|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۶
کد خبر: ۹۴۳۱۷
تاریخ انتشار: ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۱
من قبل از انتخابات هم اظهارنظرهایی درباره حرکت اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم کردم و هربار مبحثی را گوشزد مي‌کردم چون از رویه‌ای که دنبال می‌شد بیم داشتم و جريان اصولگرا را كاملا بي برنامه مي‌ديدم.
حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی طی گفتگویی به شدت از سیاست های چندین سال گذشته برخی از اصولگرایان انتقاد کرد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید،استاد برجسته اخلاق گفت: اصلا چه کسی گفته اصولگرایان به نظام نزدیکترند بقیه غیرخودی هستند؟ مگر تملق گفتن نشانه نزديكي به نظام حساب مي‌شود؟برخی اصولگرایان طوری رفتار می‌کنند انگار پیک و رابطه رهبری با اصولگرایان هستند.

گزیده گفتگوی حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی با خبرانلاین در زیر می آید:

من قبل از انتخابات هم اظهارنظرهایی درباره حرکت اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم کردم و هربار مبحثی را گوشزد مي‌کردم چون از رویه‌ای که دنبال می‌شد بیم داشتم و جريان اصولگرا را كاملا بي برنامه مي‌ديدم.

خود من جزئی از اصولگرایان هستم و هیچوقت از دایره اصولگرایی بیرون نیامده و نخواهم آمد لکن اصولگرایی که من دیدم آنطور که باید می‌بود نبود، خیلی جاها تغییر جهت داده شده است. من که خود را در درون این جریان تعریف می‌کنم وظیفه ندارم با هر تغییر جهتی که از سوی برخی در این جریان صورت می‌گیرد همراه شوم و تغییر مسیر ندهم. ما ماشین نیستیم، درک و شعور داریم و خودمان درست را از غلط تشخیص می‌دهیم.

خیلی جاها حرف‌هایی زدند، توهین‌هایی کردند که آنها را از دایره اصولگرایی خارج کرد، خشونت از خود نشان دادند، به بزرگان جسارت کردند، تندروی کردند و ...البته منظورم همه اصولگرایان نیست، آن بخشي از اصولگرايان كه تعريف جديد ارايه كردند و منش و رفتار خاصي از خود بروز دادند، خود را عقل كل ميدانستند و عقلا و با تجربگان و بزرگان اصول گرايي را منزوي كردند اين شكست را به اصولگرايي در تهران تحميل كردند.


نه اینگونه هم نبود، ما در ایام انتخابات همه‌اش درگیر بودیم، جریان اصلی اصولگرا که من یکی از آنها بودم با امتزاج و قاطی شدن با پایداری‌ها مخالف بود. خود من دوبار در جلسه اصولگرایان شرکت کردم و دیدم که پایداری‌ها بیشتر از ما هستند، چون نمی‌توانستم با روش و رویه آنها کنار بیایم دیگر به جلسات نرفتم.

متاسفانه يك استدلالي داشتند با اين عنوان كه این افراد انشقاق ايجاد مي‌كنند يا طغيان مي‌كنند پس باید براي وحدت تحمل كرد و...

آنچه من می‌دانم و می‌دیدم این بود که این روش برخی اصولگرایان غلط بود و مشخص بود این انتخابات نتیجه‌ خوبی برای اصولگرایان ندارد. اگر درست ببینید افرادي در اصولگرايان هستند  که تلاش دارند خود را خیلی وابسته و نزدیک به رهبری معرفی ‌کنند ولی با رفتاری که از خود نشان می‌دهند برای کشور و نظام خطرناک هستند.طوري رفتار مي‌كنند كه انگار اين افراد پيك و رابطه رهبري با اصولگرايان هستند.

خاطرم هست در دور اول انتخابات مجلس هفتم خیلی‌ها معتقد بودند که افرادی که وارد لیست اصولگرایان می‌شوند باید صداقت داشته باشند و از رهبري بسيار هزينه مي‌كردند، در جلساتی که با آقایان داشتیم دائما مطرح می‌شد و حتي شعار صداقت و درستي مي‌دادند اما این اواخر در آستانه انتخابات مجلس دهم سخنانی گفته می‌شد که ضد صداقت بود، کم هم گفته نمی‌شد.

اینکه عده‌ای دائما پرخاشگری کنند، تجمع برگزار کنند، انحصارطلب باشند و دائما تکرار کنند که ما مسلمان هستیم و بقیه نیستند اینها رفتارهای غلطی است که در نهایت باعث شکست شان در انتخابات هم شد. نه اینکه قصد جدایی داشته باشم ولی سعی کردم که از این تصمیمات کنار بکشم تا آنجایی هم که می شد با ارشاد کردن و هشدار دادن نسبت به این رویه تندروی از جریان اصولگرا حمایت کنم.

حتی در زمان چاپ پوسترهای تبلیغاتی،  ببينيد چه سياستي را پيش گرفتند البته در مورد مجلس هفتم هم چنين كردند برويد ببينيد در مورد تبليغات انتخابات قرار بود چگونه باشد در چاپ پوستر تبليغاتي با نظر چه كساني اقاي حداد به عنوان سرليست انتخاب شد؟  چرا اقای ابوترابی فرد که اتفاقا براساس حروف الفبا هم ایشان باید اولین نفر قرار می‌گرفتند و باید برجسته تر از دیگران باشند،سر ليست نشد؟ بهرحال این سیداصولگرا سالهای زیادی است که صداقت شان را در مجلس اثبات کردند و نشان دادند که متکی به کسی نیستند شخصا چهارسال با ایشان در مجلس بودم و بخوبی با رفتار ایشان در مجلس آشنا هستم. این يک حركت سياسي بود.

من این دیدگاه که عده‌ای خود را خودی تر و دیگران را غیرخودی با نظام تعریف کنند را قبول ندارم، من می‌گویم نزدیکترین افراد به نظام خادمین مردم هستند نه سخنگویان . همیشه هم می‌گفتم که باید به عمل مردم را جذب کنیم نه زبان. آقایان اصولگرایان خودشان را بچه واقعی مادر می‌دانند و بقیه را بچه ناتنی. اصلا چه کسی گفته اصولگرایان به نظام نزدیکترند و بقیه غیرخودی هستند؟ مگر تملق گفتن نشانه نزديكي به نظام حساب مي‌شود؟

متاسفانه گاهی شاهد هستیم که احساسات بر عقل غلبه می‌کند، برخی تعریف‌ها از یک فرد حتی مقام رهبری نه تنها جایگاه ایشان را تثبیت نمی‌کند بلکه به زیان ایشان است. امیرالمومنین به کسی که در مدح ایشان حرف گفته بود فرمودند به من توهین و دشنام نده، آن فرد گفت یا علی فدایت شوم من شما را دوست دارم، امیرالمومنین فرمودند وقتی تو در نزد دشمنان من که می‌دانی مخالف من هستند از من تمجید می‌کنی آنها را برای توهین کردن به من تحریک می‌کنی این یعنی همان لعن کردن من.(قريب به اين مضامين)

بگذارید واضح تر صحبت کنم، اصولگرایان این اواخر شیوه‌ای در پیش گرفته بودند که غلط بود، اینکه خودشان را به رهبری و دین و فرهنگ خیلی نزدیک می‌دیدند و طرفداران اصلاح طلبي را خیلی دور. در صورتیکه اینگونه نیست، اتفاقا مردم ما عاقل و فهمیده هستد. این یک واقعیت در عالم سیاست است که زمانی باید پوست اندازی صورت گیرد، یعنی نوگرایی در یک جریان رخ دهد اما این پوست اندازی نیاز به زمان و شناخت دارد.

من معتقدم همه بايد به چهار اصل اعتقاد داشته باشند لكن در اجرا و نحوه ممكن است نظرات و شيوه ها متفاوت باشد. اول حفظ نظام، دوم حفظ دستاوردهای انقلاب، سوم جايگاه(ولي فقیه) رهبري و مرجعيت و چهارم حفظ حريم‌ها و حرمتها. وقتي كسي اين ٤ اصل را قبول دارد داخل نظام است.

یکی از کارهایی که بعضي اقايان می‌کردند و هنوز هم ادامه دارد و من واقعا از این بابت متاسف هستم این است که خودشان را فدایی محض رهبری معرفی میکنند .و ديگران را مخالف معاند . این یک خطر بزرگ است.

در کنار مباحثی که عنوان کردم باز هم تاکید می‌کنم که حفظ جایگاه رهبری و مرجعيت خیلی مهم است. در این زمان هیچ فردی بهتر از آیت الله خامنه ای برای رهبری نداریم، ایشان بهترین کسی هستند که می‌توانند کشور و نظام و دستاوردهاي انقلاب و آبروی مردم را حفظ کنند. نکته مهم این است که باید بدانیم رهبری متعلق به همه و  فراجناحی بايد باشد همچنان که الان هم هستند. شما دیده اید که فقط اقشار خاصی برای دیدار با ایشان دعوت شوند؟ آیا به عنوان شهروند بین اصولگرا و اصلاح طلب  فرقي هست؟ ايا افرادی که وارد بیت ایشان می شوند   همه از يك جریان هستند ؟این یعنی رهبری خودشان فراجناجی هستند و جریانات سیاسی هم باید این نگاه را داشته باشند.

متاسفانه عده‌ای برای اینکه می‌خواهند خودشان را مدافع رهبری نشان دهند به شیوه مخالف‌سازی برای رهبر روی آوردند. دائم خود را موافق و این و آن را مخالف جلوه می‌دهند. در همین لیست اصولگرایان می‌گفتند فلانی مخالف اصولگرایی و نظام است در حالیکه این فرد هم آدم خوبی بود هم در چهار چوب اصولگرايي عمل می‌کرد ولی می‌گفتند مخالف است  اينقدر فشار اوردند و سم پاشي كردند تا دوتا جا خالی شود و آدمهای خودشان را در لیست بگذارند. همین اتفاق هم افتاد.

بحث من این است که دشمن ساختن برای رهبر برای اینکه خود را دوست رهبری نشان دهیم کاری اشتباه است. نظام از دوستان نادان بیشتر ضربه می‌خورد و خواهد خورد تا ضدانقلاب‌ها. آدمهایی که دوستي می‌کنند ولی دوستی‌شان دوستی خاله خرسه است. کارهایی می‌کنند که فکر می‌کنند خدمت است ولی ظلم به نظام و رهبری است.

هم رهبر معظم انقلاب و هم دلسوزان کشور برای ما عزیز و محترم اند. اخطار می‌کنم هرکس که مدعی است خودش ولایی و سرباز ولایت است و دیگران نیستند یا جفاکار است یا خودش را نمی‌شناسد یا به فکر ضربه زدن به رهبری است. معنا ندارد افراد را با انگ زدن کنار بزنیم آنهم کسانی که نشان دادند چه خدماتی به نظام و رهبری کردند.

نه من هنوز هم احساس خطر می‌کنم.  اصولگرايي بزرگتر محبوب و جامع ندارد، اصولگرايي دچار يک اختلاف پيچيده شده كساني كه به عنوان بزرگتر يا ليدر جريان اصولگرايي هستند در خود اين جريان اثر گذاري ندارند عده اي نميگذارند وحدت به سر انجام برسد  قدرت انسجام در اصولگرایی از بین رفته است، اختلافات جدی  وجود دارد، عقلا باید به فکر بیفتند و عنان را به دست بگیرند و اجازه ندهند فضا دست تندروها باشد.

اين اصولگرايي به زودي دچار انشقاق خواهد شد و يك گروه سومي متولد ميشود كه من اعلام ميكنم هم اصلاح طلب هم اصول گراي باقي مانده را دچار بحران مي‌كند، كشور را دچار بحران مي‌كند دقيقا مثل گروه سومي كه در اصلاح طلبها به وجود امد و اصلاح طلبها را دچار بحران و بدنامي كرد.

متاسفانه عقلاي اصلاح طلب خودشان را جدا نكردند و به آتش انها سوختند مجلس ششم و تمام جريان اصلاحات و خدمات خوبي كه در ان دوران شد را تحت‌الشعاع قرار داد. من يادم هست وقتي با اقاي كروبي رييس وقت مجلس صحبت ميكردم بسيار از عملكرد اين افراد ناراضي بود اما تدبير درستي نكردند.

امروز اصولگرايي هم به اين آفت دچار خواهد شد با اين فرق كه این آفت قدرت بيشتري دارد و شايد حاكميت را هم دچرا بحران كند لذا بايد از تجربه تلخ تندروي اصلاحات درسي گرفته شود.

مردم در نگاه به مجلس خبرگان چند تعريف در ذهنشان است در اين ميان مردم با راي به اين ليست تعريف مورد نظر خود و خواست خود از خبرگان را اعلام كردند يعني اينكه مردم تهران با نگاه به بعد نظارتی مجلس خبرگان راي دادند .افراد اين ليست از ارادت مندان به انقلاب و نظام و شخص رهبر انقلاب هستند از اول ليست تا اخر ليست را ببينيد آیت الله هاشمي كه كم نظير ترين و بهترين مشاور براي امام و شخص رهبر انقلاب و عاشق رهبري هستند. حضرات آيات امامي كاشاني، موحدي كرماني و تا اخر ليست. اينها افرادي هستند كه مقابل رهبري بايستند؟ يا اينكه بخواهند با رهبري تقابل كنند؟ از طرفي همین افراد در مجلس خبرگان نگاه نظارتي دارند. به نظرم اين به مردم ارامش ميدهد كه منتخبين انها  دقت نظر و توجه به همه اركان و افراد زير مجموعه رهبري  دارند. در بحث اجتهاد هم که پیش آمد و برخی چهره ها ردصلاحیت شدند دیدگاه مردم را تحت تاثیر قرار داد. انشاالله خدا مدد کند و این دیدگاه شورای نگهبان درباره رد و تایید صلاحیت ها اصلاح شود.

{یعنی مشخصا ردصلاحیت سیدحسن در رای دادن مردم تاثیر داشت؟} نمی شود گفت فقط همین یک ردصلاحیت تاثیر داشت ولی این بحث اجتهاد که پیش آمد مردم مصمم تر شدند كه انتخابشان طوري رقم بخورد كه حرفشان را هم زده باشند

یکی از امتیازات آقای هاشمی این است که در شناختن مردم قوی و باهوش است. سیاست جامعه را می‌بیند. نياز انقلاب و كشور را هم مي سنجد،  وقتی هم به او توهین شد سکوت کرد. این یعنی آن جو را خوب می‌فهمد، جوشناسی سیاسی خیلی مهم است.

فكر نميكنم خود آقای هاشمی تلاشي كند که رییس خبرگان شود. یک چیزی که در انقلابيون اصيل خیلی پررنگ است این است که خیلی روی نظام و رهبری تاکید دارند. مهم نیست به او توهین شود، هرجا لازم باشد برای نظام تلاش می کند. انقلابيون اصيل و شخص هاشمي برای نظام و رهبری جانش را هم میدهد و کوتاه نمی‌آید. خیلی هم برنامه ریختند که حذفش کنند یا دلسردش کنند ولی دلسرد نشد، این نشان می دهد که خیلی مقاوم هستند. دست از حمایت رهبری و نظام برنمی‌دارند. وقتی امري از رهبري باشد قطعا اجرا ميكند و انجام ميدهد در بحث خبرگان هم وظيفه مقدم بر همه چيز خواهد بود

آقای هاشمی خيلي وقت هست كه حرفی از شورای رهبری نمیزند، ایشان معمولا از تاریخ نقل می‌کند. نقل تاریخ غیر از نگاه امروز است. نه اقای هاشمی و نه کسی دیگر در حال حاضر قائل به شورای رهبری نیست.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین