کد خبر: ۸۰۱۱۸
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۰
صلاحیت و احراز آن، لازمه یک انتخاب امن و مستحکم است، اما هرقدر هم که اهمیت داشته باشد، ارج و اعتبارش فرع بر اصل است. چنانچه صلاحیت و لوازم آن، به راهی برود که امید مردم به انتخابات و خانه ملت را رقیق یا ضعیف کند، قطعاً جایی از ماجرا مختل است.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم  امیر یوسفی نوشت:

مجلس، حکم «خانه ملت» را دارد، خواه خبرگان باشد و خواه شورا. هر جا حضور یکان یکان مردم ناممکن باشد و غیر از گزینش نایب و نماینده، چاره دیگری برای حضور ملت پیدا نشود، مجلسی فراهم خواهد آمد که می‌توان آن را با استعاره «خانه ملت» وصف کرد. به این اعتبار، هر انتخاباتی در حکم «خانه‌آرایی» برای یک نظام سیاسی است. حرفه متولیان و بانیان چنین آیین و آدابی را نیز می‌توان «خانه‌داری» سیاسی دانست. اسفند امسال، فصل خانه‌آرایی نو در نظام سیاسی ایران است و دولت اعتدال، اولین آزمون خود را در درس خانه‌داری و خانه‌آرایی سیاسی از سر خواهد گذراند؛ درسی که حسن روحانی روز پنجشنبه در دیدار با فرمانداران و استانداران کشور، اصول و رئوس آن را فصل به فصل مرور کرد و به کارگزاران خود آموزاند. سلیقه خانه‌داری سیاسی روحانی را به قواره یکی دو سه نکته اساسی مرور کنیم.

1) به تصریح روحانی، مجلس خانه ملت است؛ تعبیری که کارآمدترین و کوتاه‌ترین توصیف و توصیه برای پارلمان باشد. بر حسب این تعریف، هر کس که در انتخابات، اعم از انتخاب‌کننده یا انتخاب شونده حاضر می‌شود دلش به امنیت سقف خانه یا گرمای اجاق خانه قرص است. آن سیاهه 12 هزار نفری که پوشه و پرونده به دست، راهی دوایر دولتی شدند تا به عنوان نامزد و انتخاب‌شونده نام‌نویسی کنند، تقریباً همگی دل به خانه نظام داشتند و اگر امیدشان به غیر از سقف و اجاق این عمارت بود، از اساس، پایی برای آمدن به صحنه و دستی برای ثبت‌نام نمی‌داشتند. این هیچ دخلی به آن ندارد که لحن سیاست‌ورزی آنها «چپ‌کوک» باشد یا «راست کوک». در درس خانه‌آرایی سیاسی اعتدال، همین که کسی حیات و هویتش را زیر این سقف جست‌و‌جو کند کافی است تا ساکن صالح این عمارت باشد. به خلاف این، هر نگاهی که مراجعان و مستأجران خانه ملت را سختگیرانه سرند کند و سقف و صحن خانه را با صف بلندی از حصار و حجاب اشغال کند، بی‌شک خانه را از ملت ستانده و به یک جماعت و جناح و جریان، رهن داده است. روحانی روز پنجشنبه از همه «خانه‌داران» سیاسی خواست که «مجلس را خانه ملت بدانند نه خانه یک جناح».

2) حاجبی که در درگاه خانه ایستاده است مردم را به کدام حجت و بیّنه قسمت می‌کند؟ تشخیص صلاحیت. رئیس دولت اعتدال صراحت به خرج داد و احراز صلاحیت را امری لازم و انجام آن را وظیفه قانونی شورای محترم نگهبان دانست. تا اینجا هیچ چیز، خانه‌آرایی و خانه‌داری سیاسی را مختل یا مشکوک نمی‌سازد. از این خط به آن سو است که درس دوم روحانی آغاز می‌شود. کدام درس؟ تفسیر صلاحیت. روحانی، همگان را فرا می‌خواند به تفسیری دلبازتر از صلاحیت، التزام به دین و آیین و انقلاب و ولایت و قانون اساسی، البته که حیاتی و محوری است اما به قول رئیس دولت اعتدال «آیا همه التزام باید به همین مسائل باشد؟ پس محیط زیست، صنعت، توسعه، رفع رکود، بیکاری و رونق اقتصادی چه می‌شود؟» او نهادها را فرا می‌خواند به بازسازی مفهوم «صلاحیت»؛ و همچون یک انقلابی عملگرا و مصلحت‌سنج، استحکام «خانه» را در «کارآمدی، سیاستمداری، مدیریت، کاربلدی و توانمندی» ساکنان یا مستأجران می‌داند. این اگر نشد و التزام، صرفاً به یکی دو اصل محدود و منحصر ماند، عین آن است که «به مردم آدرس غلط» داده شود. روحانی به همان میزان که در درس اول خود، نهادها را به دوری از «سلیقه‌گرایی» در قانون دعوت می‌کند در درس دوم، پرهیز از «صورت‌گرایی» را می‌آموزاند. در اولی می‌گوید افتخار قانون اساسی ما آن است که برای یهودیان و زرتشتیان و آشوریان و ارمنیان، کرسی نمایندگی در خانه ملت تدارک دیده است؛ پس چرا این کرسی را از جریان‌های پرهوادار و پرطرفدار دریغ کنیم. در درس دوم هم می‌گوید امام علی‌(ع) در انتخاب فرماندارانش فقط به معیار عبادت اکتفا نمی‌کرد. در وضعیت امروز جهانی، باید بهترین‌ها به مجلس بروند.

3) صلاحیت و احراز آن، لازمه یک انتخاب امن و مستحکم است، اما هرقدر هم که اهمیت داشته باشد، ارج و اعتبارش فرع بر اصل است. چنانچه صلاحیت و لوازم آن، به راهی برود که امید مردم به انتخابات و خانه ملت را رقیق یا ضعیف کند، قطعاً جایی از ماجرا مختل است. به گفته روحانی «اگر قرار است یک جناح در انتخابات حضور داشته باشد و یک جناح نه، دیگر به چه دلیل انتخابات برگزار کنیم؟» نهادها - خواه وزارت کشور و خواه شورای نگهبان، باید کار خود را انجام دهند نه کار ملت را. احراز صلاحیت واقعی افراد، متعلق به مردم است. اینکه هیأت اجرایی یا هیأت نظارت، دستی در آتش صلاحیت‌ها دارند، قاعدتاً به معنای سلب اختیار یا خلع ید از قدرت انتخاب ملت نمی‌تواند باشد. تفسیر سختگیرانه از صلاحیت و احراز آن، خانه را از خانه بودن، انتخابات را از انتخابات بودن و نمایندگان را از نماینده بودن ساقط می‌کند. درس سوم روحانی روز پنجشنبه آن بود که هر تدبیر و ترتیبی که امیدها را به خانه، به سقف امن آن و به اجاق گرمش سرد کند، در مجموع به سود ساکنان صحن خانه ملت نخواهد بود.

نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Romania
|
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۳
0
2
bravo
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین