|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۳۹
کد خبر: ۸۶۵۹۶
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۸
«دایی همچنان در صدر فوتبال ایران قرار دارد اما بعید است که کسی با یادآوری نام او لبخند خوشایندی بر چهره‌اش بنشیند. مرد عصبی این روزهای فوتبال ما همچنان در جست‌وجوی آرامش است.»
«دایی همچنان در صدر فوتبال ایران قرار دارد اما بعید است که کسی با یادآوری نام او لبخند خوشایندی بر چهره‌اش بنشیند. مرد عصبی این روزهای فوتبال ما همچنان در جست‌وجوی آرامش است.»

"فوتبال ژورنال" نوشت: «پس از علی پروین در دهه 50 و 60 علی دایی تنها بازیکنی است که نامش و کاراکترش به مدت دو دهه بر کل فضای فوتبال ایران سنگینی می‌کند. جوان بلند بالا و جنگنده اردبیلی که در سال 66 در رشته متالوژی وارد دانشگاه شریف شد و در 21 سالگی با تاکسیرانی تهران در دسته دوم ظاهر و آقای گل شد.

ناصر حجازی او را دید و به تیمش آورد؛ به بانک تجارت. فوتبال ما که به خاطر سنت نفوذ سبک انگلیسی همیشه سانترفوروارد‌های سرزن و فرصت‌طلب پرورش می‌داد، در وجود او همان گمگشته خود را پیدا کرد. در همان سنت سر طلایی‌هایی مثل همایون بهزادی، غلامحسین مظلومی، صفر ایرانپاک، کریم باوی، غلام فتح‌آبادی و جمشید شاه‌محمدی. اما دایی ویژگی‌هایی داشت که او را از سطح اسلاف خود بالاتر برد.

او فوق‌ا‌لعاده جنگنده بود. با شجاعتی شگرف در نبردهای تن به تن و همین طور در ضربات ریسکی. اولین درخشش او به مقدماتی جام‌ جهانی 94 برمی‌گردد. وقتی در آن تیم متزلزل (دو برد و سه باخت با 8 گل زده و یازده گل خورده) زننده چهار گل بود و آقای گل مسابقات شد. گل زیبایی که با پاس حمید درخشان به ژاپن زد و گل دیدنی‌اش به عراق و دو گلی که وارد دروازه کره شمالی کرد. او در هوا بی‌رقیب بود اما در زمین هم فوق‌العاده ظاهر می‌شد. در بازی‌های آسیایی هیروشیما وقتی لگد دروازه بان بحرین طحالش را پاره کرد جای خود را در قلب و وجود طرفداران فوتبال تثبیت کرد. او در آن سال‌ها واقعا محبوب بود.

حضور او در پرسپولیس هم این محبوبیت را تشدید کرد. وقتی در بازی تاریخی با آلیمای قزاقستان و در جبران شکست سه بر صفر در خانه حریف، او به همراه کریم باقری و با هدایت استانکو آتش بازی به راه انداختند و حریف را با پنج گل بدرقه کردند. در جام ملت‌های 96 او کلاسی بالاتر از فوتبال آسیا را به نمایش گذاشت که اوج آن چهار گل به کره جنوبی در پیروزی شش بر دو و یک گل آکروباتیک به یاد ماندنی به کویت در بازی رده‌بندی بود. هر چند در انتهای تورنمنت نه او بلکه همبازی نابغه‌اش یعنی خداداد عزیزی به عنوان بهترین بازیکن آسیا شناخته شد. او حالا در این دوران «بزرگ» تیم ملی محسوب می‌شد. در ماراتن خاطره‌انگیز صعود به جام جهانی بر خلاف انتظار او آن طور که انتظار می‌رفت، تاثیرگذار نبود.

ترکیب سبک بازی‌اش با تجربیاتی که در آلمان و بازی با آرمینیا بیله‌فلد آموخته بود ریسک و خطرپذیری بازی‌اش را تعدیل کرده بود. حالا سعی می‌کرد، موثر بازی کند. با چهره‌ای همیشه عبوس و جنگنده. هر چه بود یکی از سرنوشت‌سازترین گل‌های تاریخ فوتبال ایران با پاس او رقم خورد. گل مشهور خداداد عزیزی به استرالیا که روی پاس عمقی زیبای دایی به دست آمد. دایی این توانایی‌اش در پاس‌های عمقی را در جام جهانی هم نشان داد. در سه بازی ایران برابر یوگسلاوی، آمریکا و آلمان دایی نمایش‌های ضعیفی ارائه کرد و انتقادهای فراوانی را برای خود خرید اما هر چه بود پاس گل دوم ایران به آمریکا باز هم از تیزهوشی او رقم خورد. دایی در بازی‌های آسیایی بانگوک قهرمان شد؛ در حالی که این بار هم کارشناسان بیش از بازی او محو پدیده جوان تیم ایران بودند. بازیکنی بیست و یک ساله با نام علی کریمی‌.

دایی در این دوران پیروزی و توفیق، همراه با تیمی‌ پرستاره راهی جام ملت‌های لبنان شد. او بازی‌های پخته‌ای به نمایش گذاشت و در بازی با تایلند و عراق گل هم زد اما در بازی با کره جنوبی سوتی غیر قابل بخشش او موجب گل تساوی دقیقه 91 کره جنوبی و سپس پیروزی آنها در وقت اضافه شد. دایی در این سال 30 ساله است.

دایی در بایرن مونیخ دو فصل بازی کرد و در کنار چهره‌هایی مثل الیور کان، افنبرگ، مهمت شول، لیزارازو و جووانی البر یک کلاس ممتاز فوتبال را از سر گذراند. در سال 2000 به هرتا برلین رفت تا در این تیم تجربه گل زدن به چلسی و میلان را نیز از سر بگذراند. او در سی و یک سالگی پخته‌ترین سال‌های فوتبال خود را به نمایش گذاشت. در تیم ملی دوست داشتنی که برای صعود به جام جهانی 2002 می‌جنگید، او در کنار علی کریمی‌ و نیکبخت واحدی مثلث آتش تیم ملی بودند. دو گل فوق‌العاده او به عربستان در تهران و گل حیثیتی که به عراق در بغداد زد، نشانه‌هایی از بلوغ فوتبال او بود. آن تیم درخشان اما از صعود باز ماند و طرفداران نیز معتقد بودند که وقتش است دایی از تیم ملی کناره‌گیری کند اما دایی چنین نظری نداشت. پس در جام ملت‌های 2004 همچنان خود را به تیم ملی تحمیل کرد. در حالی که 34 ساله بود. بازی‌های او در این جام در سایه درخشش رویایی علی کریمی‌ و مهدوی‌کیا قرار گرفت. اما او هنوز تصمیمی‌ برای خداحافظی از فوتبال ملی نداشت. در مقدماتی جام جهانی 2006 سانتر فوروارد اصلی تیم ملی بود. حتی به بهای کنار گذاشته شدن وحید ‌هاشمیان در دوره‌ای. آن تیم بحران زده با علی دایی کند و سنگین و چاق و عصبی به لطف سانترهای مهدوی‌کیا و تکنیک علی کریمی‌ و گلزنی‌های وحید‌هاشمیان راهی جام جهانی 2006 شد.

اما دایی در جام جهانی هم بازی کرد. در 36 سالگی و بدترین و قابل انتقادترین بازی‌های ممکن را به نمایش گذاشت. پس از جام جهانی دایی از فوتبال ملی خداحافظی کرد اما از جنجال و دردسر هرگز. دعواهای او با داوران، فدراسیون، مایلی‌کهن، قلعه‌نویی، علی پروین، علی کریمی، رویانیان، کامبوزیا و... یک پرونده قطور را تشکیل می‌دهند که نشان می‌دهد بازیکن ترکه‌ای اردبیلی که به یکی از بزرگ‌ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران بدل شد، چگونه با تلف کردن وقتش در مناقشات بی‌پایان و عدم اتخاذ استراتژی مناسب در جدل‌های رسانه‌ای، هم محبوبیت خود را خدشه‌دار ساخت و هم توانایی‌های خود را تقلیل داد. دایی همچنان در صدر فوتبال ایران قرار دارد اما بعید است که کسی با یادآوری نام او لبخند خوشایندی بر چهره‌اش بنشیند. مرد عصبی این روزهای فوتبال ما همچنان در جست‌وجوی آرامش است.»
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین