کد خبر: ۷۵۸۵۴
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۳
یادگار گرامی امام با تأکید بر توجه به چرایی و هدف از مناظره و گفت‌وگو یادآور شد: باید یاد بگیریم برای رسیدن به حقیقت همراه یکدیگر باشیم و بدانیم از دل سخن گفتن و شنیدن حقیقت نمایان می شود، اما اگر همراه و همدوش هم نباشیم و نسبت به یکدیگر شفقت نداشته باشیم هیچ نتیجه ای حاصل نمی شود.
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار با تیم های برگزیده کشوری مسابقه ملی مناظره دانشجویی، با اشاره به یکی از بحث های قدیمی منطق و اصول فقه که در میان فیلسوفان غربی از جمله کانت نیز مطرح شده است، اظهار داشت: بر اساس این بحث انسان دارای سه ساحت درونی و دو ساحت بیرونی است که ساحت های درونی شامل «اعتقادات و باورها»، «هیجانات و شوق ها» و «باید ها و الزامات» است.

وی با بیان اینکه دلیل اطلاق عنوان «درونی» به سه ساحت وجود انسان این است که غیر از خود انسان کسی از باورها، هیجانات و بایدهای او مطلع نیست، افزود: در مقابل، دو ساحت بیرونی یعنی گفتار و کردار هم وجود دارد و دلیل بیرونی بودن ساحت های ذکر شده، این است که دیگران از آنها مطلع می شوند.

وی با بیان اینکه ساحات بیرونی ریشه در ساحات درونی دارد، تصریح کرد: انسان بدون آنچه درونش وجود دارد به یک فعل و گفته نمی رسد. البته در میان فلاسفه و اندیشمندان اسلامی تمایزی میان رفتار و گفتار نمی گذاریم؛ بلکه هر دو آنها فعل انسان هستند که برخی از آنها توسط زبان و بعضی هم توسط اعضای دیگر انجام می شود. بنابراین، هر کاری که می کنیم، چه وقتی سخن می گوییم و چه وقتی حرکتی انجام می دهیم، در صورتی که ارادی باشد تابع مقدمات درونی است.

وی در خصوص مبادی اراده یادآور شد: اراده برای انجام یک کار از «تصور» موضوع آغاز می شود، سپس به «تصدیق فایده» آن می رسیم و در مرحله بعد نسبت به آن «شوق» پیدا می کنیم ؛ وقتی این شوق در انسان مؤکد می شود، در نهایت «اراده» پدید می آید.

یادگار امام در تبیین این موضوع افزود: کسانی که عصبانی هستند و دشنام می دهند ابتدا فضایی ذهنی در آنها پدید می آید که کسی به آنها دشنام داده است، سپس این تصور برای آنها پدید می آید که او هم دایره لغات فرد مقابل را داراست و می تواند آن را به کار ببندد، سپس تصدیق می کند که اگر من این روش را به کار ببرم فرد مقابل را سر جای خود می نشانم، لذا نسبت به آن شوق پیدا می کند و سپس دشنام را به زبان می آورد؛ اما اگر فرد مقابل دشنام داد و او آن را نفهمید یا فهمید اما دایره لغات دشنام آمیز او را در اختیار نداشت یا در صورت برخورداری از آنها، تصدیق نکرد که این روش گفتار به نفع اوست، در مقابل دشنام حرفی نمی زند.

وی با اشاره به علل غایی، فاعلی، مادی و صوری افعال، اظهار داشت: علت فاعلی از نظر خارجی، علت پیدایش غایت است؛ اما در مقام ذهن، علت غایی علت فاعلیتِ فاعل است؛ بدین معنا که اگر هدف نباشد انسان دست به کاری نمی زند.

سید حسن خمینی سپس به هدف انسان ها از مناظره پرداخت و اظهار داشت: در روایات نقل شده است که از امام صادق(ع) پرسیده می شود حد بیماری که انسان بتواند روزه ی خود را به دلیل آن افطار کند، چیست؟ ایشان چنین پاسخ می دهند که «انسان خود را بهتر از هرکس می شناسد»؛ بنابراین علت غایی سخن گفتن و مناظره همان تصور و تصدیق اولیه ای است که فرد بدان دست یافته است؛ اگر قصد کسی از سخن گفتن مالیدن بینی حریف بر خاک باشد تصور، تصدیق، شوق و مسیر مشخص است، اما اگر هدف او رسیدن به حقیقت باشد مسیر دیگری را می رود؛ همچنین اگر هدف انسان ارشاد طرف مقابل باشد راه جداگانه ای را می پیماید.

وی با اشاره به پیچیدگی های روانی انسان ها گفت: نمی توان گفت یک نفر در همه زندگی خود مشفق یا کینه ورز نسبت به دیگران است، بلکه یک اتفاق یا مشکل کوچک می تواند شاکله وجودی انسان را دچار دگرگونی کند.

یادگار امام با تأکید بر مشخص بودن هدف بحث و گفت و گو، افزود: اگر فرض کنیم فردی مقابل ما نشسته و مطلبی ارتدادآمیز را بیان کرده است، باید بدانیم آیا هدف ما هدایت کردن طرف مقابل است یا اینکه می خواهیم در بحث، طرف مقابل را به زمین بزنیم که دیگر نتواند از جای خود بلند شود و یا از طریق ضربه می خواهیم کاری کنیم که حساب کار دست دیگران هم بیاید؛ بنابراین چرایی صحبت کردن و گفت و گو با یکدیگر را باید بشناسیم، پس مشکل اصلی ما در اینجاست، زیرا اگر مشفق کسی باشیم متفاوت از زمانی رفتار می کنیم که نسبت به کسی عناد داشته باشیم.

وی با بیان اینکه تفاوت اساسی پیامبران با سایر انسان ها در مشفق بودن آنهاست، یادآور شد: قرآن کریم در مقطعی از دوران رسالت پیامبر(ص) به ایشان می فرماید «ما أنزلنا علیک القرآن لتشقی» (ما قرآن را بر تو نفرستادیم تا در راه اجرای آن، یا با تأسف بر عدم پذیرش آن ، یا با انجام عبادت های طاقت فرسا به زحمت و رنج افتی)؛ دلیل نازل شدن این آیه آن است که پیامبر(ص) نسبت به همه شفقت داشت و دلش به حال تک تک افراد می سوخت؛ برخی عرفا در مورد روز عاشورا هم اینگونه تعبیر می کنند که وقتی شمر سر مبارک سیدالشهداء(ع) را می برید دل امام حسین(ع) در آن لحظات بیش از خود شمر، به حال او می سوخت، زیرا هدف ایشان شفقت و هدایت بود.

سید حسن خمینی تصریح کرد: اگر در مناظره با یکدیگر هدفمان یافتن حقیقت باشد، با اینکه هدف پیروزی «من» باشد بسیار متفاوت است و اساسا معضل بزرگ جامعه انسانی «منیّت» است؛ اگر بخواهیم حقیقت برسیم رگ گردن مان بیرون نمی زند، همانگونه که وقتی یک جمع در حال تصمیم گیری برای یک امر مهم هستند همه افراد عقل خود را روی هم می گذارند تا به بهترین تصمیم برسند؛ اینجا دیگر کسی فریاد نمی زند ، بلکه همه به نقطه ای می رسند که بهترین راه حل است، زیرا کسی دنبال «من» نیست، بلکه دنبال بهترین تصمیم است.

وی با تأکید بر گم نکردن هدف در سخن گفتن، گفت: اصل اول مناظره یافتن حقیقت است؛ در این صورت یک طرف به دیگری به عنوان سوژه نگاه نمی کند بلکه حقیقت موضوعیت دارد تا طرفین دست در دست هم به نقطه مورد نظر برسند؛ در این صورت غرض فتح و ظفر نیست بلکه یافتن حقیقت است.

یادگار امام با تأکید بر اهمیت تمرین مناظره ها و فواید علمی آنها، گفت: باید یاد بگیریم برای رسیدن به حقیقت همراه یکدیگر باشیم و بدانیم از دل سخن گفتن و شنیدن حقیقت نمایان می شود، اما اگر همراه و همدوش هم نباشیم و نسبت به یکدیگر شفقت نداشته باشیم هیچ نتیجه ای حاصل نمی شود؛
منبع: جماران
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین