|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۲
کد خبر: ۹۶۶۶۳
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰
اگر ادبیات معاصر در تلویزیون جزو محرمات به شمار نمی رفت. اگر سیاست صرفا در تلویزیون در انحصار عده خاصی نمی بود. و اگر تلویزیون کمی با خودش و جامعه ایرانی صادق تر بود سریال شهرزاد به چنین توفیقی دست نمی یافت. این حرف ها به معنای انکار هنرمندی حسن فتحی نیست
موسوی، سیدعبدالجواد - هم زمانی پخش یک مجموعه پر خرج تلویزیونی با توزیع یک سریال در شبکه نمایش خانگی لطایف و دقایق زیادی را در خود نهفته دارد که اندکی تامل در آن ها می تواند برای خیلی ها عبرت آموز باشد به ویژه برای مدیران تلویزیون.

تماشای تقریبا رایگان یک مجموعه تلویزیونی ظاهرا باید برای مردم راحت تر باشد اما مردم به دیدن این مجموعه چندان رغبت نشان نمی دهند اما در عوض به خود زحمت می دهند و هر هفته در یک روز خاص راهی مغازه های دور و نزدیک می شوند و پول می دهند و دی وی دی یک سریال موجود در شبکه خانگی را می خرند. جالب این که هردو سریال تقریبا یک دوره تاریخی را روایت می کنند.

البته مجموعه تلویزیونی می توانست به دلیل موضوع خاصی که به سراغ آن رفته است بسیار پر طرفدار باشد که به دلایلی که پیش تر نوشته ام نشد. نمی خواهم در این یادداشت به مقایسه این دو سریال بپردازم بلکه می خواهم بگویم حسن فتحی چگونه توانست هنرمندانه از ضعف های آشکار تلویزیون استفاده کند و سریالی موفق را روانه بازار کند. اگر در تلویزیون موسیقی این قدر با محدودیت و ممنوعیت مواجه نبود. اگر طرح موضوع عشق در تلویزیون این قدر با کج فهمی و کج سلیقگی مواجه نمی شد و مردم می توانستند ارتباط عاطفی سالم و عاشقانه را در قاب تلویزیون به تماشا بنشینند. اگر نام آوردن از مصدق در تلویزیون جرم محسوب نمی شد.

اگر ادبیات معاصر در تلویزیون جزو محرمات به شمار نمی رفت. اگر سیاست صرفا در تلویزیون در انحصار عده خاصی نمی بود. و اگر تلویزیون کمی با خودش و جامعه ایرانی صادق تر بود سریال شهرزاد به چنین توفیقی دست نمی یافت. این حرف ها به معنای انکار هنرمندی حسن فتحی نیست. او کارنامه ای روشن دارد. هم در تلویزیون و هم در سینما.

اما هنرمند در یک فضای تهی که اثر تولید نمی کند. او هوشمندانه به جامعه اش نگاه می کند و به قول یکی از هنرمندان این جامعه است که به هنرمند پیشنهاد و سفارش می دهد. در تلویزیون امکان این که پیشنهادات و سفارشات یک جامعه توسط یک هنرمند به تصویر کشیده شود وجود ندارد پس هنرمند راهی دیگر برای ارتباط با مخاطب برمی گزیند. راهی که نه شرع آن را ممنوع کرده و نه عرف و نه عقل و نه اخلاق.

تنها کج سلیقگان و انحصار طلبانند که نمی خواهند به این خواسته ها تن در دهند و نتیجه اش همین وضعیتی می شود که ملاحظه می فرمایید. مردم پای تماشای سریال تقریبا رایگان تلویزیونی نمی نشینند اما حاضرند چهار هزار تومان هرهفته برای سریال مورد علاقه شان پرداخت کنند. تازه با این که به قانون کپی رایت هیچ اعتنا و عقیده ای هم ندارند از روی سی دی اورژینال کپی هم نمی کنند. برای سازندگان سریال هم دعا می کنند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین