کد خبر: ۸۲۳۸۱
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۲
سردار سلامی اعلام کرد به دلیل پیروزیهای اخیر سوریه در صحنه میدانی، ممکن است عربستان نیروی زمینی نمادینی را به این کشور اعزام کند ولی این نیرو هیچ تاثیری در معادلات نخواهد گذاشت.
سردار سلامی اعلام کرد به دلیل پیروزیهای اخیر سوریه در صحنه میدانی، ممکن است عربستان نیروی زمینی نمادینی را به این کشور اعزام کند ولی این نیرو هیچ تاثیری در معادلات نخواهد گذاشت.

 عقب نشستن داعش از شهرهای نبل و الزهرا و عقب نشستن داعش تا مرزهای ترکیه باعث شده تا شریانهای حیاتی این گروه تروریست قطع شود. تاثیر حضور مستشاری سپاه در سوریه با سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه در برنامه دیشب گفتگوی ویژه خبری بررسی شد که در ادامه می خوانید:


در روزهای اخیر، سعودی ها گفته اند ممکن است نیروی زمینی به سوریه اعلام کنند. روسها می گویند این اعلان جنگ است. موضع ما چیست؟

پیروزهای اخیر سوریه را تبریک عرض می کنم که باعث شد معادلات میدانی و سیاسی تغییر کرد. انقلاب در آستانه 38 سال حضور خود است و افتخار دارم به عنوان یک پاسدار از دستاوردهای آسمانی این انقلاب صحبت می کنم.
انقلاب از گردنه های سختی عبور کرد. از جنگ، محاصره اقتصادی، علمی، تهاجم فرهنگی، فتنه های بزرگ داخلی این انقلاب عبور کرد به گونه ای که نظام امروز به عنوان یک قدرت برتر در حل معادلات منطقه ای که دامنه های جهانی دارند معرفی می شود. هیچ میز مذاکره ای نیست که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت محوری در یک سوی آن نشسته باشند. میزهای مذاکره نمادهای قدرت جهان هستند. امروز ایران نه تنها تمرکز استراتژیک دشمنان را از بین برده، بلکه راهبردهای دشمنان را در جهان اسلام با توقف روبرو کرده.

ما امروز به عنوان نماد روشنی از ملت مستقل و آزاد حیات داریم. درباره سئوال برآوردهای واقعی از قدرت نظامی عربستان سعودی امروز یک واقعیت پنهان و پوشیده در اذهان و افکار عمومی جهان نیست. عربستان سعودی در یک جنگ نابرابر علیه یک ملت فقیر و ضعیف با وجود حمایت اروپایی ها، رژیم صهیونیستی و ائتلاف عرب بهره مند است، ولی در این جنگ نابرابر که تمام شاخصهای غلبه ظاهری با اوست، یک ناکام در صحنه یمن است.

وقتی عربستان سعودی برای نبرد زمینی با یمنی ها، نیروهایی را از اقصی نقاط جهان اجیر می کند و نبردی را با وجود ابهام و فقدان چشم انداز دنبال می کند و وقتی رژیم آل سعود امنیت داخلی عربستان را با ماموریت چند تیم از کشورهای دیگر انجام می دهد، ظرفیتی برای قدرت نظامی آل سعود باقی می ماند که به صحنه سهمگینی مانند سوریه نیرو اعزام کند. شاید این موضوع یک لطیفه سیاسی است تا واقعیت میدانی. ما برآوردهای دقیقی از صحنه داریم. عربستان سعودی این نیروها را برای چه چیزی اعزام می کند. سرنوشت اینها چه می شود؟

آیا گروه های ارتش عربستان سعودی حاضر هستند با گروه های تکفیری بجنگند؟ این ظرفیت در عربستان سعودی دیده نمی شود. این رژیم اوهام و آرزوهای خود را طرح می کند تا نمایشی از واقعیت صحیح پنهان کند. بیان این موضوعات شبیه عملیات روانی است که با اهداف مشخصی صورت می گیرد. او به دنبال این است که از لحاظ ظاهری خود را به عنوان یک عامل مبارزه با تروریزم معرفی کند. فشار افکار عمومی را در جنگ یمن مخفی کند و خود را در عالم رویا به عنوان یک قدرت در جهان عرب معرفی کند ولی اظهارات واقعی کاملا با این اوهام متفاوت است.


اصلا دولت سوریه از عربستان دعوتی کرده؟
این حرف اصلا در تناقض با سرشت سیاسی عربستان است. گروه های تروریستی که سوریه را جولانگاه سیاستهای رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار داده اند، از سوی عربستان و رژیم آل سعود شارژ مالی و تسلیح و گسیل شده. حمایت معنوی و سیاسی و ایدئولوژیک کرده اند. این گروهکهای تکفیری محصول سیاستهای عربستان، آمریکا، اسراییل، انگلیس و برخی کشورهای مرتجع منطقه است که محیط امنیت سوریه را تبدیل به صحنه جنگ کرده اند و ملت سوریه را در اروپا آواره کرده اند و سرنوشت فاجعه باری را برای این کشور به وجود آورده اند. رژیم آل سعود مقصر این کشت و کشتارهای جنایتکارانه است. اینها عامل این بحثها هستند. بنابراین سعودی ها با اعزام چند گردان سمبلیک می خواهند چه کنند در حالی که مسبب اصلی فروپاشی امنیت سوریه هستند. در عراق تلاش کردند تجزیه عراق را در صحنه جغرافیای سیاسی ایجاد کنند. این یک تناقض آشکار در سیاستهای اعلامی و اعمالی سعودی است و مسلمانان جهان فریب این سیاستها را نمی خورند.

اعزام نیرو محتمل است؟
به شکل سمبلیک ممکن است تعدادی نیرو را در جایی مستقر کنند ولی این نیروها تعیین کننده تحولات میدانی در سوریه نیست. عربستان در سیاستها و حمایتهای مالی ممکن است برای آشوب کشاندن بیشتر ملتها، ید طولایی داشته باشد ولی از لحاظ نظامی فاقد استعداد است.

پیروزهای بزرگ اخیر در آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا در چه محورهایی ادامه دارد؟

آنچه در شمال حلب اتفاق افتاد، یک رویداد شگفت انگیز و سرنوشت ساز است که از اوایل محرم امسال به عنوان عملیات نصر آغاز شد و روند تغییرات را به نفع نظام سیاسی سوریه تغییر کرد. این پدیده بسیار مبارک و تاثیرگذار و تعیین کننده است. به شکلی که نه تنها معادلات نظامی را تسریع می کند و اعتماد به نفس به نیروها می دهد و دامنه عملیاتها را توسعه می دهد، بلکه سرنوشت مناسبات سیاسی را در جهان و منطقه برای سوریه تغییر می دهد. این بیانگر واقعیت بزرگی است که مردم شهرهای نبل و الزهرا ظرف 4 سال مقاومت بزرگی را نشان دادند. با اینکه صدها این گروههای تروریستی حمله کردند ولی مردمی که روح عاشورایی در پیکرشان جاری است و درس مقاومت را از میدان عاشورا گرفته اند، در مقابل گروه های تروریستی ایستادند. وقتی محاصره شکست، کمر گروه های تکفیری به دو نیم شد. وقتی اینها از اتوبانی که حمایتهای ترکیه را انتقال می داد، عبور کردند، جریان تکفیری دو نیم شد.

امروز گروه های تکفیری تجزیه شدند. بخشی که با ترکیه همسایه است فاقد گذرگاه ایمن است. نظام فرماندهی و کنترل تکفیری ها در آن منطقه شکست. آنها سلسله مراتب دقیق فرماندهی ندارند. قسمت اعظم فرماندهان آنها کشته شده اند. به شکلی که آنها پشت بیسیم رهبران کشورهای حامی خود را صدا می زدند و می گفتند پادشاه عربستان کجاست به داد ما برسد؟ این نشان می دهد آشفتگی در سیستم عملیاتی آنها اتفاق بیفتد. ایجاد منطقه پرواز ممنوع منتفی شد. این که می خواستند از حلب یک پایتخت در مقابل دمشق بسازند، منتفی شد. دو سوم حلب در اختیار ارتش سوریه است و محاصره 270 درجه ای بر آن حاکم است و به زودی آزاد می شود. موقعیت زمانی ایجاد این عملیات از نظر سیاسی بهترین موقعیت بود. جایی که نیروهای طرفدار سوریه با معارضینی که از طرف ریاض حمایت می شدند، مشغول گفتگوی غیرمستقیم بودند و این پیروزی باعث شد آنها میدان مذاکرات را ترک کنند. از چندماه پیش تاکنون حملات با ارتش سوریه است و تکفیری ها در موضع دفاعی بودند. امروز این روندها معکوس شده و باعث توقف سیاست دشمن شده است.

می شود گفت همین است که باعث شده عربستان بیشتر طبل جنگ را به دست گرفته؟
عربستان سعودی یکی از شکست خورده های اصلی این ماجرا است. پیروزیهای میدانی اخیر، شکست این رژیم را افزایش داده. آنها امیدهای خود را از دست رفته می بینند. امیدهای سیاسی دارد از بین می رود و موضع سیاسی یک بازیگر افول می کند. ما با غروب احساس توفق در مواضع سیاسی از سوی قدرتهایی روبروییم که میدان دار اصلی حمایت از تروریستها هستیم. این پیامد بزرگ صحنه عملیاتی شمال حلب است. آزادی 70 هزار انسان، مسلمان شیعه و سنی از محاصره این تروریستها و وصل شدن بخش مهمی از کردهای سوریه در منطقه هممرز با ترکیه به نظام سوریه، وسعت دادن به سطح موفقیتهای به دست آمده است. این نشان دهنده اثرگذاری تحولات میدانی بر معادلات سیاسی است.

مقامات ارشد ایران روسها را به این نتیجه رساندند که باید حضورشان را در سوریه تقویت کنند. آیا روسیه به زودی تاکتیک خود را در سوریه عوض می کند؟

روسیه دارای سیاست مستقلی است و منافع خود را دارد و در تنظیم موازنه قوای بین خود و آمریکا و اروپا دارای نقشه سیاسی خاصی است. این که ما روسیه را وادار به حضور در سوریه کرده ایم، حرف دقیقی نیست. آنها بر اساس چشم انداز سیاسی و میدانی در سوریه و مخاطراتی که از قدرت گرفتن تکفیری ها در آینده حس می کردند و اینکه در موضوع اوکراین بدیل استراتژیک دیگری به دست بیاورند، به طور طبیعی در هماهنگی با سوریه وارد عمل شدند. در عملیات هوایی نیز نقش موثری داشتند که از لحاظ برداشتن فشار نظامی از روی ارتش سوریه و کاهش فشار سیاسی از روی نظام سوریه و داشتن سطح اتکای بیشتر مهم بود.

روسیه مصمم است سیاستهای خود را در سوریه ادامه دهد واین منطبق به منافع روسیه در سوریه است. وقتی چند سیستم در یک میدان مشترک فعال هستند، طبیعتا جبهه یکپارچه ای را به وجود می آورند. روسها از هوا و ارتش و مردم سوریه از زمین، میدانداری می کنند. سیاست روسیه، ادامه دار و مستمر است. قرائنی نیز از کیفیت حضور آنها می بینیم موید همین مطلب است.

سپاه چطور وظایف خود را برای نابودی داعش و تکفیری ها پیش می برد؟

ما هم سیاستهای خود را تغییر نمی دهیم. ما احساس می کنیم نظام سوریه نقطه برخورد و تلاقی راهبردها و سیاستهای برون منطقه ای قدرتهایی است که می خواهند زنجیره مقاومت را از هم بگسلند. کشورهای صاحب قدرت را در منطقه تجزیه کنند و آنها را به واحدهای کوچکتر تبدیل کنند تا معماهای امنیتی رژیم صهیونیستی حل شود و عطش قدرتهای منطقه ای سیراب شود. این یک توطئه بسیار ویرانگر در جهان اسلام است که اگر در مقابل آن نایستیم، حرکات دشمنان پله کانی است. یعنی آمریکایی ها و صهیونیستها اگر در یکی از این میدانها موفقیت به دست بیاورند، حرکت دیگری را در جای دیگری آغاز می کنند.

اگر در سوریه موفق شوند به سمت لبنان و عراق و احتمالا ایران ادامه می دهند. ما ژرفای نگاه دشمن را درک کرده ایم و جهتگیری های سیاسی دشمنان را تشخیص داده ایم و هرگز به انتظار حوادث نمی نشینیم. ما جلوتر از حوادث حرکت می کنیم. رفتار دشمنان را قبل از تبدیل شدن به تهدید، مهار می کنیم. آنها را در نقطه آغاز حرکت ویرانگرشان متوقف می کنیم. با کشورهایی مانند عراق، سوریه، یمن، لبنان، بحرین، افغانستان و مانند آن به آرمان و هدف مشترک رسیده ایم. منطق ما برای حمایت از نظام سوریه، دقیق، راهبردی، بر اساس اشتراک منفعت و توازن است. این حمایتها در سطوح نظامی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ادامه می یابد.


در جشنواره فیلم فجر هم دیشب آقای حاتمی کیا گفت اگر در سوریه با داعش نجنگیم باید در ایران با آنها بجنگیم. با این حرف چقدر موافقید؟

موضع ما در عراق و سوریه، صرفا ایرانی نیست. پیشرفت، منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران واقعیت دستور کار ماست ولی این که ما در سوریه حضور داریم برای این نیست که در ایران درگیر نشویم. این بخشی از نگاه ما است. ما در سوریه حضور داریم تا عزت و عظمت و یکپارچگی ملت سوریه دچار مشکل نشود. در سوریه و عراق حضور داریم تا قدرتهای آمریکایی و اروپایی به سنگین ترین مشکلاتی که تاکنون توانسته اند درست کنند، ادامه ندهند. مرزهای ملت ها را آنها شکل می دهند. دیکتاتورها را بر جهان اسلام حاکم کردند. ثروتهای مسلمانان را به غارت بردند. کودتاها را شکل دادند. رژیم صهیونیستی را مانند خنجر به پهلوی جهان اسلام فرو کردند. ما اینها را دیده ایم. اگر استیلای این کشورها به جهان اسلام ادامه یابد، نابودی ملتهای منطقه رقم می خورد.

ما در سوریه و عراق حضور داریم تا از کرامت و شرف و استقلال مسلمانان جهان دفاع کنیم. ما آنجا هستیم تا صهیونیستها جرات نکنند لبنان را مورد هدف قرار دهند. ما آنجا هستیم تا سیاستهای استکبار که محو جهان اسلام است، محقق نشود. این حقیقتی است که سرشت اصلی سیاستهای ما را شکل می دهد. انقلاب اسلامی ایران اجازه نمی دهد رویای غرب در محو جهان اسلام محقق شود. روح بیداری را دمید و ملتهای مسلمان بیدار شدند و برای بازیابی هویت خود می جنگند. این اتفاق ادامه دارد و متوقف نمی شود الا اینکه دنیای غرب موجودیت مستقل جهان اسلام را به رسمیت بشناسد.

سپاه همواره مورد تهدید و هجمه قرار داشته. اخیرا نیز رسانه های وابسته به غرب سپاه را بیشتر مورد هجمه قرار داده اند. ریشه این اتهام زنی ها چیست؟

سپاهی که رژیم صهیونیستی را با ظرفیت سازی در محیطهای پیرامونی آن به رژیمی تبدیل کرده که بین مرگ و حیات قرار گرفته، سپاه کابوس امنیتی این رژیم است. وقتی شما اجازه نمی دهید تکفیری ها نظام سوریه را ببلعند. اجازه نمی دهید سوریه تجزیه شود و از پایگاه محوری مقاومت به کشوری در دست سیاست آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شود، حزب الله را قدرت می دهید تا علیه صهیونیستها نبرد کند، وقتی شما سرزمینهای اشغالی را محل تلاقی آتشها از غرب و شمال می کنید و نقطه ای را باقی نمی گذارید، طبیعی است شما تبدیل به کابوس برای صهیونیستها می شوید. شما برای آنها و شرکای آمریکایی شان عنصری می شوید که باید به شما تهاجم شود. اما به فضل الهی جراتی برای به میدان کشیدن این تهدیدها ندارند.

سپاه نماینده و نایب انقلاب اسلامی و متوقف کننده سیاستهای مستکبران در منطقه است و باعث رشد و بیداری ملتهای مسلمان می شود. وقتی ارتش نیرومند مردمی در سوریه و عراق و یمن با الهام از آموزه های انقلاب اسلامی ایران شکل می گیرد، طبیعی است سپاه مورد تعرض دشمنان قرار می گیرد. سپاه امروز قادر است هر هدف منطقه ای را مورد هدف قرار دهد و اراده سیاسی و نظامی نظام را در هر نقطه ای بر دشمنان تحمیل کند. برخی از این نمادها را در بازوان پرتوان حزب الله لبنان به عنوان سرشاخه های سپاه می بینید. مواجهه سپاه با تفنگداران آمریکا در خلیج فارس را دیدید. شهرهای موشکی زیرزمینی که قادر به نابودی هر هدفی هستند را دیدید. سپاه از نیروی مردمی قدرتمندی برخوردار است که حافظ منافع مردم است. سپاه توانسته پدافند قدرتمندی را به وجود بیاورد و پهپادی را به وجود آورده، طبیعی است این سپاه مورد هجمه روانی و سیاسی قرار گیرد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین