|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۸
کد خبر: ۹۷۱۳۴
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۲
در ادامه مشخص شد که این زن و شوهر اکرم ٦٥ ساله و عباس ٧٤ ساله نام دارند. دو پسر این زن و شوهر که با پلیس تماس گرفته بودند، در تحقیقات به ماموران گفتند: «امروز هر چه با پدر و مادرمان تماس می‌گرفتیم، جواب نمی‌دادند.
پرونده پسر جوانی که پس از بازگشت از انگلیس با انگیزه نامعلومی پدر و مادرش را به قتل رسانده است، با اعتراض برادرش روی میز قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. این پسر که از لحظه جنایت چیزی به یاد ندارد، پس از بستری شدن در بیمارستان روانی، عدم سلامت روحی‌اش تایید شد؛ اما برادرش به این موضوع اعتراض دارد.

ماجرای این پرونده به روز ٣١ فروردین ‌سال ٩٣ برمی‌گردد. آن روز به ماموران کلانتری دربند خبر وقوع دو قتل رسید؛ بلافاصله ماموران برای بررسی موضوع راهی محل حادثه که خانه‌ای در زعفرانیه بود، شدند. با حضور ماموران آنها با جسد زن و شوهر میانسالی روبه‌رو شدند که با ضربه جسم سخت به سرشان جان باخته بودند. با توجه به کشف یک عدد گلدان لبه‌دار مسی سنگین در کنار اجساد به نظر می‌رسید که ضربات توسط این شی بر سر و بدن مقتولان وارد شده است.

 در ادامه مشخص شد که این زن و شوهر اکرم ٦٥ ساله و عباس ٧٤ ساله نام دارند. دو پسر این زن و شوهر که با پلیس تماس گرفته بودند، در تحقیقات به ماموران گفتند: «امروز هر چه با پدر و مادرمان تماس می‌گرفتیم، جواب نمی‌دادند. برای همین نگران شدیم و به خانه آمدیم؛ ولی با اجساد آنها روبه‌رو شدیم.»

آنها در تحقیقات اعلام کردند که برادرشان از مشکلات روحی رنج می‌برد و ممکن است او چنین جنایتی را مرتکب شده باشد. بنابراین ماموران به سراغ امیر رفتند و تحقیقات خود را از او آغاز کردند. این پسر که رفتارهای طبیعی از خودش نشان نمی‌داد و مرتب یا اشک می‌ریخت یا می‌خندید به ماموران گفت: «٩ ساله بودم که مادرم در مقابل چشمانم خودکشی کرد؛ اما از مرگ نجات یافت. بعد از آن از لحاظ روحی بهم ریختم. این موضوع تاثیر بدی در روحیه من گذاشت تا این‌که در  ١٩ سالگی باز هم شاهد خودکشی خواهرم بودم. او خودش را در مقابل چشمانم کشت و من هم بیماری‌ام تشدید شد. دیگر نتوانستم روحیه‌ام را به دست آورم تا این‌که پدر و مادرم مرا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور فرستادند. آنجا درس می‌خواندم اما به خاطر مشکلات روحی و روانی‌ام نتوانستم درسم را ادامه دهم برای همین درس را رها کردم. اما پدر و مادرم وقتی شنیدند دیگر درس نمی‌خوانم، از من خواستند به ایران برگردم. من هم درست ٤،٥ ماه پیش از جنایت به ایران برگشتم و در خانه ماندم؛ در این مدت هم چون حال روحی مناسب نداشتم، اصلا از خانه بیرون نمی‌رفتم تا این‌که روز حادثه رسید؛ ولی اصلا یادم نمی‌آید که چه بلایی سر پدر و مادرم آوردم حتی یادم نیست که اصلا آنها را من کشتم یا نه. تنها چیزی که یادم می‌آید این است که روی جسد پدر و مادرم پتو کشیدم؛ چیز دیگری یادم نمی‌آید ولی فکر می‌کنم که من آنها را کشته باشم چون به جز من کس دیگری در خانه نبوده است. مدتی بود که پدر و مادرم نسبت به خانه ماندن من و سر کار نرفتنم، اعتراض می‌کردند. همیشه سر این موضوع با هم جر و بحث داشتیم؛ برای همین فکر می‌کنم شاید به خاطر همین موضوع با آنها درگیر شده و آنها را به قتل رسانده باشم.»

با اعترافات این پسر، وی برای تعیین سلامت روحی و روانی‌اش به پزشکی قانونی فرستاده شد. در ادامه مشخص شد که امیر تحت‌ تاثیر اثرات بیماری اسکیزوفرنی یا استرس پس از آگاهی از ارتکاب به قتل والدینش و مشاهده اجساد آنها دچار فراموشی شده و هیچ چیز از نحوه به قتل رساندن آنها به خاطر نمی‌آورد و همه چیز از لحظه‌ای در ذهنش نقش بسته که در حال کشیدن پتو بر روی اجساد والدینش بوده است. در ادامه پرونده برای بررسی و بازجویی از متهم در اختیار اداره دهم قرار گرفت و تحقیقات در رابطه با سلامت روانی متهم ادامه یافت تا این‌که پزشکی قانونی اعلام کرد متهم سلامت روانی ندارد تا جایی که باید در بیمارستان روانی بستری شود.

این پسر در بیمارستان بستری شد و پزشکان نیز اعلام کردند که مسئولیت کیفری ندارد. بنابراین بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران قرار موقوفی این پرونده را صادر کرد. این درحالی بود که یکی از برادران متهم در همان مراحل پیگیری این پرونده، رضایت خود را اعلام کرد؛ ولی برادر دیگر اعلام رضایت نکرد. او وقتی شنید قرار موقوفی پرونده به‌دلیل عدم سلامت روانی متهم صادر شده است، به این قرار اعتراض و اعلام کرد که برادرش جنون ندارد. با این اعتراض پرونده برای رسیدگی بیشتر روی میز قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت و به‌زودی سه قاضی جنایی به این اعتراض رسیدگی خواهند کرد.

منبع: شهروند

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین