|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۹
کد خبر: ۹۷۰۶۵
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۰
«چطور کفاشیان روی داغ‌ترین صندلی این کشور با بیش از هفتاد، هشتاد منتقد شبانه‌روزی 8 سال دوام آورد و دیروز باز مورد اعتماد قرار گرفت و رای آورد و نایب رئیس فدراسیون فوتبال شد؟»
 «چطور کفاشیان روی داغ‌ترین صندلی این کشور با بیش از هفتاد، هشتاد منتقد شبانه‌روزی 8 سال دوام آورد و دیروز باز مورد اعتماد قرار گرفت و رای آورد و نایب رئیس فدراسیون فوتبال شد؟»

احسان محمدی در عصر ایران نوشت: «نتایج انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال یک بار دیگر هوشمندی علی کفاشیان را مشخص کرد. با انتخاب مهدی تاج به ریاست فدراسیون، کفاشیان پس از 8 سال ریاست، نایب رییس تاج شد. یادآور همان مدل مشهور پوتین – مدودف!

صندلی‌هایشان را با هم عوض کردند و البته کفاشیان با به دست آوردن 64 رای نشان داد اعتماد مجمع را پشت سر دارد.

به این بهانه می‌خواهم نگاهی متفاوت به پدیده‌ای داشته باشم که به رغم تمایل نداشتن وزیر ورزش، باز هم توانست به عنوان یکی از کلیدی‌ترین مهره‌های فدراسیون فوتبال بماند.

جامعه علی کفاشیان را با چه می‌شناسد؟ چه تصویر عمومی‌ای از او در اذهان وجود دارد؟ علی کفاشیان در باور بسیاری از مردم مدیری است که به همه چیز «می‌خندد.»

به او لقب‌هایی مثل «علی شادان» و «علی بی‌خیال» داده‌اند؛ صفت‌هایی که البته نه از سر مهر که توام با گلایه و کنایه است. این که او هیچ چیزی را جدی نمی‌گیرد.

در جلسه‌های رسمی سلفی می‌گیرد. جواب خبرنگاران را بعد از یک شکست ملی و در حالی که همه اشک‌آلود هستند، با خنده می دهد. تلخ ترین انتقادها را با لبخند از سر می گذراند و کمتر پیش می آید یک گفت وگوی جدی را تبدیل به یک « استندآپ کمدی» نکند!

اما این کلیشه را باور کنیم؟ یعنی واقعاً علی کفاشیان که مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی دارد، وقتی برای گذراندن دوران فوق لیسانس تجارت بین‌الملل به هلند و دانشگاه ماستریخت رفت هم تا این اندازه شوخ طبع بود؟

اصلاً چطور می شود میان مردمان سختکوش آن سرزمین بی کوه و تپه این همه با طنازی روزگار گذراند؟ کفاشیان در کارنامه اش مدیریت اداره نظارت ارز بانک مرکزی هم دارد. ارز، بورس، برات، مضاربه، سوئیفت و … هیچ کدام موضوع های شیرینی برای خنده نیستند. سخت و خشک و غیرمنعطف هستند.

چطور می شود باور کرد علی کفاشیان در آن پست کلیدی که مستلزم جدیتی عبوس گونه است همین کاراکتر را داشته است؟

کفاشیان از قهرمانان تیم ملی دوومیدانی کشور و رکورددار رشته دوی ۱۱۰ متر با مانع بوده‌ است. دوومیدانی! رشته ای که با جان کندن و عرق ریختن عقد اخوت بسته است.

یعنی باور کنیم علی کفاشیان واقعاً رکورددار دو ۱۱۰ متر بوده و وسط آن استارت‌های کُشنده یک دفعه خنده اش نمی گرفته و بی خیال ادامه مسابقه نمی شده؟

نکند در مسیر جابجایی از دبیرکل کمیته ملی المپیک به فدراسیون فوتبال یک نفر او را «عوض» کرده است و آنچه ما امروز می بینیم اصلاً آن کفاشیان دانشگاه شهید بهشتی، کفاشیان دانشگاه ماستریخت، کفاشیان اداره نظارت ارز بانک مرکزی و کفاشیان کمیته المپیک نیست!

می گویند در برزیل شغل دوم همه مردم کارشناسی فوتبال است. با اندکی اغماض کارشناسی فوتبال بعد از مسافرکشی شغل سوم بیشتر مردم در ایران است!

چطور کفاشیان روی داغ‌ترین صندلی این کشور با بیش از هفتاد، هشتاد منتقد شبانه روزی هشت سال دوام آورد و دیروز باز مورد اعتماد قرار گرفت و رای آورد و نایب رئیس فدراسیون فوتبال شد؟

خندان ترین رئیس فدراسیون دنیا از اول مارس ۲۰۰۸ روی صندلی‌ای نشست که زمانی با محسن صفایی فراهانی شناخته می‌شد؛‌مردی که کمتر عکسی از او در حال خندیدن وجود دارد. یک مهندس سخت گیر، جدی و منظم که از دنیای مکانیک و سد سازی و مدیریت مپنا به فوتبال آمد اما عملکرد او را حتی آنها که از روز نخست خرده می‌گرفتند، مهندس اصلاح طلب عکسی با شورت ورزشی ندارد نیز تحسین می کنند. اما وقتی او با آن همه هوش مدیریتی نتوانست دوام بیاورد کفاشیان چگونه دوام آورد؟

علی کفاشیان هشت سال روی یک صندلی نشست که کمتر مردی در این سرزمین می تواند روی آن بنشیند، استعفا ندهد یا سکته قلبی نکند!

او را به واسطه همین سبک از استقامت شگفت انگیز و مدیریت عجیبش باید به یک آزمایشگاه برد و توان روحی اش را تجزیه و تحلیل کرد.

در جامعه‌ای که سرسخت ترین سیاستمدارانش در برابر فشارهای به مراتب اندک تر خم می شوند، می شکنند و تعادل ذهنی شان را از دست می دهند، چطور می توان علی کفاشیان بود؟

نگاهی به میزان تاب آوری او در مقابل فشارها بیندازید. کدام مدیر، مسئول، وزیر و وکیل را می توان مثال زد که هر روز - بی‌اغراق هر روز - در روزنامه های ورزشی عملکردش را با اشکال مختلف مورد نقادی و حمله قرار دهند و کارش به بیمارستان نکشد؟ حجم فشارهای رسانه ها بعد از شکست های پرتعداد تیم های ملی فوتبال نگاه کنید. صرفاً با شوخی و خنده می توان این همه فشار را تحمل کرد؟

برخی از چهره هایی اجتماعی که دیگران را به صبوری، تحمل و مدارا تشویق می کنند گاهی به خاطر یک نوشته کوچک در یک روزنامه نه چندان پرخواننده، یک کامنت زیر مطلب خبرگزاری که به زحمت می توان باور کرد 10 هزار نفر آن را دیده اند به خشم می آیند، صبوری و تحمل و مدارا را از دست می دهند و جز با شکایت و به دادگاه کشاندن طرف مقابل آرام نمی شوند، علی کفاشیان چطور این همه نقد تند و گاه غیرمنصفانه، کاریکاتور، طنز و شوخی و تلخی را می بیند و می شنود و هنوز رئیس فدراسیون فوتبال است؟

چطور می‌شود چند بار در برنامه ۹۰ پیش چشم میلیون تن مورد هجمه قرار گرفت، مچاله شد اما نشکست؟

این‌ها را بگذارید کنار انبوهی از تماس های تلفنی، شماتت ها و نقدهای صریح مدیران بالادستی اش که هرگز رسانه ای نمی شود و تنها در نشست های خصوصی و پشت درهای بسته مطرح می شوند. فشارهایی که می تواند هر مدیری را فراری دهند.

او واقعاً این خوی خیزرانی برای خم شدن مقابل توفان ها و نشکستن را از کجا آورده است؟

ارتباطش بدهیم به تقوا؟ به اعتقاد به کار برای سرزمین مادری؟ به احساس تکلیف یا به جاه طلبی فردی؟ ممکن است برخی بگویند او یک شخصیت کمیک دارد. اما مگر می شود هشت سال تنها با شکلک درآوردن و خندیدن در خانه ای شیشه ای مثل فدارسیون فوتبال و زیر ذره بین خبرنگاران کنجکاو ورزشی کار کرد؟

واقعاً باور کنیم که او برای حقوق فدراسیون، شهرت اغوا کننده، سفرهای پرتعداد خارجی این همه فشار را تحمل می ‌ند و هنوز می خندد؟ کدام یک از منتقدانش حاضرند یک هفته «علی کفاشیان» بودن را تحمل کنند و حاضرند تعهد بدهند که موهایشان یک دست سفید نمی شود و قلب شان از تپیدن باز نمی ایستد؟

بسیاری از آنها که در این هشت سال او را به واسطه مدیریت ( به گفته آنان) ضعیف، اطرافیان پرحاشیه، نتایج شماتت بار تیم های ملی، ناکامی در تمام سطوح و … بارها مورد حمله قرار دادند، از نفس افتادند و خسته شدند و رخت و بخت شان را برداشتند و رفتند اما علی کفاشیان هنوز مرد موثر فدراسیون فوتبال است. هنوز می خندد، هنوز سهمگین‌ترین امواج خردکننده را با شوخی و خنده از سر می گذراند و خبرنگاران را دست خالی به خانه می فرستد!

آنالیز رفتاری آنچه در پس شخصیت علی کفاشیان وجود دارد ممکن است یک گونه جدید از سبک مدیریت و حتی تحمل انسانی را به ما بشناساند.

ممکن است مشخص شود ما با یک موجود علمی – تخیلی روبرو هستیم. مثل فیلم های هالیودی که یک جای داستان قهرمان قصه دست می برد و ماسک را از روی صورتش کنار می زند و آن زیر یک ربات می بینیم با انبوهی از مدارهای الکترونیک، هوش مصنوعی و چراغ های چشمک زن مرموز!»
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین