|
|
امروز: شنبه ۰۹ تير ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۸
کد خبر: ۷۷۳۰۰
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۴ - ۰۳:۴۹
فقط يک نکته تداعي مي‌شود که گويي به پيش‌بيني آن مرد بزرگ، عده‌اي مي‌خواهند از کسانش و با خانه نشين کردن و بدنام کردن يارانش از ايشان انتقام بگيرند و چنين شبهه ايجاد مي‌کنند که استوانه‌ها‌ي انقلاب با انقلاب و اصل ولايت و رهبري همراه نيستند.‌
روزنامه مردم سالاری در یادداشتی به قلم منصور فرزامي نوشت:

نخست بايد پرسيد که فلسفه‌ انتخابات چيست؟ آيا انتخابات براي تغيير يا تثبيت وضع موجود نيست؟ اگر پاسخ منفي است، پس چرا آن همه هزينه متحمل مي‌شويم؟ خوب ! عده‌اي گزينش مي‌شوند و مادام‌العمر مي‌مانند و در صورت فوت، يکي به جاي آنها منصوب مي‌شود و چنانچه پاسخ مثبت است به چه سبب اين همه نگرانيم، مگر کاسه‌اي زير نيم کاسه‌اي بوده است که تن وجانمان بلرزد؟ اين جامعه‌ انقلابي، بيش‌از سي بار، انتخابات برگزار کرده است.‌ اين بار هم با عاقبتي خوش از سر مي‌گذراند‌؛ يعني، تجربه‌ها‌ي پيشين اين چنين مي‌گويد.

خيلي طبيعي و در چارچوب موازين قانوني، داوطلبان براي ورود به دو مجلس، اقبال نشان داده‌اند.‌ نگراني آنجا بود که شايستگان به پاي کار نمي‌آمدند.‌ حالا که آمده‌اند، اين سيل ناسزا و بي‌حرمتي براي چه به راه افتاده است؟ چرا بي‌سوادي و فتنه گري و عربي نداني و حدناشناسي و تعبيرهاي سرشار از بهتان بدرقه‌ راهشان شده است؟ اين عزيزان مکلف به تکليف بوده اند و به جا آورده‌اند.‌ مسئولان هم با ضوابط قانوني، بايستگان و اهل صلاح را نگه مي‌دارند و باقي را منع مي‌کنند.‌ ضوابط مهم‌ترين عامل اقناع است و عقل سليم هم در مقابل قانون، تمکين مي‌کند و خدماتش را در مسند ديگر ادامه مي‌دهد.‌

اينکه بيش‌از 800 نفر براي مجلس خبرگان و افزون‌تر از دوازده هزار نفر براي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي ‌‌ثبت‌نام‌ کرده‌اند نه مبهم است و نه عيب.‌ اگر عيبي هم هست بايد آسيب‌شناسي کرد و به فعاليت احزاب سياسي و اعضا و هواداران آن، جرأت و منزلت و روحيه داد تا افراد در اين نهادهاي مردمي‌پرورده و آب ديده شوند و حد خود را براي خدمات اجتماعي بشناسند وگرنه در دوره‌هاي بعد، چند برابر آمار کنوني به ميدان عرضه خواهند آمد و به گمان برخي، مشکلات هم چند برابر خواهد شد.‌ اما ‌ثبت‌نام‌ عزيزان در مجلس خبرگان را بايد امري خير و موجه دانست و افتخار کرد که از آن همه مجتهد و بارع و برجسته، بيش از 700 شخصيت جديد به ميدان رقابت قدم گذاشته‌اند.‌ اگر غير از اين بود، جاي تعجب داشت چون با آن رويکرد حوزه و دانشگاه در علوم ديني و صرف صدها ميليارد تومان اعتبار و بودجه‌ سالانه، بايد هم نتيجه اش اين باشد.‌

اين ملک نخبه پرور، هميشه علامه و دانشور پرورده است.‌ اين امر، زبانزد خاص و عام در عرصه‌ جهاني است.‌ در دنياي امروز، هر کجا کانون علمي‌ هست، ايرانيان به صدر مصطبه نشسته اند.‌ نه حال که در گذشته‌ها‌ي دور هم چنين بوده است.‌ به عنوان نمونه، در سده‌ ششم هجري در شهر نيشابور، زنان بسياري نامشان برجاست که به درجه‌ اجتهاد نايل شده بودند.‌ بنابراين، تحقير زنان در رده‌ها‌ي اجتماعي، نتيجه‌ مطلوبي نخواهد داشت و بديهي است که مادر تحقير شده، فرزند شايسته با شخصيت سترگ نخواهد پرورد.‌ بانواني که جهت جايگاه‌هاي خطير ‌ثبت‌نام‌ مي‌کنند مايه‌ مباهات‌اند بايد قدر شناخت، بايد بر اين جامعه باليد و افتخار کرد.‌

وانگهي از طلبه، علامه ساختن، از وظايف صاحب علمان است ما نبايد اينگونه از طلبه و علامه ياد کنيم وگرنه اهانت به طلبه و جفا به علامه است و آن چنان سخن بگوييم که گويي خود علامه‌ بي بديل دهريم و ديگران مبتدي.‌ از طرفي القاي ترس و شبهه و تزريق آن به جامعه، آن هم جامعه اي که طوفان‌ها‌ي توفنده را طي قرون و اعصار از سرگذرانده، نتيجه‌ عکس خواهد داشت چون گوش جامعه‌ با تجربه و انقلابي ايران از اين گونه شايعات پر است و به اين شبهات اعتنايي نخواهد کرد.‌

فقط يک نکته تداعي مي‌شود که گويي به پيش‌بيني آن مرد بزرگ، عده‌اي مي‌خواهند از کسانش و با خانه نشين کردن و بدنام کردن يارانش از ايشان انتقام بگيرند و چنين شبهه ايجاد مي‌کنند که استوانه‌ها‌ي انقلاب با انقلاب و اصل ولايت و رهبري همراه نيستند.‌

اينجاست که بايد جفا به انقلاب به رهبري و به مردم دانست و اميدوار بود که اين عبارت‌ها‌ و نخبه کشي‌ها‌ و فرزند خوارگي‌ها‌ي انقلاب، عامدانه و مطلوب به مقصود و کينه‌کشي نباشد وگرنه چه اميدي مي‌ماند و مردم از خود مي‌پرسند که چه شده است که همه‌ بانيان و خادمان انقلاب، ضد‌انقلاب از آب و از کار درآمده‌اند.‌

و آنها که در بيرون نشسته و به مشي انقلاب اسلامي‌ و نظام ما دل بسته‌اند چه خواهند گفت.‌ پس با عينک بدبيني و شبهه به بزرگان و شخصيت‌ها‌ي خدوم نگاه نکنيم و آنان را همپالکي ضد‌انقلاب ندانيم و نگاه‌ها را به خير برگردانيم و به شعور جامعه شک نکنيم و مطمئن باشيم که در گزينش خود آنگونه عمل خواهند کرد که به خير منافع ملي و مصالح نظام باشد.‌ و اين را هم بدانيم که به مضمون آن اديب، «در درازناي تاريخ، هر کس بخواهد که فهم جامعه را ناديده بگيرد، قبل از هر نحله و تفکري، خود را حذف کرده است.»

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین