|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۲
کد خبر: ۱۰۶۶۵۳
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۵
هدف جریان افراطی این است که دولت را زمینگیر کند؛ بر سر راه دولت مشکلاتی به وجود آورد؛ فرصت‌های خدمت به جامعه و حل و کاهش مشکلات‌شان را از مسوولان بگیرد.
مرتضی مبلغ، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران در گفتگو با روزنامه اعتماد می‌گوید که اگر دولت اصلاحات هر ٩ روز با یک بحران مواجه بود حالا دولت روحانی نیز به شرایطی مشابه گرفتار شده است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید، این فعال سیاسی اگر چه می‌گوید که باید دولت جبران مافات کند و به حل مشکلات بپردازد اما در عین حال معتقد است واقعیت امر را نباید نادیده گرفت و هشدار می‌دهد که بازی رسانه‌ای ضد دولت را هم نباید از نظر دور داشت. چرا که این بازی رسانه‌ای امید دولت و ملت را هدف گرفته است و در یک سال باقی مانده از عمر دولت به دنبال انفعال آن است. مرتضی مبلغ پیشنهاداتی هم برای سال سخت دولت یازدهم دارد. اولا تشکیل یک تیم رسانه‌ای کارشناس و متخصص برای موضع‌گیری در برابر بازی‌های رسانه‌ای ضد روحانی و دوما فعال شدن وزرا و معاونین آنها در خصوص پاسخگویی به هجمه‌هایی که نسبت به دولت مطرح می‌شود. این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ایران همچنین پاشنه آشیل دولت روحانی را انفعال آن نسبت به تحرکات، بازی‌سازی‌ها و مانع‌تراشی‌های افراطیون می‌داند.

‌ مهم‌ترین مشکلات و مصایب دولت در یک سال باقی مانده از عمرش در چه مسائلی خلاصه می‌شود؟

آقای روحانی یک حرکت دوگانه را در ماه‌های آینده باید دنبال کند که بسیار ضروری است. از یک طرف باید مقابله هوشمندانه‌ای با جریان‌های افراطی به عمل آورد. این جریان‌ها در سال‌های قبل پروژه زمینگیر کردن دولت را مستمرا دنبال کردند و روز به روز هم ابعاد آن را گسترده‌تر کردند. از طرف دیگر هم باید حرکت همه‌جانبه و توانمندی را در راستای کاهش مشکلاتی که امروز مردم با آن دست به گریبان هستند آغاز کند. این مشکلات عمدتا در دو زمینه است. یکی در زمینه اقتصادی که به خصوص موضوع رونق اقتصادی و مساله برون‌رفت از رکود است و دیگری هم پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی و به‌طور کلی امور داخلی است که همچنان بخش‌هایی از آن مغفول واقع شده است. این دو روند جدی را دولت باید در ماه‌های آینده در پیش بگیرد.

‌ مهم‌ترین پروژه‌های ضد روحانی که در این سه سال انجام شده یا در حال انجام شدن است، چه پروژه‌هایی است؟

این پروژه‌ها اقتضایی است و در هر زمانی متناسب با شرایط و روند موجود از سوی جریان مخالف دولت طرح‌ریزی می‌شود. زمانی مساله برجام توسط تندروها مطرح می‌شد و سعی می‌کردند برجام را که یک دستاورد ملی بود در افکار عمومی مخدوش نشان دهند و اقدام‌های عملیاتی مخربی را علیه منافع ملی و دولت انجام دادند. همچنین اخیرا بحث فیش‌های حقوقی نجومی را در ادامه پروژه‌های ضد روحانی مطرح کرده‌اند. البته این گفته به این معنا نیست که حقوق‌های نامتعارف امر درستی است. در این زمینه دولت هم غفلت کرده است و لازم بود از همان ابتدا در راستای مبارزه با مفاسد گسترده اقتصادی که در دولت گذشته وجود داشت و به این دولت هم رسیده بود، به این موضوع وارد شود. لیکن نباید از نظر دور داشت که این موضوع به دستاویزی برای جریان‌های مخالف دولت تبدیل شده است. آنها سعی می‌کنند مسائل را بزرگنمایی کنند و با آن در جامعه جنجال ایجاد کنند. جریان تندرو اهمیت نمی‌دهد که وقتی این مساله به این شکل مطرح می‌شود چه خسارت‌هایی را می‌تواند در جامعه و مدیریت کشور به بار بیاورد. طبیعتا در ماه‌های آینده هم جریان مخالف دولت مسائل جدیدی را مطرح می‌کند و بهانه‌های دیگری پیدا خواهد کرد. مخالفت‌ها و موانعی که بر سر راه دولت روحانی پیش می‌آید امری آشناست چرا که در دولت اصلاحات نیز بحث هر ٩ روز یک بحران مطرح بود و آنها با این بازی‌ها خسارت‌های عمده‌ای را به جامعه و نظام وارد می‌کردند. البته این حملات از هجومی که به دولت اصلاحات می‌شد شدیدتر است.

‌ به نظر شما ماجرای فیش‌های حقوقی چه هزینه‌هایی را برای دولت ایجاد کرده است؟

بارها گفته شده دو چیز را باید از هم تفکیک کرد. یکی واقعیت امر است که به هر حال چنین وضعیتی در جامعه و دستگاه‌های مختلف اداری کشور اعم از دولتی و غیردولتی وجود دارد. این اتفاق فقط مربوط به دولتی‌ها نیست اما این بخش را تندرو‌ها و رسانه‌های‌شان بزرگ کرده‌اند. اگر چه چنین فیش‌های حقوقی محدود است، لیکن از دولت انتظار می‌رفت که از ابتدا به این موضوع توجه و رسیدگی کند. لذا همین الان هم دولت باید جبران مافات کند و به سرعت به موضوع فیش‌های حقوقی رسیدگی کند و بعد از بررسی‌ها گزارش شفاف و صادقانه به مردم دهد. در کنار آن نیز اگر کسانی به شکلی غیرقانونی اقدام‌هایی کردند باید هم پول‌های اضافه بازگردانده شود و هم با آنها برخورد شود. اگر کسانی هم طبق مقررات چنین حقوق‌هایی را دریافت کرده‌اند با توجه به اینکه خلاف عرف اداری بوده باید پول‌های اضافه را باز گردانند. همچنین دولت باید سعی کند مساله را برای مردم شفاف‌سازی کند. جریان‌های افراطی و مخالف دولت به‌شدت درصدد بوده و هستند که از موضوع فیش‌های حقوقی سوءاستفاده کنند و پدیده زشت و نامیمونی را رقم بزنند که هم اختلاس‌های میلیاردی دوران گذشته خود را تحت الشعاع قرار دهند و مردم را از این اختلاس‌ها غافل کنند. حقوق‌های نجومی ذره‌ای در مقابل اختلاس‌های جریان تندرو است. آنها همچنین می‌کوشند مساله فیش‌های نجومی را به نحوی به افکار عمومی القا کنند که گویی مسبب آن دولت روحانی بوده است در حالی که دولت تندرو‌ها مسبب اصلی آن است. در این باره همه آگاهان و به خصوص دولتی‌ها باید اقدامات جدی انجام دهند.

‌ هدف این مجموعه در طرح مسائلی همچون فیش‌های حقوقی نجومی و بزرگنمایی آن چیست؟ خصوصا با توجه به این امر که این فیش‌های حقوقی در مورد دولتی‌ها مطرح شده و افراد غیردولتی را شامل نمی‌شود و این جریان نسبت به فسادهای میلیاردی سکوت اختیار کرده بود.

هدف جریان افراطی این است که دولت را زمینگیر کند؛ بر سر راه دولت مشکلاتی به وجود آورد؛ فرصت‌های خدمت به جامعه و حل و کاهش مشکلات‌شان را از مسوولان بگیرد؛ شرایط را به‌گونه‌ای فراهم کنند که به زعم خودشان دولت را یک‌دوره‌ای کنند و فضا را برای بازتولید جریان‌های پوپولیست و رسیدن به منافع‌شان فراهم کنند.

‌ عملکرد رسانه‌ای دولت را در سه سال گذشته چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بارها گفته شده دولت در کنار همه خدماتی که داشته و تلاش‌هایی که کرده است دو نقطه ضعف جدی را از نظر مدیریتی داشته است. یکی بحث مدیریت رسانه‌ای بوده که دولت در این زمینه ضعیف و ناکارآمد عمل کرده است. به‌طور جدی باید در این زمینه دولت کارهایی در جهت جبران آن انجام دهد تا تیم رسانه‌ای تقویت شود. دوم تیم سیاسی دولت است که در طول سال‌های گذشته کارآمدی لازم را نداشته است و نتوانسته آن‌طور که مدنظر آقای رییس‌جمهور بوده عمل کند. مسائل مربوط به حقوق اساسی مردم، نهادهای مدنی و احزاب نیازمند ارتباطات گسترده‌تری است و باید شرایط بهتری برای فعالیت احزاب فراهم شود. ارتباط دوسویه بین دستگاه‌های سیاسی دولت با جریان‌های سیاسی و مدنی کشور باید به وجود ‌آید تا به تقویت سرمایه اجتماعی منجر شود. در این زمینه کم کاری شده است. به خصوص در بخش مدیریت منطقه‌ای، استانداران و فرمانداران کاستی مشاهده می‌شود و از کسانی که می‌توانستند اهداف دولت را بهتر اجرا کنند کمتر استفاده شده است. البته به نظر می‌رسد که در این زمینه تلاش‌هایی در حال انجام است که می‌تواند جبران مافات باشد.

‌ ارزیابی شما از سناریو‌های انتخاباتی جریان ضد روحانی چیست؟

شرایط آرایش سیاسی کشور کمی پیچیده و متنوع شده است. تندروها به دلیل اینکه نگاهی کاملا خطی و باندی و مبتنی بر منافع گروهی خودشان است و به هیچ‌وجه در ادبیات آنها منافع ملی و مصالح عمومی و نظام جایی ندارد، همه‌چیز را حاضر هستند در این راه قربانی کنند. نمونه‌های زیادی را می‌توان دید که در همین سال‌های گذشته از سوی آنان اتفاق افتاده و صرفا معطوف به همین راهبردی است که اشاره شد. طبیعتا آنها همین روش را در آینده نیز ادامه خواهند داد و به دنبال این هستند که با تضعیف دولت و انحراف در افکارعمومی برای دوره آینده ریاست‌جمهوری کسی روی کار بیاید که اهداف و منافع خودشان را تامین کند. علاوه بر این دسته آرایش‌های سیاسی دیگری هم در بین اصولگرایان وجود دارد. اصولگرایان معتدل امروز به دو دسته تقسیم می‌شوند. برخی از آنها طرفدار دولت روحانی هستند و در انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦ رقیبی برای روحانی نخواهند داشت. گروه دیگر اصولگرایان معتدل همچنان مردد هستند که چه کنند. به احتمال زیاد اینها تلاش می‌کنند تا با طرح یک رقیب در مقابل آقای روحانی در صحنه حاضر شوند. طبیعی است که بخشی از اصولگرایان رقیبی را برای آقای روحانی بتراشند. همچنین افرادی هستند که ممکن است به‌طور شخصی در عرصه ریاست‌جمهوری وارد ‌شوند و به پشتوانه هیچ یک از جناح‌های کشور نیز نباشند. اصلاح‌طلبان نیز همان‌طور که در گذشته حامی دولت بودند به این حمایت ادامه خواهند داد. البته با رعایت اینکه به دولت در مورد نقاط ضعفش هشدار دهند و هم تشویق و ترغیب کنند که در مسائل کلان و اساسی جدی‌تر و با قوت بیشتری وارد شود که بتواند سرمایه اجتماعی را تقویت کند؛ مشکلات گسترده‌ای که کشور با آن مواجه است را بتواند هر چه بیشتر حل و فصل کند؛ به خصوص وعده‌هایی که آقای روحانی به مردم داده است را محقق کند. بنابراین اصلاح‌طلبان سعی می‌کنند ضمن حمایت، هشدارها و تذکرات لازم را نیز به دولت بدهند تا با تلاش و پیگیری همه دلسوزان شرایط بهتری در روند اجرایی کشور حاکم شود.
‌ اشاره کردید جریان راست کاندیدایی در انتخابات خواهد داشت. از بین چهره‌هایی همچون احمدی‌نژاد، قالیباف، جلیلی، لاریجانی، ضرغامی، صفار هرندی و جواد لاریجانی کدام یک قابلیت رقابت و پیروزی در مقابل روحانی را دارند؟

در شرایط فعلی تا این لحظه در جریان اصولگرایی فردی که بتواند رقیب جدی برای آقای روحانی باشد وجود ندارد. همچنین از بین چهره‌هایی هم که برشمردید رقیب جدی و اساسی برای آقای روحانی نمی‌بینم و این افراد نمی‌توانند خطری برای آقای روحانی محسوب شوند. به هر حال هرکسی که تایید صلاحیت شود می‌تواند کاندیدا شود و رقابت کند اما رقیب جدی و خطرساز بحث دیگری است. البته ماه‌های آینده را باید رصد کرد. به هر حال شرایط آینده سیال و شناور است و هر روزی می‌تواند تغییرات و تحولات جدید در عرصه سیاست به وجود آید که آنها نیز در جای خود قابل بررسی است. اصولگرایان در بین خودشان هنوز به هیچ نقطه نظر مشترکی نرسیده‌اند که چه کار می‌خواهند بکنند. به جز جریان افراطی که راهبردش مشخص است و البته هیچ گزینه جدی و رای آوری هم در برابر آقای روحانی ندارد بقیه آنها هنوز در تعیین استراتژی دچار سرگیجه هستند. اصلاح‌طلبان هم مواضع روشنی در این راستا دارند. باید در طول ماه‌های آینده آرایش سیاسی و تحولات کشور را بررسی کرد و ببینیم چه اتفاق‌هایی ممکن است رخ دهد اما بطور کلی پیش بینی می‌شود که اگر حادثه غیرمترقبه‌ای که خارج از معادلات تحلیلی و پیش‌بینی‌ها اتفاق نیفتد آقای روحانی به عنوان مهم‌ترین کاندیدای انتخابات سال ٩٦ مطرح است و رقیب جدی هم در برابر خود نخواهد داشت.

‌ پیام‌های سیاسی انتشار اخباری از اردوگاه اصولگرایی مبنی بر ضرورت یک دوره‌ای شدن دولت روحانی یا ضرورت و احتمال ردصلاحیت آقای روحانی چیست و به دنبال راه‌اندازی چه بازی‌ای در عرصه سیاسی کشور است؟

ابعاد مختلف چنین عملیات‌های روانی در سال‌های گذشته نیز مشخص بود و این عملیات روانی بعد از هفتم اسفند‌ماه نیز شدت گرفته و در ماه‌های اخیر به اوج خود رسیده است. دلیل آن هم انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم است و از این رو ماه‌های آینده نیز شدت خواهد گرفت. هدف این عملیات روانی این است که افکارعمومی را مشوش و برای دولت مشکل‌سازی و انفعال ایجاد کند. راهبرد اصلی آنها زمین‌گیر کردن دولت است و این است که دولت نتواند کار کند و فرصت انجام کارهای مثبت از دولت گرفته شود. یکی ایجاد انفعال است. صحبت‌هایی مبنی بر احتمال ردصلاحیت روحانی یا اینکه او اصلا کاندیدا نشود معطوف ایجاد انفعال در بین مدیران کشور ودولت است تا به یأس و دلسردی مبتلا شوند و نتوانند کار خود را به درستی انجام دهند. همه اینها در راستای عملیات روانی تندرو‌ها انجام می‌شود.

‌ دولت در سال جاری برای آنکه امور و زمام تدبیر از دستش خارج نشود و امید مردم به یاس تبدیل نشود باید مراقب چه تله‌های سیاسی و روانی باشد؟

دولت باید خیلی قاطع و با تسلط و قدرت هر چه بیشتر نقاط ضعف خود را جبران کنند و در مقابل عملیات روانی تندروها بتواند واکنش‌های هوشمندانه نشان دهد و مردم را آگاه کند. دولت باید تلاش کند ارتباط دوسویه و سازنده با مردم داشته باشد. شرایط به گونه‌ای است که مردم و افکار عمومی در همان روندی که در سال ٩٢ در پیش گرفتند و نشان دادند که در سال ٩٤ نیز همان عقیده و باور را دارند در سال ٩٦ هم ادامه خواهند داد. البته دولت باید تلاش کند و اجازه ندهد که تندرو‌ها به اهداف خودشان برسند.

‌ به نظر شما آقای روحانی برای ساماندهی افکار عمومی چه اقداماتی را باید به سرعت انجام دهد؟

دولت باید یک تیم رسانه‌ای مقتدر را ساماندهی کند تا بتواند با مردم ارتباط داشته باشد. مهم‌ترین کار دولت اطلاع‌رسانی هوشمندانه، عقلایی و سازنده به مردم است و سعی کند ارتباطی دو سویه با جامعه برقرار کند. ارتباط یک طرفه سودی برای کسی ندارد. حرف جامعه و احزاب و شخصیت‌ها باید شنیده شود و از این طریق دولت با پایگاه اجتماعی خود رابطه نزدیک‌تری داشته باشد. پس از شنیدن حرف‌ها دولت باید به آنها رسیدگی کند. دولت برای رسیدن به اهدافش نیاز به ساماندهی نسبتا فوری‌ای دارد که بهتر است هر چه زودتر این کار را انجام دهد.

‌ با چه اقدام عملی دولت می‌تواند از نظر رسانه‌ای خود را تقویت کند؟

اولا با تشکیل یک تیم رسانه‌ای قوی در این راه می‌تواند گام بردارد. به هر حال سخنگویی دولت و نظام یا شورای اطلاع‌رسانی دولت باید قوی باشد و از نیروهای توانمند و کارشناس استفاده شود که بتوانند تولید فکر رسانه‌ای کنند که نحوه ارتباط با مردم را سامان دهند و ارتباط دو سویه را با جامعه برقرار کنند. این مساله بسیار ضروری است و فوریت هم دارد. از طرف دیگر همه بخش‌های دولت در این زمینه باید فعال شوند و هر کدام در حوزه خودشان کارهایی را انجام دهند. بسیاری از دستگاه‌های دولتی و وزارتخانه‌ها باید فعال شوند. به هر حال رییس‌جمهور در زمینه‌های مختلف اهداف و مواضعی دارد که وزارتخانه و وزرا باید متناسب با مسوولیت خود در فرآیند اطلاع‌رسانی به مردم به سهم خودشان وارد شوند. نباید همه اینها به شخص رییس‌جمهور یا تیم خاصی محول شود. البته تیم رسانه‌ای دولت می‌تواند به فعال‌سازی بخش‌های مختلف دولت و وزارتخانه‌ها کمک کند.
‌ پاشنه آشیل دولت روحانی کجاست؟
پاشنه آشیل اصلی دولت انفعال آن است. اگر دولت نسبت به تحرکات و بازی‌سازی‌ها و مانع‌تراشی‌های افراطیون منفعل شود بسیار ضربه می‌خورد. دولت باید در این زمینه فعال و هوشمندانه عمل کند. پاشنه آشیل دیگر دولت مسائل اقتصادی است. دولت زحمت‌های زیادی در زمینه ساماندهی اقتصادی و عبور از بحران‌های این حوزه کشیده اما کافی نیست. به خصوص که رکود بر زندگی مردم تاثیر گذاشته است و باید فکر عاجلی برای آن شود. با این وجود که این بحران‌ها و مشکلات از دولت پیشین به دولت روحانی رسیده است و دولت راه سختی را برای عبور از این بحران‌ها داشته و در پی خواهد داشت اما به هر حال اگر مردم احساس نکنند که رونقی در جامعه اتفاق افتاده و گشایش‌های موثری پیش نیامده، ناامید می‌شوند. از این جهت سرمایه اجتماعی دولت ممکن است تضعیف شود. پاشنه آشیل سوم دولت مربوط به سیاست داخلی است. عمده شعارهای دولت و وعده‌های رییس‌جمهور حول سه محور بوده که شامل سیاست داخلی، اقتصاد و سیاست خارجی است. در بحث سیاست داخلی به دلیل وجود افراط و تندروی در کشور و هجمه‌هایی که نسبت به دولت صورت می‌گرفت، کم‌کاری‌هایی از سوی دولت وجود داشت. این مساله بعضا باعث نارضایتی‌هایی شده است. البته دولت کارهایی در این راستا انجام داده که باید تداوم پیدا کند. هم در تقویت مدیران منطقه‌ای باید کارهای جدی شود و هم در ایجاد ارتباطات با مردم و پاسخگویی به مطالبات مردم. نهادهای مدنی و احزاب مشکلات زیادی دارند که دولت و کارگزاران آن در استان‌ها و پایتخت باید نشان دهند که رابطه عمیق و ارگانیکی را با جریان‌های مختلف برقرار می‌کنند و دلسوزانه می‌خواهند حرف آنها را بشنوند. این نکته بسیار ضروری است که اگر دولت اقدام‌های ضروری در مورد آن انجام ندهد می‌تواند به پاشنه آشیل دولت تبدیل شود. امید است که دولت با همت مضاعف خود بتواند بر مشکلات فایق آید و عملیات تندرو‌ها را خنثی کند و اعتماد عمومی را به دست آورد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین