کد خبر: ۹۲۲۵
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۸
دكتر گلزاري بیان کرد آمار طلاق در تهران 35 تا 40 درصد افزايش پيدا كرده است. او همچنين مي‌گويد 50 درصد طلاق‌ها در پنج سال اول ازدواج به وقوع مي‌پيوندد و 15 تا 20 درصد طلاق‌ها در سال اول ازدواج رخ مي‌دهد كه اين يك هشدار براي زوج‌هاي جوان است.
همچنين با بيان اينكه در شرايط كنوني خانواده كاركردهاي خود را از دست داده به‌گونه‌اي كه بسياري از جوانان حاضر به ازدواج نمي‌شوند درباره راهكار خود براي پيشگيري از وقوع طلاق در بين زوج‌هاي جوان مي‌گويد: بايد مشاوره قبل از ازدواج در كشور رواج يابد و در اين مورد وظيفه روانشناسان است كه به تصحيح ديدگاه‌هاي غلط مردم در مورد ازدواج بپردازند و با سنت‌ها و باورهاي غلط در اين زمينه مقابله كنند.

طلاق زياد در تهران امري غيرعادي نيست


طلاق مدت‌هاست ذهن بسياري را به خود مشغول كرده است. از زماني كه آژير طلاق در كشور به صدا درآمد بسياري به اظهارنظر پرداختند و راهكارهاي خود را براي كاهش واقعه طلاق در بين زوج‌هاي جوان بيان كردند. دكتر اميرهوشنگ مهريار با اشاره به نقش مستقيم ازدواج در طلاق به تهران امروز مي‌گويد: طلاق‌هايي كه اتفاق مي‌افتد به معناي آن است كه ازدواج هم كمتر خواهد شد و نشان از يك تصميم اشتباه است.

 او در ادامه با بيان اينكه اگر به موقع از تشكيل يك زندگي برپايه اشتباه جلوگيري شود به طلاق منجر نخواهد شد مي‌گويد: همچنين طلاق‌ها باعث مي‌شود كه جوانان از ازدواج هراس داشته باشند. جواناني كه ازدواج كرده و طلاق گرفته‌اند به سختي راضي به ازدواج مجدد مي‌شوند و در ارتباط‌هاي خود نيز اين را به ديگر دوستان خود كه تا به حال ازدواج نكرده‌اند انتقال مي‌دهند.

وي با تاكيد بر مراجعه زوجين به مشاوره‌هاي قبل از ازدواج مي‌افزايد: مشاوره‌هاي قبل از ازدواج اجباري نيست و در دسترس همگان هم قرار ندارد كه همه بتوانند به آن مراجعه كنند. ضمن آنكه در بهترين شرايط كه مردم قبل از ازدواج به مشاوره مراجعه بكنند، عوامل مهم ديگري در طلاق وجود دارد كه با مشاوره قبل از ازدواج برطرف نخواهد شد. اين همان مسائلي است كه عموما پيش‌بيني نشده و بعد از ازدواج به وجود مي‌آيد.

 در خيلي از موارد افراد قبل از ازدواج اطلاعات مربوط به زندگي خود را از يكديگر مخفي مي‌كنند. مشاور قبل از ازدواج هم دسترسي به اين اطلاعات مانند داشتن سابقه بد، وابستگي بيش از حد به خانواده، اعتياد و... ندارد. بعد از ازدواج بسياري از اين مسائل كه پنهان شده بود نشان داده مي‌شود و سرمنشأ اختلافات مي‌شود. صرف مشاوره قبل از ازدواج فقط مي‌تواند به كمتر شدن طلاق كمك كند و نمي‌تواند آن را از بين ببرد.

اين روانشناس حوزه خانواده در ادامه به آمار افزايش 40درصدي طلاق در تهران اشاره كرده و مي‌گويد: تهران مدرن‌ترين شهر ايران است.

 مسائل و مشكلات خاص خودش را دارد. در شهرهاي كوچك‌تر خانواده و افراد شناخت بيشتري از يكديگر دارند و انتظارات نسبتا پايين است. پس طبيعي است كه در شهري مانند تهران كه 10ميليون جمعيت دارد و مدرن‌تر از ديگر شهرهاست طلاق زياد امري غيرعادي نيست. در حال حاضر شهرهاي ديگري مانند مشهد، اصفهان، شيراز و... به‌لحاظ ساختاري به تهران نزديك شده و نرخ طلاق آنها نيز به تهران نزديك خواهد شد.

 طلاق يكي از هزينه‌هايي است كه براي توسعه اقتصادي و اجتماعي پرداخته مي‌شود و نمي‌توان از آن به كلي جلوگيري كرد. شايد با كوشش‌هاي بسيار بتوان نرخ آن را كاهش داد. به‌گفته دكتر مهريار نوع‌گرايي و تغييرات متعدد در زندگي مانند تمناها، ديدگاه‌ها، ارزش‌ها و... باعث مي‌شود كه افراد به قراردادي كه براي زندگي مشترك با يكديگر مي‌بندند، پايبندي كاملي نداشته باشند و نتوانند به زندگي مشترك ادامه دهند.

با افزايش تورم ازدواج كاهش پيدا مي‌كند


دكتر مصطفي اقليما نيز با اشاره به متفاوت بودن علت طلاق در ايران و ديگر كشورها با توجه به فرهنگ اصيل ايراني به تهران امروز مي‌گويد: نمي‌توان ايران را با ديگر كشورها مقايسه كرد زيرا در كشورهاي اروپايي و آمريكايي طلاق مسئله نيست در صورتي كه در ايران طلاق يك فاجعه است. در ايران وقتي يك زن از شوهرش جدا مي‌شود تمام زندگي خود را از دست مي‌دهد زيرا جامعه، خانواده، دوستان و آشنايان نگاه ديگري به او خواهند داشت و مشكلات زيادي برايش به وجود خواهد آمد. در صورتي كه در خارج از ايران يك زن و شوهر به‌راحتي از يكديگر جدا مي‌شوند و مشكلي در آن نخواهد بود.

اكثر مردهاي ايراني وقتي زن خود را طلاق مي‌دهند حاضر نيستند كه با يك زن ازدواج كنند، بلكه به‌دنبال ازدواج با دختر هستند و زن‌هايي كه طلاق مي‌گيرند نمي‌توانند با پسر ازدواج كنند. بنابراين از نظر اخلاقي و شرعي ايران قابل مقايسه با كشورهاي ديگر نيست. وي با اشاره به رفاه نسبي كه در ايران وجود ندارد مي‌گويد: اكثر ازدواج‌هاي اخير به دليل خاصي صورت مي‌گيرد نه به دليل زندگي در كنار هم. مثلا ازدواج‌هاي اين روزها به دليل آن است كه برخي از جوان‌ها از خانه پدر و مشكلاتش آن فرار كنند، يا اينكه از وضعيت بد مالي نجات پيدا كنند و....

به‌گفته اين مددكار اجتماعي، آمار طلاق در ايران بخصوص در شهرهاي بزرگ به اين دليل افزايش پيدا كرد كه مانند شهرهاي كوچك سازشي وجود ندارد. در شهرهاي كوچك به دليل آنكه همه شناخت كافي از يكديگر دارند و طلاق باعث رفتن آبروي يك زن يا مرد مي‌شود، طلاق كمتر رخ مي‌دهد.

 ولي مهم‌ترين دليل طلاق تورم و گراني است. در سال‌هاي اخير حقوق يك كارمند 20 درصد افزايش پيدا كرده در حالي كه ميزان تورم در مايحتاج ضروري زندگي صددرصد بوده است و طوري شده كه مردم 80 درصد فقيرتر از سال قبل شدند. مشكل مسكن و افزايش بيكاري نيز مزيد بر علت شده است. سال به سال ميزان تورم افزايش و ازدواج كاهش پيدا مي‌كند.

اين آسيب‌شناس در ادامه مي‌افزايد: در سال قبل 40 درصد طلاق‌ها زير 24 سال و 70 درصد كل طلاق‌ها زير 27 سال بوده‌اند. زيرا دولت به جاي آنكه اشتغالزايي كند، وامي به نام وام ازدواج به زوجين داد كه در هيچ كشوري (فقيرترين و غني‌ترين كشور) چنين وامي وجود ندارد. دولت موظف به توليد كار است.

 كسي كه كار داشته باشد شخصيت اجتماعي پيدا كرده و با رفاه نسبي كه دارد مي‌تواند تشكيل زندگي دهد. در روز ازدواج يكي از مسئولين به جاي آنكه به‌دنبال بررسي و حل مشكلات ازدواج باشد، پيشنهاد داد كه دادگاه‌ها يك هفته طلاق را عقب بيندازند.

به‌گفته دكتر مصطفي اقليما كليه دستگاه‌هاي مربوطه در برطرف كردن مشكلات ازدواج وظيفه خاصي دارند و نظارت بر آن مهم‌تر است. اگر كسي مشكلي را حل نكرده بايد مورد بازخواست قرار گيرد زيرا مشكل دوبرابر شده و به مملكت آسيب خواهد رسيد. رهبر معظم انقلاب اسلامي 30 سال رهنمون‌هاي بسياري را براي مسئولان داشتند و اگر مسئولان به بخشي از آنها عمل مي‌كردند، بسياري از مشكلات جامعه از جمله طلاق حل مي‌شد.

 رهبر معظم انقلاب اسلامي فرمودند بايد شايسته‌سالاري را مدنظر داشته باشيم و هميشه به وزرا و رئيس‌جمهورها اين رهنمون را داشته‌اند. اگر مسئولان از مديران و برنامه ريزان شايسته در جايگاه خود استفاده مي‌كردند شايد 90 درصد آسيب‌هاي امروز را در جامعه نداشتيم. اين بدان معنا نيست كه افرادي كه در سطح مديريت يا برنامه‌ريزي بودند افراد خوبي نبودند بلكه براي آن پست و جايگاه ساخته نشده بودند.

وي درباره نقش مشاوره قبل از ازدواج مي‌گويد: تا چندي پيش مشاوره قبل از ازدواج را خانواده و ريش سفيدها به جوانان مي‌دادند. در صورتي كه امروزه اين مشاوره قبل از ازدواج كاسبي خوبي براي عده‌اي كه در زمينه مشاوره هيچ آگاهي ندارند، شده است. مشاوره ربطي به روانشناسي افراد ندارد.

به دليل عدم نظارت درست، روانشناسان با توجه به نفوذ خود هر كاري كه دوست دارند انجام مي‌دهند. اولين پايه مشاوره ازدواج آگاهي از مسائل اجتماعي، فرهنگي، خانوادگي و... است بنابراين متخصصين آسيب‌هاي اجتماعي هستند كه مي‌توانند در اين شغل فعاليت كنند.

روانشناس كسي است كه از نظر درماني به افراد نگاه مي‌كند، اما كسي كه مسئله اجتماعي دارد بيمار نيست. در گذشته ازدواج‌هاي كمتري به طلاق مي‌رسيدند زيرا افراد حداقل‌ها را براي ازدواج داشتند و اگر اين حداقل‌ها باشد مردم مي‌توانند به راحتي زندگي كنند. فردي كه به نظر روانپزشكان مشكل دارد و بيمار است و داد مي‌زند به دليل آن است كه در شرايط خوبي قرار ندارد.

اگر مشكلاتش حل شود به اين مرحله نمي‌رسد. در هيچ كجاي دنيا مشاور حق ندارد كه به فردي بگويد كه چه كاري انجام دهد بلكه مسائل، مشكلات و خوبي‌ها را با توجه به فرهنگ افراد باز مي‌كند تا فرد خودش انتخاب كند كه كدام راه براي ادامه زندگي او بهتر است.در صورتي كه در ايران به راحتي به افراد راهكار و نظر مي‌دهند.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین