کد خبر: ۶۶۶۲۹
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۸
این موضوعی که من مطرح کردم در پاسخ به یک سوال بود ایرادی که تنظیم این خبرها دارد این است که سوال ذکر نمی‌شود و فقط جواب را مطرح می‌کنند و پس و پیش آن مطلب را می‌زنند و به یک شکل تقطیع شده ارائه می‌دهند.
تفاوتش را با دیگران، از همان ثانیه‌های ورود به اتاقش در می‌یابی. دیوارهای سبزرنگ منقش به گل‌های بنفشه ریز سفید و صندلی‌های همرنگ دیوارها که دور یک میز چوبی مستطیلی را احاطه کرده‌اند، جملگی نشانه هایی هستند از اینکه یک روح لطیف زنانه در اتاق ساری و جاری است. در همان حال که محصور و مبهوت این همه زنانگی وسلیقه هستی، خودش را می‌بینی که برای خوشامدگویی برمی‌خیزد. راست قامت است و چهره‌ای مهربان و در عین حال مصمم و محکم دارد. در این لحظه است که همخوانی سلیقه حاکم در اتاق را با زنی که روبه رویت ایستاده است به خوبی در می‌یابی. زنی که بنابر روح زنانه اش لطیف و خوش سلیقه است و بنا بر منصب و جایگاه حقوقی اش جدی، مصمم، با شهامت و استوار است. بیراه نیست که وی را ژنرال دولت تدبیر و امید می‌نامند اما برخلاف تمام ژنرال‌های دنیا به جای آنکه شانه هایش مزین به سر دوش‌های طلایی باشد مصائب و مشکلات زنان را متحمل می‌شود و کسی هم مدال و نشان افتخاری به وی اعطا نمی‌کند. انتخاب ژنرال به عنوان معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور توسط حسن روحانی موجی از امید را در نیمی از جمعیت ایران ایجاد کرد و روحانی با این گزینش خود توانست بر تدبیرش مهر تاییدی بزند. ژنرال نیز همانند بسیاری از زنان و مردان دولت تدبیر و امید یک ویرانه را تحویل گرفت. ویرانه‌ای که چه به لحاظ حقوقی و چه به لحاظ حقیقی تنها نهادی بود که به نیمی از جمعیت ایران در سپهر مردانه این مرز و بوم تعلق داشت و در هشت سال دولت نهم و دهم تنها مسائلی که در آن پیگیری نشد مسائل زنان بود و تنها اقدامی که در آن صورت نگرفت اقدام برای احقاق حقوق حقه زنان بود و آنقدرسیاست‌های غلط و ناروا در آن علیه زنان به منصه اجرا در آمد که فعالان حقوق زنان خطاب به رئیس آن به این صرافت افتادند که: مارا به خیر تو امیدی نیست پس شر مرسان.

حسن روحانی « شهیندخت مولاوردی» را برای زنانه ترین نهاد دولت خود برگزید تا با این اقدامش از رایی که نیمی از جمعیت ایران به او در انتخابات 24 خرداد 92 دادند، قدردانی نماید. کسی را برگزید که همانند خودش حقوقدان بود و دغدغه مسائل زنان را داشت و این مهم را هم به وضوح می‌توان از طریق مرور کارنامه کاری اش دریافت. مولاوری در طول این دوسالی که از عمر دولت یازدهم می‌گذرد، ویرانه‌ای که تحویل گرفته بود را مبدل به گلستان نساخت چون علاوه بر آنکه یک خرابه را تحویل گرفت، مسیری هم که می‌پیمود مسیر همواری نبود و در هر گامی که در راستای احقاق حقوق زنان بر می‌داشت با سنگ‌های زیادی که به سویش پرتاب می‌گشت، مواجه می‌شد. با این حال توانست به اندازه تمام اقدامات هشت سال دولت نهم و دهم برای زنان فعالیت کند. بسیاری از مردم مولاوردی را در دولت یازدهم تنها می‌دانند و بر این باورند که وی یکه و تنها برای حل مسائل نیمی از جمعیت ایران می‌کوشد و پشتیبانی در بدنه دولت یازدهم ندارد که البته خودش این موضوع را رد می‌کند و معتقد است که در بسیاری از مقاطع دولتمردان تدبیر و امید برای حل مسائل زنان از او پیشی می‌گیرند. از طرفی اصل این است که معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهوری با فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی، برای رسیدگی به امور زنان تعاملی مطلوب و سازنده داشته باشد اما از آنجایی که برخی زنان مجلس نهمی همانند مردان این مجلس منافع سیاسی و جناحی شان را به منافع ملی ترجیح می‌دهند، این تعامل به قول خود ژنرال قطع شده است. اکنون که در آستانه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار داریم نگرانی مبرهنی در جامعه زنان وجود دارد و آن این است که با وجود تنهایی مولاوردی در کابینه و ارتباط قطع شده اش با فراکسیون زنان و همینطور سایر موانعی که بر سر راه زنان وجود دارد، معاونت تحت ریاستش چطور می‌خواهد مشارکت سیاسی زنان را برای شرکت در این انتخابات افزایش دهد. درباره تنهایی « دکتر شهیندخت مولاوردی» در کابینه دولت یازدهم، تعاملش با فراکسیون زنان مجلس نهم و همینطور برنامه‌های وی برای افزایش مشارکت سیاسی زنان برای شرکت در دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی «آفتاب یزد» گفتگویی صمیمانه با او داشته است که در ادامه می‌خوانید:

بسیاری از چهره‌های شاخص و بزرگان اصلاح طلب موضوع شایسته‌سالاری را به تبعیض مثبت به نفع زنان ترجیح می‌دهند. به طور مثال، در حدود دو ماه پیش آفتاب یزد میزگردی با حضور خانم آذرمنصوری و دکتر علی شکوری راد تشکیل داد و برای نخستین بار دیوار جنسیتی که میان زن و مرد وجود داشت، برچید و در آن یک زن و مرد اصلاح طلب رو در رو درباره مشارکت سیاسی زنان به بحث نشستند و در این میزگرد آقای شکوری راد شایسته‌سالاری را مقدم بر تبعیض مثبت دانستند یا آقای سید هادی خامنه‌ای در مصاحبه ای اعلام نمودند تبعیض مثبت به ضرر زنان است. این گروه بر این باورند که زنان هنوز از ظرفیت کافی برای حضور در مجلس برخوردار نیستند، در جواب این چهره‌های شاخص اصلاح طلب چه خواهید گفت؟ منظور آنها احتمالا این است که زنان به آن درجه لازم نرسیده‌اند که بخواهیم برایشان تبعیض مثبت قائل شویم.

دو رویکرد به موازات هم از ابتدای انقلاب درباره این موضوع داشته‌ایم. همین بحث شایسته‌سالاری که اخیراً درحال مطرح شدن است را پیش از این هم داشته ایم که به این صورت مطرح می‌شد که تبعیض مثبت به نفع زنان را برخلاف اصل عدالت می‌دانستند و می‌گفتند اینکه ما بیاییم و ارفاقی یا تبعیضی برای زنان قائل شویم، ناعادلانه است و باید اجازه دهیم جامعه آزادانه خودش انتخاب کند و به صورت طبیعی زنان به کرسی‌های مجلس یا به مدیریت‌ها دسترسی پیدا کنند که الان هم این موضوع را می‌بینیم که خانم‌های نماینده مجلس هم عمدتاً این موضوع را به این شکل مطرح می‌کنند و به این شکل با استراتژی سهمیه‌بندی جنسیتی یا تبعیض مثبت به نفع زنانی که تفکرات همسوی ما را مطرح می‌نمایند، مخالفت می‌کنند. یک بحث هم این است که این رویکرد زمانی نتیجه می‌دهد که ما در یک شرایط متعادل باشیم و شرایط عادی باشد. برای سهمیه‌بندی جنسیتی و سیستم کوتا، این مثال را می‌زنند که شما اگر در مسابقه دو باشید و دو دونده داشته باشید اگر دوندگان از نظر آمادگی جسمانی، تغذیه و آمادگی‌های روحی و روانی از یک شرایط عادلانه و مساوی برخوردار باشند، از یک نقطه باید شروع کنند ولی وقتی یکی از افراد در اوج آمادگی به سر می‌برد و فرد دیگر این آمادگی‌ها را ندارد عدالت ایجاب می‌کند آن فردی که آماده نیست، یا اصلا در این مسابقه شرکت نکند یا وقتی شرکت می‌کند حداقل چند قدم جلوتر بایستد و مسابقه را زودتر شروع کند.این مثال را در متون بین‌المللی می‌بینیم که برای این موضوع مطرح کرده‌اند. این سیستم در دنیا هم جواب داده و کارکرد خودش را نشان داده است. اخیرا دیداری با وزیر امور زنان افغانستان و هیئت عالی رتبه‌ای از مجلس افغانستان و همچنین وزیر سابق مشاور در امور زنان در عراق داشتیم که در این دیدار مطرح شد که با همین سیستم در مجلس عراق 25 الی 35 درصد در اقلیم کردستان عراق، کرسی‌ها را در مجلس به خانم‌ها اختصاص داده اند. در افغانستان هم حدود 27 درصد از کرسی‌ها را خانم‌ها از آن خود کردند که اگر غیر از این بود موانع ساختاری و ساختارهای حقیقی جامعه به هیچ وجه اجازه این حضور موثر را به زنان در مجالس نمی‌داد. به کارگیری این نظام در ساختار حقوقی کشور در بلندمدت خود به خود این ظرفیت و باور ذهنی را در جامعه نیز افزایش می‌دهد. البته بگذریم از اینکه کمیت مهم است یا کیفیت، ما حتی اگر هزار خانم هم در مجلس داشته باشیم وقتی که نگاه‌ها و دیدگاه‌هایشان تامین کننده منافع زنان نباشد، نبودنشان خیلی بهتر از بودنشان است این یک بحث دیگر است. فعلا افزایش کمی، مدنظر ماست. به نظر می‌رسد که الان همه جناح‌ها و گروه‌های سیاسی به این نتیجه رسیده‌اند که این نرخ زیر سه درصد حضور زنان در مجلس شورای اسلامی، اصلا زیبنده نظام ما، حتی در مقایسه با کشورهای اسلامی نیست. بحث ما کشورهای اروپایی نیستند. قیاس ما کشورهای اسلامی و کشورهای منطقه هستند. اخیرا هم آقای ترقی عضو حزب موتلفه مصاحبه‌ای کرده است مبنی بر اینکه حداقل 10 درصد سهمیه باید به خانم‌ها اختصاص یابد. از آن طرف هم طیف اصلاح‌طلب اختصاص سهمیه 30درصدی و 25درصدی به خانم‌ها را مطرح می‌کنند که این هم باز برگرفته از مصوبه اتحادیه بین‌المجالس است که ایران عضو آن است و سال‌ها پیش در این اتحادیه مطرح شد و اعضای خودش را ملزم کرد که به این شاخص برسند و در خیلی از کشورها هم محقق شده است. خب تبعیض مثبت در واقع یک راهکار موقتی و مقطعی است و یک راهکار دائمی نیست که ما بگوییم مادام‌العمر زنان باید از این امتیاز برخوردار باشند. تا رسیدن به شرایط تعادل و عادی شدن، بحث تبعیض مثبت به نفع زنان ادامه دارد و بعد باید برچیده شود و طبق روال عادی انتخابات برگزار شود. به طور کلی از سال‌ها پیش یعنی قبل از اینکه من مسئولیت معاونت زنان را به عهده بگیرم به عنوان یک فعال مدنی این راهکار را مطرح می‌کردیم که با واکنش منفی مواجه می‌شدیم ودر پاسخ به ویژه زمانی که سهمیه‌بندی جنسیتی در آموزش عالی و دانشگاه‌ها و بعد هم در استخدام‌ها و سایر موارد مطرح شد این را در بیانیه‌های خودمان می‌آوردیم و مطرح می‌کردیم که با چه توجیهی در جایی که شرایط دارد به نفع زنان پیش می‌رود و از معدود شاخص‌هایی است که در دنیا مایه افتخارمان است که زنان در آموزش عالی حضور بسیار پررنگی دارند، عده‌ای نگران می‌شوند. البته هنوز در آن زمان «دلواپس» رایج نشده بود که سهمیه بندی جنسیتی را مطرح کنند، اما زمانی که ما بحث سهمیه‌بندی جنسیتی را در مدیریت‌ها مطرح می‌کنیم این موضوع را بر نمی‌تابند. راهبرد برای معاونت در نظر گرفته ایم وقتی متوجه شدیم که مجمع تشخیص مصلحت نظام درحال بررسی سیاست‌های کلی انتخابات است، این موضوع را به عنوان یکی از بندهای سیاست‌های کلی پیشنهاد دادیم و به طور کلی آن راهم مطرح کردیم مصداقی هم برای آن ذکر نکردیم. به این صورت مطرح کردیم که «اتخاذ تدابیر لازم برای افزایش تعداد زنان در مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا» که ارجاع شده بود به کمیسیون امنیتی – سیاسی مجمع و درآنجا که بررسی شده بود، یعنی با نظر مساعد رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام در دستور آن کمیسیون قرار گرفته بود آنچه را که ما مطرح کرده بودیم تغییر داده بودند و خیلی جالب بود من متنی را که دیدم دقیقا همان چیزی بود که ما می‌خواستیم همین بحث اتخاذ تدابیر لازم یا ساز و کارهای لازم و تمهیدات قانونی لازم جهت اختصاص تعداد معینی از کرسی‌های مجلس به زنان که متاسفانه در صحن علنی مجمع رای لازم را کسب نکرد بعد از آن ما با مقام معظم رهبری مکاتبه کردیم همین درخواست را داشتیم و همان گزارشی که برای مجمع فرستاده بودیم یعنی مقایسه تطبیقی وضعیت مشارکت سیاسی زنان در ایران با کشورهای اسلامی را هم فرستادیم و درخواست کردیم که پیشنهاد ما، در مجموع سیاست‌های کلی که قرار است ابلاغ شود گنجانده شود. اکنون در غیاب این ساز و کار و الزام قانونی که به صورت اجباری استراتژی سهمیه بندی جنسیتی را پیگیری می‌کنند به نظر می‌رسد که باید به نقش پررنگ احزاب و تشکل‌های سیاسی توجه کنیم که می‌توانند مکمل تمهیدات قانونی باشند یا در غیاب تمهیدات قانونی نقش آفرینی کنند. در سخنرانی‌ها و مصاحبه هایی که انجام می‌دهیم درخواست‌مان این است که حتما نقش خود را در این شرایط حساس به درستی ایفا کنند. انتظاری که وجود دارد این است که احزاب و تشکل‌های سیاسی در تعداد خانم‌هایی که در لیست‌ها می‌گذارند، در کادرسازی هایی که انجام می‌دهند و حتی نحوه چینش اسامی هم در لیست‌ها این تبعیض مثبت را قائل شوند، یعنی به صورت اختیاری این راهبرد را اتخاذ کنند. ببینید در مجلس در حوزه‌های انتخابیه شهرستان‌ها و استان‌هایی که تعداد نماینده‌هایشان بیش از 5 نفر است نحوه چینش اسامی خیلی مهم است. در تهران به ویژه ما این تجربه را در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا داریم که وقتی مردم برای رای دادن می‌آیند همان اوایل لیست‌ها را می‌بینند مخصوصا اگربه صورت لیستی رای بدهند حوصله اینکه همه سی نفر را با هم بنویسند، ندارند. اگر ما اسم خانم‌ها را آخرهای لیست بگذاریم شانس رای آوردن آنها را کم کرده ایم که همین اتفاق در انتخابات شورای اسلامی شهر تهران افتاد، خانم‌هایی که در آخرهای لیست بودند رای نیاوردند و خانم‌هایی که بالای لیست بودند یکی، دو نفرشان به شورا راه پیدا کردند. در برخی کشورهای دنیا داریم سوبسیدها و یارانه‌هایی به احزاب می‌دهند که تعداد بیشتری خانم در لیست بگذارند یا در بعضی کشورها که به احزاب مالیات تعلق می‌گیرد اگر تعداد بیشتری خانم در لیست‌هایشان قرار دهند از پرداخت مالیات معاف می‌شوند.

آیا دولت دکتر روحانی چنین برنامه‌ای را در نظر دارد که سوبسیدها یا یارانه‌هایی را در اختیار احزابی که سهمیه‌های بالایی را به زنان تخصیص می‌دهند، بگذارد؟

به صورت یک سیاست و یک راهبرد هنوز مطرح نیست. یک پیشنهادهایی است که در حال بررسی آن هستیم که ببینیم به چه شکل می‌توانیم حداقل حضور کمّی را در مجلس داشته باشیم حالا کیفیتش هم خودش داستانی است و بازمی‌گردد به خیلی از فاکتورها و عوامل. ان‌شاءالله در مسیر برگزاری انتخابات راهبردهایی ارائه شود که بتوان از موانع پیش رو عبور کرد.

خب اگر حتی واقعا چنین هم باشد و زنان به زنان رای ندهند شاید بشود در اینجا هم به زنان حق داد که چرا به هم جنسان خودشان رای نمی‌دهند چون ممکن است این تفکر در اذهانشان ایجاد شود که با وجود مردانه بودن سپهر سیاسی ایران، زنان حتی اگر حضور حداکثری هم در خانه ملت داشته و طرح‌ها و لایحه‌هایی را هم مطرح کنند که به نفع زنان باشد تمام این مصوبات و طرح‌ها باید از فیلترهای تمام اصولگرا و اصولگرایان تندرو گذر کند که خب احتمالا از این فیلترها هم عبور نخواهد کرد. حضور زنان در این شرایط چگونه می‌تواند مثمرثمر واقع شود؟

این موضوعی که من مطرح کردم در پاسخ به یک سوال بود ایرادی که تنظیم این خبرها دارد این است که سوال ذکر نمی‌شود و فقط جواب را مطرح می‌کنند و پس و پیش آن مطلب را می‌زنند و به یک شکل تقطیع شده ارائه می‌دهند. وقتی این سوال مطرح شد که «زنان به زنان رای نمی‌دهند» من گفتم که باید به دنبال چرایی این موضوع باشیم چون پشت سر هم در این چند ماه این موضوع مطرح شد. با آیت الله هاشمی که همواره این موضوع را مطرح می‌کنند چند سال پیش که دیدار داشتیم از جانب ایشان مطرح شد اخیراً هم که از طرف معاونت دیداری به مناسبت عید نوروز داشتیم و به ملاقات ایشان رفتیم این موضوع را مطرح کردند. بعد هم شنیده‌ام که این موضوع را آقای ناطق نوری مطرح کرده‌اند و بعد از ایشان آقای سید هادی خامنه‌ای به خانم‌ها توصیه کرده بودند که خودتان به خودتان رای نمی‌دهید و این موضوع را بررسی کنید، ببینید دلیلش چیست اگر خودتان به خودتان رای دهید پنجاه درصد جمعیت هستید و قطعا وضع‌تان خیلی بهتر از این خواهد بود که هست. من در آن مصاحبه مطرح کردم که اگر موضوع درست باشد باید به دنبال چرایی این موضوع باشیم و ببینیم واقعا چرا این طور است. این موضوع دلایل متعددی دارد یک بحث مهم آن
باز می‌گردد به عملکرد خانم‌هایی که در مجلس در این سالها حضور داشته‌اند و نتوانسته اند انتظارات جامعه زنان را برآورده کنند و از ظرفیتی که مجلس و قوه مقننه در اختیارشان قرار داده بوده استفاده لازم را ببرند.

زنانی که به زنان رای نمی‌دهند، ترجیح می‌دهند یا اصلا در انتخابات شرکت نکنند یا به آقایان رای بدهند. بالاخره دوره‌هایی داشته ایم که برای بعضی از طرح‌هایی که در مجلس مطرح می‌شد بیشتر به آقایان پناه می‌بردیم و می‌خواستیم تا آن‌ها کمک کنند و آن طرح رای لازم را کسب نکند و از همراهی‌های خیلی خوبی هم برخوردار شدیم. همین الان هم در کمیسیون‌های مختلف آقایانی هستند که بسیار همراه و مدافع بهبود وضعیت زنان هستند و به ما کمک می‌کنند و دلیل عمده‌اش این است. بحث دیگری که هم در جامعه ما و هم در دنیا مطرح می‌شود این است که اکثریت زنان و کسانی که از روی انتخاب، بررسی و آگاهی رای نمی‌دهند بیشتر تابع همسران، پدران و برادران خودشان هستند چون بیشترشان در خانه هستند و در جامعه حضور ندارند که اکثریت جامعه زنان ما را تشکیل می‌دهند که رایشان به این شکل رقم می‌خورد، لذا زیاد بررسی نمی‌کنند و هرچه که بزرگ فامیل بگوید را انجام می‌دهند. به خصوص در شهرستان‌ها که آراء، بیشتر قومی – قبیله‌ای است بیشتر به آن شکل رای‌ها داده می‌شود تا اینکه نگاه جنسیتی باشد.این هم یک دلیل دیگر است. البته من زیاد موافق قسمت دوم سوالتان نیستم که حضورزنان چه تاثیری خواهد داشت، وقتی سپهر سیاسی کشور مردانه است. به نظر من هرچه تعداد خانم‌هایی که اعتقاد و باور به استیفای حقوق شرعی و قانونی زنان داشته باشند و برخاسته از بدنه جامعه زنان بیشتر باشد، مطالبات زنان در سطح گسترده تری برآورده می‌شود. از طرف دیگر، یک بحث دیگر که الان مطرح است این است که در صورت حضور بیشتر زنان در پارلمان‌ها البته باز هم نه هر زنی، زنانی که آن ویژگی‌ها را داشته باشند، در راستای امور اجتماعی، رفاهی، حقوق کودک، محیط زیست و آنچه ما اسمش را می‌گذاریم توسعه فرهنگی- اجتماعی، تعداد قوانینی که به تصویب می‌رسد خیلی بیشتر خواهد بود و مجموعا و سرجمع منافع این مصوبات و قوانین جامعه زنان را دربرخواهد گرفت.

معاونت زنان برای افزایش انگیزه زنان در مشارکت سیاسی به خصوص در انتخابات مجلس دهم چه برنامه‌هایی دارد؟

ما مستقیما با توجه به ماموریت و جایگاهی که داریم، نمی‌توانیم ورود کنیم و ممکن است اتهام سوء استفاده از امکانات دولتی به ما وارد شود که به اندازه کافی هم ما زیر ذره‌بین هستیم. اما در عین حال ما یک کارگروه مدیریت و مشارکت سیاسی - اجتماعی تشکیل داده‌ایم. من از این کارگروه خواسته‌ام که برنامه‌هایشان را آماده کنند عمدتاً در چارچوب آموزش و توانمندسازی سیاسی زنان خواهد بود و در نظر داریم دوره‌هایی را بتوانیم برگزار کنیم که به زنان کمک کند تا بتوانند در این کارزارهای تبلیغاتی و انتخاباتی و در این رقابت‌های نابرابری که وجود دارد، شرکت کنند. البته من الان در جریان هستم که چنین دوره‌ها و برنامه‌هایی برای آماده سازی زنان جهت ورود به این کارزار توسط خود تشکل‌ها و احزاب درحال برگزاری است و شروع شده است. ما هم به سهم خودمان این برنامه‌ها را خواهیم داشت و کمک خواهیم کرد که ان‌شاءالله حضور موثر و بانشاطی را زنان در این انتخابات داشته باشند.

این کارگاه‌های آموزشی که فرمودید برای انتخابات مجلس قرار است از طرف معاونت برگزار شود، برای شرکت عموم زنان آزاد است؟

البته ما در حال حاضر14 کارگروه تخصصی داریم که یکی از کارگروه‌هایمان، کارگروه مدیریت و مشارکت سیاسی – اجتماعی زنان است. هر کدام از این کارگروه‌ها، برنامه‌هایی را پیشنهاد می‌کنند و آن را به اجرا می‌رساند. قرار است در آینده، دوره‌های آموزشی یا به قول شما کارگاه‌های آموزشی توانمندسازی سیاسی زنان برگزار شود و شرایطش هم طوری خواهد بود که شامل عموم زنان شود. منتهی خب ما بیشتر گروه هدفمان خانم‌هایی هستند که قصد کاندیدا شدن دارند و می‌خواهند وارد این کارزار انتخاباتی بشوند نه همه خانم‌ها. وقتی کسی اصلا قصد کاندیدا شدن ندارد برای چه در این کارگاه‌ها ثبت‌نام کند. در مورد زمان شروع این کارگاه‌ها هم باید بگویم که هنوز مشخص نیست و درحال بررسی است.

خانم مولاوردی! چند وقت پیش در یکی از نشست‌های خبری‌تان فرمایشاتی داشتید در ارتباط با معاونت امور زنان و نمایندگان خانم مجلس. از صحبت‌های آن روزتان این طور برمی آمد که تعاملی وجود ندارد. به نظر می‌رسد مسائل زنان حداقل در این موضوع سیاسی شده است یعنی چون که خانم‌هایی که در مجلس حضور دارند اصولگرا محسوب می‌شوند و نگاه سیاسی‌شان با معاونت زنان متفاوت است تعاملی وجود ندارد و حاضر نیستند با معاونتی که به طور طبیعی باید تعامل جدی داشته باشند ارتباط برقرار کنند. این عدم تعامل فکر می‌کنید چقدر ضربه می‌زند به آن مطالباتی که زنان به دنبال آن هستند؟ و چقدر شما خواسته اید تعامل برقرار کنید اما از جانب آنها با پاسخ منفی مواجه شدید؟

ما از همان ابتدا قائل به این تعامل بودیم. با توجه به نگاهی که خود من دارم و نگاهی که دولت به این تعامل دارد و نیازی که ما داریم به قوه مقننه باید این ارتباط صورت بگیرد تا بتوانیم از تمام ظرفیت‌هایی که در جامعه وجود دارد برای پیشبرد برنامه‌های خودمان بهره ببریم. من همیشه این را مطرح می‌کنم که ما چه طور توانستیم با دنیا و قدرت‌های بزرگ جهانی در آن شرایط سخت تعامل و گفتگو داشته باشیم و بحث بسیار مهم مذاکرات هسته‌ای را پیش ببریم، اما هنوز ما در داخل نتوانسته ایم با گفتگو بسیاری از سوءتفاهمات را رفع کنیم. چون من واقعا معتقدم که گفتگو می‌تواند رافع بسیاری از سوءتفاهمات باشد. خیلی از این مباحثی که ما معتقد هستیم که در آنجا با فراکسیون زنان مجلس نهم اختلاف نظر داریم، سوءتفاهم است و به نظر نمی‌رسد که اختلافات ما اساسی باشد. حالا شاید ممکن است ایراد از روش‌هایی باشد که هریک از ما پیش گرفته ایم و ما راهی را که بعضی‌ها پیش گرفته‌اند نپسندیم و آن‌ها نیز راه ما را قبول نداشته باشند. ما بارها مطرح کرده‌ایم که در اهداف مشترک می‌توانیم کنار هم بنشینیم و با کمک هم برنامه‌ها را پیش ببریم. وقتی این تعامل نیست یا متوقف می‌شود و کار به تقابل می‌کشد، قطعا بسیاری از انرژی‌ها و اوقات ما صرف خنثی کردن این تقابل‌ها می‌شود که در این حوزه ما را گرفتار خودش می‌کند. بارها شاهد آن بودیم که ما به جای آنکه به وظایف اصلی خودمان بپردازیم دائم باید یا پاسخ بدهیم یا اینکه در واقع به نوعی خودمان را بخواهیم اثبات کنیم. درحالی که اصلا نیازی نیست که ما به این شکل وارد شویم و باید در جای دیگر این انرژی و این وقت را صرف کنیم و این انرژی باید صرف برنامه‌ها و وظایف اصلی ما شود. خب ما این تعامل را شروع کردیم. این بی‌انصافی است اگر اشاره نکنم که در ابتدا پاسخ بسیار خوبی هم از جانب آنها دریافت کردیم. ما حدود 5 جلسه داشتیم که به صورت چرخشی یک جلسه ما میزبان فراکسیون زنان بودیم و یک جلسه هم به مجلس می‌رفتیم تا رسیدیم به یک ماجرایی که رسانه‌ای شد. با دفتر صندوق جمعیت ملل متحد در تهران یک برنامه کشوری داشتیم که پنجمین برنامه کشوری این دفتر بود. که ما هم یکی از اجزای آن برنامه کشوری بودیم و برنامه کاری مشترک را امضا کردیم که خب از اینجا برخوردهای تندی با معاونت شروع شد و برداشت خانم‌ها این بود که این برنامه کاری مشترک به عنوان موافقت نامه بین الملل طبق قانون اساسی باید به تصویب مجلس می‌رسیده و چرا ما بی‌اطلاع بودیم درحالی که این یک برنامه پنج ساله است و سال گذشته هم تمام شد. البته ما آخرین حلقه این زنجیره بودیم و هیچ کدام از این حلقه‌های دیگر هم اصلا چنین کاری نکرده بودند که بخواهند این برنامه مشترک را به تصویب مجلس برسانند و روال نیست که وقتی یک برنامه کشوری به طرفیت یکی از آژانس‌های تخصصی سازمان ملل به امضا می‌رسد به تصویب مجلس درآید. چرا که این آژانس یک کمیته کشوری است که در وزارت خارجه مستقر است که با نظارت و هماهنگی‌های لازم این برنامه را به اجرا در می‌آورد.اما آنها بحث را کشاندند به کمیسیون اصل نود که اصلا ما معتقد بودیم کمیسیون اصل 90 وظیفه دیگری دارد و نباید در این قضیه ورود کند بعد هم پای دیوان محاسبات و بازرسی کل کشور وسط کشیده شد. سر و صدای بسیار زیادی به راه انداختند که انگار یک جرم و یک خیانت بزرگی کشف شده است که کاشف آن هم فراکسیون زنان بوده است بعد هم آمدند بدون آنکه ما گزارش بررسی کمیسیون اصل 90 را دریافت کنیم که هنوز هم دریافت نکرده‌ایم، آن را رسانه‌ای کردند و خانم رهبر با خبرگزاری فارس مصاحبه کرد که کمیسیون اصل 90 هم نظر فراکسیون زنان را تایید کرده است و معاونت خلاف قانون اساسی عمل کرده است. یعنی همین بحثی که در مورد توافق هسته‌ای هم مطرح می‌کنند به استناد اصل 77 قانون اساسی که باید موافقت نامه‌های بین‌المللی به تصویب مجلس برسد را هم بردند دراین قالب که باید به تصویب مجلس می‌رسیده است، درحالی که اصلا این موافقت‌نامه بین‌المللی نبوده بلکه یک برنامه کاری بوده است. از اینجا بود که جلسات ما با فراکسیون زنان تشکیل نشد البته بعداً یک جلسه‌ای قرار بود تشکیل شود که به دلیل همزمانی با برنامه دیگری لغو شد و ما دیگر جلسه‌ای نداشتیم و تعاملی که انتظارش است دیگر وجود ندارد که ما بتوانیم به یکدیگر کمک کنیم نشست‌هایی داشته باشیم در خصوص اینکه مثلا کجا به طرح نیاز دارد یا نیاز به ارائه لایحه است؟ یک واقعیت هم این است که خانم‌های فراکسیون زنان اصلا انگار قرار نیست که مجاب شوند. ما هر قدر هم که توضیح بدهیم و گزارش ارائه دهیم و عملکردمان را شفاف مطرح کنیم این نگاه را دارند که معاونت کار خاصی انجام نمی‌دهد. مثلا می‌گویند معاونت ماده 230 قانون برنامه پنجم توسعه را اجرا نکرده است. در حالی که در این دو سالی که من این مسئولیت را برعهده گرفتم کل هم و غم من در معاونت بوده است که این ماده را بتوانیم به اجرا دربیاوریم، چون باید دولت به سازمان مدیریت و مجلس شورای اسلامی گزارش ارائه کند. خب ما تمام تفاهمنامه‌هایی که امضا کرده‌ایم در چارچوب ماده 230 بوده است. از یک طرف می‌گویند همه‌اش درحال امضای تفاهمنامه هستید. خب تفاهمنامه مگر فقط روی کاغذ است پشت سر تفاهمنامه ها، موافقت نامه اجرایی و برنامه مشخص داریم و الان گزارش‌های پیشرفت این تفاهمنامه‌ها که در حال دریافت است مشخص می‌شود که ما چه کارهایی را انجام داده‌ایم، از طرف دیگر می‌گویند، ماده 230 محقق نشده است یعنی نه گزارش‌های ما را می‌خوانند و نه اصلا می‌دانند ماده 230 دقیقا چه می‌خواهد از معاونت. در آنجا صراحتا گفته است که معاونت موظف است که در 14 محوری که در این ماده مشخص شده است از طریق انعقاد تفاهمنامه با دستگاه‌های اجرایی اقدام قانونی انجام دهد چرا که راه دیگری پیش پای ما نیست و ما این فعالیت‌ها را در دستور کار خود قرار داده‌ایم و سعی هم کردیم این 14 محور را که انصافاً هم جامع است و تمام جنبه‌های زندگی زنان را دربرمی‌گیرد مورد غفلت قرار ندهیم مثل یکی، دو دوره خاص که مسائل زنان را تقلیل دادند به گروه‌های خاصی از زنان، سعی نکردیم این نگاه را داشته باشیم و تا جایی که توانستیم به تمام این 14 محور پرداختیم. مجموع این شرایط باعث شده که ما الان در وضعیت فعلی به سر ببریم تا ان‌شاءالله انتخابات مجلس دهم.

یک صحبتی که در جامعه زنان بسیار شنیده می‌شود آن است که شما واقعا در دولت آقای روحانی تنها به نظر می‌آیید. اگر از شما فاکتور بگیریم آیا مجموعه دولت آقای دکتر روحانی دغدغه مسائل زنان را دارند؟ آنچه در جامعه و از بیرون دیده می‌شود نشان دهنده آن است که این طور نیست آیا مطالباتی که مطرح می‌کنید از جانب دولت تدبیر و امید پیگیری می‌شود؟

من این برداشت را که دولت دغدغه مسائل زنان را ندارد،قبول ندارم. چون از دستی بر آتش دارم وضعیت و شرایط را با عمق وجود درک می‌کنم که دولت میراث‌دار چه وضعیتی است و چه وضعیتی را به ارث برده و تحویل گرفته است و الان هم در چه شرایطی به اداره کشور می‌پردازد. این بحث را ما در مورد امور جوانان هم داریم. در مورد امور فرهنگی هم داریم. اکنون دولت متهم می‌شود که در این دو سال توجهاتش یا بر امور اقتصادی بوده یا روی مسئله هسته‌ای تمرکز کرده است. چاره‌ای هم واقعا جز این نداشت یعنی در آن شرایطی که شروع به فعالیت کرد چاره‌ای جز اینکه روی مسائل هسته‌ای و اقتصادی تمرکزکند، نداشت. پذیرفتن مسئولیت در آن شرایط دقیقا مصداق مدیریت جهادی بود یعنی دولت در حال انجام یک تلاش شبانه‌روزی بود تا اینکه کشوربه یک شرایط عادی برسد. خود من از نزدیک شاهد تلاش شبانه روزی بودم که الان در حال ورود به این وضعیت عادی هستیم و از آن شرایط بحرانی داریم خارج می‌شویم. باید صبر کرد تا دولت بتواند یک نفسی بکشد و توجه خودش را به سایر مطالباتی که وجود دارد معطوف کند و آن خواسته‌ها در دستور کارش قرار بگیرد. خب قطعا در این دو سال خیلی از پیشنهادهایمان را به دلیل بار مالی، نتوانستیم به تصویب برسانیم. از بیمه زنان خانه‌دار گرفته تا افزایش مرخصی زایمان که تصویب شده بوده و در بعضی از سازمان‌ها هنوز به اجرا درنیامده است. یا موارد دیگری که ما پیشنهاد دادیم مثل بازگشت دوباره مهد کودک‌ها به داخل ادارات یا در جوار ادارات با مشارکت بخش خصوصی. همه اینها به دلیل بار مالی داشتن هنوز به تصویب نرسیده است. در چنین شرایطی باید با توجه به تعریفی که از اعتدال داریم توقعات خودمان را تنظیم کنیم، چرا که اعتدال بین واقعیت‌ها و آرمان‌ها توازن برقرار می‌کند یعنی در یک طرف واقعیت‌ها وجود دارد و در طرف دیگر آرمان‌ها، خواسته‌ها و مطالبات. فعلا ما در این چارچوب، درحال پیگیری مسائل هستیم. اما در خصوص همراهی مجموعه دولت با معاونت هم باید عرض کنم که من این همراهی را حداقل به صورت همزبانی در جلسات کمیسیون‌های دولت با خود دارم یعنی هر پیشنهادی را که در کمیسیون‌های دولت مطرح می‌کنم، مخالفتی از سوی اعضای دولت نمی‌بینم. بعضاً مواردی هم بوده که حتی جلوتر از معاونت قرار گرفته‌اند من این همراهی را می‌بینم اما وقتی حرف عمل و تصویب و تامین بار مالی پیش کشیده می‌شود دیگر دست همه بسته است و فقط این شرایط شامل حال ما نمی‌شود. در حوزه‌های دیگر هم همین موارد وجود دارد چون دولت الان با این چاله‌هایی که در مسیرش کنده شده از جمله قانون هدفمندی یارانه‌ها، مسکن مهر و سایر موارد واقعا در پرداخت حقوق و مزایا و پاداش کارکنان خودش هم مانده است و اگر بتواند حقوق کارکنانش را هر ماه بپردازد، شاهکار کرده است. ما در هر جلسه دولت شرایط سخت را می‌بینیم. گزارشات را دریافت می‌کنیم و می‌شنویم که به چه شکلی کشور در حال اداره شدن است. حالا ان‌شاءالله در این دو سال باقی مانده بتوانیم آنچه را که از آن تحت عنوان آرمان یا مطالبات یاد می‌کنیم حتی اگر نگوییم تمامش را لااقل بخشی از آن را بتوانیم محقق کنیم.

درهمان 5 جلسه‌ای که با نمایندگان زن مجلس نهم حضور داشتید، توانستید به یک فهم مشترک در مورد مسائلی که وجود دارد برسید؟

نه، همه آن بحث و تبادل نظر بود. مثلا می‌گفتند راجع به موضوع بیمه زنان خانه‌دار چه کار کردید؟ ما می‌گفتیم از زمانی که با شما جلسه داشتیم تا به حال این اتفاقات افتاده است.یادر مورد همین ماده 230 و قانون حقوق و مسئولیت‌های زنان و غیره چنین اظهار نظر هایی مطرح شد. اینها فکر می‌کنند همه این مصوبات بر زمین مانده و دولت هیچ قصد و اراده و اهتمامی برای اجرای آنچه در مجلس به تصویب رسیده است، ندارد، درحالی که من اصلا این اعتقاد را به عنوان کسی که حقوق خوانده است، ندارم. قطعا خودم را پایبند به قانون می‌دانم و تا زمانی که قانون داریم ما ملزم به اجرای آن هستیم مگر آنکه لغو یا اصلاح شود. تمام سعی من در این دو سال آن بوده که تمام قوانین مصوب مجلس را تا جایی که با رویکردهای دولت همخوانی داشته باشد جامه عمل بپوشانم. به هر حال دولت عوض شده است و رایی که به دکتر روحانی داده شد به ویژه از طرف زنان و جوانان رای به تغییر تلقی و تعبیر می‌شود و این درحالی است برخی انتظار دارند هیچ تغییری در رویکردها ایجاد نکنیم و نداشته باشیم. به نظر من این انتظار منطقی نیست. حتی بسیار دیده شد که خانم‌های حاضر در جلسه به دلیل اینکه در وضعیت زنان در حوزه‌های انتخابی آنها تغییری ایجاد نشده بود ما را به باد انتقاد می‌گرفتند. خیلی از این انتقادات واقعا پایه و اساس سیاسی داشت مثلا در یک زمانی نمایندگان فراکسیون زنان از حاشیه‌های شهر بازدید کردند و به ما خرده گرفتند که چرا این افراد در این مناطق نانی برای خوردن ندارند! این در حالی‌ است که بایستی علت این موضوع را در سیاست‌های ناکارآمد دولت قبلی جستجو کرد، بنابراین خیلی از این ایرادات و انتقادات نسبت به معاونت واقعا منطقی نبود.

منبع: آفتاب یزد
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین