|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۸
کد خبر: ۷۴۲۷
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۹
90 فیلم طی 8 سال گذشته ساخته شد که امکان نمایش عمومی پیدا نکردند.
مدیریت سینما در چهار سال اول و دوم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد از جهات مختلف با هم متفاوت است، اما نه بین این دو دوره چهار ساله بلکه بین این دوره و سایر دوران مدیریتی می‌توان یک خط اتصال پیدا کرد و آن فیلم‌های توقیفی است.

در هشت سال گذشته فیلم بیش از 90 فیلم ساخته شدند که امکان نمایش عمومی آن‌ها فراهم نشد، اما از این تعداد فقط بخشی کارهایی بودند که به دلیل نداشتن مجوز از سوی ارشاد و یا مشکلاتی از این دست فرصت اکران را از دست دادند. حال و هوای فیلم‌های توقیفی چهار سال اول با چهار سال دوم نیز متفاوت است. در چهار سال دوم که مدیریت سینما را جواد شمقدری برعهده داشت،‌ مسئله ساخت فیلم‌های سینمایی با تم سیاسی مطرح شد که بر همین اساس تعدادی از کارگردانان سرشناس همانند ابراهیم حاتمی‌کیا و یا کمال تبریزی در فیلم‌های خود شاید به طعنه و کنایه موضوع سیاسی را مطرح کردند، اما آثار هیچ یک از این دو فیلمساز امکان اکران را به دست نیارود. اما فیلم‌های توقیفی چهار سال اول بیشتر تم اجتماعی دارند و به دلیل نمایش برش‌هایی از فضای پنهان مانده جامعه امکان نمایش را از دست داده‌اند. حالا نگاهی به سرنوشت فیلمسازانی که آثار توقیفی این چهار سال را ساختند نشان می‌دهد که تاثیر برخوردهای اینچنینی با سینماگران چه تاثیری به دلسردی آنان نسبت به سینما و دور شدنشان از این فضا دارد.

برشمردن اشکالات دوران مدیریت جواد شمقدری نه تازگی دارد و نه سودی، اما یاد آوری ادعای او مبنی بر کاهش ممیزی در سینما خالی از لطف نیست. او در این زمینه اظهار کرده بود: «در حوزه ممیزی و نظارت دنبال راهکارهای جدید هستیم و دوست داریم همه به ما کمک کنند تا شیوه‌های بهتر را پیدا کنیم و حقوق مردم و سینماگران رعایت شود.»

در دوره جعفری‌جلوه نیز توقیف برخی از فیلم‌ها وجود داشت و تعدادی از تولیدات سینمای ایران هم هم براساس تشخیص او و مدیرانش توقیف شدند.

رخشان بنی‌اعتماد

بعد از اتفاقات سال 1388 تعدادی از فیلمسازان با ساخت فیلم‌هایی که بی‌ارتباط با آن مقطع نبود، وارد فضایی شدند که گاه ادامه مسیر را برای آن دشوار و البته امکان اکران را از فیلمشان گرفت. یکی از این فیلمسازان رخشان بنی‌اعتماد است. او در چهار سال گذشته «قصه‌ها»‌را ساخت. فیلمی که روایتگر سرنوشت شخصیت‌های دیگر فیلم‌های او است. شخصیت‌هایی که از دهه 60 و 70 به انتهای دهه 80 و اوایل دهه 90 رسیده‌اند و طبیعتا به دلیل حس و حال آن سال‌ها سرنوشت هیچ یک خوشایند نبود. این فیلم با مجوز ویدئویی ساخته شد و با وجود تبدیل شدن به نسخه سینمایی مجوز اکران نگرفت. رخشان بنی‌اعتماد نیز در این چهار سال غیر از «قصه‌ها» نساخت؛ فیلمی که به نظر می‌رسد بیش از آنکه دغدغه ارائه تصویری هنرمندانه داشته باشد، تلاش می‌کند تصویری از وضعیت عمومی جامعه به نمایش بگذارد. فیلم نساختن او در این مدت یکی از حسرت‌های دوستداران سینمایش بود.

کیانوش عیاری

یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های سینما دوستان وضعیتی است که برای فیلم «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری به وجود آمد. عیاری بعد از سال‌ها با ساخت «خانه پدری» از تلویزیون به سینما آمد و فیلمی با موضوع اتفاقات اجتماعی از سال 1310 تا کنون ساخت. با وجود همه ارزش‌های فیلم عیاری، کار او از سوی ناجی هنر سرمایه‌گذار فیلم و مدیریت سینما به موانعی جدی برخورد کرد و به این ترتیب سازنده فیلم با همه توان و انرژی فراوانش برای خلق آثار درخشان در سینمای ایران گوشه‌نشینی را انتخاب کرد.

کمال تبریزی

کمال تبریزی که فیلمساز تربیت شده در نسل بعد از انقلاب محسوب می‌شود، در میان سینماگران هم نسلش که البته در ایران مانده‌اند و تغییر رویه نداده‌اند، بیشتر روی مرز و خط قرمزها راه می‌رود. او فعلا دو فیلم توقیفی «پاداش» و «خیابان‌های آرام» را در کارنامه دارد. فیلم دوم را می‌توان کاری متفاوت و تازه در کارنامه این فیلمساز محسوب کرد. او با نگاهی ظریف و هوشمندانه مسائل موجود در فضای عمومی جامعه را در اواخر دهه 80 در این فیلم که قصه آن در ارمنستان رخ می‌داد نمایش داد. اما با وجود همه ویژگی‌های کار از این رو که نمادهای آن به وضوح نشانگر اتفاقات جاری در جامعه بود مدیران امکان نمایش به فیلم تبریزی ندادند. البته او در مدتی که این وضعیت برای فیلمش به وجود آمد از کار باز نایستاد، سریال «سرزمین کهن» را پیش برد و همچنین به تازگی «طبقه حساس» را کلید زد.

ابراهیم حاتمی‌کیا

مدت زیادی از رفع توقیف «به رنگ ارغوان» نمی‌گذشت که «گزارش یک جشن» حاتمی‌کیا توقیف شد. فیلم او البته در بخش‌های پایانی فیلم نگاهی به اعتراض‌های خیابانی سال 1388 داشت. هرچند تمامی فیلم از حال و هوای پایان کار جدا بود، با این وجود حساسیت‌ها نسبت به فیلم این فیلمساز بالا رفت و «گزارش یک جشن» به توقیفی‌ها پیوست. البته معاونت سینمایی فیلم توقیفی حاتمی‌کیا را خرید تا دل او را به دست آورد و این فیلمساز «چ» را با موضوع شهید چمران کلید بزند. حاتمی‌کیا نسبت به وضعیتی که برای فیلمش به وجود آمد بارها اعتراض کرد، اما در ادامه حواشی ساخت «چ» جای موضوع «گزارش یک جشن» را گرفت.

سامان مقدم

«صد سال به این سال‌ها» ساخته سامان مقدم را می‌توان آخرین فیلم او دانست که رنگ و شکلی نزدیک به فیلم‌های قابل توجه این کارگردان دارد. او که با فیلم‌های پر ماجرایش خیلی زود جایگاه خود را در سینمای ایران به دست آورد، با ساخت «صد سال به این سال‌ها» سعی کرد نگاهی گذرا به تاریخ چهل سال اخیر داشته باشد، اما کار او پیش نرفت که نرفت. حتی در دوره شمقدری فیلمش توانست به صورت محدود برای اهالی مطبوعات به نمایش درآید، اما این هم راهگشا نبود و فیلم همچنان توقیف ماند. مقدم سرخورده از وضعیتی که برای «صد سال به این سال‌ها» به وجود آمد، کار تلویزیونی کرد و در نهایت به «یک عاشقانه ساده» رسید که حتی از سوی دوستداران سینمایش مورد انتقاد قرار گرفت. او بعد از این مجموعه «قلب یخی» را برای شبکه نمایش خانگی ساخت که البته هیچ ارتباطی به کارهای مطرح او پیدا نمی‌کند.

ابوالحسن داودی

بعد از آنکه ابوالحسن داودی «زادبوم» را ساخت، فیلم او فرصتی برای نمایش غیر از حضور در جشنواره فیلم فجر به دست نیاورد. فیلم داودی جایزه نگاه ملی جشنواره فیلم فجر را در دوران معاونت سینمایی محمدرضا جعفری‌جلوه به دست آورد، اما بعد از آن فیلم که از مهاجرت می‌گوید و مسائل مربوط به آن مورد تایید مدیران جواد شمقدری قرار نگرفت و بر این اساس فیلم از اکران بازماند. در مورد این فیلم هم گفته شد که شاید تغییرات و اصلاحات بتواند راهگشا باشد، اما این‌ها به نتیجه‌ای منجر نشد. داودی بعد از «زادبوم»‌ غیر از مجموعه‌ای تلویزیونی کاری نساخت.

مجتبی راعی

«سفر به هیدالو» و اتفاقاتی که برای این فیلم رخ داد را می‌توان به بدشانسی بزرگ مجتی راعی در جریان فیلمسازی تعبیر کرد. فیلم او بی‌ارتباط به محتوای اثر فقط به دلیل بازیگر زن فیلم توقیف شد و به این ترتیب کار راعی با مشکل مواجه شد. او بعد از این فیلم «عصر روز دهم» را ساخت که البته بیش از آنکه نزدیک به کارهای خود او باشد به سینمای زنده یاد رسول ملاقلی‌پور که قرار بود سازنده آن باشد، شبیه است و در ادامه «ترنج» را ساخت که به هیچ عنوان آن را نمی‌توان جزو کارهای مطرح راعی محسوب کرد. به این ترتیب راعی با اتفاقی که در سال 85 برای فیلمش رخ داد حضور کم‌رنگ‌تری در فضای فیلمسازی پیدا کرد و بیشتر به عنوان داور در جشنواره‌های مختلف حاضر شد.

خسرو معصومی

سال‌هاست که خسرو معصومی از فضای شمال کشور و داستان‌هایی که در آنجا اتفاق می‌افتد بیرون نمی‌آید و اتفاقا فیلم‌هایش با فضای تازه‌ای که برای آن طراحی می‌کند همخوانی و جذابیت دارد و دوستداران سینمایش کارهای او را دنبال می‌کنند. این فیلمساز با ساخت «خرس» موضوعی نسبتا ملتهب را روایت کرد. داستان بازگشت یک رزمنده بعد از سال‌ها که مفقود‌الاثر بوده و مواجهه او با وضعیت جدید خانواده‌اش موجب شد مدیران دولتی سینما اجازه ندهند، معصومی این فیلمش را به نمایش عمومی درآورد و این موجب توقف کنونی روند فیلمسازی او شده است.

بهرام بهرامیان

«آل» اولین فیلم بهرام بهرامیان بود که بعد از مدت‌ها مجموعه‌سازی تولید کرد. این فیلم که حال و هوای وهم و ترس داشت،‌ مورد استقبال چندانی قرار نگرفت و این فیلمساز در ادامه به «پریناز» رسید؛ فیلمی که روایت‌گر حساسیت‌های یک زن مذهبی بود و همین به همراه نکات دیگر موجود در فیلم اجازه نداد فیلم در لیست توقیفی‌ها قرار نگیرد. در ادامه این فیلمساز «آینه و شمعدون» را کلید زد که این فیلم از نیمه راه تولید توقیف شد تا تکلیفش روشن‌تر از فیلم قبلی باشد.

مهاجران و خانه‌نشین‌‌ها

تعدادی از سینماگران به دلیل بی‌مهری‌هایی که نسبت به کارهای آنان صورت گرفت و یا مشخصا توقیف فیلم‌هایشان مسیر فیلمسازی در خارج از ایران را پیش گرفتند. «کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره» آخرین ساخته بهمن قبادی در ایران بود و جعفر پناهی بعد از «آفساید»، دو فیلم دیگر ساخت که هیچ‌یک نه تنها امکان نمایش به دست نیاوردند، حتی در پذیرفته بودن فیلم به لحاظ پروانه آن از سوی ارشاد جای سئول است. عبدالرضا کاهانی که هر بار با تلاش و چانه‌زنی می‌توانست فرصت نمایشی برای فیلمش به دست آورد، در نهایت راه سفر در پیش کرفت و فیلم جدیدش را در فرانسه کلید زد.

 مجید برزگر هم «پرویز» را ساخت که با وجود همه تعریف‌هایی که از آن می‌شود مخاطب داخلی هنوز امکان تماشای آن را به دست نیاورده است.
منبع: آفتاب
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین