کد خبر: ۸۶۰۹۵
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۰

سرحال به نظر نمی‌رسد؛ آهسته‌آهسته گام برمی‌دارد و نزدیک می‌شود. احوال‌پرسی‌اش هم بی‌جان است و به نظر می‌رسد «شوخ‌طبعی»‌اش را همان‌جا در ماشین «مگان»اش در پارکینگ جا گذاشته. تا رسیدن به دفترش کمی صحبت می‌کند و دلیل شاداب‌نبودنش را می‌گوید: «از بس که اذیتمان می‌کنند». این‌بار قرار مصاحبه در آکادمی فوتبال است و کفاشیان آرام‌آرام به سمت ساختمانی می‌رود که دفتر کوچکی برای خودش در آن دست‌وپا کرده. یکی، دونفر از کارمندانش هم برای احوال‌پرسی از راه می‌رسند ولی اولین سؤال رئیس از آنها این است که «دکتر آمده؟».

رئیس فدراسیون فوتبال می‌خواهد آزمایش خون بدهد... مصاحبه شروع نشده دکتر از راه می‌رسد و شروع به خون‌گرفتن می‌کند. سرش را برمی‌گرداند و می‌گوید: «شما اگر از دیدن خون حالتان بد می‌شود نگاه نکنید!». دکتر با طعنه خطاب به رئیس می‌گوید: «شما خودتان خون می‌بینید نگران می‌شوید...».

سناریوی خون‌گیری از رئیس کمی طولانی می‌شود ولی کفاشیان سرش را برمی‌گرداند و جمله معناداری می‌گوید: «دیده‌اید چطور خونمان را در شیشه می‌کنند؟» حرفش پر از ابهام است؛ هم طعنه می‌زند به منتقدانی که این روزها حسابی به او می‌تازند و هم به خون‌دادنش آن هم صبح اول صبح! کفاشیان البته فعلا درگیری مهم‌تری در مقایسه با آزمایش خون‌دادن دارد. او هنوز نمی‌داند فضا برایش میسر می‌شود تا در انتخابات اردیبهشت‌ماه شرکت کند یا نه.

‌خیلی بی‌پرده برویم سراغ موضوع اصلی؛ می‌خواهند که علی کفاشیان در انتخابات فدراسیون فوتبال شرکت کند یا نمی‌خواهند؟
دلشان که نمی‌خواهد من شرکت کنم؛ آنها هم اهدافی دارند مبنی‌بر اینکه کفاشیان بالاخره هشت‌سال ریاست کرده است و دیگر بس است؛ بهتر است برود و در منزلش دیگر استراحت کند تا نفر بعدی با انرژی و پتانسیل بیشتری بیاید. این اهداف درواقع اهداف مسئولان بیرون از فوتبال است. البته این را هم بگویم که به طرق مختلف هماهنگی‌های لازم را هم با هم کرده‌‌اند ولی اگر دوستانه و صمیمانه بیایند به من بگویند که دیگر نباش، آن‌وقت من هم با اعضای مجمع در میان می‌گذارم و می‌گویم این‌طور خواسته‌‌اند و می‌پذیرم ولی اینکه بخواهند تهمت‌های مختلف بزنند از قبیل اینکه اساسنامه را زیر سؤال ببرند، بحث فساد را مطرح کنند و... به نظرم این حربه‌ها، حربه‌های سالم و سلامتی نیست. اعتقادم این است در تمام دوران ٣٥ ساله مدیریتم در ورزش به‌عنوان خدمت به ورزش نگاه کرده‌ام، نه به‌عنوان یک شغل برای خودم. ورزش برای من شغل نبوده و طبیعتا محل کسب درآمد هم نبوده است. بنابراین همیشه سعی کرده‌ام تمام توانم را به کار بگیرم و با عشق به مملکت و مردم کارهایم را انجام دهم.

‌ببینید آقای کفاشیان، گزارش کمیسیون اصل ٩٠ ارائه می‌شود و شما متهم شماره‌یک فساد در فوتبال قلمداد می‌شوید، بعد هم به دفتر کارتان می‌ریزند و مدارکتان را می‌برند و سؤالاتی هم می‌پرسند. اخیرا هم که می‌گویند برای حضور در انتخابات باید صلاحیتتان تأیید شود. فکر نمی‌کنید همه این موارد معنی‌اش می‌شود اینکه نباید باشید؟ بیایید شفاف بگویید: مستقیما به شما گفته‌‌اند در انتخابات شرکت نکنید؟
هم مستقیم گفته‌‌اند و هم غیرمستقیم (می‌خندد). بالاخره دیگر نباید حتما نامه رسمی بزنند که در انتخابات شرکت نکنید!

‌پس بگویید چه کسی یا چه نهادی به شما گفته‌‌اند نیایید؟
ببینید؛ نیازی نیست بگویم چه کسی گفته نیایید. همه مواردی که خودتان اشاره کردید دال بر این است که نمی‌خواهند من بیایم ولی آنچه برای من مهم است این است که راهکار قانونی‌ای وجود دارد که به من اجازه حضور در انتخابات را می‌دهد. افراد با سلیقه‌های مختلف و شخصی آمده‌‌اند به من گفتند نیا ولی همان‌طور که گفتم قوانین فدراسیون به من این اجازه را می‌دهد که بیایم. البته این را بگویم که اصلا دوست ندارم به‌خاطر من و تنش‌های موجود، فوتبال ایران آسیبی ببیند ولی دوست هم ندارم ارزش و اعتبار فوتبال و استقلالی که برای اساسنامه فدراسیون و اجرایش به دست آورده‌ایم به‌راحتی از دست برود. من بارها گفته‌ام؛ ما هشت‌سال برای این فوتبال زحمت کشیده‌ و دستاوردهای مهمی داشته‌ایم، حالا اگر قرار باشد با این اذیت‌ها و مانع‌تراشی‌ها بگذاریم و برویم باز هم به نظرم فوتبال ایران صدمه می‌خورد.

‌با‌این‌حال مواردی که از سوی منتقدان در مورد فدراسیون شما به‌عنوان اشکال مطرح می‌شود یکی، دوتا نیست... .
شبیه مواردی که شما به آن اشاره کردید زیاد است. اتفاقا دفعه قبل هم همین اتفاق افتاد؛ درست پیش از برگزاری انتخابات آمدند، بنده را گرفتند و به زندان بردند و حتی لباس زندانی‌ها را هم تنم کردند و ما آن تجربه را هم به دست آوردیم ولی نهایتا مشخص شد چیز خاصی نیست و همه دعواها به‌خاطر پست ریاست فدراسیون فوتبال است. این پست، پستی است که چنین مباحثی را دارد ولی مسئولانی که چنین کاری می‌کنند به نظرم امتحان بدی می‌دهند؛ آنها هم بهتر است با قوانین و مقررات حرکت کنند، به افراد احترام بگذارند و خودشان را از همه بالاتر نبینند. به نظرم هیچ فرقی بین انسان‌ها نیست؛ رئیس‌جمهور هم یک انسان است و یک فرد عادی هم انسان است.

همه با هم یکسان هستند و باید این حقوق رعایت شود. متأسفانه بعضی جاها به‌خاطر امیال و سلیقه‌های شخصی و افکار خراب چنین معضلاتی را به وجود می‌آورند. البته این را هم بگویم منظورم از بیان این مطالب این نیست که من هم خیلی خوب و کاملا در سلامت کار کرده‌ام ولی باید قبول کنیم عقل و نظر جمعی مثل اعضای مجمع که با بنده سروکار دارند به عقل یک یا دو نفر ارجحیت دارد.

‌اتفاقا این موردی است که به عنوان یک چالش مطرح می‌شود؛ اینکه اعضای مجمع جوری سازماندهی شده‌‌اند که در نهایت همه چیز به نفع کفاشیان باشد.
نه، این تفکر اشتباه است. اتفاقا کاملا مشخص است که این افراد چطوری انتخاب شده‌اند؟
سازماندهی نفعی و شخصی در کار نیست. چرا به همین موضوع خوب انتخاب این افراد اشاره نمی‌کنند؟ چرا نمی‌گویند عملکرد کفاشیان به گونه‌ای بوده که الان همه اعضای مجمع راضی هستند؟ آنها می‌گویند ما راضی نیستیم چون مثلا به ساز ما نمی‌رقصند.

‌شما هم که به ساز آنها رقصیده‌اید؛ مگر به خواست آنها تعدادی از افراد زیرمجموعه‌تان را حذف نکردید؟
خب راستش را بخواهید من هم چندتا قِر با ساز آنها دادم که این موضوع درست شود، (می‌خندد)، ولیکن این کار را هم به خاطر فوتبال انجام دادم. من را هم می‌آورند در برنامه تلویزیونی متهم می‌کنند و می‌گویند این کار را به‌خاطر ماندن خودش انجام داده است، نه، من به خاطر فوتبال بالاخره یک جایی تعامل می‌کنم چون باید هم تعامل کنیم.

‌فکر نمی‌کنید دلیل این تغییرات اجباری این بوده که عنوان می‌شد در مجموعه شما فساد است؟
خود من و مجموعه‌ام مدعی هستیم ضد فسادیم. بارها گفته‌ام مدرک و سند رو کنید یا حکم قضائی به ما بدهید که با قاضی مستقل عمل کنیم یا اینکه اسناد و مدارک را بدهید بیرون... اگر واقعا چنین اسنادی هست که رو کنید تا حساب آن پدرسوخته را برسم(!) ولی اگر نیست چرا با این کلمه «فساد» ذهن مردم را خراب می‌کنید؟ چرا عنوان می‌کنید این فوتبالیست‌ها این‌جور و آن‌جور هستند؟

این فوتبالیست‌ها بچه‌های مردم هستند و از طبقه‌های محروم آمده‌اند. شما در بین بازیکنان حرفه‌ای از ١٠٠ تا فوتبالیست دو نفر را نمی‌توانید پیدا کنید که از طبقه مرفه آمده باشند. به این مورد توجه کنید که یک خلاف را صد نفر در جامعه انجام می‌دهند که اسم یکی دو فوتبالیست هم در بین آنها دیده می‌شود ولی دوستان عنوان می‌کنند همه فوتبالیست هستند! نمونه‌اش همین موضوع کارت معافیت.

به نظرم با مطرح‌کردن این موارد و مواردی مشابه مبنی بر اینکه اینها پول زیادی می‌گیرند و غیره، ذهن مردم را خراب کرده‌اند. هرکسی که پول زیادی می‌گیرد چه ربطی به فساد دارد؟ پول زیاد می‌گیرند چون بحث عرضه و تقاضاست؛ چون قیمتشان این‌قدر است. در مملکت ما یک سری چنان رانت‌های کلانی استفاده می‌کنند که اصلا نمی‌توانید حساب و کتاب کنید، سرگیجه می‌گیرید. هیچ‌کس با این افراد کاری ندارد آن وقت یک فوتبالیست که از بین ١٠ هزار نفر می‌شود یک ورزشکار خوب و پول بالایی می‌گیرد، چشمشان او را می‌گیرد. نمی‌دانم چرا ما این‌قدر تنگ‌نظر شده‌ایم... به‌هرحال این هجمه‌ها تازگی ندارد و آخرین بار هم نیست؛ برای دوستان جدیدی هم که بیایند چنین مشکلاتی به وجود می‌آید. ما که پولی برای خرج‌کردن نداریم ولی حداقل این کارها را نکنیم و اجازه بدهیم فوتبال مملکت شکل بگیرد. حمایت کنیم و حداقل سنگ‌اندازی نکنیم.

‌گفتید قبلا یک بار تجربه زندانی‌شدن را به دست آورده‌اید؛ باز هم آمادگی‌اش را دارید پیش از برگزاری انتخابات تازه بازداشت شوید؟
(مکث می‌کند) ببینید، من وظایفم را درست انجام می‌دهم، کارم را درست انجام می‌دهم، نمی‌گویم بی‌اشتباه بوده‌ام، شاید جاهایی اشتباه هم کرده‌ام...

‌اشاره من به شایعات اخیری است که راه افتاده و گفته می‌شود ممکن است تا قبل از شب عید بازداشت شوید.
(با تعجب) جدی؟ چه کسی چنین چیزی را گفته است؟

‌گفتم که شایعه شده است...
نه، من این طور فکر نمی‌کنم. (می‌خندد) این بار دیگر چنین چیزی نیست.

‌قبلا مگر فکرش را می‌کردید؟ به‌هرحال یکی دو روز بازداشت شدید.
آخر دلیلی ندارد؛ به نظرم قوه قضائیه خیلی خوب و ماهرانه حرکت می‌کند، مدارک می‌بیند، استدلال می‌خواهد... ضمن اینکه من هم از خودم مطمئن هستم و صددرصد می‌گویم کار خاصی نکرده‌ام که بخواهم بازداشت شوم. قطعا بدانید این بار چنین اتفاقی نمی‌افتد. گفتم، کارهای من همیشه به گونه‌ای بوده که فدراسیون فوتبال به بهترین نحو اداره شود.

‌خب این نظر شماست، ولی گزارشی که کمیسیون اصل ٩٠ ارائه کرده شما را «متهم شماره یک فساد در فوتبال» خوانده است. این نظر چیست، آن گزارش چیست؟
اول درباره گزارش باید بگویم اگر قرار بود گزارشی تهیه شود، بهتر بود کار ما را از هشت سال پیش تا الان مقایسه می‌کردند؛ می‌دیدند هشت سال پیش کجا بودیم، الان کجا هستیم؟ بیایند با یکی، دو فدراسیونی که خودشان تمایل دارند مقایسه کنند؛ ببینند پیشرفت هشت‌ساله آنها چطور بوده، ما چطور بوده‌ایم. این می‌شود یک مقایسه درست، نه اینکه ما را با کشورهای آسیایی مقایسه کنند که بودجه‌شان ٢٠ تا ٣٠ برابر ماست. راستش درباره گزارش اصل ٩٠ باید بگویم خیلی ناراحت شدم. به دلیل همین موضوعی که می‌توانستند مقایسه کنند و نکردند. خیلی ناراحت شدم.

این گزارش بر اساس گفته‌های اشخاصی است که در ورزش حضور داشته‌‌اند و گفته‌‌اند نتوانستیم کاری کنیم. آنها هم گفته‌‌اند پس بگذارید خودمان وارد شویم، خودمان مطالب را بگوییم. به‌هرحال تعداد زیادی از افراد ورزشی را می‌خواهند که طبیعتا آنها هم هرکدام حرف‌های متناقضی می‌زنند. خب همین فرهنگ تناقض‌ها نشان می‌دهد آدم‌هایی که رفته‌‌اند و حرف زده‌‌اند آدم‌های کوچک و بی‌دینی بوده‌‌اند که مدام علیه یکدیگر حرف زده‌اند. این صحبت‌های متناقض و نوشته‌های تعدادی از روزنامه‌ها که بعضا دروغ می‌نویسند، می‌شود دست‌مایه این گزارش. در یکی از روزنامه‌ها درباره من نوشته بودند «سردار رویانیان یک ماشین گران‌قیمت به پسر کفاشیان داده است».

نمی‌دانم ماشین «مازراتی» بود یا هرچیزی. جالب است درباره همین موضوع از من سؤال و بازجویی می‌کردند، می‌گفتند آقا این ماشین ماجرایش چه شد؟ گفتم این چه سؤالی است که از من می‌پرسید؟ چرا اصلا او باید ماشین به ما بدهد!؟ اصلا چرا من باید ماشین را از او بگیرم؟ مگر چیز ساده‌ای است که ماشین ٦٠٠، ٧٠٠ میلیونی را بیاید به پسر من بدهد؟ به‌هرحال روزنامه دیگری هم می‌نویسد پسر کفاشیان میلیاردها برداشته و برده، چه می‌شود کرد؟ خب ما شکایت هم می‌کنیم؛ ولی به جایی نمی‌رسد. به‌هر‌حال ذهن کسی که گزارش می‌نویسد، این طور برداشت می‌کند که هرچیزی در این روزنامه نوشته شده درست است! به‌هر‌حال براساس همین موارد قضاوت می‌کنند و حرف می‌زنند.

‌چرا گزارش اصل ٩٠ خیلی شما را ناراحت کرد؟ کمتر پیش می‌آید انتقاد از شما این‌طور ناراحتتان کند...
خب براساس همان استنباط غلط متأسفانه آن‌قدر بی‌تقوایی زیاد می‌شود که در تلویزیون آقایان عنوان می‌کنند «نشان درجه‌ یک محکومیت» را به کفاشیان می‌دهیم؛ همان شب «ظریف» نشان «درجه‌یک لیاقت» را از رئیس‌جمهور گرفت، چرا؟ چون رئیس‌جمهور آقای ظریف را دوست داشت؛ ولی چون مسئولان من را دوست ندارند، به من نشان درجه‌یک محکومیت را می‌دهند. ما هیچ وقت نشان درجه‌یک لیاقت نخواستیم؛ ولی نشان درجه‌یک محکومیت هم حقمان نبوده است.

‌اصلا سؤالی که ذهن را درگیر می‌کند این است که مگر چقدر در فدراسیون شما پول هست که این‌قدر درباره فساد درآن صحبت می‌شود؟
من قبل از اینکه به فوتبال بیایم در بانک مرکزی بودم؛ جایی که میلیون‌ها میلیون دلار پول زیر دستم بود. آن زمان اصلا کسی پیدا نمی‌شد که به من بگوید فلانی حالت چطور است؟ چرا از این میلیاردها کمی را به برنج داده‌ای، کمی را به روغن داده‌ای... اصلا کسی با این چیزها کاری نداشت. میلیارد دلاری که می‌گویم بودجه سال بود. اصلا کسی نمی‌دانست چه خبر است؛ ولی در این فوتبال از زمانی که آمده‌ام، بدهکار بوده‌ام تا همین الان که در خدمت شما هستم.

کسی به ما پول نمی‌دهد، بدهند هم خیلی کم است. کل بودجه‌ای که ما سال گذشته هزینه کرده‌ایم، چیزی حدود ٣٠ میلیارد بوده که از این مقدار نزدیک به ٢٠ میلیاردش را از فیفا گرفته‌ایم (به خاطر صعود به جام جهانی). پس اگر می‌بینید آقای کی‌روش و مجموعه‌اش سالی ١٠ میلیارد تومان می‌گیرد، ما این پول را از فیفا درآورده‌ایم.

به‌هر‌حال کل بودجه‌مان هم همان ٣٠، ٤٠ میلیارد است که نزدیک به ٣,٥ میلیاردش را وزارت ورزش داده و بقیه‌اش را هیچ نهاد دولتی به ما نداده است و از فیفا، ای‌اف‌سی و محل درآمد باشگاه‌ها و تبلیغات و ... بوده، ضمن اینکه می‌دانید که تلویزیون هم هیچ پولی به ما نداده است. با همین پول هم همه امور را چرخانده‌ایم و هنوز هم بدهکاریم. حالا می‌خواهم بگویم اصلا فضایی وجود نداشته که کسی بخواهد فسادی کند. زمینه‌ای وجود ندارد که کسی بخواهد به من رشوه یا امتیازی بدهد.

مگر من چه چیزی اینجا دارم؟ اینجا باید همه چیزت را هم بدهی. با‌این‌حال و با‌وجود همه این مشکلات، من توانسته‌ام در این هشت سال بیشترین ساخت‌وساز را داشته باشم، بیشترین مقام‌ها را داشته باشیم. وقتی می‌گویم هشت سال پیش را با الان مقایسه کنید، به‌این‌خاطر است که کارنامه دارم. زیرساخت‌ها را ببینید؛ ساخت‌وسازها را ببینید.

کدام فدراسیون ورزشی دیگر چنین ساخت‌وسازهایی داشته؟ ما دو هتل ساخته‌ایم،  مرکز پزشکی ورزشی ساخته‌ایم، زمین چمن مصنوعی ساخته‌ایم، زمین فوتبال ساحلی به وجود آورده‌ایم، پژوهشکده ساختیم، کلینیک ساختیم... اینها سرمایه فدراسیون است. سرمایه‌ای که روزی که آمدم وجود نداشت. به‌هر‌حال می‌خواهم بگویم با همین بودجه کم کار کرده‌ایم و بی‌رحمی و ظالمانه است که بگویند فساد در این فدراسیون وجود دارد.

‌خب کمی هم از ماجرای فساد فاصله بگیریم و به لابی‌تان با شیخ سلمان بپردازیم. لابی‌ای که انتظارش را داشتید، بی‌نتیجه ماند، درست است؟
از چه نظر؟

‌اینکه قرار بود اگر شیخ سلمان رئیس فیفا شود، شما پست عالی‌رتبه‌ای در کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) به دست بیاورید.
خب او که رئیس فیفا نشد. بله، ولی ما همین الان هم بالاترین پست‌ها را در AFC داریم؛ نایب‌رئیس هستم، رئیس کمیته فوتسال و فوتبال ساحلی آسیا هستم و همه این موارد زیر نظر خودمان است. فکر می‌کنم اتفاقا اعتماد به‌وجود‌آمده با شیخ سلمان، اعتماد بسیار خوب و سازنده‌ای هم باشد. شیخ سلمان به ایران بیشتر از کشورهای عربی اعتماد کرده است.

‌منظورم از لابی دقیقا این بود که قرار گذاشته بودید اگر شیخ سلمان رئیس فیفا شود، شما بشوید رئیس AFC، درست است؟
به‌هرحال نشد؛ البته من قرار بود به عنوان سرپرست AFC مشغول به کار شوم تا بعد از انتخابات ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا برگزار شود و تکلیف رئیس مشخص شود.

‌یعنی با ‌این‌همه منتقد داخلی قرار بود سرپرست و مثلا رئیس AFC شوید؟ تناقض زیادی است، این‌طور حس نمی‌کنید؟
این تناقض فضای درون و بیرون است. حالا ما را به عنوان فدراسیونی قدرتمند در آسیا می‌شناسند و سایر رؤسای فدراسیون‌های آسیایی با بنده ارتباط بسیار خوبی دارند. هشت سال پیش که من اینجا بودم، اصلا رئیس فدراسیون ما را نمی‌شناختند؛ ولی حالا گوشی را برمی‌دارم و می‌گویم فلانی، ما می‌خواهیم این کار را کنیم و شما هم آن کار را کنید. می‌خواهم بگویم این‌قدر ارتباطات قوی شده است. جالب است بدانید ٩٠ درصد این رؤسا، همان رؤساي فدراسیون‌های قبلی هستند یعنی کشورهای دیگر تغییر زیادی نداشته‌اند.

روزی یکی از معاونان وزارت ورزش به من گفت بس است دیگر، چقدر می‌خواهی بمانی؟ به‌هرحال او این‌طور فکر نمی‌کند که کشورهای دیگر همین‌طور است. یعنی آنها احمق‌اند؟ در کره و ژاپن و غیره هم همین‌طور است. این ارتباطات و ماندن‌ها کارراه‌بینداز است و خیلی از موارد را حل‌وفصل می‌کند. حالا تصور کنید فدراسیون دیگری بیاید، تا این فدراسیون بخواهد برود در آسیا ارتباط بگیرد و آشنا شود، کلی زمان می‌گذرد.

‌اگر سرپرست AFC می‌شدید، قید حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال ایران را می‌زدید؟
نه، من اگر پستی در خارج از ایران دارم و می‌گیرم هم، از ایران می‌بینم و نباید ایران را فراموش کنم.

‌شما ابتدای مصاحبه گفتید به شما گفته‌‌اند نیایید...؛ تصمیم آخر علی کفاشیان برای حضور در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال چیست؟
هنوز تصمیمی نگرفته‌ام (می‌خندد). باید ببینیم چه می‌شود و به کجا می‌رویم.

‌خب این‌طوری بپرسم؛ الان همه چیز ٥٠-٥٠ است یا کمی به سمت ‌بودن یا نبودن می‌چربد؟
واقعا ٥٠-٥٠ است ولی دوست دارم که اگر من نبودم، آدم قوی‌ای بتواند کار را ادامه دهد.

‌علی کفاشیان از فوتبال برود، فوتبال ضرر می‌کند یا علی کفاشیان؟
من ضرر نمی‌کنم، فوتبال را نمی‌دانم. من سود هم می‌برم ولی فوتبال را نمی‌دانم.

‌چطور؟
خب ساده است؛ عملکرد نفر بعدی را باید ببینیم و بعد قضاوت کنیم. به‌هرحال من خیلی سود می‌برم.

منبع : روزنامه شرق
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین