کد خبر: ۹۷۷۸۱
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۳
در اغلب موارد بیمار از رفتار غیرعادی و ناهنجار خود آگاه است ولی نمی‌تواند از قید آن رهایی یابد و گاهی به‌ناچار رفتاری را برخلاف میل و خواسته‌اش انجام می‌دهد. وسواس فکری، وسواس عملی و وسواس ترس از شایع‌ترین انواع این بیماری است.
 آیا تا به حال با افراد وسواسی مواجه شده‌اید؟ حالات و روحیات آنها را زیر نظر گرفته‌اید؟ اگر آنها را دیده باشید حتما متوجه اعمال و رفتار متفاوت آنها نیز شده‌اید. تکرار و مداومت در انجام برخی کارها، شک در عبادت، بی‌قراری، بهانه‌گیری، بدخوابی، بی‌اشتهایی، شستشوی مکرر و ترس از آلودگی از علائمی است که در بیشتر این افراد دیده می‌شود. در واقع وسواس یک فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر است که به نوعی ذهن فرد را به خود درگیر کرده و او را مجبور به مقاومت با آن می‌کند. ریشه اصلی وسواس از نوعی اضطراب و ترس فکری ناشی می‌شود.

در اغلب موارد بیمار از رفتار غیرعادی و ناهنجار خود آگاه است ولی نمی‌تواند از قید آن رهایی یابد و گاهی به‌ناچار رفتاری را برخلاف میل و خواسته‌اش انجام می‌دهد. وسواس فکری، وسواس عملی و وسواس ترس از شایع‌ترین انواع این بیماری است.

مطالعات نشان داده است برخی از انواع وسواس همگام با بلوغ و همزمان با ترشح و غلیان هورمون‌های جنسی در افراد پا گرفته و به‌تدریج رشد می‌کند. به طور معمول سطح هوشی این افراد متوسط و حتی بالاتر از حد متوسط است و در زندگی شخصی حساس‌تر از بقیه هستند. وراثت، شیوه تربیت، وضعیت هوشیاری، ناامنی و اضطراب و برخی عوامل ناشناخته دیگر از ریشه‌های تظاهر این بیماری است.

چه باید کرد؟

1ـ بیمار را به منطقه‌ای خوش آب و هوا برده و به نوعی محیط زندگی او را متنوع کنید. این محیط باید سالم و به دور از هر گونه تنش و عوامل ترس و اضطراب باشد. این شرایط باید توسط والدین یا همسر بیمار مهیا شود. البته باید بدانید، تغییر ناگهانی خانه یا محل کار بدون نظر بیمار موجب بروز افسردگی در او می‌شود.

2ـ فرد را از گوشه‌گیری و تنهایی بیرون بکشید و فرصت بیکاری را از او بگیرید . با ایجاد سرگرمی و واگذاری مسئولیت‌های مختلف کاری، مشغولیت ذهنی او را به محیط اطراف زیاد کرده و وقت بیمار را پر کنید. با این روش او فرصتی برای پرداختن به افکار وسواسی نداشته و به مرور اضطراب او
کاهش می‌یابد.

بازی با کودکان، معاشرت با افراد شاد و دوستان صمیمی، شرکت در مهمانی‌های خانوادگی، مسافرت‌های دسته‌جمعی و شرکت در فعالیت‌های گروهی تا حدود زیادی او را به واقعیات زندگی و ناچیز بودن علائم بیماری آگاه می‌سازد.

3ـ حس غرور و اعتماد به نفس فرد را بالا ببرید و با او در مورد ویژگی‌های مثبت اخلاقی و توانایی‌های منحصر به فردش حرف بزنید.

4ـ از بیمار بخواهید که در مورد موضوع وسواس بیشتر فکر کند و عاقلانه با آن مبارزه کند. البته این کار تا حدود زیادی سخت اما شدنی است.

5 ـ اگر در رفتار یا اعمال وسواسی شدید و این مشکل غیرقابل کنترل شد نترسید و به روانپزشک مراجعه کنید. این بیماری طولانی‌مدت است، اما مشابه بیماری‌های جسمانی درمان‌پذیر است و گاهی به صورت دوره‌ای زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

منبع : جام جم
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین