خیلیها بعد از قهرمانی تیم ایران در رقابت های 2011 در کره منتظر حفظ عنوان قهرمانی بودند اما سرمربی این تیم از ابتدا هم به این موضوع اشاره کرد که نمی توانیم با داشته های امروزمان چنین توقعی را از این تیم داشته باشیم.
مرتضی کریمی سرمربی تیم ملی با حضور در خبرگزاری تسنیم به سوالات خبرنگار تسنیم پاسخ داد.
چرا در بدترین شرایط قبول کردید سرمربی تیم ملی تکواندو شوید؟
سال 86 بعد از مسابقات جهانی چین، بعد از 12 سال از تیم ملی کنار رفتم و در باشگاه ها مشغول به فعالیت شدم. در جریان انتخاب کادر فنی برای المپیک لندن گزینه اصلی بودم اما آمادگی نداشتم و نپذیرفتم. بعد از اینکه فریبرز عسگری سرمربی شد نیز به او کمک میکردم و جدا از تیم ملی نبودم.
بعد از قهرمانی آسیا و جامجهانی «آروبا» به من مجددا پیشنهاد شد و با اصرار دوستان پذیرفتم؛ البته بیشتر به منظور کمک به فدراسیون و قولهایی که به من داده شده بود این مسئولیت را پذیرفتم.
هدفتان از برگزاری مبارزات انتخابی به صورت سریالی چه بود؟
از ابتدا هم خیلیها با بنده در این مورد مخالف بودند. آنها میگفتند چرا باید برای قهرمانان جهان این همه انتخابی بگذاریم اما با همه این مسائل و سختیهای پیش رو، این کار را انجام دادم، زیرا به آن اعتقاد داشتم. با شناختی که نسبت به تکواندو دارم هنوز هم معتقدم که انتخابی بهترین گزینه برای برگزیدن بهترینها است.
2 سال قبل هم که در تیم مسئولیتی نداشتیم برنامهای را بر اساس آمار تنظیم کردم و به رئیس فدراسیون دادم. فدراسیون با برگزاری مسابقات قهرمانی کشور و رقابتهای دیگر شاهد مبارزه هزاران تکواندوکار است که تک تک آنها برای پوشیدن پیراهن تیم ملی امیدوار هستند.
آنها بعد از چندین مسابقه با خستگی تمام تازه باید با ملیپوشان قدیمی روبرو شوند. این روند به نظر من درست نیست. من از خیلیها مانند یوسف کرمی، علیرضا نصر و یا حتی میثم باقری توقعات زیادتری داشتم اما آنها نه در لیگ خوب بازی کردند و نه اینکه در انتخابیها نتیجه خوبی گرفتند. با برگزاری انتخابیها، هم عیار ملیپوشانم را سنجیدم و هم اینکه باعث شدم جوانترها جسورانهتر مبازره کنند. در مرحله اول 200 نفر را دعوت کردیم و در مرحله دوم انتخابیها با 31 نفر مبارزات را دنبال کردیم.
اما شما به این مسابقات انتخابی بسنده نکردید و تورنمنت اسپانیا و برنامههای دیگری نیز برای فیکس شدن نفرات مدنظر داشتید...
بله، در دور دوم مسابقات انتخابی میثم باقری و یوسف کرمی و حتی علیرضا نصرآزادانی در مقابل حریفان خود باختند. 12 فروردین باز هم انتخابی گذاشتیم و بعد از آن نیز گفتیم ملاک ما عملکرد تیم در اسپانیا است. بعد از این سفر تعدادی از بچهها خط خوردند و 12 نفر در اردو باقی ماندند که مجبور بودیم از بین آنها 8 نفر را انتخاب کنیم. تنها ملاک من برای انتخاب تیم مسابقات انتخابی بود ولی برخیها این موضوع را به سود خودشان نمیدانستند.
منظورتان قهر یوسف کرمی و دیگر نفرات است؟
داستان جدایی یوسف از تیم چیز دیگری است. او زیادهخواه بود، دوست داشت بدون انتخابی عضو تیم شود و ما نمیخواستیم نظم تیم را به هم بزنیم. نظم و انضباط در تیمهای من همیشه در رأس امور قرار داشته است. علیرضا نصرآزادانی هم چندین بار به ما اعلام کرد که حاضر است در وزن 4 مسابقه دهد اما متاسفانه هم خودش را بازی داد و هم ما را.
شب انتخابی آخر گفت من وجدانم به خاطر بهنام اسبقی قبول نمیکند که در وزن 4 مبارزه کنم. به همین دلیل از او خواستیم که با او انتخابی برگزار کند ولی اسبقی به بهانه اینکه پایش درد میکند و به نصر احترام میگذارد در مقابل او قرار نگرفت. نصرآزادانی 25 روز به همه مسئولین قول داد در وزن 4 بازی میکند و حتی 2/5 نیز وزن کم کرد اما بعد از روز انتخابی به رئیس فدراسیون گفت که من فقط در وزن 5 مسابقه میدهم. پس از بازگشت او به اردو اعلام کرد که با مسئولین فدراسیون صحبت کرده و قرار شده در وزن 5 مسابقه بدهد.
پس از این موضوع من با مسئولین صحبت کردم و گفتم یعنی شما حرف بازیکن را به مربی ترجیح میدهید. بعد از آن نیز چون صلاح نبود علیرضا نصر را از تیم خط زدم و به اسبقی زمان دادم. او فکورانه و باهوش مسابقه میدهد و خوشحالم که با وجود همه مشکلات به طلا رسید. خود رئیس فدراسیون وقتی بازیهای اول او را میدید به انتخاب من ایراد میگرفت اما کمکم با بالا رفتن او در جدول به این موضوع اشاره کرد که اسبقی سبک جدیدی از تکواندو در مسابقات جهانی پدید آورده است.
در مورد وزن یک و خط خوردن میثم باقری چه صحبتی دارید؟
با اینکه باقری در چند مسابقه باخت ولی باز هم به او اعتقاد داشتم. او را از بیرون خراب کردند. میثم نیز مثل بقیه توقعش بالا رفته بود و به برنامههای کادر فنی اصلا توجهی نداشت. او میگفت برای تمریناتم نباید به مربیان پاسخگو باشم و خودم برای خودم برنامهریزی میکنم. مسائل دیگری هم بود که دوست ندارم آنها را مطرح کنم. همین قدر بگویم که ما اضافه وزن او را بهانه کردیم.
در شبی که قرار بود سر وزن بیاید وزنش را بالا برد و احساس میکرد مسئولین تیم ملی و فدراسیون در هر شرایطی او را فیکس میکنند. این در حالی بود که من حتی چند کیلوگرم به او و 2 ملیپوش دیگر برای مسابقه انتخابی ارفاق کرده بودم. ثابت کردم که با بازیکنسالاری مخالفم و تمام تلاشم را کردم که با این موضوع برخورد کنم.
امکانات اردوی شما با دورههای قبل بسیار متفاوت بود. به نظرتان کاستیهای تمرینات بر روی روند آمادهسازی تاثیرگذار نبود؟
یکی از دلایل که این تیم در مکزیک خوب نتیجه گرفت جوانی تیم ما بود. اکثر بچههای جوان بودند و تدارک اردوهای قبلی را ندیده بودند. آنها توقع زیادی نداشتند حتی روحانی فدراسیون هم که پیش از آن با تیمهای نوجوانان و پایه کار کرده بود به خاطر تیم ما گریه کرد. او میگفت امکانات تیم نوجوانان در دورههای قبل از تیم اعزامی به مسابقات جهانی بسیار بالاتر بود و اصلا قابل مقایسه نبود.
واقعا تغذیهای که به بچههای میدادند مناسب نبود و حتی در چند روز اتفاق افتاد که ما صبحانه نداشتیم چون مسئول آشپزخانه خواب مانده بود و یا اتفاقی برایش افتاده بود. از لباسهای خارجی که در اردوهای قبلی به ملیپوشان داده میشد، دیگر خبری نبود و کلا چند تیشرت به تیم ملی دادند که آنها هم مرغوب نبود. با همه این مسائل با امکانات کم ساختیم.
هادی ساعی چقدر در آمادهسازی تیم و انتخاب نفرات نقش داشت؟
او به خاطر مسائل کاری و درگیریهای خاص خودش نمیتوانست تمام وقتش را در کنار تیم بگذراند اما هفتهای چند بار به اردوها سر میزد. این بچهها با نفرات قبلی تیم ملی متفاوت بودند. ساعی در دورههای قبل به عنوان یک دوست و حریف تمرینی در کنار تیم در تمرینات قرار میگرفت اما در این دوره به عنوان اسطوره ملیپوشان به حساب میآمد. بچهها از حضور سمبل ورزشیشان در کنار تیم بسیار خوشحال میشدند و انگیزه میگرفتند. هادی ساعی کمک های زیادی به کادر فنی هم داشت اما در انتخاب ترکیب تیم، صددرصد خودم تصمیم میگرفتم.
نتیجه مکزیک را چگونه ارزیابی میکنید؟ به عقیده شما نایب قهرمانی برای تکواندو ایران راضیکننده بود؟
در این رقابت ها ما موفق شدیم کره را بگیریم. در سال 2011 که تیم قهرمان جهان شد 3 بر یک به کره باختیم در مبارزات روبرو 3 بر یک به کره باختیم. در دوره قبلش نیز باز هم نتوانسته بودیم کرهایها را در بازیهای رودرو ببریم اما در مکزیک 5 بازی مستقیم با مدعیان کره داشتیم که موفق شدیم از این تعداد 3 پیروزی به دست بیاوریم. البته هادی مستعان در ثانیههای آخر، بازیاش را در مقابل کره واگذار کرد. در کنار این موضوع ما کوبایی را بردیم که اگر به پست ایران نمیخورد مطمئن باشید تا پای قهرمانی پیش میرفت.
از ابتدا هم اشاره کرده بودم که بر روی کاغذ ما نمیتوانیم جزو 6 تیم اول این مسابقات شویم اما کار گروهی، دعای خیر مردم، حمایت خبرنگاران از تیم و ملیپوشان و حمایت خوب مسئولین باعث شد موفق باشیم. مسعود حجیزواره پس از شکست به عنوان کاپیتان تیم ملی واقعا به تیم کمک کرد. باخت او میتوانست روحیه تیم را خراب کند اما پس از شکست با روحیهای بسیار زیاد مثل یک کارگر در کنار تیم بود و به بچهها رسیدگی میکرد.
اختلاف یک امتیازی با تیم مکزیک آیا برای کسب عنوان نایب قهرمانی کم نبود؟
چرا؛ من هم معتقدم این اختلاف کم بود اما مکزیکیها واقعا سرمایهگذاری خوبی در این رشته کردند. باورتان نمیشود سالن مسابقات هر روز با 7 یا 8 هزار تماشاچی پر میشد و 2 مرتبه بلیتفروشی صورت میگرفت و خیلیها ایستاده بازیها را نگاه میکردند البته به خطا، تلاشهایی هم صورت گرفت تا مکزیکیهای میزبان دوم بشوند اما خدا به ما کمک کرد تا در فینال یکی از وزنها؛ تکواندوکار آلمانی در ثانیه های آخر حریف مکزیکی خود ببرد و به این ترتیب ما نایب قهرمان شدیم.
میزبانی آنها از مسابقات چگونه بود؟
برنامه آنها بسیار منظم بود. آنان تمام امکاناتی که برای برگزاری یک مسابقات خوب لازم بود فراهم کرده بودند. ما به خوبی ساعت شروع بازیها را میدانستیم و کنترل آنها نیز بسیار عالی بود. به هر حال جا دارد که از آنها نیز به خاطر میهماننوازی و میزبانی خوبشان تشکر کنیم. با همه این تفاسیر من فکر میکنم در رقابت های جهانی روسیه که در سال 2015 برگزار می شود، قطعا دچار مشکل خواهیم شد چون روسها تیم خوبی هستند و سرمایهگذاری خوبی هم در این رشته داشتهاند.
در مورد انتقادها و اظهارنظرهای برخی کارشناسان همانند فریبرز عسگری چه نظری دارید؟
من برای همه این آقایان احترام قائلم. اینکه گفتهاند ما به ناچار دست به جوانگرایی زدهایم را قبول دارم اما هدف من شایستهسالاری و گرفتن نتیجه مطلوب بود. من معتقد بودم که باید به فریبرز عسگری نیز بیشتر زمان میدادند چون در یک سال نمیتوان کاری از پیش برد. رضا مهماندوست چندین سال به عنوان مربی بدنساز در کنار ما بود و وقتی تیم را تحویل گرفت در دانمارک یک طلا، یک نقره و 2 برنز گرفت و تیم را نایب قهرمان کرد. او چندین سال بهترین امکانات را در اختیار داشت و در بهترین تورنمنتها حاضر شد تا توانستیم در کره در سال 2011 به قهرمانی برسیم.
در ضمن باید به این موضوع توجه کنیم که در این دوره سختترین قرعه در تاریخ مسابقات جهانی برای ایران رخ داد. من تیم قهرمان جهان را تحویل نگرفتم در المپیک هشتم شدیم و در قهرمانی آسیا در ویتنام هم دوم شدیم و 4 بازیکن ما هم در مقابل کره شکست خوردند. در جامجهانی آروبا هم که باخت سنگینی به کرهایها دادیم. مردانی در فینال با دست شکسته به میدان رفت و گریه میکرد و میگفت میخواهم با حریف آفریقاییام مبارزه کنم اما متاسفانه نتوانست به میدان برسد.
جام بیستویکم جام شگفتیها بود، نظر شما چیست؟
80 درصد قهرمانان جهان در این دوره از مسابقات باختند و موجی از جوانگرایی تیم ها را فرا گرفته بود. چه کسی میتواند بگوید اگر ما باتجربهها را به مکزیک برده بودیم قطعا به مدال میرسیدیم. مگر در المپیک لندن محمد باقریمعتمد و یوسف کرمی از بهترینهای ما نبودند، پس چرا نتوانستیم به اهدفمان برسیم.
قراداد من تا پایان رقابت های جهانی مکزیک بود. البته مبلغ قرارداد من تنها 2 میلیون تومان بود و باید به این موضوع گوشزد کنم که رضا مهماندوست 5 میلیون تومان میگرفت و فریبرز عسگری 4 میلیون تومان حقوق از فدراسیون دریافت میکرد. من به خاطر پول برای فدراسیون کار نکردم. 2 ماه هم حقوق نگرفتم اما با این حال پذیرفتم که برای کشورم کار کنم. من تعهد داشتم و خوشحالم که به تعهدم عمل کردم. شرایط خاصی برای ادامه کار ندارم فقط بحث اصلی حقوق و امکاناتی است که باید در اختیار تیم قرار بگیرد. در مکزیک مشکل ارتفاع واقعا بچهها را اذیت کرد و من بارها این موضوع را گوشزد کردم و قرار بود در کیش یا قشم اردو بزنیم که متاسفانه پیش از رقابتهای جهانی این موضوع تحقق پیدا نکرد. در لیگ درآمد من چندین برابر قراردادم با تیم ملی است اما دوست دارم برای کشور کار کنم.
برنامهتان برای آینده چیست؟
من خیلی دوست دارم برای نوجوانان و جوانان علاقهمند به این رشته کار کنم. خیلی از این ستارگان امروز تکواندو از زمانی که 22 کیلوگرم بودند پیش من کار میکردند و به آنها آموزش میدادم. آرزوی خاصی ندارم و تنها دوست دارم برای این بچهها کار کنم. اگر مسئولیتم در تیم ملی ادامه پیدا کرد باز هم همین سیاست ها را پیش رو خواهم گرفت. درب تیم ملی برای همه باز است اما هر کسی که میخواهد افتخار همراهی تیم را داشته باشد باید در مبارزات انتخابی حاضر شود. برای من سادهتر این است که با تکواندوکارانی باتجربهای مثل یوسف کرمی، علیرضا نصر و یا حتی کوروش رجلی و محمد باقریمعتمد کار کنم اما به هر حال همه چیز باید طبق ضابطه باشد.