کد خبر: ۷۶۷۹۷
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۴ - ۰۳:۲۳
به طور كلي موانع پيش روي وحدت در ذيل سه عنوان كلي جاي مي‌گيرند: الف- موانع معرفتي، ب- موانع رواني و ج- موانع ساختاري.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم مرتضي اشراقي نوشت:
 

به طور كلي موانع پيش روي وحدت در ذيل سه عنوان كلي جاي مي‌گيرند: الف- موانع معرفتي، ب- موانع رواني و ج- موانع ساختاري.

الف- موانع معرفتي

در مسير حركت به سوي وحدت حوزه ودانشگاه چند مانع معرفتي وجود دارد. 1- عدم تبيين شايسته از مفهوم وحدت:هنوز تلقي درستي از مفهوم وحدت ميان حوزه و دانشگاه وجود ندارد. آيا وحدت حوزه و دانشگاه به اين معناست كه حوزويان علوم دانشگاهي فرا بگيرند و دانشگاهيان نيز تحصيلات حوزوي داشته باشند ؟ آيا وحدت به اين معناست كه حوزويان كتاب‌هاي دانشگاهيان را بنويسند و دانشگاهيان نيز متوني مناسب نيازهاي حوزويان تدوين كنند و در اختيارشان بگذارند؟ آيا وحدت حوزه و دانشگاه به اين معناست تعدادي از دروس حوزوي به همراه اساتيد حوزوي در دانشگاه‌ها مشغول به تدريس شوند و بالعكس يا به‌طور كلي منظور از وحدت در اين ميان، يعني وحدت حوزويان با دانشگاهيان يا اينكه وحدت اصالت حوزه با دانشگاه، منظور و مقصود اصلي است؛ و... تا مفهومي شايسته از وحدت تبيين نشود به‌منظور هدف‌گذاري مشخص، وحدت به شكل حقيقي و بايسته خود صورت نخواهد گرفت؛ البته آنچه بنظر مي‌رسد و بايد در اين ميان دقت شود تا خللي به اصل و ايده نظريه وحدت حوزه با دانشگاه وارد نشود اين است كه وحدت در اصطلاح عام و كلي آن در علوم اجتماعي و سياسي به معناي حذف انديشه‌ها و اضمحلال فكري و عقيدتي طرف مقابل، براي رسيدن به وحدت نيست بلكه وحدت به معناي نزديك كردن انديشه‌ها و پيدايي نقاط اشتراك تحت عنوان واحد است و نيز بايد توجه داشت كه قوام يك جامعه، وحدت كلمه است كه اگر در اين مسير گام جدي برداشته شود، مي‌شود بيان داشت كه در مسير رسيدن به وحدت هستیم. نكته ديگري كه بايد در اصل امر وحدت به فراموشي سپرده نشود اين است كه وحدت از ديدگاه اسلامي بلكه عقلايي طريقيت دارد نه موضوعيت و اين مساله‌اي است كه بايد بدان توجه شود. امور گاهي از ديدگاه عقلا و دين موضوعيت دارند، يعني خودشان غايت و هدف اصلي هستند و گاهي طريقيت دارند و در واقع ارزششان به اين است كه راه رسيدن به يك هدف غايي و نهايي است و به خودي خود ارزش ديگري ندارند، بلكه در سايه يك هدف عالي و براي رسيدن به مقصودي اهم، اهميت ويژه پيدا مي‌كنند. 2- عدم شناخت ظرفيت‌هاي موجود در دو نهاد براي وحدت: دومين مانع معرفتي اين است كه هنوز دو نهاد حوزه و دانشگاه نمي‌دانند كه هر كدام چه ظرفيت‌هايي براي تعامل و حركت به سوي وحدت با نهاد ديگر دارند. هنوز مشخص نيست كه بخش‌هاي فني و مهندسي دانشگاه چگونه مي‌توانند در جهت وحدت با حوزه گام بردارند يا هنوز روشن نشده است كه فلسفه اسلامي چگونه و تا چه ميزان مي‌تواند با بخش‌هاي پزشكي و پيراپزشكي دانشگاه به وحدت برسد. آنچه در اين میان نمايان است اين است كه اين دو نهاد مهم و اثر گذار علمي كشور ابتدا بايد يكديگر را در همه زمينه‌ها به رسميت بشناسند و بعد در مسير وحدت گام بردارند.

ب- موانع رواني

گذشته از موانع معرفتي برخي موانع رواني نيز وجود دارد. اين موانع رواني ممكن است خاستگاه فرهنگي يا سياسي داشته باشد، با اين حال همگي در اين وجه مشترك هستند كه به عنوان يك مانع رواني در برابر تحقق وحدت ايستاده‌اند. اين موانع عبارتند از: 1- عدم احساس ضرورت به پاسخگويي به اين نياز از سوي مخاطبان اين دعوت : مخاطبان دعوت به وحدت ميان حوزه و دانشگاه حوزويان و دانشگاهيان هستند و هنگامي اين دو قشر اقدامي موثر براي رسيدن به وحدت انجام مي‌دهند كه جاي خالي آن را حس نمايند و ضرورت رسيدن به آن را درك نمايند اما متاسفانه در فضاي حوزه و دانشگاه چنين احساس نيازي وجود ندارد و در نتيجه به عنوان يك مطالبه عمومي مطرح نيست و طبعا تا وقتي اين موضوع به صورت يك خواست عمومي در فضاي حوزه و دانشگاه مطرح نباشد نبايد منتظر اقدامي جدي از سوي مسئولان اين دو نهاد باشيم. 2- وجود تصورات كليشه‌اي از يكديگر: قبل از پيروزي انقلاب، دشمن تلاش نمود تا تصويري منفي از حوزه نزد دانشگاهيان و بالعكس ايجاد نمايد و تا حدودي موفق نيز شد. تصويري كه از حوزويان ارائه مي‌شد اين بود كه آنان عقب افتاده و متحجر هستند و تصويري كه از دانشگاهيان ارائه مي‌شد اين بود كه آنان غربزده هستند. اين تصوير منفي هر چند در سال‌هاي بعد از انقلاب تا حدودي بسيار زياد شكسته شده است اما همچنان وجود دارد و دو طرف از نظر رواني تمايلي به برقراري ارتباط و همكاري مشترك ندارند. 3-حزب‌گرايي:جريانات سياسي در درون حوزه و دانشگاه نمايندگاني دارند و اصل وجود چنين اختلاف سلايقي نيز نكته منفي نيست اما همين توجه به حزب وگرايش سياسي وقتي سبب ناديده گرفتن مصالح كلي و عمومي جامعه شود آفت بزرگي است و متاسفانه اين حزب گرايي و سياست زدگي در مسير وحدت حوزه و دانشگاه وجود دارد. عدم استفاده از ظرفيت افراد توانمند و شايسته به جرم وابستگي به حزب مخالف، فاجعه‌اي است كه گاهي در محيط‌هاي حوزوي و دانشگاهي ديده مي‌شود. 4- عدم مدارا و تحمل رأي مخالف: وحدت حوزه و دانشگاه اتفاقي نيست كه با دستور و امريه حاصل شود. بلكه يك كار فكري و فرهنگي وعلمي است. كار علمي قوي و متين هم تنها زماني محقق مي‌شود كه افراد صاحب نظر با ديدگاه‌هاي گوناگون، نظرات خويش را بيان كنند و اين آرا در يك محيط صميمانه مورد بحث و بررسي قرارگيرد و در نهايت نظر درست‌تر انتخاب شود. اين اتفاق مبارك در صورتي رخ خواهد داد كه مشاركت‌كنندگان در اين تلاش علمي و فكري بتوانند نظرات مخالف را تحمل كنند و با سعه‌صدر آراي مخالف خويش را بشنوند و به تعبير قرآن كريم جدال احسن صورت بپذيرد اما متاسفانه گاهي ديده مي‌شود كه چنين روحيه‌اي وجود ندارد و وقتي يك فردي، ديدگاهي مخالف را ابراز مي‌كند به او برچسب مي‌خورد و حتي طرد مي‌شود و بعضا براي مطرود كردن آن شخص از رفتارهاي غير اخلاقي استفاده مي‌گردد. اين مانع افراد را از نزديك شدن به اين حوزه حساس و بيان نظرياتشان دور مي‌كند و سبب مي‌شود كه فضاي اين عرصه از حضور ديدگاه‌هاي مختلف خالي باشد كه در نتيجه باعث مي‌شود جامعه به سوي تك قطبي شدن و تك‌صدايي سوق داده شود. در اين ميان نيز نكته‌اي كه هرگز نبايد از آن مغفول ماند آن است كه اساس و ريشه رسيدن به وحدت رعايت اخلاق است كه اگر از آن غفلت نماييم هرگز به وحدت كلمه نخواهيم رسيد.

ج- موانع ساختاري

وحدت حوزه و دانشگاه هرچند بايد خواست تمام حوزويان و دانشگاهيان و تمام سازمان‌ها و نهادهاي مرتبط با حوزه و دانشگاه باشد اما تا متولي مشخصي نداشته باشد اين هدف محقق نخواهد شد. هم اينك ما براي ماموريت‌هاي مختلف نهادهاي متعددي داريم. ما براي برنامه‌ريزي در دانشگاه شوراي عالي برنامه‌ريزي و دفتر برنامه‌ريزي داريم ولي براي وحدت حوزه و دانشگاه هيچ متولي خاصي وجود ندارد. ممكن است وحدت حوزه و دانشگاه در ذيل اهداف مجموعه‌هاي مختلف تعريف شده باشد اما اين‌گونه اقدامات براي نيل به هدف كافي نيست و بايد يك نهاد تشكيل شود كه اعضاي آن از بزرگان حوزه و دانشگاه باشند. طبعا بايد افراد شركت‌كننده در اين شورا كليه مناصب ديگر خود را واگذار نمايند و به صورت تخصصي بر اين موضوع حساس متمركز شوند و تمام وقت به اين مقوله مهم بپردازند و با تدقيق معناي وحدت از طريق همفكري با تمام متخصصان اين عرصه و شناسايي ظرفيت‌هاي تعامل و تهيه وتصويب آيين نامه‌هاي لازم، موانع معرفتي موجود را از ميان بردارند و در جهت برطرف ساختن موانع رواني موجود نيز تلاش نمايند. وحدت حوزه و دانشگاه خواسته جدي امام راحل و مقام معظم رهبري است. اين خواسته با برگزاري همايش در يك روز و ايراد چند سخنراني ونگارش چند صفحه مقاله محقق نخواهد شد، بلکه با تلاشي همگاني و مستمر و علمي و دقيق محقق خواهد شد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین