|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۹
کد خبر: ۹۶۸۵۳
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۵
دو، سه سال پیش صاحب یکی از گله‌ها درخواست ‌کرد اگر «ال‌ام‌بی» اضافه داریم، قرض بگیرد تا فردا صبح که به شهر می‌رود یک دستگاه خریداری کند. پاسخ او در مقابل این پرسش که گله گوسفند متحرک تو و تعداد کم چوپان‌ها به «ال‌ام‌بی» چه کار دارد؟ تعجب‌برانگیز بود.
روزنامه شرق در یادداشنی به قلم نعمت احمدی . حقوق‌دان نوشت:

«تا يك كسي يك مختصر تنه‌اي زد به ما، ما برگرديم با مشت به سينه‌اش بكوبيم؛ اين عدم تحمل است»؛ این جمله، بخشی از سخنان اخیر مقام معظم رهبری است. رئیس‌جمهوری هم در مراسم افتتاحیه نمایشگاه کتاب، با اشاره به همین سخنان، گفت: «نقاد را دستگیر نمی‌کنند و به زندان نمی‌برند. نقادی یک نعمت است». با توجه به جمله بالا، وقتی مقام معظم رهبری و رئیس‌جمهوری از فضای نقد و نقادی ناراضی هستند، باید به این مهم پرداخته شود که فضای موجود، فضایی مقبول و پذیرفته‌شده نیست و امنیت در همه زمینه‌های آن آسیب‌پذیر است. به مهم‌ترین بازوی نقد و نقادی مردم یعنی روزنامه‌ها توجه کنید؛ آیا «رکن چهارم دموکراسی»، یعنی مطبوعات، در شرایط بسته‌بودن فضای نقد و نقادی -که مورد تأیید مقام معظم رهبری و رئیس‌جمهوری محترم هم نیست- توانسته است به رسالت تاریخی خود بپردازد؟ در آشفته‌بازار انفجار اطلاعات که هر رطب و یابس در این فضای کنترل‌نشده، بدون کمترین نظارت پخش می‌شود یا آسمان کشور که‌ هزاران کانال ماهواره را از فراسوی امواج به درون خانه‌ها می‌برد و با آسان‌ترین وسیله، مثلا کامپیوتر یا تلفن همراه، می‌توان به صدها و ‌هزاران کانال تلویزیونی و نیز تا بی‌نهایت فضای به‌اصطلاح مجازی دسترسی پیدا کرد، ما هنوز بر روش و روال سال‌هایی که امکان کنترل فضا ممکن بود، پافشاری می‌کنیم. وقتی مي‌توان ماهانه چند ‌هزار تومان، فیلترشکن خرید یا از انواع و اقسام فیلترشکن‌های مجانی استفاده کرد و با ماهانه ١٠‌هزار تومان از همین مخابرات خودمان اینترنت پرسرعت خریداری کرد...

... و در زوایای پوشیده و پنهان ده‌ها سایت ممنوع و به‌اصطلاح غیرمجاز رحل اقامت افکند، بهتر نیست با احترام، به افرادِ توانمند در حوزه رسانه رجوع کرد و دلسوزانه درخواست کرد برای‌مان روزنامه منتشر کنند تا کمتر به رسانه‌های معاند سر بزنیم؛ روزنامه‌نگارانی که دل در گرو اعتلای کشور دارند و از سیاه‌نمایی گریزانند و توان و قدرت آن را دارند که روزنامه‌ای منتشر کنند تا بخشی از مراجعان به سایت‌های دشمن را به سوی خود جلب کنند. همین تلویزیون خودمان را نگاه کنید. بی‌تعارف چند درصد از مردم را توانسته است جلب کند و از دیدن کانال‌های ضداخلاقی ترک و دیگر کشورها دور کند؟ آیا انصاف است که نسل جوان و نوجوان را با نوعی نگاه تنگ‌نظرانه از تلویزیونی که در قانون متعلق به مردم است، دور کنیم و به سوی کانال‌های مبتذلی که فقط‌و‌فقط کیان خانواده را نشانه رفته‌اند و اصل و اساس و حرمت خانواده را با منبع رفتارهای غیراسلامی و غیرملی به تیغ زهرآلود خود رنجور می‌کنند، سوق دهیم؟ ظاهرا مدیر یکی از این شبکه‌ها گفته است هدف ما از پخش سریال‌هایی از‌این‌دست، تغییر رفتار ایرانیان است. مثالی زده است که باید به آن عمیقا توجه کرد. گفته اگر قورباغه‌ای را داخل ظرف آبی با حرارت مثلا ٧٠ درجه قرار دهید، قورباغه به‌سرعت واکنش نشان می‌دهد و اگر تلف نشود، خود را به در و دیوار می‌کوبد و خود را از ظرف پرحرارت به بیرون پرت می‌کند؛ اما اگر همین ظرف آب را با حرارت کم و در فاصله زمانی حرارت دهیم، قورباغه داخل آن خود را با شرایط پیش‌آمده وفق می‌دهد و دیگر واکنشی از خود نشان نمی‌دهد که به هر طریق بخواهد از گرمای تولیدی خود را نجات دهد. ما با پخش سریال‌هایی از‌این‌دست که چندین نفر رابطه نامشروع با همدیگر دارند، قبح این مسئله را کم‌کم از ذهن مردم ایران دور می‌کنیم. در فصل تابستان و موقع دروکردن گندم‌ها، گله‌های گوسفند را برای چرا به اطراف مزرعه من می‌آورند. 

دو، سه سال پیش صاحب یکی از گله‌ها درخواست ‌کرد اگر «ال‌ام‌بی» اضافه داریم، قرض بگیرد تا فردا صبح که به شهر می‌رود یک دستگاه خریداری کند. پاسخ او در مقابل این پرسش که گله گوسفند متحرک تو و تعداد کم چوپان‌ها به «ال‌ام‌بی» چه کار دارد؟ تعجب‌برانگیز بود. آیا چوپان‌ها هم بدون ماهواره حاضر نیستند گوسفندان را نگه دارند؛ خصوصا این شب‌ها که وضع -فاطما گل- خیلی حساس شده است!
پرسیدم برق را چه کار می‌کنید؟ گفت موتور برق بنزینی دارم و با وانت به همراه گله آن را جابه‌جا می‌کنم. دیش ماهواره و رسیور را هم همین‌طور! حالا این سؤال را دوباره می‌پرسم: فضای بسته نقد و نقادی و مهم‌تر از همه جای خالی تلویزیون خصوصی و روزنامه‌های مستقل را چگونه پر می‌کنیم؟ با فضای مجازی که از پسرک ١٧‌ساله ورامینی قاتل ساخت یا از سریال‌های ترک که هر روز آب را گرم و گرم‌تر می‌کنند تا ته‌مانده اخلاق ایرانی را در کنار فساد سازمان‌یافته سریال‌های خود از رمق بیندازند. دوباره نگاهی به سخنان مقام معظم رهبری بیندازیم: «تحمل مخالف؛ بله، تا يك كسي يك مختصر تنه‌اي زد به ما، ما برگرديم با مشت به سينه‌اش بكوبيم، اين عدم تحمل است. اسلام اين را نمي‌خواهد؛ اسلام عكس اين را مي‌خواهد».
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین