کد خبر: ۸۹۴۳۴
تاریخ انتشار: ۰۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۱:۱۹
سیدعباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در یادداشتی در سالنامه اعتماد، ویژگیهای یک دیپلمات را برشمرده است.
 سیدعباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در یادداشتی در سالنامه اعتماد، ویژگیهای یک دیپلمات را برشمرده است.

دیپلمات مذاکره‌کننده است و هر دیپلماتی آیینه تمام نمای کشور متبوع خویش است. صاحبنظران دیپلماسی اتفاق نظر دارند که دیپلمات باید به صفات عقلانی و جسمانی ممتاز متصف، و از موهبتی طبیعی برخوردار باشد که در انجام وظایف و اقدام به تکالیف او را مساعدت کند. عدم استعداد لازم در یک دیپلمات بزرگ‌ترین عامل مخرب سیاست خارجی است.

رییس یک دولت قادر است تمام وسایل لازم را در اختیار یک مامور بگذارد ولی هرگز نمی‌تواند هوش و استعداد را به کسی بدهد که از آن بهره‌ای خداداد ندارد. یک دیپلمات، جنگجو یا قهرمان نیست بلکه مذاکره‌کننده است و باید بتواند به جای تزریق ترس، اعتماد دیگران را جلب کند. یک دیپلمات باید وفای به عهد داشته باشد و به وعده‌هایی که می‌دهد پایبند باشد. دیپلمات باید محتاط باشد و تمام هم و غم خود را معطوف وظایف دیپلماتیک خویش نماید و از پرداختن به امور غیرمرتبط با شغل دیپلماتیک خودداری کند. دیپلمات اهل تعامل، اهل گفت‌وگو و اهل معاشرت است، او در برابر مشکلات یا راهی می‌یابد یا راهی می‌سازد.

یک دیپلمات باید از علوم و معارف و به ویژه آنچه مربوط به دیپلماسی است بهره کافی داشته باشد. دیپلمات باید از آگاهی خوبی نسبت به آنچه مربوط به شغل اوست برخوردار باشد و هماهنگ با زمانه بر معلومات خود بیفزاید.

یک دیپلمات باید با زبان خارجی آشنایی کافی داشته باشد. تسلط بر اطلاعات، احاطه نظر و رازداری، اعتدال در کلام، وقار در رفتار و متانت در گفتار برای هر دیپلماتی پسندیده است.

هوش و استعداد، شم سیاسی، قوه تجزیه و تحلیل و استدلال، قوه ابتکار و اتکای به نفس، آینده‌نگری، صبر و بردباری، کنترل احساسات، پرهیز از جزم اندیشی، اجتماعی بودن، توانایی نفوذ بر دیگران، میهمان‌نوازی، برخورداری از علو طبع، سنخیت خانواده با شؤون دیپلماتیک، اخلاق نیک، اعتدال روانی، تعلق خاطر به سرزمین و کشور و مردم خود، وجدان کاری، روحیه همکاری، پرهیز از خودنمایی و ظاهر‌سازی، قدرت بیان و نگارش، آراستگی، آگاهی از تشریفات، تجربه و سابقه کار دیپلماتیک که بعضا از دانش دیپلماتیک نیز مهم‌تر است، آشنایی با کشور خود، آشنایی با کشور محل ماموریت، موقع‌شناسی، تحصیلات عالیه، آشنایی با ماهیت نظام بین‌الملل و تحولات بین‌المللی، آگاهی از فن مذاکره، قدرت دیده بانی، توانایی شخصی برای حل و فصل کردن معضلات در روابط دوجانبه و مسائل بین‌المللی و بالاخره توانایی ایفای نقش، از جمله ویژگی‌های یک دیپلمات است.

دیپلمات باید از آنچنان منزلتی برخوردار باشد که حقیرش نشمارند. چنین کسی می‌تواند باعث تولید ثروت، قدرت و حیثیت برای کشور خود شود.

2. مبنای موفقیت در سیاست خارجی اجماع داخلی است. تردیدی وجود ندارد که انگیزه اصلی رفتار کشورها در عرصه بین‌المللی منافع ملی است. دانشمندان روابط بین‌الملل مفهوم منافع ملی را به ارزش‌های اساسی جامعه تعریف کرده و نگهبانی از یکپارچگی سرزمینی و حاکمیت کشور، تامین رفاه عمومی، حفظ نظام سیاسی و اجتماعی، حفظ میراث‌های تاریخی و فرهنگی خود در برابر تجاوزهای خارجی و پاسداری از راه و روش زندگی ملی را عناصر سازنده آن دانسته‌اند. ولی تعریف منافع ملی و ارزش‌هایی که آن را می‌سازند کار ساده‌ای نیست و در مورد آن اتفاق نظر وجود ندارد زیرا فهم علمی، عینی و دقیق مصالح و منافع ملی، امری پیچیده است و نیازمند محاسبه مصلحت عامه، منافع ملی، نحوه عبور از بحران و حفظ استقلال و حاکمیت ملی است و با حفظ خود، حفظ وضع موجود، حفظ مناسبات و ملاحظات جاری و دریافت‌های غریزی از مصالح ملی منافات دارد. تامین منافع با تکیه بر اصولی عقلی و محاسبه‌گرایانه ممکن می‌شود.

رفتارهای احساسی، دمدمی مزاج و غیرقابل پیش‌بینی در روابط بین‌الملل از یک سو و سرعت در قضاوت، تعجیل در واکنش و شتاب در سخن گفتن از سوی دیگر، اجازه فهم منافع و تجزیه و تحلیل آن را نمی‌دهد. درک درست از منافع ملی و اجماع بر سر آن نیازمند یک سیستم فکری منسجم در میان گروه‌های سیاسی و کانون‌های قدرت است. فقدان چنین اجماعی میان افراد و گروه‌ها، تفرقه شدید سیاسی، ضعف در دریافت‌های منفعت جمع و کشور، و از همه مهم‌تر غلبه مسائل فراوان شخصی میان تصمیم‌گیرندگان و نخبگان سیاسی، در عقیم گذاشتن تلاش برای چنین اجماعی نقش اساسی دارد. ایجاد یک سیستم منسجم فکری نیازمند هماهنگی فردی و فکری افراد و اعضای سیستم است.

زمانی می‌توان در مورد منافع و مصالح ملی به اجماع رسید که افراد نسبت به کشور و سرزمین تعلق خاطر داشته باشند و این تعلق خاطر آن گاه معنی پیدا می‌کند که شهروندان نسبت به ماهیت و عملکرد نظام سیاسی احساس تعلق کنند و در ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه خود به این نتیجه برسند که جزیی از یک مجموعه جهت دار، منصف و در حال پیشرفت هستند.

3.مذاکره متکی به قدرت‌های درونی است. هیچ مذاکره‌کننده‌ای، حتی با برخورداری از تمامی ویژگی‌های گفته شده، قادر به کسب موفقیت در مذاکره نیست مگر آنکه دست او از توانمندی‌ها و قدرت‌های داخلی پر بوده و به پشتوانه این توانمندی‌ها مذاکره کند. این توانمندی‌ها اعم از قدرت نظامی بوده و توانایی‌های اقتصادی، فرهنگی، فناوری، رسانه‌ای و... و به ویژه قدرت گفتمانی را نیز شامل می‌شود. در این میان قدرت نرم اهمیت شایانی دارد.

قدرت نرم از آنجا که به صورت آرام و تدریجی حرکت می‌کند از اثرگذاری بیشتر و مداوم‌تری برخوردار است. شرایط بروز قدرت نرم طی سال‌های اخیر به شکلی باورنکردنی تغییر یافته است. انقلاب اطلاعات و جهانی شدن، جهان را دستخوش تغییرات بنیادین ساخته و موجب شکل‌گیری جوامع و شبکه‌های مجازی شده که مرزهای کشورها را درنوردیده و همکاری‌های فراملی و نقش عاملان غیرحکومتی را گسترش بخشیده است.

از سوی دیگر باید دانست که قدرت یک پدیده مطلق نبوده بلکه نسبی است. باور به نسبی بودن قدرت لازمه همکاری و تعامل در نظام بین‌الملل به شمار می‌رود. نسبی بودن قدرت به ما می‌گوید که جهان تغییر یافته و سیاست بین‌الملل دیگر عرصه بازی با حاصل جمع صفر نیست. «همکاری» و «رقابت» توامان رخ می‌دهد و امنیت یک کشور به معنای ناامنی برای دیگری نیست. تا زمانی که رویکرد سیاست خارجی یک کشور نسبی بودن امر قدرت را بنیان جهت‌گیری خود قرار ندهد نمی‌تواند با جهان تعاملی سازنده داشته باشد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین