|
|
امروز: چهارشنبه ۰۷ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۴
کد خبر: ۹۶۰۷۴
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۸
به‌طوری که صنعت مالی از سهم 21 درصدی در این بورس برخوردار است و بانک‌ها به تنهایی نیمی از این صنعت را به خود اختصاص داده‌اند.
کارشناسان بازار سهام بر این اعتقادند که بورس 37 صنعتی تهران از معدود بازارهای مالی است که با بهره‌گیری از استاندارد ISIC و با توجه به طبقه‌بندی بر مبنای فعالیت، امکان مقایسه صحیح و منصفانه بازدهی بین صنایع مختلف را از فعالان بازار می‌گیرد. این در حالی است که بیش از 65 درصد بازارهای مالی جهان از جمله بورس نیویورک یعنی بزرگ‌ترین‌ بورس دنیا با ارزش روز 1/ 18 هزار میلیارد دلاری برای گروه‌بندی صنایع خود از استاندارد ICB استفاده می‌کنند. به اعتقاد کارشناسان، 10 بخش اصلی استاندارد ICB از مزایایی همچون اثربخشی و کارآیی، پاسخ به نیاز سرمایه‌گذاران و افزایش شفافیت، ساختار انعطاف‌پذیر، جامعیت، تجزیه و تحلیل پیشرفته بخش‌ها برای انتخاب سهام و... برخوردار است. بر همین اساس کارشناسان پیشنهاد می‌دهند الگوی طبقه‌بندی بورس تغییر کند.

بیش از 65 درصد بازارهای مالی جهان از جمله بورس نیویورک یعنی بزرگ‌ترین‌ بورس دنیا با ارزش روز 1/ 18 هزار میلیارد دلاری برای گروه‌بندی صنایع خود از استاندارد ICB استفاده می‌کنند که به اعتقاد کارشناسان 10 بخش اصلی این استاندارد از مزایایی همچون اثربخشی و کارآیی، پاسخ به نیاز سرمایه‌گذاران و افزایش شفافیت، ساختار انعطاف‌پذیر، جامعیت، تجزیه و تحلیل پیشرفته بخش‌ها برای انتخاب سهام و اندازه‌گیری عملکرد، دستیابی جهانی، دقت و اطمینان و حمایت به واسطه پایگاه داده منحصر به فرد برخوردار است. این در حالی است که کارشناسان بازار سهام بر این اعتقادند که بورس 37 صنعتی تهران از معدود بازارهای مالی است که با بهره‌گیری از استاندارد ISIC و با توجه به طبقه‌بندی بر مبنای فعالیت، امکان مقایسه صحیح و منصفانه بازدهی بین صنایع مختلف را از فعالان بازار می‌گیرد. هرچند این روزها چرخ بازار سهام بر محور چند گروه مطرح و در حال رشد می‌چرخد اما واقعیت این است که بورس تهران به حداقل 37 صنعت فعال تفکیک شده است. سازمان بورس اوراق بهادار در طبقه‌بندی صنایع از استاندارد ISIC یا International Standard Industrial Classification استفاده کرده است. این استاندارد یک سیستم طبقه‌بندی مرجع برای كليه رشته فعاليت‌هاي اقتصادي و از جمله فعاليت‌هاي صنعتي است و ابزاری اساسی برای مطالعه پدیده اقتصادی و ترویج قابلیت مقایسه اطلاعات و ارتقا و توسعه سیستم‌های آماری ملی معتبر است که در سال ۱۹۴۸ تدوین شد و مورد تایید و تصویب کمیسیون اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد قرار گرفت. بر‌اساس استاندارد ISIC متغیرهای تعیین‌کننده‌ طبقه‌بندی شرکت‌ها با اولویت معیارهای متناسب مبلغ فروش (درآمد عملیاتی)، سود خالص (پس از کسر مالیات)، ارزش سرمایه‌گذاری‌های انجام شده، جمع حقوق صاحبان سهام و... انجام می‌شود. این طبقه‌بندی اما به اعتقاد بسیاری از فعالان و کارشناسان بازار مناسب نبوده و مبنای صحیحی ندارد و نیازمند بازنگری جدی است و باید اصلاح شود.

با یک بررسی ساده و نگاهی به بورس‌های بزرگ دنیا نکته‌ای جلب توجه می‌کند. بورس نیویورک بزرگ‌ترین بورس دنیا با ارزش روز 1/ 18 هزار میلیارد دلاری یعنی چند صد برابر بورس تهران از 10 صنعت تشکیل شده است و بورس تهران از 37 صنعت. بررسی‌های «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد، بورس نیویورک شامل 1870 شرکت است، این 1870 شرکت را در 114 زیربخش تقسیم‌بندی کرده است که این زیربخش‌ها خود در 41 بخش و بخش‌ها در 19 بخش اصلی و نهایتا در 10 صنعت طبقه‌بندی شده‌اند.



به‌طوری که صنعت مالی از سهم 21 درصدی در این بورس برخوردار است و بانک‌ها به تنهایی نیمی از این صنعت را به خود اختصاص داده‌اند. در عین حال نکته‌ای که نمی‌توان از بیان آن چشم‌پوشی کرد سهم 10 درصدی صنعت خدمات درمانی در بورس نیویورک است که در بورس ما با وجود تفکیک بالای صنایع نظیری برای آن وجود ندارد. علاوه بر این وجود چشمگیر شرکت‌های خدماتی و زیربخش‌های خدماتی در صنایع موجود در این بورس مطرح جهانی در حالی است که این جنس از شرکت‌ها نیز در بورس کشور ما سهم سنگینی به خود اختصاص نداده‌اند.

نکته قابل توجه در این گونه طبقه‌بندی استفاده از استاندارد ICB یا Industry Classification Benchmark است. استانداردی که بیش از 65 درصد از بازارهای مالی جهان از جمله بورس نیویورک، بورس نزدک، بورس اوراق بهادار لندن، بورس اوراق بهادار تایوان، بورس اوراق بهادار ژوهانسبورگ، بورس ایتالیا، بورس اوراق بهادار سنگاپور، بورس آتن، بورس قبرس و بورس اوراق بهادار کویت برای طبقه‌بندی صنایع بورسی خود از آن استفاده می‌کنند. هدف اصلی ICB دسته‌بندی کل صنایع، بر اساس منبع درآمد آنها است. به ‌عبارت دیگر، ICB این نکته را در نظر می‌گیرد که منبع اصلی درآمد شرکت چیست و بیشترین درآمد از فعالیت در کدام صنعت به‌دست آمده است. این طبقه‌بندی به سرمایه‌گذاران اجازه می‌دهد روند صنایع را بین زیربخش‌های مشخص با یکدیگر مقایسه، بر روندهای کلی نظارت، بر روندهای کوچک بازار تمرکز و همچنین کیفیت و کمیت عملکرد بازار را ارزیابی کنند. این مدل استانداردی است که توسط بورس‌ها، توزیع‌کنندگان اطلاعات، ارائه‌دهندگان شاخص، خریداران و فروشندگان اوراق بهادار در رسانه‌های معتبر جهانی پذیرفته شده است. با دقت بر تقسیم‌بندی استاندارد بین‌المللی مشاهده می‌شود که بورس تهران در تعریف مفهوم صنعت، حداقل با کشورهایی که از این طبقه‌بندی استفاده می‌کنند، در تعارض است. عناوینی که در بورس تهران به‌عنوان صنعت به کار برده می‌شود در کشورهای دیگر به‌عنوان زیربخش (Subsector) شناخته شده و سرچشمه اختلاف در همین استانداردسازی و تعریف است.

به عبارت دیگر در بورس نیویورک یک صنعت تحت عنوان مالی (Financials) وجود دارد که کلیه شرکت‌های فعال در این رشته را دربرمی‌گیرد. این در حالی است که در بورس تهران شرکت‌های مالی در چهار صنعت متفاوت شامل بانک‌ها، بیمه‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مالی و سایر واسطه‌گری‌های مالی طبقه‌بندی شده‌اند که شاید این تقسیم‌بندی جزئی ضرورتی نداشته باشد. به نظر می‌رسد این تقسیم‌بندی در یک دهه گذشته کمابیش ثابت بوده و مورد بازنگری جدی قرار نگرفته است.



مهسا جمشیدی، کارشناس بازار سهام با بیان این مطلب که بهره‌گیری از آمار و اطلاعات در برنامه‌ریزی هنگامی میسر است که داده‌ها در یک نظام منظم و منطقی طبقه بندی شوند، اظهار کرد: بخش مهمی از تفاوت‌های موجود در نتایج طرح‌ها و گزارش‌های آماری در سطح ملی و بین‌المللی ناشی از یکسان نبودن تعاریف و مفاهیم و طبقه‌بندی‌های مورد استفاده در تولید آمار است. این موضوع موجب بروز مشکلات متعددی مانند عدم مقایسه‌پذیری و جمع پذیری آمارها، وقفه در سری‌های زمانی، اتلاف منابع مالی و انسانی و در نهایت کاهش اعتماد عمومی نسبت به آمارهای منتشره می‌شود. این در حالی است که با توجه به رشد روزافزون فناوری و تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی، سازمان‌های مختلف بین‌المللی در موضوعات گوناگون اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی طبقه‌بندی‌های مشخصی را تهیه و استفاده از آنها را به کشورها برای تهیه آمارهای مناسب توصیه می‌کنند.

وی افزود: در مقایسه آمارها و اقلام مالی اهمیت این امر دو چندان است. از آنجا که بازارهای سرمایه کنونی، پیوستگی زیادی با یکدیگر دارند و سرمایه‌گذاران در بازارهای بین‌المللی به دنبال بهترین مکان برای کسب بیشترین منفعت هستند، هماهنگی در تعاریف و طبقه‌بندی‌ها، تطابق و همخوانی بازارهای جهانی و وجود طبقه‌بندی پذیرفته شده از صنایع در میان بازارها امری ضروری است. از این رو سازمان‌های بین‌المللی فعال در بازارهای مالی، طبقه‌بندی‌های مختلفی از صنایع ارائه کرده‌اند که برخی از این طبقه‌بندی‌ها از سوی بورس‌های جهان مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

 

انواع طبقه‌بندی‌ها

جمشیدی تصریح کرد: مدل‌های مختلفی از سوی سازمان‌های بین‌المللی برای طبقه‌بندی شرکت‌ها ارائه شده است که هر کدام رویکرد خاصی را برای طبقه‌بندی در نظر می‌گیرند. در طبقه‌بندی شرکت‌ها به‌طور کلی دو رویکرد اصلی وجود دارد یا طبقه‌بندی بر مبنای فعالیت صورت می‌گیرد یا طبقه‌بندی بر مبنای بازار است.

وی با تاکید بر اینکه اساس مدل طبقه‌بندی بر مبنای فعالیت که در بورس ایران نیز از این نوع طبقه‌بندی استفاده می‌شود، نوع فعالیت اقتصادی است، اضافه کرد: فعالیت یک واحد اقتصادی، نوع تولیدی است که به آن اشتغال دارد. فعالیت یاد شده صفت مشخصه‌ای است که واحد بر طبق آن همراه با سایر واحدها برای تشکیل یک رشته فعالیت گروه بندی می‌شود. هدف از این نوع گروه‌بندی ارائه مجموعه‌ای از رده فعالیت است که هنگام تفکیک آمارها بر حسب این قبیل فعالیت‌ها مورد استفاده واقع شود. بنابراین، هدف طبقه‌بندی استاندارد بین‌المللی فعالیت‌ها این است که مجموعه رده‌های فعالیت را به گونه‌ای ارائه کند که بتوان واحدهای مستقل را طبق نوع فعالیت اقتصادی آنان طبقه‌بندی کرد.

این کارشناس بازار سهام ادامه داد: در طبقه‌بندی بر مبنای بازار که مورد توجه بیشتر بورس‌های پیشرفته دنیا است، بازارها را در سطح جهانی به طبقات مشخص تقسیم می‌کنند و به استفاده‌کنندگان اجازه می‌دهد که بر روند‌های کلی نظارت و بر روندهای کوچک بازار تمرکز و همچنین کیفیت و کمیت عملکرد را ارزیابی کنند. به گفته وی، این الگو یا همان ICB استانداردی است که توسط بورس‌ها، توزیع‌کنندگان اطلاعات، ارائه‌دهندگان شاخص، خریداران و فروشندگان اوراق بهادار، ناظران و رسانه‌های معتبر جهانی پذیرفته شده و امروزه در سطح جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

نگاهی به مزایای مدل ICB

جمشیدی توضیح داد: اثربخشی و کارآیی، پاسخ به نیاز سرمایه‌گذاران و افزایش شفافیت، ساختار انعطاف‌پذیر، استفاده بیش از 65 درصد از کل بازارهای سرمایه از این استاندارد، تجزیه و تحلیل پیشرفته بخش‌ها برای انتخاب سهام و اندازه‌گیری عملکرد، دستیابی جهانی، دقت و اطمینان و حمایت به واسطه پایگاه داده منحصر به فرد از مزایای مدل ICB به شمار می‌رود. وی تاکید کرد: در مدل ICB آزادی عمل زیادی در طبقه‌بندی صنایع وجود دارد به این صورت که علاوه بر اینکه شرکت‌ها بر مبنای درآمدشان طبقه‌بندی می‌شوند، درآمدها و نظر بازار در مورد شرکت نیز معیار با اهمیتی برای تجزیه و تحلیل است که در این مدل در نظر گرفته شده است.

به اعتقاد این کارشناس، بازارهای مالی کنونی از پیوستگی و پیچیدگی زیادی برخوردارند و سرمایه‌گذاران برای ارزیابی بازارهای مختلف نیازمند استقرار ساختارهای مشابه در میان آنها هستند. یکی از این ساختارها هماهنگی طبقه‌بندی شرکت‌ها در بازارهای مختلف سراسر جهان است. موضوعی که در ارزیابی شرکت‌ها و مقایسه صنایع در مناطق مختلف جغرافیایی اهمیت زیادی پیدا می‌کند. وی خاطرنشان کرد: باید توجه داشت امکان مقایسه بین بورس‌های مختلف مزیتی است که به موجب آن سرمایه‌گذاران خارجی تشویق می‌شوند تا بازارهای محلی را بشناسند و همانند سرمایه‌گذاران محلی به بازارهای جهانی نگاه کنند.جمشیدی با تکرار این موضوع که بورس تهران در طبقه‌بندی شرکت‌های خود از طبقه‌بندی استاندارد ISIC استفاده می‌کند، گفت: این طبقه‌بندی به نظر می‌رسد بیشتر برای طبقه‌بندی فعالیت‌های اقتصادی در سطح کلان کاربرد دارد و در میان بورس‌ها مقبولیت چندانی ندارد. با توجه به لزوم ارتقای استانداردها و همگام شدن با بازارهای بین‌المللی، به نظر می‌رسد استفاده از طبقه‌بندی‌های پذیرفته شده از میان بورس‌های جهانی مطلوب‌تر باشد.

مزیت عمده استفاده از استاندارد ICB علاوه بر تطابق با الگوی بین‌المللی، ایجاد قابلیت مقایسه معنادار بین صنایع مختلف است. در حال حاضر برخی صنایع بورس تهران تنها شامل یک شرکت هستند که این مساله موجب شده نوسان قیمت یک سهم باعث تغییر شاخص یک صنعت شود. طبیعتا عملکرد یک صنعت تک شرکتی به هیچ وجه نمی‌تواند با صنعتی که بیش از 30 شرکت مختلف را در خود جای داده، مقایسه شود. به همین دلیل است که وقتی به عملکرد سالانه بورس تهران نگاه می‌کنید بعضا صنایعی با بازدهی‌های غیرمتعارف چند صد درصدی پیدا می‌کنید که دقیقا مربوط به همین صنایع تک شرکتی است. این روند امکان مقایسه صحیح و منصفانه بازدهی بین صنایع مختلف را از فعالان بازار می‌گیرد.

 

نگاهی گذرا به صنایع در بورس تهران

در میان صنایع بورسی، در حالی که صنعت «خودروسازی قطعات» و «محصولات شیمیایی» و پس از آن «سیمان، آهک و گچ» با داشتن بیشترین تعداد شرکت در صدر جدول قرار دارند و سهمی 43 درصدی از ارزش کل بازار را دارند، 9 صنعت در بازار وجود دارد که تنها یک شرکت را زیرمجموعه خود دارند و در مجموع تنها 89/ 0 درصد از ارزش کل بازار را به خود اختصاص داده‌اند. براساس این گزارش، صنعت‌های «زراعت و خدمات وابسته به آن، استخراج سایر معادن، استخراج زغال‌سنگ، ابزار پزشکی و اپتیکی و اندازه‌گیری، دباغی، پرداخت چرم و ساخت انواع پاپوش، استخراج نفت و گاز و خدمات جنبی جز اکتشاف، انتشار، چاپ و تکثیر، ساخت دستگاه‌ها و وسایل ارتباطی» با یک شرکت در بورس حاضر هستند.

در این میان باید به این مساله هم اشاره شود که ضعف در صنایع خاص که تحت تاثیر سایر پارامترهای تولیدی و خدماتی هستند باعث کمرنگ شدن شرکت‌های این صنایع در بازار شده است و آمار فعالیت 9 صنعت تک‌شرکتی می‌تواند زنگ هشداری برای سیاست‌های حمایتی در سطح کلان اقتصادی باشد که چرا نگاه مثبت یا برنامه‌های عملیاتی برای تقویت این‌گونه صنایع وجود ندارد تا با توسعه بیشتر، فرصت حضور در بورس نیز برایشان به وجود‌ آید. به‌طوری که صنعت «استخراج سایر معادن» و «استخراج زغال سنگ» با یک شرکت به‌عنوان کوچک‌ترین صنعت در بورس حضور دارد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین