کد خبر: ۱۴۱۹۹۵
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۸
مسأله این است که اگر در سه دهه پیش بمب جمعیتی ایران که در حال انفجار تلقی می‌شد، به بخش جوان جمعیت مربوط بود، امروز این بمب به حوزه سالمندان منتقل شده است.
موضوع محوری سخنان آقای وزیر سالمندی و عوارض خاص آن ازجمله آلزایمر و دیگر بیماری‌های خاص کهنسالان است. اگر چه مطابق آنچه که اعلام شده در حال حاضر هم ٧٠٠‌هزار نفر از ایرانیان دچار درجاتی از آلزایمر هستند که مراتب خفیف آن چندان مشکل‌آفرین نیست.

 روزنامه شهروند در مطلبی به تحلیل سخنان اخیر وزیر بهداشت در مورد افزایش سن امید به زندگی و بیماری‌های مطلبی منتشر کرد.

آقای وزیر بهداشت در روزهای گذشته مطلب مهمی را اعلام کرد و گفت: «سن امید به زندگی زنان ایران به ٨٠,٥‌ سال و سن امید به زندگی مردان به ٧٩‌ سال رسیده است؛ البته ١٠‌ سال این عمر با معلولیت است. هزینه‌های درمان بیماری‌های غیرواگیر ناشی از چاقی، دیابت، فشارخون و کم‌تحرکی سرسام‌آور است؛ ازجمله اینکه حدود ٧٠٠‌هزار نفر از ایرانیان به آلزایمر مبتلا هستند و تعداد آنان نیز هر‌سال افزایش می‌یابد؛ بیماری که نه‌تنها فرد بلکه کل خانواده را درگیر می‌کند. شرط اول مقابله و کنترل این بیماری‌ها پیشگیری با تغذیه و ورزش سالم است؛ هم ورزش مغز برای پیشگیری از آلزایمر و هم ورزش جسم برای پیشگیری از معلولیت در دهه‌های پایانی عمر لازم است و باید گسترش یابد.» اگر چه نمی‌دانیم که آیا امید به زندگی در ایران به ارقام گفته شده از سوی آقای وزیر رسیده است یا خیر؛ به‌ویژه اینکه آخرین آمار رسمی که در سایت مرکز آمار از امید به زندگی درج شده به شرح زیر است.

و اگر در ٥‌ سال اخیر هم مثل ٥‌ سال ١٣٨٥ تا ١٣٩٠ به همین میزان افزایش یافته باشد که معمولاً بعید است، در حال حاضر امید به زندگی در میان مردان ایران حدود ٧٣‌سال و زنان نیز ٥/٧٥‌سال خواهد بود که حدود ٥ تا ٦‌سال کمتر از ارقام آقای وزیر بهداشت است و البته این رقم بسیار بالایی است، زیرا رسیدن به ارقام اعلام‌شده وزیر بهداشت در فاصله کوتاه ٥ساله تقریباً غیر ممکن است و نیازمند زیرساخت‌های بهداشتی و درمانی خیلی بیشتری از آنچه هست که اکنون داریم. نکته مهم این است که رسیدن به این ارقام با توجه به نکات دیگر موجود در سخنان آقای وزیر بسیار پرهزینه و مسئولیت‌آور است. به علاوه فراموش نکنیم که سازمان ملل برای ‌سال ٢٠٥٠ یعنی حدود ٣٣‌سال دیگر نرخ امید به زندگی را برای ایران ٧٩‌ سال برآورد کرده است و لذا بعید است که اکنون به چنین مرحله‌ای رسیده باشیم. فارغ از این نکته، موضوع محوری سخنان آقای وزیر سالمندی و عوارض خاص آن ازجمله آلزایمر و دیگر بیماری‌های خاص کهنسالان است. اگر چه مطابق آنچه که اعلام شده در حال حاضر هم ٧٠٠‌هزار نفر از ایرانیان دچار درجاتی از آلزایمر هستند که مراتب خفیف آن چندان مشکل‌آفرین نیست، ولی هنگامی که این ارقام را در کنار سایر بیماری‌های این دوره مثل ازپاافتادگی، تنهایی، سرطان، مشکلات قلبی و عروقی و... قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم که اگر امروز با چنین وضعی مواجه هستیم، در سال‌های آینده وضعیت به مراتب خطرناک‌تر خواهد شد. دو علت مهم در بروز این امر دخالت دارند. اول از همه حضور جمعیت جوان دهه چهل و پنجاه و سپس شصت است که در آینده روند رو به رشدی را به تعداد جمعیت سالمند خواهد بخشید. جمعیت سالمند یا بالای ٦٥‌ سال کشور در‌ سال ١٣٩٠ حدود ٣/٤ میلیون نفر بود که طی سال‌های آینده و تا‌ سال ١٤١٠، برآورد می‌شود که به ٦/٨ میلیون برسد و ١٠‌سال بعد از آن نیز به ٥/١٢ میلیون نفر بالغ خواهد شد. علت دوم اینکه سن آنان طولانی‌تر و تعداد اعضای خانوارشان نیز کمتر می‌شود در نتیجه نگهداری‌های خانگی از آنها به‌شدت کاهش خواهد یافت.

با چنین تصویری چه باید کرد؟ به‌طور قطع باید پیشگیری کرد. دو عنصر مهم برای این گروه همچنان که در سخنان آقای وزیر هم هست، تحرک و تغذیه است. تحرک هم در بعد فکری و هم در وجه بدنی. تغذیه و الگوی غذایی و سلامت و کیفیت غذای مصرف‌شده نیز نقش مهمی در سلامت دارد. در کنار اینها، نیازهای روانی و روحی این گروه اهمیت خود را دارد.

 مسأله این است که اگر در سه دهه پیش بمب جمعیتی ایران که در حال انفجار تلقی می‌شد، به بخش جوان جمعیت مربوط بود، امروز این بمب به حوزه سالمندان منتقل شده است. وضعیت سالمندی در ایران را می‌توان به مثابه یک بمب جمعیت‌شناختی تصویر کرد. بمبی که کوچک است ولی به صورت تصاعدی در حال بزرگ‌شدن است و در زمانی که انتظار یا آمادگی آن را نداریم، منفجر خواهد شد. فرق آن با بمب جمعیتی جوانان این است که جوانان دارای ظرفیت‌های حل مسأله خودشان نیز بودند. درواقع یک نیروی فعال و سرزنده هستند که می‌توانند در بهترین دوران جسمی و روحی به کمک توسعه کشور بیایند و در خدمت تولید قرار گیرند. ولی سالمندان در وضعیت کاملاً متفاوتی قرار دارند. آنان در شرایطی به بمب تبدیل می‌شوند که خودشان توان چندانی برای حل مسائل ندارند و این دیگران هستند که باید به آنان کمک کنند. بنابراین باید این هشدار را جدی تلقی کرد و اجازه نداد که نسل بعد از ما عهده‌دار انجام این کار غیرممکن شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین