|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۷
کد خبر: ۹۴۰۲۳
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۷
بخش دارالفنون جشنواره جهانی فیلم فجر در اولین کارگاه خود میزبان مجید مجیدی کارگردان سرشناس ایرانی بود. مجیدی صبح امروز در سالن مملو از جمعیت از تجربه ها و خاطرات فیلمسازی اش صحبت کرد.
مجید مجیدی کارگردان مطرح سینما در نخستین روز جشنواره جهانی فیلم فجر تجربیاتش را با هنرجویان «دارالفنون» در میان گذاشت.

بخش دارالفنون جشنواره جهانی فیلم فجر در اولین کارگاه خود میزبان مجید مجیدی کارگردان سرشناس ایرانی بود. مجیدی صبح امروز در سالن مملو از جمعیت از تجربه ها و خاطرات فیلمسازی اش صحبت کرد.

مازیار میری مدیر بخش دارالفنون در ابتدای جلسه با خوشامدگویی به مهمانان ابراز خوشحالی کرد که فرصتی فراهم شده تا افراد از فرهنگ های مختلف در کنار همدیگر جمع شوند و از تجربیات اساتید داخلی و خارجی استفاده کنند.

او از حاضرین خواست تا ضمن لذت بردن از جشنواره از لحظه به لحظه این رویداد استفاده کنند. او با عنوان اینکه اعلام شده اگر کسی در این مدت کار خلاقانه ای با دوربین و یا موبایل بسازد جایزه ای دریافت خواهد کرد گفت: «امیدوارم این بحث جایزه را در حاشیه قرار دهید و از اساتید بیشترین استفاده را بکنید.»

او از جوانان ایرانی خواست تا نهایت مهمان نوازی را در ارتباط با مهمان جشنواره داشته باشند تا بعد از این جشنواره آنها ضمن اینکه سفیر سینمای می شوند سفیر فرهنگ خوب ایرانی هم به کشورهایشان باشند. در ادامه او مجیدی را کارگردانی خواند که ناخوداگاه نامش با فیلم بزرگ پیامبر (ص) گره خورده است و این افتخاری برای همه ما ایرانی‌هاست.

در ادامه دبیر جشنواره رضا میرکریمی هم روی سن آمد و ضمن خوشامد گویی به مهمانان از یکی از آرزوهای به ثمر نشسته خود گفت: «از لحظه ای که بخش دارالفنون به جشنواره اضافه شد، آرزو داشتم تا این لحظه را ببینم.این بخش مهم ترین بخش جشنواره است و شما برای من مهم ترین مهمانان هستید. مهمانانی که در آینده با فیلم هایتان در جشنواره حاضر خواهید شد.»

این نشست با پخش تصاویری از پشت صحنه های کمتر دیده شده فیلم محمد رسول الله (ص) و صحبت‌های مجید مجیدی ادامه پیدا کرد. این کارگردان ایرانی بخش دارالفنون را تجربه بسیاری خوبی دانست که با اهتمام دبیر جشنواره و مازیار میری تدارک دیده شده و ابراز امیدواری کرد جشنواره محلی برای انتقال تجربیات به جوان‌ترها باشد.

مجیدی صحبت هایش را با تجربیات شخصی خودش از ساخت فیلم های اولش آغاز کرد و گفت: «شما صحنه هایی از آخرین فیلم من را بر پرده دیدید که 7 سال پروژه تحقیق نگارش و ساخت آن طول کشید و تجربه بزرگی نه تنها برای من که برای سینمای ایران بود چون آدم های صاحب نام بسیاری از جاهای مختلف جمع شده بودند تا این پروژه شکل بگیرد اما من می‌خواهم از سی سال کار برای شما بگویم.شمایی که شاید امروز من را ببیند و بودجه ای که برای کارهای من گذاشته شده و مثل برخی افراد من را از لحاظ مختلف سیاسی و عقیدتی قضاوت کنید.»

کارگردان بچه های آسمان گفت: «اولین فیلم بلند من بدوک در سال 1991 در منطقه سیستان و بلوچستان ساخته شد و من تا قبل از آن تجربه دو سه فیلم کوتاه مستند را داشتم.زمانی که به تهیه کننده کارم درباره این فیلم گفتم اصلا برایش قصه جذاب نبود و پیشنهاد داد من دنبال ساخت مستند را بگیرم اما من دیگر فکر نمی کردم می توانم با مستند حرفهایم را بزنم و می خواستم حرف خودم را در قالب فیلم داستانی بگویم.»

او ادامه داد: «به هر حال آنها به من اعتماد نمی کرد و بعد از مدتی بحث و گفت و گو تنها راضی شدند اگر این فیلم با نصف هزینه روز فیلم ها ساخته می شود من را همراهی کنند.من هم پذیرفتم و اگر فیلمی آن روزها با 3 هزار دلار ساخته می شد ما با 1500 دلار شروع کردیم و دوستانمان رابرای ساخت دور هم جمع کردیم و به منطقه سیستان و بلوچستان رفتیم.»

این کارگردان افزود: «ما در فیلم احتباج به مغازه ای داشتیم که در آن پارچه و سیگار بفروشند اما امکان تهیه حتی پارچه و سیگارها را هم نداشتیم و دست آخر به این جا رسیدیم که به صورت امانی سیگارها و پارچه ها را از مرکزی که کالاها –قاچاق- را می گرفتند بگیریم و کار را شروع کردیم اما شرایط آب و هوایی به قدری سخت بود که نتوانستیم که طبق برنامه پیش برویم و مشکلات مالی هم پروژه را متوقف کرد.تا جایی که یک روز تهیه کننده آمد و گفت : مجید دیگه حتی یک قرون هم نداریم.»

مجیدی گفت: «هر چقدر فکر کردیم به هیچ نتیجه ای نرسیدیم تا اینکه من دیدم تنها چیزی که داریم جعبه سیگارهاست و به تهیه کننده که گفتم برق از سرش پرید که من امضا و تعهد دادم اما آخر سر مجبور شدیم این کار را بکنیم و حتی برای اینکه پول بیشتری دستمان بیاید به جای کارتنی و باکس باکس فروختن،بسته ای سیگارها را با بقیه بچه ها فروختیم و بقیه فیلم را ساختیم.اما بازهم به بن بست خوردیم و پروژه برای دو ماه برای اینکه ببینیم چه کار می توانیم بکنیم تعطیل شد و من از ترس اینکه بازیگرهای فیلم را از دست ندهم سه پسر افغان و پاکستانی را با خودم به تهران آوردم و مثل گربه ها آن ها را از این خانه به خانه می کردم تا بالاخره شرایطی شد و فیلم را تمام کردیم. فیلمی که در جشنوراه فجر چند جایزه هم گرفت و حتی در انتخاب کارگردان های کن هم بود و خستگی را از تن ما بیرون آورد.»

بعد از بدوک سه سال نتوانستم فیلم بسازم

وی ادامه داد: «بعد از بدوک سه سال نتوانستم فیلم بسازم. بارها تصمیم گرفتم مسیر کارم را تغییر بدهم اما در همین مدت دو فیلمنامه نوشتم، پدر و بچه‌های آسمان و تصمیم گرفتم همین راه را با همه سختی ها ادامه بدهم. اما فیلمنامه‌ها را به هر کجا ارایه می دادم قبول نمی کردند و می گفتند اصلا قابل تبدیل به فیلم نیستند ولی من سماجت کردم و حتی از حوزه اندیشه و هنر اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که در آنجا کار می‌کردم بیرون آمدم. اما هر دو فیلم ساخته شدند و جوایز داخلی و خارجی بسیاری را هم گرفتند. بچه های آسمان تا نامزدی اسکار هم رفت.»

او با بیان اینکه اگر به اندیشه تان باور دارید و به راهتان، باید پافشاری کنید و به خدا و به نیرویی بزرگتر اتصال پیدا کنید تا عرصه برایتان باز شود گفت: «بعد از دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن بچه های آسمان و پدر راه برای من هموار شد ،اعتماد کاری و حرفه ای بیشتر شد و باعث شد تا راحت تر بتوانم رنگ خدا، باران، بید مجنون، آواز گنجشک ها و پیامبر (ص) را بسازم.»

مجیدی با عنوان اینکه هدفش از روایت قصه این سختی‌ها این است که به جوانان بگوید اولین عامل موفقیت، استقامت و تلاش و باور داشتن به راه است و دومین عامل نگاه و بینش داشتن به کاری است که می خواهند انجام بدهند، گفت: «البته که باور دارم باید به خدا و نیروی برتری که در جهان وجود دارد توکل کرد و این نه شعار که از تجربه این سالیان من می آید و با اینکه خیلی ها خواسته اند به خاطر ساخت پروژه بزرگ پیامبر (ص) من را به انواع مختلف قضاوت کنند اما من این راه را آمده ام و این طور نبوده که آسمان باز شود و پول راحت به دست من برسد.»

مجیدی ساخت فیلم را چیزی مثل مبارزه کردن دانست و ادامه داد: «اگر تسلیم شوید نگاه شما هم تسلیم می‌شود و آنچه می‌سازید متفاوت از آنچه می خواستید می‌شود.مهم هم نیست تسلیم چه چیزی می شوید،تسلیم شرایط یا قضاوت آدم ها و یا فستیوال‌هایی که در عین اینکه اعتبار می بخشند می توانند نگاه شما را هم تغییر بدهند اما این شما هستید که باید ثابت قدم باشید.»

دیدن زندگی و دقت کردن در آن مهمترین عامل در به بلوغ رسیدن نگاه است

وی ساخت فیلم را نوعی مبارزه توصیف کرد و گفت: «اگر روزی رییس دانشکده‌ای بشوم تنها دو سال درس نظری برای دانشجویان برنامه ریزی می کنم و از آنها می‌خواهم دو سال بروند و زندگی را تماشا کنند. معتقدم دیدن زندگی و دقت کردن در آن مهمترین عامل در به بلوغ رسیدن نگاه است.»

مجیدی در بخش پرسش و پاسخ که پایان‌ بخش نشست بود، ‌درباره انتخاب نابازیگران برای بازی در آثارش گفت: «به نظر من این بخش مهمترین بخش کار ما است و اگر درست انتخاب کنیم، 50 درصد راه را رفته ایم. من برای انتخاب بازیگران زمان بسیار زیادی می‌گذارم. برای فیلم سینمایی «بچه های آسمان» 5-6 ماه را صرف انتخاب بازیگران کردیم که نتیجه مثبتی در پی داشت.»

او با بیان اینکه فیلمنامه را در اختیار نابازیگر قرار نمی دهد، گفت: «با تمام احترامی که برای جایگاه بازیگری قایل هستم اما تا جایی که بتوانم تلاش می کنم، فیلمنامه را در اختیار بازیگران قرار ندهم، ‌در روند ساخت فیلم هم چون می خواهم با حس فیلمنامه جلو برویم پلان ها را به همان ترتیب فیلمنامه تا جایی که می شود می گیرم تا در مونتاژ شاهد افت و خیز حس بازیگر نباشم.»

او در پاسخ به سوالی درباره تفاوت بازی کسانی که تجربه بازی در تئاتر را دارند با کسانی که این تجربه را ندارند، گفت: «من همیشه این توصیه را به کسانی که می‌خواهند بازیگر شوند داشته‌ام که حتما بازی در تئاتر را تجربه کنند اما این را هم در نظر داشته باشند که در سینما نمی توان مثل تئاتر درشت و اغراق شده بازی کرد و به قول معروف بازی در سینما باید زیرپوستی باشد.»

کارگردان «محمد رسول الله (ص)» با بیان سختی کار سینماگران قدیمی در عصر آنالوگ، در زمینه کارگردانی در دوره جدید که با عصر تکنولوژی و دیجیتال عجین شده هشدار داد و افزود: «کار کردن با امکانات دیجیتال همان قدر که کار را راحت تر کرده، خطرناک هم کرده است و متاسفانه امروز می بینیم که بسیاری از سینماگران جوان از این امکان به نحوه نامطلوب استفاده می‌کنند. آنها حتی گاهی آنقدر تنبل شده اند که می خواهند با فتوشاپ کار خود را جلو ببرند. حتی دیده ام اگر می‌خواهند، کوهی در صحنه داشته باشند آن را می‌سازند، گاهی زحمت بیرون کشیدن لامپی را از تصویر به این بهانه که بعدا پاکش می کنیم به خود نمی دهند! در حالی‌که من هنوز هم تا آن‌جا که مقدور باشد تمام تمرین ها و برنامه ریزی ها را قبل از شروع فیلمبرداری انجام می‌دهم و اجازه نمی دهم این عرصه ذهنم را تنبل کند.»

او در پایان خطاب به هنرجویان گفت:‌ «از زمین خوردن نترسید و برای رسیدن به آنچه می خواهید تلاش کنید. نگذارید دنیای دیجیتال ذهنتان را تنبل کند و بدانید لوکیشن یک سینماگر به اندازه کل کره زمین است نه فاصله محل زندگی و کارش!»

در پایان این نشست با حضور مازیار میری مدیر بخش دارالفنون جشنواره جهانی فجر و یکی از مهمانان (از کشور ترکیه) لوح یادبود «دارالفنون» به مجید مجیدی اهدا شد.

منبع: آنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین