلافی علیه ایران شکل بگیرد.

کل حاکمیت در ایران به این نتیجه رسیده است که نباید بهانه ای به دست آنها بدهیم. این به معنای عقب نشینی از برنامه های خودمان نیست. کار خود را ادامه می دهیم، اما دنبال تنش و تشنج نیز نیستیم. هیچ وقت به دنبال تنش نبوده ایم و این سیاست را ادامه می دهیم. باید همکاری هایمان با کشورهای دیگر را افزایش داده و منافع تداوم برجام را برای همه کنشگران افزایش دهیم؛ یعنی منافع اقتصادی همکاری با ایران. البته در حوزه هایی که در چارچوب اقتصاد مقاومتی برای جمهوری اسلامی منفعت داشته باشد، برایشان افزایش پیدا کند.

به عبارتی باید تا جایی که می توانیم حفظ برجام را در اولویت دیگر کشورها قرار دهیم؛ یعنی باید برجام برای کشوری که نگرانی تغیرات آب و هوای و... دارد نیز در بین چند اولویت نخست باشد. این چطور ایجاد می شود؟ بخشی از این به اهمیت خود برجام به عنوان تنها مورد پیروزی دیپلماسی بر تحمیل، فشار و جنگ و دعوا در سالیان گذشته مربوط است. اگرچه اروپایی ها در برجام منافع اصولی دارند، اما نیاز است منافع اقتصادی نیز داشته باشند. هرچه ما تراکم همکاری های اقتصادی بر پایه منافع دوجانبه با این کشورها را افزایش دهیم، امکان برهم زدن برجام کاهش پیدا می کند.

از افزایش همکاری ها باد یگر کشورها و اثر آن در حفظ برجام می گویید. اما یک گمانه بدبینانه که بعد از روی کار آمدن ترامپ طرح شد، درباره همکاری های ایران و روسیه است. برخی می گویند با توجه به نزدیکی پوتین و ترامپ ممکن است ایران در قضیه سوریه دور زده شود؛ نظرتان چیست؟

بدون اینکه راجع به افراد صحبت کنیم، اعتقاد دارم شرابط جهان به گونه ای است که نه یک قدرت و نه حتی جمعی از قدرت ها، نمی توانند با حذف دیگران به نتیجه برسند. این ربطی به کسی ندارد و صرفا به شرایط بین المللی مربوط می شود. جهان امروز ما یک جهان پساغربی است.
 
اما ما هنوز طبق عادت به جهانی فکر می کنیم که تحولات آن یا در غرب(به شمول روسیه) اتفاق می افتد یا از سوی غربی ها شکل می گیرد؛ در حالی که این دنیا گذشته است؛ به عنوان مثال، آقای کری و آقای لاوروف، دو نماینده دو قدرت برتر دنیا تصمیم گرفتند در سوریه آتش بس شود. شد؟ نشد. اما همان روسیه در کنار ایران و ترکیه تصمیم گرفت تا در سوریه آتش بس شود و الان نزدیک به دو ماه است که کمابیش آتش بس داریم؛ بنابراین امکان حذف کنشگران موثر نیست. اگرچه ممکن است ما روزهای دشوارتری داشته باشیم.

شما در سیاست خارجی باید بر توانمندی های خود حساب کنید. توانمندی ها در حوزه های مختلف به شمول دیپلماسی عمومی، به عنوان ابزارهای نفوذ به حساب می آید. می گویند ایران هفتمین کشور دارای نفوذ دنیاست. نمی گویند هفتمین کشور دارای توان اقتصادی یا نظامی. برخی اشتباه برداشت کرده و تصور می کنند ایران هفتمین قدرت نظامی دنیاست. اگر بنا بر قدرت نظامی بود، در این فهرست اول آمریکا، بعد چین و ژاپن و بعد روسیه قرار نمی گرفت؛ زیرا توان نظامی روسیه از چین و ژاپن بیشتر است.
 
نفوذ حرف دیگری است و اگر می گویند ایران هفتمین قدرت بانفوذ دنیاست، یعنی عواملی شامل قدرت نظامی، قدرت اقتصادی و ابعاد دیگری از قدرت که اصطلاحا به آن قدرت معنایی می گوییم این کشور (ایران) به راحتی قابل حذف نیست، البته هوشمندی، درک شرایط و پیشبرد منافع ملی و بین المللی ما نیز باید در همه شرایط لحاظ شود؛ زیرا ما نه تنها در دوران گذار نظام بین الملل که معادلات را پیچیده می کند، قرار داریم، بلکه در دوران گذار در یکی از کشورهای قدرتمند دنیا، یعنی آمریکا و دوران گذار در اروپا نیز  هستیم.
 
بالاخره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مهم است و تحولاتی که در انتخابات فرانسه و آلمان شکل خواهدگرفت تحولات و آینده اروپا را رقم خواهدزد. تحولات منطقه ما نیز بسیار مهم است. مجموعه این شرایط این ضرورت را چند برابر می کند که شما یک لحظه از رصدکردن و پیش بینی کردن عقب نمانید.

فکر می کنید ترامپ در آمریکا همان نقشی را ایفا خواهدکرد که گورباچف در شوروی بازی کرد؟

این یک پیش بینی زود هنگام است، اما من فکر می کنم گورباچف درواقع عامل تغییر نبود و خودش نیز نشانه تغییر یک ساختار بود. یک نفر نمی تواند یک کشور را زیر و رو کند. برخی از دوستان ما به اشتباه فکر می کنند گورباچف، تغییر را به روسیه تحمیل کرد. اما به اعتقاد من تغییری ایجاد شده بود آن را نمایندگی یا حداکثر تسریع کرد.

الان در آمریکا چند رقابت داریم؛ رقابت داخل و خارج و رقابت در داخل؛ یعنی رقابت بین صنایع نو و صنایع کهنه. ترامپ دراین رقابت نماینده صنایع کهنه است و باید ببینیم این رقابت ها واقعا از نظر ساختاری به شرایط جدیدی منتهی می شود که بگوییم ترامپ نماینده یا تسریع کننده آن است یا خیر. من فکر می کنم هنوز برای این پیش بینی زود است. ضمن اینکه من متخصص این حوزه نیستم تا بدانم تحولات اقتصادی در حال وقوع در آمریکا چقدر واقعی است.

از آمریکا فاصله بگیریم، اخیرا به واسطه کنفرانس مونیخ روزهای پرکاری داشتید. در این کنفرانس بر گسترش همکاری های منطقه ای و جلب همکاری کشورهای منطقه برای افزایش ثبات تاکید داشتید، اما به شکل غیرمنتظره- البته شاید برای شما غیرمنتظره نبوده باشد- ترکیه و عربستان همسو با اسراییل علیه ایران موضع گیری کردند.

اصلا غیرمنتظره نبود. به خاطر اینکه ایران به عنوان یک کنشگر موثر، معقول و منطقی در کنفرانس مونیخ شرکت داشت؛ بنابراین ما درباره شرایط جهانی و دنیای پساغربی صحبت کردیم. اینها بحث های بسیار مهم نظری است.

یکی از موضوعات این اجلاس پساغرب بودن دنیاست. اینجا یک تبلیغی هم بکنم؛ من و دو نفر از همکاران دانشگاهی، کتابی با عنوان «دوران گذار روابط بین الملل در جهان پساغربی» تالیف کرده ایم که چاپ شده و آماده توزیع است؛ یعنی ما در پنج، شش سالی که این کتاب در حال تحقیق و نگارش بود، به استقبال تفکری رفتیم که کنفرانس امنیتی مونیخ به عنوان مهم ترین کنفرانس امنیتی دنیا، امروز به آن رسیده و عنوان اجلاس 2017 خود را «شرایط پساغرب و پسانظم» قرار داده است.

همان طور که گفتم ما در دنیای «پساغرب» زندگی می کنیم، یعنی برخلاف دوران گذشته همه تحولات در غرب به وسیله غربی ها صورت نمی گیرد. ما در کنفرانس مونیخ دراین باره صحبت کردیم و گفتیم در این دنیا و در منطقه ما چه باید کرد. گفتیم مختصات این دنیا چیست و مشکلات منطقه و به ویژه خلیج فارس را چطور باید حل کنیم؛ یعنی به عنوان یک کنشگر جدی و موثر که نفوذ خود را نیز نشان داده است، برای آینده فکر می کنیم. کنشگرانی هم هستند که در گذشته انتخاب های غلطی داشته اند.
 
رژیم سعودی و همسایگان ما در ترکیه متاسفانه از این گونه انتخاب های غلط زیاد داشته اند. آنها نسبت به کنشگر موثر (ایران) عکس العمل نشان می دهند. طبیعی است که وقتی شما کنشگر موثر (ایران) عکس العمل نشان می دهند. طبیعی است که وقتی شما کنشگر موثر و در حال ترسیم آینده هستید، کنشگر انفعالی عکس العمل نشان می دهد و سنگ اندازی می کند.

شاید درباره عربستان سعودی قابل انتظار بود، اما ترکیه نیز که به تازگی با همکاری در چارچوب ائتلاف با ایران و روسیه در حوزه سوریه اشتباهات قبلی خود را جبران کرده بود، با آنها همنوا شد.

در این مورد هم باید توجه داشت که در صحنه عمل اتفاقاتی افتاده است. گروه هایی که ترکیه به این معادله (مسئله حل بحران سوریه) آورده از جبهه النصره شکست خورده اند و خیلی وجود خارجی ندارند. باید اینها را در یک بازه بلندمدت بررسی کرد. ما کماکان امیدواریم بتوانیم در همکاری با همسایگان ترک خود و روسیه آتش بس سه جانبه را تقویت کرده و ادامه دهیم. دنبال تنش و تشنج با ترکیه نیستیم. دنبال تنش و تشنج با سعودی نیز  نیستیم.

ما معتقد هستیم آینده منطقه نیازمند همکاری است، اما شما سوال کردید چرا این رفتار را کردند، من گفتم چندان غیرمنتظره نبود. ضمن اینکه می خواهند فضاسازی کنند. شاهد بودیم غربی ها و اروپایی ها که نگرانی هایی دارند، همه بر ضرورت رعایت برجام تاکید و در حوزه نگرانی های خود صحبت کردند، اما اینها می خواهند فضاسازی کنند؛ زیرا امیدوار هستند ناکامی های گذشته خود را با یک دولت تازه وارد جبران کنند. قصد توهین به هیچ دولتی را ندارم. هر دولتی در آمریکا در صد روز اول کار خود تازه وارد است.

این دوره برای آقای ترامپ ممکن است کمی طولانی تر شود؛ زیرا هیچ کس پیش تر احتمال پیروزی او را نمی داد. ما باید توقع داشته باشیم همه کنشگران داخلی و خارجی آمریکا  و گروه های فشار در این دوران تلاش کنند تا بیشترین اثرگذاری را داشته باشند. آنچه در مونیخ دیدید بخشی از این تلاش هاست. به این نکته نیز توجه داشته باشید که نوع شرکت ما در کنفرانس امنیتی مونیخ، کاملا متفاوت بود. بنده در ابتدای روز و در جلسه ای به ریاست رییس کنفرانس امنیتی مونیخ سخنرانی کردم و آن سه سخنران در شرایط دیگری و پس از من صحبت کردند.

به مسائل منطقه بیشتر بپردازیم؛ گفته شد کویت از جانب کشورهای شورای همکاری خلیج فارس پیامی برای ایران آورده است. بعد که آقای روحانی به عمان و کویت سفر کردند. تا جایی که محرمانه نیست و می توانید از محتوای پیام بگویید.

کلیات این پیام طرح پیشنهاد تعامل منطقه ای بود. پیشنهاد تعامل منطقه ای را ایران در سال 65 داده بود. شاید خیلی ها به خاطر نداشته باشند که آن زمان آقای دکتر ولایتی نامه ای به دبیر کل وقت سازمان ملل متحد نوشتند. اوج جنگ نفت کش ها در خلیج فارس بود و پیشنهاد کردیم برای جلوگیری از گسترش جنگ باید ترتیبات امنیت منطقه ای داده شود. آن نامه مبنای بند هشت قطع نامه 598 که مبنای آتش بس در جنگ ایران و عراق بود، شد.

قطع نامه 598 می گوید کشورهای منطقه باید برای ترتیبات امنیت منطقه ای همکاری کنند. از همان زمان، ایران بر این مسئله اصرار داشت. اگر شما مواضع جمهوری اسلامی بعد از حمله صدام به کویت را بررسی کنید، مشاهده می کنید که می گفتیم اگر بند هشت قطع نامه 598 اجرا شده بود امروز شاهد این واقعه هولناک (حمله صدام به کویت) نبودیم. بعد از آن نیز همیشه بر این اصل اصرار داشته ایم.
 
آقای روحانی در سال اول ریاست جمهوری خود و سفری که به عمان داشتند و بنده در مذاکرات و چند مقاله که در نشریات عربی و غربی نوشتم، به امنیت منطقه و ضرورت همکاری های منطق ای پرداختیم. در جلسه اخیر مونیخ نیز همینطور.

درواقع از سال 1365تاکنون همین نظر را داشته ایم و در این نظر نیز همواره دیدگاه مشخصی را دنبال کرده ایم. کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس به  دلیل برخی  فشارهای داخلی و خارجی خود کمتر آمادگی تعامل داشته اند. امیر کویت پایمی را در این خصوص ارسال کرد و ما نیز آمادگی داریم که با تک تک کشورهای خلیج فارس گفت و گو داشته باشیم و امیدواریم بشود راه حلی یافت تا کشورهای منطقه به جای برهم زدن ثبات و آرامش در جهت امنیت منطقه حرکت کنند.

ما عملا غیر از عربستان با هیچ یک از کشورهای منطقه مشکل ویژه ای نداریم. این پیام از طرف عربستان نیز بوده است.

علی القاعده اگر پیامی از سوی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ارائه می شود، باید از طرف عربستان نیز باشد. نظر کویت این بود که این پیام از سوی همه کشورهای این شوراست.

اگر موافق هستید درباره دیپلماسی عمومی نیز صحبت کنیم. شما به خوبی از این بخش دیپلماسی بهره می گیرید، اما در ارتباط با آمریکا نمی توانیم از این ابزار استفاده کنیم؛ مثلا وقتی موضوعی مثل فرمان اخیر ترامپ در حوزه مهاجران مطرح شد، ما مثل دیگران لابی و توان رایزنی نداشتیم. برنامه ریزی ای دارید که از دیپلماسی عمومی استفاده بهترین داشته باشیم؟

بله، حتما چنین چیزی مثبت و مفید است، اما بالاخره ما باید در برابر یک حرکت، ملاحظات متعددی داشته باشیم. برخی از این ملاحظات به عزت ملی مربوط است. برخی از ملاحظات نیز به حوزه داخلی و توقعاتی که در این بخش با توجه به چندصدایی بودن جامعه ما وجود دارد؛ مربوط می شود. بعضی از این عوامل و پارامترها نیز پارامترهای فضای افکار عمومی آمریکاست. بعضی وقت ها این عوامل با یکدیگر سازگاری ندارند. ممکن است برخی دوست داشته باشند ما بگوییم هر آمریکایی ای که می خواهد به ایران بیاید. ممکن است این در چند حوزه تاثیر مثبت و در چند حوزه دیگر تاثیری بسیار منفی داشته باشد.

بخشی از افکار عمومی نیز خواستار مقابله به مثل بود.

بله. بخشی از افکار عمومی، حتی بخشی از افکارعمومی داخل آمریکا، بخشی از ایرانیان داخل آمریکا یا برخی از آمریکایی های مخالف ترامپ این توقع را داشتند و می خواستند روشن شود که اقدام ترامپ بدون هزینه نیست. الزاما این طور نیست که اگر در مقابل حرکت تند طرف مقابل یک حرکت خیلی روشنفکرانه انجام دهید، طرف مقابل خیلی متاثر شود؛ بنابراین خیلی از مخالفان ترامپ از کشورهای موضوع این فرمان، وقع داشتند با واکنش خود به ترامپ نشان دهیم این حرکت هزینه دارد.

مجموعه این پارامترها باعث می شود شما اقداماتی کنید که معمولا منتقدانی دارد. از همین انتقادها می توان فهمید اقدام درستی انجام شده است. وقتی عده ای می گویند حرکت شما زیادی نرم بوده و گروهی می گویند زیادی تندبوده معلوم می شود اقدام معتدلی انجام داده اید. مثل همان کاری که درباره کشتی گیران آمریکایی کردیم و تاثیر خیلی مثبتی هم داشت. البته جمع بین آن و اقدام اولیه ما تاثیر مثبتی داشت.

چند جا گفته ام این روزها مسئله مهم در دیپلماسی عمومی و به طور کلی در روابط عمومی و مخاطب شناسی این است که شما دیگر نمی توانید مخاطب خود را انتخاب کنید. هر حرف شما و هر اقدام شما هم زمان مخاطبان گسترده، متنوع و ناهمگونی دارد؛ یعنی شما در مسجد سخنرانی کنید یا بانک جهانی تفاوتی ندارد.
 
وقتی در بانک جهانی سخنرانی می کنید، فکر می کنید برای چند سرمایه گذار صحبت می کنید و باید حرف هایی بزنید که آنها خوششان بیاید و در مسجد نیز فضای دیگری است، اما همان صحبتی که در مسجد می کنید، فورا به گوش سرمایه گذاران نیز می رسد؛ یعنی اگر درمسجد صحبتی کردید، مبنی بر اینکه محیط سرمایه گذاری ایران امن نیست و گفتید کدام آدم عاقلی در ایران سرمایه گذاری می کند، سرمایه گذاران هم می شنوند و فکر می کنند اگر عاقل هستند باید در تصمیم خود تجدیدنظر کنند.

اکنون مشکل همه کنشگران عالم سیاست این است که نمی توانند مخاطب حرف و اقدام خود را انتخاب کنند. در حالی که باید بدانند هر حرفی که می زنند هم در کسانی اثر دارد که پای سخنرانی نشسته اند و هم کسانی که فردا سخنرانی را می شنوند. حتی زودتر از فردا. وقتی سفیر روسیه در سازمان ملل فوت کرد، در کمتر از نیم ساعت همه باخبر شدند. دیگر حتی نیازی به روشن کردن تلویزیون هم نیست و موبایل را که بر می دارید از اخبار مطلع می شود.

این دنیای عجیبی است و خیلی  دقت لازم دارد. یک توییت 140 حرفی ممکن است بیش از 140 دقیقه از شما وقت بگیرد؛ زیرا می خواهید که هر حرف آن بر همه مخاطبان اثرگذار باشد. وقتی می خواهید درباره فرمان ترامپ توییت کنید یا موضع بگیرید، باید جهان اسلام را در نظر داشته باشید. فرمان ترامپ توهین به جهان اسلام و همه ایرانیان و حتی مردم و شهروندان آمریکا که فامیل یا دوستانی در این کشورها دارند، بود. به همین خاطر باید همه ابعاد را در نظر داشته باشید و تلاش کنید هیچ یک از مخاطبان، از صحبت شما نرنجند یا تاثیر بدی نگیرند.
 
گریز هم به حوزه سیاست داخلی بزنیم؛ از الزامات سیاست خارجی برای حفظ برجام صحبت کردیم. برای بهره مند شدن ازدستاوردها و چیدن میوه برجام از داخل کشور چه اتفاقی باید بیفتد؟

فکر می کنم مسئله ما در داخل کشور، از برجام فراتر است. در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی بیش از هر چیز نیاز به انسجام داریم. به ویژه اینکه در حال ورود به یک دوره داغ مبارزات انتخاباتی نیز هستیم. همه افرادی که در این حوزه وارد معرکه افکار عمومی می شوند، باید همواره به این واقعیت توجه کنند که مخاطب صحبت های آنها، تنها رای دهندگان ایرانی نیستند. تصور نکنند که فقط برای تشویق و تهییج مخاطب داخلی صحبت می کنند.
 
حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی باید حوزه انسجام باشد. نمی گویم همه هم صدا باشند. جامعه ما هیچ وقت یک جامعه تک صدایی نبوده و نخواهدشد؛ منفعتی نیز در تک صدایی بودن، نیست. اما باید محدوده و خط قرمزهای امنیت ملی در همه صحبت ها در نظر گرفته شود. بعد از آن می توان انتقاد کرد یا پیشنهاد و راهکار ارائه داد.

اجازه می خواهم چند پرسش ویژه پایان سال 95 مطرح کنیم. سخت ترین لحظه در سال 95 برای شما کدام لحظه بود؟

سال 95 سال دشواری بود، به خاطر اینکه باید برجام را اجرا می کردیم و همان طور که گفتم اجرای آن از مذاکره سخت تر بود؛ چرا که آمریکایی ها به تحریم ها به چشم سرمایه نگاه می کردند. اگرچه تعهد هم داشتند، اما فکر می کردند با لغو تحریم ها قسمتی از سرمایه خود را از دست می دهند. به نظر من آنها در اصل تفکر خود اشتباه می کردند. به هر حال ما در هر مرحله ای تلاش کردیم و با تحمل فشارها و اعمال فشار بر آنها پیش رفتیم. گذشته از اینها، سختترین لحظه سال 95 وقتی بود که باخبر شدیم آیت الله هاشمی رحلت کرده اند.

چطور خبر به شما رسید؟

در جلسه هیئت دولت بودیم. در این جلسات موبایل و کامپیوتر به همراه نداریم و من معمولا چند بار از جلسه خارج می شوم تا از تحولات بین المللی که لحظه ای است، مطلع باشم. از جلسه بیرون رفته بودم که خبرها را چک کنم و مطلع شدم آیت الله هاشمی به دلیل عارضه قلبی به بیمارستان منتقل شده اند.
 
به جلسه برگشتم و به آقای واعظی که دوست قدیمی من است خبر دادم. از جلسه بیرون رفت و وقتی برگشت، گفت که خبر خوبی نیست و گویا نمی توانند ایشان را احیا کنند. آقای روحانی بعداز نماز جلسه را ترک کرده بودند و آقای جهانگیری که گویا از خبر مطلع شده بودند، حدود ساعت هفت و ربع جلسه را زودهنگام ختم کردند و گفتند اتفاق بدی در حال افتادن است و دعا کنید که به خیر بگذرد. نگفتند چه شده، اما ما می دانستیم موضوع چیست.
 
جلسه که تمام شد، گفتم به سمت بیمارستان برویم. تا ساعت هفت و نیم برای سلامتی آقای هاشمی سوره حمد می خواندیم که رادیو خبر را دادند. بعد دوستان محافظ گفتند بیمارستان نرویم، چون ایشان را منتقل می کنند جماران. من هم رفتم منزل و بعد از تعویض لباس با همسرم که از ارادتمندان آقای هاشمی است، به جماران رفتیم.

عوض کردن فضا- آن هم بی درنگ- سخت است. اما ما می خواهیم بپرسیم بهترین لحظه سال 95 برای شما کدام بود؟

بهترین لحظه سال 95 برای من به یک موضوع خانوادگی مربوط بود.

آرزویتان برای خودتان و کشور در سال 96 چیست؟

امیدوارم که مردم یک بار دیگر با حضور گسترده خود در انتخابات، قدرت جمهوری اسلامی را در برابر همه فشارهای موجود تقویت کنند و با انتخاب هوشمندانه خود، آینده خوبی را برای کشور رقم بزنند. از نظر شخصی نیز امیدوارم بتوانم در حد توان خدمت کنم و هر وقت هم امکان داشت، به کلاس و درس دادن برگردم.
 
منبع : شرق
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین