کد خبر: ۷۴۴۲۷
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۱
یکی از مهم‌ترین مفاد تعهدات پزشکان در سوگندنامه پزشکی این است که آنها قسم می‌خورند هنگام درمان بیماران به درآمد جیب او توجه نکنند و در صورت مواجه شدن با بیمار نیازمند، بدون در نظر گرفتن منافع مادی خود، او را درمان کنند.
روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم سیدعلی محقق نوتشت:

1- «اکنون که با عنایات و الطاف بیکران الهی دوره دکتری پزشکی را با موفقیت به پایان رسانده‌ام و مسئولیت خدمت به خلق را بر عهده گرفته‌ام، در پیشگاه قرآن کریم به خداوند قادر متعال سوگند یاد می‌کنم که همواره حدود الهی و احکام مقدس دینی را محترم شمارم، از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم بدارم. در معاینه و معالجه حریم عفاف را رعایت کنم و اسرار بیماران خود را، جز به ضرورت شرعی و قانونی، فاش نسازم.

خود را نسبت به حفظ قداست حرفه پزشکی و حرمت همکاران متعهد بدانم و از آلودگی به اموری که با پرهیزکاری و شرافت و اخلاق پزشکی منافات دارد، اجتناب ورزم. همواره برای ارتقای دانش پزشکی خویش تلاش کنم و از دخالت در اموری که آگاهی و مهارت لازم را در آن ندارم، خودداری کنم.در امر بهداشت، اعتلای فرهنگ و آگاهی‌های عمومی تلاش کنیم و تامین، حفظ و ارتقای سلامت جامعه را مسئولیت اساسی خویش بدانم.»

این عبارات عین متن سوگندنامه پزشکان در ایران است. هر پزشکی پیش از این که کارش را به طور حرفه‌ای آغاز کند و قدم در راه پر فراز و نشیب درمان بیماران بگذارد باید این قسم‌نامه را بخواند و در تمام دوران طبابت خود به رعایت اصول آن ملزم باشد.

در میان مشاغل مختلف، پزشکی به خاطر آنکه به طور مستقیم با مرگ و زندگی انسان‌ها سر و کار دارد از جمله مشاغلی است که اخلاق جزیی جدایی‌ناپذیر از این علم تلقی می‌شود. رعایت اصول اخلاق پزشکی و شیوه برخورد مناسب و منطقی پزشک با بیمار و به طور کلی شهروند در همه فرهنگ‌ها و جوامع، چه طب قدیم و چه طب جدید پیشینه دارد و در همه مقاطع تاریخی معمولا اطبا سرشناس در کنار سرآمدی در فن و علم پزشکی الگوهای بزرگ اخلاقی زمانه خود نیز بوده اند. سقراط یونانی و زکریای رازی و ابن سینای ایرانی مثالهای بارز این ویژگی هستند.

امروزه در کنار سوگندنامه پزشکی که شخص پزشک را به اصولی اخلاقی در حرفه پزشکی ملزم می کند، هر بیمارستان و مرکز پزشکی (چه دولتی و چه خصوصی) منشوری اخلاقی داردو پزشکان، پرستاران و مجموعه آن مرکز ملزمند که تمامی فعالیت‌ها و خدمات درمانی و بهداشتی خود را درچارچوب این منشور که در آن رعایت اخلاق انسانی و حقوق اولیه شهروندان به عنوان یک اصل اولیه پذیرفته شده ارائه نمایند.

یکی از مهم‌ترین مفاد تعهدات پزشکان در سوگندنامه پزشکی این است که آنها قسم می‌خورند هنگام درمان بیماران به درآمد جیب او توجه نکنند و در صورت مواجه شدن با بیمار نیازمند، بدون در نظر گرفتن منافع مادی خود، او را درمان کنند. در متون موسوم به منشور اخلاقی مراکز پزشکی و بیمارستان‌ها هم کمابیش بندهایی اخلاقی و مشابه سوگندنامه پزشکی و گاه با جزییاتی بیشتر و مباحثی فراتر از متن سوگندنامه وجود دارد.

2- چند روز پیش خانواده ای پسر بچه‌ 4ساله خود به نام «‌صدرا» را به دلیل جراحت چانه به بیمارستان دولتی اشرفی اصفهانی خمینی‌شهر اصفهان می برند. همزمان با انجام کارهای درمانی و بخیه صورت مجروح این کودک، پدر خانواده با مراجعه به حسابداری متوجه می شود که هزینه درمان کودکش150 هزارتومان است و توان پرداخت این هزینه را ندارد. با شنیدن موضوع ناتوانی خانواده کودک در پرداخت هزینه بخیه، پزشک معالج کودک یا پرستار همکار وی در اقدامی عجیب و وحشتناک بخیه ای را که چند دقیقه پیش روی زخم صورت این کودک زده شد را باز کرده و کودک خردسال را در همان حالت رها می‌کنند. خبر این اقدام عجیب و کم سابقه کادر بیمارستان مذکور، یکی دو روز بعد در رسانه های محلی و شبکه های اجتماعی و پس از آن در رسانه های سراسری کشور منتشر می شود و میلیون شهروند با شنیدن این اقدام غیرقابل باور انگشت تعجب به دهان می گزند.

3- این اتفاق نه از یک جهت که به خاطر چند گزاره متفاوت و متعدد عجیب و غریب به نظر می رسد. اول اینکه این اقدام در یک بیمارستان دولتی صورت گرفت. دوم اینکه نوع جراحت و بیماری صدرا کوچولو چیز خاصی نبوده و هزینه درمان بیمار اگرچه برای خانواده کم بضاعت صدرای 4 ساله رقم هنگفتی بود اما در مجموع در مقایسه با گردش مالی و صورت حساب روزانه بیمارستانها و پزشکان مبلغ زیادی نبود. سوم اینکه چند سالی است که با روی کار آمدن دولت یازدهم با اجرای طرح سراسری بیمه سلامت ایرانیان در بیمارستانها و مراکز پزشکی دولتی قرار بر این است که کمترین هزینه ای به بیماران و خانواده آنان تحمیل شود. حتی اگر صدرای 4 ساله دفترچه بیمه درمانی نداشت، باید طبق این طرح خانواده اش راهنمایی می شدند که سریعا در سامانه بیمه سلامت ایرانیان ثبت نام شود و عمده هزینه درمان وی در قالب بیمه درمانی و در روزهای آتی پس از تکمیل ثبت نام بیمار از بیمه دریافت شود... و چهارم و مهم تر از همه اینکه در آن لحظه ای که بخیه های صورت زخمی صدرای کوچک یکی یکی با چاقو و سوزن از صورت او باز می شد، انسانیت به کجا سقوط کرده بود و در این ماجرای فضاحت بار، تکلیف اخلاق انسانی، اخلاق حرفه ای پزشکی و قسم نامه پزشک و منشورهای اخلاقی که در راهروهای بیمارستانهای دولتی آویزان می شود، چه می شود؟

4- طبیعتا صدرای 4 ساله پس از مجروح شدن در خانه یا هرجا، درد می کشید و در طول راه خانه تا بیمارستان، خانواده ش برای دلداری کودک خود، او را به دستان شفابخش پزشکان شهرش نوید می دادند. اوهم در عوالم کودکانه خود به سفیدپوشان بیمارستان به چشم فرشتگان نجات بخش و تسکین دهنده درد و بیماری خود نگاه می کرد و با دیدن راهروی اورژانس امید تسکین سریع درد خود را داشت. ولی چنین نشد. واقعا پرسنل و کادر درمان اورژانس این بیمارستان با خود چه فکری کردند که پس از فرو کردن چاقوی جراحی و نخ و سوزن بخیه بر صورت لطیف کودک برای درمانش، با شنیدن بی پولی پدرش، دوباره با چاقو و سوزن به جان کودک مظلوم افتادند تا بخیه های او را بازکنند. آنها در آن لحظه و تا همیشه با این کار خود که چیزی حتی فراتر از کودک آزاری است، نه تنها آن کودک معصوم را آزردند که چاقو بر دل هزاران و میلیون ها کودک و پدر و مادری فرو کردند که با شنیدن این خبر دلشان به درد آمد و برخود لرزیدند و برای کودک خود ترسیدند. حتی اگر پدر خانواده معترض و متعرض پرسنل شده باشد و از آنان خواسته باشد که بخیه را باز کنند، باز کادر پزشکی این مجموعه حق چنین رفتاری را با جسم و روح و روان این کودک معصوم نداشته اند.

5- طبیعتا پس از رسانه ای شدن موضوع، همه مسئولان بهداشت و درمان از شخص وزیر محترم بهداشت و مسئولان ملی گرفته تا استان و شهرستان و شهر به تکاپو افتادند و با عوامل این حادثه تلخ به سرعت برخورد شد و چیزی غیر از این هم انتظار نمی رفت. شکی نیست که این اقدام حاصل تشخیص و اقدام جزء و دایره محدودی از عوامل آن بیمارستان بوده و نمی توان آن را به همه مجموعه پزشکی تعمیم داد و حکم کلی صادر کرد، اما ماجرای باز کردن بخیه های صدرای کوچک به دلیل بی پولی واقعیتی است که علیرغم دهها قسم‌نامه و سوگند و تعهد و منشور و مرامنامه در مجموعه پزشکی کشور اتفاق افتاده و از واقعیت‌های تلخ و «در حاشیه» مراکز پزشکی و درمانی کشور است. این واقعیت‌ها اما کلکسیونی پر و پیمان است و به مورد عجیب صدرای 4 ساله محدود نمی شود. زیرمیزی گرفتن، وجود تجارتخانه‌هایی به نام بیمارستان خصوصی، رد کردن مریض‌های کم بضاعت از سوی برخی پزشکان حریص و پول پرست، بی حوصلگی و بدعنقی کادر برخی مراکز درمان و بیمارستان ها در برخورد با بیماران و خانواده ها، بی توجهی و ندانم کاری در حین معالجه و عمل و ... بخش هایی دیگر از این واقعیت ها است که می‌توان بارها و بارها بامستندات بدان پرداخت. همانطور که مهران مدیری کارگردان طنزپرداز کشور یک سال پیش در سریال پرطرفدار «درحاشیه» به آنها پرداخته بود، اما صنف پزشکان و مجموعه متولی بهداشت و درمان در کشور، به جای توجه بیشتر برای رفع و توقف عیوب عیان و درحاشیه حوزه کاری خود، علیه «درحاشیه» قیام کردند و آن را متوقف کردند... کاش بخیه هایی که آن پزشک کشید و دردی که صدرای 4ساله کشید نقطه عطفی شود، برای کاستن از آنچه که «درحاشیه» بیمارستانهای دولتی و خصوصی کشور می گذرد ...
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین