كانديداتوري براي حضور در هيات رئيسه
در اين راستا مسعود پزشكيان كه به «آرمان» خبر ميدهد براي حضور در هيات رئيسه مجلس ثبت نام ميكند از منتقدان اين گعدهها و لابيگريهاست، پس اينگونه به تشريح تبعات لابي كردن براي حضور در هيات رئيسه مجلس و همچنين آنچه در صورت حضور در اين جايگاه در برنامه دارد، ميپردازد و به «آرمان» میگويد: « درباره اينكه درصورت حضور در هيات رئيسه چه خواهم كرد، اين امر بستگي به متقاضيان دارد كه از من چه بخواهند، بستگي دارد با چه تيمي چه كاري بخواهيد بكنيد. يك زماني شما وارد ساختاري ميشويد كه اهداف و برنامه دارد؛ يك زمان هم وارد جمعي ميشويد كه هر يك نظر خاص خودشان را دارند كه دراين شرايط اول بايد ارزيابي كنيد آيا با اين افراد ميتوانيد به زبان مشترك برسيد و نگاه واحد در جهت اداره سيستم داشته باشيد يا نه. اگر نتوانید با آن مجموعه به نگاه مشترك برسيد، نميتوانيد كاري كنيد. وي ادامه داد: مثلا در برجام با اينها وارد گروهي شديم و كاركرديم ولي در پايان، كار به جدايي رسيد چون آنها حرف ديگري ميزدند و ما از روش ديگري دفاع ميكرديم؛ روش ما اين بود كه براي جمع بندي، ابزار علمي وجود دارد و نميتوانيم بر اساس نظرات خودمان داده جمع كنيم بلكه داده بايد بدون نظر جمع، تبديل به اطلاعات شود و بعد، اين اطلاعات به مجلس ارائه شود نه اينكه بر اساس نگاه خودمان يكسري اطلاعات جمع كرده و نظر خودمان را غالب كنيم. پزشكيان همچنين گفت: « بنابراين در ورود به جمعيت و گروهي اگر آن روش و زبان علمي وجود نداشته باشد مانند ماجراي برجام ميشود كه نميشود با آنها همكاري كرد، چون در نهايت سبب اختلاف ميشود. پزشكيان با تاكيد بر اينكه «قرار نيست که به تنهايي كاري كنم بلكه تيم بايد كار كند» گفت: اگر در اين تيم توانستيم به نگاه مشترك برسيم يك هم افزايي و همدلي با قدرت ميتواند پديد بيايد اما اگر بدون نگاه مشترك حضور داشته باشيم، فقط حضور داريم. صحبت اين است در چه قالبي و در كجا حضور داشته باشيم. صرف اينكه در گروهي باشيم، اكثريت آن گروه به يك نحو حرف بزنند، شما نوعي ديگر حرف بزنيد و در آخر راي ميگيرند و ميگويند حرفت قابل قبول نيست. او به حضورش در كميسيون تلفيق و آنچه در آنجا رخ داد هم اشاره ميكند و ميگويد: براي تلفيق كانديدا شدم و آنجا رفتم. با عدهاي از افراد مواجه شديم كه تصورشان اين بود بهتر از ديگران ميفهمند. وقتي خواستيم به آنها بگوييم فلوچارتي به ما بدهيد كه ببينيم برنامه را بر اساس چه روشي بايد بررسي كنيم، اينگونه شد كه خودمان گفتيم و خودمان شنيديم و گفتند وقت نداريم. خوب، وقتي وقت نداريد پس چطور ميخواهيد موضوعي را درست كنيد. فقط ميخواهيد يك چيزي درست و امضا بكنيد. در چنين شرايطي بود و نبود فرقي با هم ندارد چون راي ميدهند و كار خودشان را ميكنند. وي افزود: در نبود همزباني حضور افراد ناهمگون ممكن است مساله را بدتر كند براي همين است كه آدم را براي حضور با شك و ترديد مواجه ميكند. او همچنین خطري درباره تغيير آراي نمايندگان را اينگونه با «آرمان» درميان گذاشت: « هيات رئيسه نياز به يك تشكیلات و سازمان خيلي قوي دارد. وقتي اين تشكيلات قوي و احزابي را نداريم كه با برنامه و هدفهاي روشن در مجلس حضور پيدا كنند، سبب ميشود در درون خود مجلس لابيها و رايزنيها شكل بگيرد كه الان هم به سمت افرادي كه درصدد كانديداتوري براي هيات رئيسه هستند سوق پيدا كرده است. پشتوانه محكم حزبي كه مواضعش و برنامههايش مشخص است سبب ميشود كه افراد معتقد به آن برنامه هم مشخص باشند كه به اين سادگيها رايشان تغيير پيدا نميكند اما الان تصور من اين است كه اين رايها به سادگي امكان تغيير دارد. پزشكيان در پاسخ به اين سوال كه اين مشي بيشتر در بين كدام جريان سياسي حاضر در مجلس پررنگتر است، گفت: بازار لابي در آن طرف گرمتر است. طرف مقابل اصلاحطلبان بيشتر اين كار را ميكند و البته اين طرف هم تا جايي كه اختيار و امكان دارد اين كار را ميكند.
لابيگرها در رسانه!
اما ظاهرا موضوع به آن گعدهها و لابيهاي سياسي محدود نميشود و بعضا به عرصه رسانهها هم كشيده شده است، بدين معنا كه برخي افراد كه خود را شايسته حضور در هيات رئيسه ميدانند، به جنگ رواني روي آوردهاند؛ بدين نحو كه گزارشهاي مفصلي در روزنامهها و رسانههاي خود منتشر ميكنند و همراه با نام خود به تعدادي از همفكرانشان به عنوان نمايندگاني اشاره ميكنند كه لايق حضور در هيات رئيسه هستند كه اگر خودشان نتوانستند به هيات رئيسه راه پيدا كنند، نمايندگان ديگري كه نامشان در گزارش قيد شده است خود را وامدار اين نماينده بدانند و مجبور به تحقق خواستههاي او شوند. البته نبايد فراموش كرد كه چنين رويكردي از چشم افكار عمومي پنهان نخواهد ماند.