گفت وگو با هنگامه قاضياني، بازيگر فيلم «بشارت به شهروند هزاره سوم»
کد خبر: ۸۶۹۰
تاریخ انتشار: ۰۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۸
هنگامه قاضياني از معدود بازيگراني است كه هميشه به جاي كميت كارنامه اش به كيفيت آثارش انديشيده است. او كه چندين جايزه معتبر داخلي و خارجي از جمله دو سيمرغ بلورين در جشنواره فجر را در كارنامه دارد در فيلم بشارت... سعي كرده در نقش آفريني «مينو» به فرديت قوام يافته شخصيت توجه داشته باشد كه در اين گفت وگوي كوتاه روايت اين بازيگر را مي خوانيد.
با توجه به اينكه شخصيت مينو شباهت زيادي به شخصيت شما در فيلم هاي «به همين سادگي» و «ميگرن» داشت، چه راهكاري استفاده كرديد كه هم از تكرار دوري كرده و هم نقشي اثرگذار ارائه كنيد؟
   
اين شخصيت درواقع تركيبي است از يك زن خانه دار توام با صبوري و متانت و يك زن فعال در عرصه اجتماعي كه بايد انرژي و برونگرايي قابل توجهي ارائه دهد. خب طبيعي است كه در ايفاي اين نقش بايد رجوع كنم به مابه ازاهاي بيروني كه در جامعه با آنها روبه رو بودم. به عنوان مثال در طراحي شخصيت معلم سعي كردم به معلم هايي كه خودم داشتم فكر كنم و از طرفي ديگر برخي ويژگي هاي خودم را با شخصيت مينو به اشتراك گذاشتم. در زندگي شخصي خودم وقتي با وضعيتي بحراني در ساختماني كه در آن زندگي مي كنم، روبه رو مي شوم با اينكه مي دانم ممكن است براي خودم مشكلي پيش بيايد بازهم سعي مي كنم تا جايي كه مي توانم رفتار مصلحانه يي داشته باشم. يا يكي ديگر از تجربه هاي شخصي ام كه از آن در ارتباط با نقش آفريني مينو از آن استفاده كردم تجربه يي بود كه در سال اول دانشگاه با آن روبه رو شدم.

موضوع تحقيقي از طرف استاد جاجرمي به ما داده شد پيرامون جغرافياي جمعيت، بيشتر همكلاسي ها سمت موضوعي مثل آمار حمام هاي عمومي، آرايشگاه ها و چنين مكان هايي رفتند اما من با وجود 20 سال سن موضوع گداخانه را انتخاب كردم، گداخانه هايي كه تركيبي بودند از گداها، آدم هاي معتاد و آدم هاي آواره، آن موقع حس كنجكاوي من تاحدي بود كه با وجود خطر بسيار، سمت اين موضوع رفتم. من با يادآوري مشاهدات اين پروژه و انطباق آن با شخصيت يك معلم و جست وجو گر در فيلم بشارت... سعي كردم از آن انفعال كليشه يي يك معلم در فيلم هاي سينمايي خارج شوم. هيچ كدام از ما رفتار يكساني در جاهاي مختلف نداريم. در خانه معمولابي نقاب تر از جامعه عمل مي كنيم، در محيط آموزشي شكل محافظه كار به خود مي گيريم، دروغ مي گوييم و نسبت به همديگر رفتار انساني كمتري داريم. من براي پرورش اين نقش سعي كردم به اين موضوعات دقت كنم.
    

تجربه همكاري با سه بازيگر معتبر سينماي ايران، نيكي كريمي، حميد فرخ نژاد و مهدي احمدي چطور بود؟ به ويژه اينكه با نيكي كريمي براي نخستين بار همبازي بوديد.
   
صادقانه مي گويم كه همكاري با خانم نيكي كريمي، فصل جديد در زندگي شخصي و حرفه يي ام بود. به طور تحسين برانگيزي با من همراه بود، بي عقده رفتار مي كرد و انرژي خوبي به من داد و با اينكه از لحاظ كارنامه بازيگري پيشكسوت من محسوب مي شود با فروتني مثال زدني بهترين همكاري ممكن را با من كرد. البته قبلابا او در انجمن خيريه «دل شير» همكاري داشتم اما در حرفه بازيگري همكاري نداشتم كه آنقدر با حسن نيت با من رفتار كرد كه باعث شد يكي از بهترين خاطرات كاري ام ثبت شود.
   
مهدي احمدي كه خاطره بازي خوبش در فيلم «شب هاي روشن» هميشه همراهم بود و همكاري خوبي با هم داشتيم و بسيار حرفه يي رفتار كردند و «حميد فرخ نژاد» كه براي چندمين بار با ايشان همكاري كردم كه يكي از بهترين همكاري ها را هميشه با ايشان دارم. از همه مهم تر انرژي اي بود كه فرخ نژاد هميشه به من مي دهد كه بسيار در اعتماد به نفس من اثرگذار است. مجموعه اين همكاري ها باعث مي شود كه اتحاد خوبي در پشت صحنه بين ما حاكم شود كه بازتاب اين همكاري و صميميت در فيلم قابل شناسايي است.
    
   
همكاري با دكتر هادي كريمي را چطور ارزيابي مي كنيد؟ چقدر به شما اجازه مي داد كه بداهه كار كنيد و چقدر به نقش روي فيلمنامه متكي بود؟

   
وجه متمايز اين كارگردان، فضاي احترام آميز و آرامي است كه در پشت صحنه ايجاد مي كند. در فيلم برف روي شيرواني داغ يك سكانس در خدمت ايشان بودم و همان جا به من ثابت شد كه چقدر به فضاي مورد نياز بازيگر براي تمركز به نقش توجه مي كند. در ايفاي نقش محدوديتي قايل نمي شدند اما روي ديالوگ ها بسيار حساس بودند كه البته در راستاي امضاي شخصي ايشان، اين حساسيت لازم بود. هر جا كه لازم بود به شكل مطلوبي ابعاد شخصيت را شرح مي دادند كه بيشتر و بهتر به نقش نزديك شوم.
    
   
يكي از خلاقيت هاي هادي كريمي در نوع نمايش مينو در خانه بود، طوري كه به خاطر نوع حجاب او در خانه فقط با حركت دست، مخاطب را در جريان وضعيتش قرار مي داد. آيا اين تجربه را قبلاداشتيد؟
   
تجربه جالب و عجيبي بود. اينكه مينو در مواجهه با شخصيت فرخ نژاد مي بايستي حجاب كامل را رعايت مي كرد اما در خانه طبق ميزانسن و دكوپاژ كارگردان قرار شد قسمتي از صورت يا مو نشان داده شود. براي خود من تجربه يي جذاب بود و البته انسجام اين دو شكل نمايش حجاب با همكاري آقاي كريمي به ثمر نشست.
    
بازتاب بازي شما در جشنواره و حالادر زمان اكران را چگونه ديديد؟ فكر مي كنيد مخاطب، ارتباط موثر با فيلم را برقرار كرده بود؟
   
مهم ترين بازتاب براي من استقبالي بود كه نيكي كريمي و حميد فرخ ن‍ژاد از بازي من كردند كه صادقانه براي خود من بهترين تشويق بود. مردم چه در زمان جشنواره و چه حالاهمذات پنداري لازم را برقرار كرده بودند و به ويژه روي صداي من در اين نقش تاكيد داشتند كه چقدر معصوم و همدلي برانگيز شده است.
    
حرف آخر؟

  
وظيفه خودم مي دانم كه از تك تك عوامل فيلم تشكر كنم. علاوه بر اين لازم مي دانم كه به خاطر جوايزي كه فيلم هاي ملكه، خرس، در انتظار معجزه و بهشت كجاست در جشنواره مذهبي ايتاليا گرفتند به عوامل اين فيلم ها تبريك بگويم. به ويژه محمدعلي باشه آهنگر، خسرو معصومي و رسول صدر عاملي كه اميدوارم با اين جوايز، روند رو به رشد سينماي ايران در عرصه هاي خارجي بهتر و بيشتر از قبل ادامه پيدا كند.

منبع:‌ روزنامه اعتماد
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین