کد خبر: ۷۷۳۷۸
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۶
شاید بتوان گفت نقش ضعف‌ مدیریت مسائل قومی مذهبی کشورهای مسلمان، بستر بسیار موثری برای گسترش مناقشات است و این مسئله بر جسته ‌تر از نقش دشمن و نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی است.
دکتر علی باقریان معاون امور اهل سنت دستیار ویژه رئیس جمهور: هیچ‌کس ، هیچ فرقه و مذهبی از گسترش خشونت‌ها نفع نمی برد. بازنده اصلی این کشمکش‌ها مسلمانان و برنده آن صهیونیسم است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی تدبیر و امید،دکتر علی باقریان معاون امور اهل سنت دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و مذاهب پیرامون وحدت شیعه و سنی گفت: وحدت یک امر عقلایی، ‌عرفی و برای حیات اجتماعی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است است. بنابراین ما اگر در منطقه دشمن هم نداشته ‌باشیم ضرورتاً‌باید وحدت به معنی همدلی و اشتراک نظر برای رسیدن به اهداف مشترک را حفظ کنیم. امروزکشورهای همسایه به شدت در حال حرکت به سوی ویرانی‌های ناشی از افراطی‌گری و تعصبات جاهلانه مذهبی و طایفه‌گری هستند.

دنیای اسلام و کشورهای خاورمیانه با وجود سرمایه‌های بزرگی مانند بیشترین ذخایر نفت و گاز جهان، نیروی انسانی جوان، دریاهای آزاد، ‌ نقاط مهم و استراتژیک و یک چهارم جمعیت جهان، ‌ متأسفانه به دلیل منازعات و مناقشات فرقه‌ای و مذهبی از شاخص‌های مناسبی مانند رفاه، آسایش، امنیت، اشتغال، تحصیلات عالی، سلامت و بهداشت، ‌گردشگری و … برخوردار نیستند، بلکه بالعکس این کشور‌ها به ناامن‌ترین مناطق جهان تبدیل شده‌اند و فقر و بیکاری و بی‌هویت شدن جوانان از معضلات بزرگ آنهاست.

اگر ریشه‌های اصلی این نابسامانی و وضعیت اسفبار را بصورت خلاصه بیان کنیم عبارتست از نقش عوامل تأثیرگذار خارجی مانند صهیونیسم و ضعف و ناکارآمدی سیستم‌های حاکمیتی و دولتی کشورهای اسلامی از یک سو و ضعف و ناکارآمدی و یا بی‌تفاوتی گروه‌های مرجع، مراکز وشخصیت‌های دینی این کشورهاست.

بطور مسلم نقش دشمن خارجی نه تنها قابل انکار نیست بلکه پایان ناپذیر است. زیرا تامین بخشی از منافع خود را درگسترش اختلاف امت اسلامی می‌داند. بنابراین توقعی از کاهش دشمنی آن‌ها نیست.

اما مردم که بیشترین آسیب‌ها و رنج‌ها را از ناآرامی، ‌خشونت و افراطی‌گری می‌بینند، از علماء و گروه‌های تأثیرگذار فرهنگی و نیز ا ز حکومت‌ها و دولتمردانشان انتظار دارند که به صورت جدی و فوری چاره‌ای برای پایان بخشیدن به این وضعیت بیاندیشند. هیچ‌کس و هیچ فرقه و مذهبی از گسترش خشونت‌ها نفع نمی‌برد. بازنده اصلی این کشمکش‌ها مسلمانان و برنده آن صهیونیسم است. در این میان لازم است اشاره شود که گروه‌هایی مانند داعش، القاعده، بوکوحرام و امثال آن ابزار و آلت دست دشمن و جریاناتی انحرافی در درون دنیای اسلام هستند.

برداشت این‌ها از اسلام هیچ ارتباطی به اصل اسلام و اصالت احکام قرآنی و اسلامی ندارد. هیچ گروهی نباید برداشت خود از اسلام را به عنوان عین اسلام و مبانی قرآن بداند. علماء و بزرگان دینی باید در تبیین احکام و دستورات اسلام براساس عقل و منطق و شرایط زندگی اجتماعی بشر پیش قدم شوند و میدان داری کنند تا عده‌ای منحرف و افراطی، اسلام را وارونه معرفی نکنند.

ضرورت وحدت در داخل کشورمان بسیار پر اهمیت‌تر از پیرامون ماست. وحدت درونی شاه کلید حل مشکلات داخلی است. برای موفقیت در پیگیری وحل مسائل منطقه نیز وحدت عملی در داخل کشور پشتوانه اصلی دیپلماسی سیاسی است. بنابراین هرکس، به هر نام و بهانه‌ای بر طبل تفرقه و دوگانگی در کشور بکوبد خائن و فتنه گر محسوب می‌شود.

علاقه‌مندی اقوام مختلف ایرانی به اسلام و ایران راز و رمز وحدت ملی است و اهل سنت و اقوام برای اثبات این دو مولفه نیازی به ادله ندارند. تاریخ و تمدن و سابقه این کشور گویای همه چیز است. نباید عده‌ای منفعت طلب و یا افراطی و متعصب خود را صاحب همه چیز بدانند، خود را حق مطلق بپندارند و دیگران را به حاشیه برانند.

وحدت ملی با به رسمیت شناختن همه اجزاء ملت و حقوق انسانی آن‌ها حاصل می‌شود و این امر در قانون اساسی نیز مورد تاکید قرارگرفته است. ما در ایران شهروند درجه دو نداریم. منطبق بر قانون اساسی همه در برابر قانون مساوی هستند. بسیار حیاتی است که همه افراد تاثیرگذار بر مولفه‌های وحدت عملی در داخل توجه ویژه داشته باشند و اجازه ندهند عده‌ای براساس سلائق و منافع شخصی و یا باندی به گونه‌ای رفتار کنند که بخشی از مردم ما احساس تحقیر و تبعیض کنند و یا احساس نمایند در این کشور بیگانه هستند!

دکتر باقریان درباره راهکارهای مقابله با پروژه تخریب وحدت افزود؛ پروژه تخریب وحدت در منطقه مبتنی بر چند مؤلفه مهم است:

 اول چشمداشت قدرتهای خارجی و منطقه‌ای به ثروت و ذخائر نفتی خاورمیانه است. این منفعت در شرایط آرام و بدون درگیری و خشونت یا حاصل نمی‌شود و یا حداقلی است. از این رو وجود نا‌آرامی در منطقه کاملاً‌منطبق با منافع دشمنان خارجی ملت‌های مسلمان است.

 دومین مؤلفه، تحریک تعصبات قومی و فرقه‌ای ‌ است که در پروژه تخریب وحدت نقش کلیدی دارد. توهین به مقدسات فرقه‌ها و پیروان مذاهب اسلامی از سوی اشخاص و جریانات افراطی و سازمان یافته ازجمله عوامل تحریک پذیری مسلمانان و عامل نزاع و درگیری است.

افراطی‌گری و تکفیر یکی دیگر از عوامل و مؤلفه‌های مؤثر در گسترش منازعه و تخریب وحدت است. متأسفانه بخشی از افرادی که خود را جزء مسلمانان می‌دانند به دلیل برداشت‌های انحرافی و افراط‌گونه از مبانی اسلام بخش بزرگی از مسلمانان دیگر را تکفیر می‌کنند.

گروه‌های تکفیری فقط شیعیان را تکفیر نمی‌کنند بلکه بخش قابل توجهی از اهل سنت را نیز تکفیر می‌نمایند.

سرویس‌های اطلاعاتی صهیونیسم با استفاده از ظرفیت تعصبات جاهلانه فرقه‌ای، مذهبی، تکفیر و توهین تلاش می‌کنند با نفوذ و استفاده از دولت‌های ناکارآمد منطقه وضعف افراد تأثیرگذار، دامنه اختلافات و منازعات را گسترش دهند. البته توجه به نقش عوامل صهیونیسم به مفهوم نادیده گرفتن نقش جریانات، افراد و برخی از علماء کشور‌ها و ضعف آن‌ها نیست. این ضعف‌هاست که زمینه نفوذ را فراهم می‌کند.

شاید بتوان گفت نقش ضعف‌ مدیریت مسائل قومی مذهبی کشورهای مسلمان، بستر بسیار موثری برای گسترش مناقشات است و این مسئله بر جسته ‌تر از نقش دشمن و نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی است.

معاون امور اهل سنت دستیار ویژه رئیس جمهور درباره نقش نشست‌ها و کنفرانس‌ها در زمینه سازی برای ایجاد وحدت میان مسلمین به خبرنگار ایلنا گفت؛ معتقدم که وحدت یک هدف عالی و یک استراتژی بزرگ است. بنابراین، رسیدن به چنین هدفی، برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت می‌طلبد. سمت و سوی این برنامه‌ها قاعدتاً بایستی مبتنی بر اقدامات نظری و عملی باشد.

در حوزه نظری کارهای زیادی تاکنون صورت گرفته است و تا حدودی غنای لازم وجود دارد اما در حوزه عمل متأسفانه اقدامات مناسب و موثری صورت نگرفته است.

وحدت در درون کشورهای اسلامی و در سطح منطقه نیازمند گام‌های بلند عملی است. با شعار، تعارف وخود سانسوری، برگزاری کنفرانس و نشست همه آنچه را می‌خواهیم بدست نمی‌آید. کنفرانس و جلسه یک وسیله وابزار است اما هدف و برنامه نیست.

بعد از گذشت نزدیک به سی سال از برگزاری کنفرانس وحدت گاهی در رسانه ملی، گاهی در منابر و گاهی نیز در مساجد به مقدسات گروهی از مسلمین توهین می‌شود. کشتار مسلمانان به نام اسلام و به بهانه تکفیر از فجیع‌ترین رخدادهای قرن اخیر است و این‌ها همه نشان می‌دهد که روش‌ها و رویکرد‌ها متناسب با مسئله طراحی و پیش بینی نشده است و قطعا نیازمند روزآمد کردن و کارآمد نمودن این نوع نشست‌ها هستیم. به نظرم از کنفرانس سالانه تهران هرچند دستا وردهایی داشته است اما در زمینه تحقق عملی تقریب، توفیق زیادی بدست نیاورده است در نتیجه ضرورت دارد با هم اندیشی بزرگان و علماء فریقین داخلی و خارجی وکار‌شناسان دلسوز، در روش‌ها، برنامه‌ها و سطح میهمانان مدعو تجدید نظر صورت پذیرد.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین