کد خبر: ۶۸۷۹۶
تاریخ انتشار: ۰۴ آبان ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۰
سپردن وظیفه سرپرستی تیم مذاکره کننده هسته‌ای به ظریف نیز به نوبه خود بر بار مسئولیت او افزود که بعدها در 23 تیرماه 94 روحانی مزد انتخابش را گرفت و به کشور هدیه کرد.
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی به قلم احسان سپهوند نوشت:

قبل از اینکه روحانی در مقام رئیس‌جمهور به پاستور راه یابد و او تنها نام ستاد انتخاباتی یکی از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشور بود، یکی از وعده‌های شیرینش تعامل و گفتگو با کشورهای جهان بود. این وعده که حل مناقشه هسته‌ای در قالب گفتگو را نیز در دل خود داشت به کام مردم خوش نشست و باعث شد مردم کلید درب پاستور را به او تقدیم کنند. در این راه روحانی که خود را وام دار مردم می‌دید چاره‌ای نداشت بجز انتخاب شخصی مجرب و نخبه که بار سنگین وعده‌های انتخاباتیش را بر دوش او بیندازد. روحانی نیک می‌دانست مجالی برای آزمون و خطا نیست و کشور در غایت عزلت نشسته، تنها راه بازگشت اقبال جهان از ایران تدوین سیاستی بود که وزیر امور خارجه‌اش می‌بایست آنرا بر بوم سیاست خارجی با تبحر نقش بزند. بدین ترتیب با اجماع و جمع‌بندی گزینه‌ای بهتر از محمد جواد ظریف نیافت. کسی که از هر نظر توانایی مسئولیت سنگین وزارت خارجه را با کمترین ریسک احراز کرد.

سپردن وظیفه سرپرستی تیم مذاکره کننده هسته‌ای به ظریف نیز به نوبه خود بر بار مسئولیت او افزود که بعدها در 23 تیرماه 94 روحانی مزد انتخابش را گرفت و به کشور هدیه کرد. سوای از حق انتقاد نمایندگان مخالف با برجام یا سیاست‌های دولت که حقی مشروع و قابل احترام است، عده‌ای در طیفی خاص همواره مخالفت با برجام را دستاویز سیاسی برای فشار بر دولت می‌دانستند. در این مسیر ایرادگیری‌ها، حواشی برجام مانند گفتگو، نشست‌ها، رفتار دیپلماسی تا اصل مفاد برجام را شامل می‌شد و...

لاجرم بهترین تاکتیک برای عده مزبور نشانه گرفتن موفقترین بازیگردان تیم روحانی مدنظر قرار گرفت. با این شرایط ظریف نشانه ای شد برای سنگ زدن. در درون کشور از سوی رقیبان مستاصل گاهی به بی‌غیرتی متهم می‌شد و گاهی هم به تعبیر ایشان غلط زیادی می‌کرد! ولی در عرصه بین‌الملل او را مستحق جایزه نوبل صلح می‌دانستند ولی مهمتر از همه نمرات قبولی کارنامه روحانی بود که به واسطه عملکرد ظریف، توسط مردم ثبت شده بود. اعتراضات به رفتار دیپلماسی ظریف که نوع رفتار او در قبال کشورهای حاشیه خلیج فارس و غربی است (دولی که در طول هشت سال گذشته تقریبا با ایران قطع رابطه کرده بودند) تیتر روزانه ادامه‌دار رسانه‌هایشان است. رفتار زیرکانه، ادبیات سیاسی صلح‌جویانه برای معرفی ایران به عنوان قدرت سیاسی منطقه در جهت استیفای منافع ملی، تنها انتخاب ظریف از بین گزینه‌های آزموده شده دولت‌های نهم و دهم بود. اما برخی از آقایان انگار فراموش کرده‌اند که عرصه سیاست خارجی جولانگه سیمان گرفتن و چال کردن‌ها نیست و آنچه می‌بایست زیر خروارها بتن دفن گردد سیاست‌های فساد‌آور قبلی است. مگر چند مرتبه کشور می‌تواند در دست عده‌ای باشد که با
کج رفتاری در عرصه دیپلماسی خارجی و فقدان رمق در بکارگیری نرمش قهرمانانه حتی از ستاندن پول نفت فروخته شده به هند و چین ناتوان بماند و باعث رشد زنجانی‌ها در منجلاب حاصلخیز رشد فساد باشد. آیا زبان زورگویی به جای زبان تکریم و دموکراسی می‌تواند راه به جایی ببرد؟ اصول و قواعد نرمش قهرمانانه به فرموده رهبر معظم انقلاب چیست؟ آیا زبانی به غیر از زبان دموکراسی را سراغ دارید که ره به جایی برده باشد؟ زبان غیردیپلماتیک نمی‌تواند زبان گفتگو با تمام دنیا باشد. رویکرد وزیر امور خارجه روحانی تنها منش و اسلوب دموکراسی و ارتباط با سایر کشورهای دنیاست که درب ورود برای گفتگو و احقاق حق کشور را فراهم می‌آورد. صندلی‌های خالی در سخنرانی‌های بین المللی سابقه ذهنی خوشی برای مردم عزتمند ایران نمی‌باشد.

بعد تحریر:
حکایت چشم اسفندیار یا پاشنه آشیل رقیب، روایت هدف قرار دادن نقطه ضعف رقیب است نه نقطه قوت او و این است استراتژی اشتباه‌شان که دولت روحانی و مرد سیاست‌های خارجه‌اش را روز به روز قوی تر و نزد مردم محبوب‌تر کرده است.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۴
0
1
درود بر شما
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین