کد خبر: ۶۴۶۱۰
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۶
ما خبرنگاران همیشه از بیخوابی رنج می بریم. البته همیشه اینطور نبود که بیخوابی بکشیم و تا نیمه های شب بیدار باشیم تا ببینیم رییس جمهوری با چه شخصیتی دیدار می کند یا در کدام جلسه و نشست دعوت می شود و صحبت می کند.
محمد حسین شمسی پور نوشت:ما خبرنگاران در دوره ماقبل روحانی حال و روز بسیار خوشی داشتیم؛ مخصوصا در زمان برگزاری مجمع سالیانه سازمان ملل . همش استراحت، همش تفریح ، همش خنده، گاهی هم یه خبری و دیداری پیش میومد که وسط گشت و گذار ونیویورک گردی ها کار می کردیم.

 ما خبرنگاران همیشه از بیخوابی رنج می بریم. البته همیشه اینطور نبود که بیخوابی بکشیم و تا نیمه های شب بیدار باشیم تا ببینیم رییس جمهوری با چه شخصیتی دیدار می  کند یا در کدام جلسه و نشست دعوت می شود و صحبت می کند.

ما خبرنگاران در دوره ماقبل روحانی حال و روز بسیار خوشی داشتیم؛ مخصوصا در زمان برگزاری مجمع سالیانه سازمان ملل . همش استراحت، همش تفریح، همش خنده، گاهی هم یه خبری و دیداری پیش  میومد که وسط گشت و گذار ونیویورک گردی ها کار می کردیم.

مثلا همین مهرماه سال 91 اون آقای ماقبل روحانی که برای سخنرانی رفته بود سازمان ملل، نه دیدار مهمی؛ نه جلسه مهمی، نه نشست وقت و بی وقتی؛ هیچی.  فقط سه تا دیدار ریز بود که یکی اش با رفیق قدیمی اش رئیس جمهور بولیوی بود، دوتای دیگه اش هم با رئیس جمهور کومور و پادشاه سوازیلند. این دوتای آخری رو که اصلا پوشش هم ندادیم چون فکر کردیم اسم یه رستورانه که اون آقای ماقبل روحانی رفته شام بخوره. بعد یه بنده خدایی که چشمای قوی داشت یه نقشه گذاشت جلومون و با ذره بین به ما ثابت کرد که نه بابا این دوتا کشوره نه رستوران. منم به خاطر اینکه شما هم باور کنید عکسشو واستون اینجا میذارم.


تو دوره ماقبل روحانی یه بارم بچه ها دسته جمعی پا شدن رفتن یه دانشگاهی به اسم کلمبیا. حالا بگذریم از اسم مسخره ای که داشت؛ خود رئیس دانشگاه هم آدم مسخره ای بود. یه سری سوال های نامربوط در مورد حقوق بشر پرسید و آخر سر هم به اون آقای ماقبل روحانی گفت « دیکتاتور سنگدل».

اگه دلیلش رو هم میخواین بدونین، باور کنید ما هم تا حالا نفهمیدیم ولی یه آقا قد بلنده که همیشه کنار اون آقا قد کوتاه ماقبل روحانی بود می گفت که این رئیس دانشگاه از بچگی اش به طرح مدیریت جهانی آقای ماقبل روحانی حسودیش می شده و این حرف رو از روی حسادتش زده.

در دوره ماقبل روحانی فقط خبرنگارا نبودن که به استراحت می پرداختند؛ مترجمین سازمان ملل که زمان سخنرانی ها مجبور به ترجمه همزمان واسه حضار بودن هم خیلی راحت بودن و نصف بیشترشون سرکار نمی اومدن، چون احتیاجی به بودنشون تو سالن خالی نبود. البته مترجم هایی که به زبان بولیویایی و کوموری و سوازیلندی مسلط بودن میومدن سرکار. دیگه سالن اینقدر هم خالی نبود.

یکی دیگه از خوبی های دوران ماقبل از روحانی این بود که تو سفر احساس تنهایی نمی کردیم. هر طرف که نگاه می کردیم ایرانی بود، آخه  حدود صدو چهل نفر همراه آقای ماقبل روحانی اومده بودن نیویورک که اجازه ندن غربت باعث آزار خبرنگارها بشه ؛ اما الان نه هیئت همراه عریض و طویلی میره نیویورکت نه کاروان خبری. ماهم مجبوریم به جای هوای پاک نیویورک تو هوای آلوده تهران بشینیم خبر تنظیم کنیم.

اما امان از زمان روحانی؛ مهر ماه سال 92 واقعا سال مصیبت باری واسه خبرنگارها بود. از این کریدور سازمان ملل به اون کریدور؛ از این اتاق به اون اتاق؛ از این نشست به اون نشست. نمی دونم چقدر واقعیت داره ،  ولی یه سری از خبرنگارها می گفتن که روحانی هم زمان تو دوتا نشست مشاهده شده.

 یه بار با کاترین اشتون ملاقات می کرد، یه بار با رئیس اتحادیه اروپا؛ یه بار با عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه صحبت  می کرد یه بار با نواز شریف. صبح با شینزوآبه نخست وزیر ژاپن صبحانه می خورد ، ظهر ناهار با نخست وزیر اسپانیا میل می کرد، چاییش رو با میشل سلیمان رئیس جمهور لبنان و شام هم که مهمان فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه.

خلاصه اینکه از وقتی روحانی اومده یه آب خوش از گلوی ما خبرنگارها پایین نرفته. نه خواب داریم نه خوراک. هر دفعه هم که میره نیویورک دریغ از یه لحظه استراحت. تازه این آقای ظریف هم شده قوز بالا قوز. مترجم قبلی هم که دوره ماقبل روحانی همه جا میومد و حتی واسه سفارش غذا هم به بودنش احتیاج بود الان از نون خوردن افتاده بنده خدا.

ما خبرنگار ها که خیلی دلمون واسه دوره ما قبل روحانی و اون همه خاطره های شاد و مفرح تنگ شده. با این وضع موجود شاید بهتر باشه که خبرنگاری رو ول کنیم و بریم سمت میدون نارمک یه میوه فروشی باز کنیم و گوجه رو به قیمت تعاونی بدیم دست خلق الله. شاید اینجوری یه مقداری هم به گذشته شیرینمون نزدیک تر بشیم.


منبع: برنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین